شناسهٔ خبر: 27363229 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آرمان امروز | لینک خبر

سهم ایران از دریای خزر

احمد بخشایش اردستانی - کارشناس مسائل بین‌المللی

صاحب‌خبر -

آرمان- شوروی پیش از سال 1917 میلادی تزار نامیده مي‌شد و از 1917تا 1990 تبدیل به شوروی و از 1990 به بعد تبدیل به روسیه شد. ایران با روسیه مرز مشترکی در دریاچه خزر داشت‌‌. ایران قرارداد مشترکی با شوروی در سال‌های 1921 و 1941 در رابطه با دریاچه خزر داشت که با توجه به آن توانست از دریاچه استفاده کند، اما عملا ایران بیشتر از 14 درصد از دریا را استفاده نمی‌کرد، استفاده‌هایی که ایران از دریاچه خزر داشت از آب‌های داخلی، ماهی‌گیری و آب‌های‌ سرزمینی بود و بدین ترتیب خیلی برای انتقال نفت، گاز و کشتیرانی استفاده نمی‌کرد و بیشتر از ظرفیت‌های تفریحی و صید ماهی خاویار استفاده می‌کرد. پیش از سال 1921 میلادی ایران دو قرارداد با شوروی یا همان تزارها داشت به این صورت که قرارداد 1814 میلادی یا گلستان و دیگری 1828 یا ترکمنچای بود که به موجب قرارداد ترکمنچای حدود 28 تا 32 شهر از ایران گرفته و به شوروی ملحق شد. در سال 1990 شوروی منحل و به 15 کشور مستقل تقسیم شد و بدین ترتیب در اطراف حوزه دریای خزر 5 کشور یعنی ایران، روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان قرار گرفتند. در دولت آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی یعنی سال 1996 دور جدید مذاکرات از سر گرفته شد و ایران به 20 درصد نظر داشت. از سال 1996 تا امروز تقریبا 22 سال گذشته و با توجه به بحث‌هایی که بر سر این موضوع می‌شد ایران ناراحت بود زیرا دریا معمولا دارای چهار حوزه است از جمله خط داخل دریا، دریای سرزمینی، ماهیگیری و دیگری قسمت مشترک میان کشورها. اکنون اگر به 4 خط مبدأ، دریای سرزمینی، ماهیگیری و قسمت مشترک این دریاچه دقت کنیم، دیده می‌شود که هرکدام از دولت‌ها مالکیت خاص خود را بر این چهار قطعه دارند که منحصر به همان کشور است. پس از حدود 22 سال در دولت آقای روحانی به این نتیجه رسیدیم که دو مساله باید حل شود. بنابراین در قالب کنوانسیون این اجلاس برگزار شد؛ یکی اینکه این دریا به دریایی نظامی تبدیل نشود به آن معنا که به طور مثال آذربایجان یا قزاقستان قصد دارند از آمریکا، هلند یا انگلستان نیروی نظامی بیاورند، این دریا نظامی نشود. بنابراین در اولین اثر این کنوانسیون بنا شد تا در این دریا فقط میان 5 کشور فعالیت‌های نظامی انجام گیرد و در رابطه با بقیه مسائل بیشتر از 13 تا 15 درصد از امامقلی تا آستارا سهم ما نخواهد شد. اما آقای روحانی و کارشناسان ایران این موضوع را قبول نکردند که آب‌های داخلی، سرزمینی، ماهی‌گیری و قسمت مشترک را تقسیم‌بندی کنیم زیرا بیشترین مشکل میان ایران و آذربایجانی‌هاست زیرا قسمت عمقی دریاچه به سمت ایران است و قرار شد تا اگر آمریکایی‌ها و غربی‌ها قصد داشته باشند تا توسط یکی از کشورهای 5 گانه به همکاری دعوت شوند، پای آنها به دریاچه مازندران باز نشود و 5 کشور این موضوع را قبول کردند. در این تقسیم‌بندی سهم ایران همان 13 تا 15 درصد بیشتر نخواهد شد البته ما می‌گوییم که بستر هر کشور و سهمش از دریاچه مشخص شود و پیشنهاد دادیم تا به صورت مشترک با آذربایجان شرکت جامعه‌الاطرافی تشکیل دهیم و خرج و دخل آن با یکدیگر شود تا هر کشوری به سهم خود از نفت سود ببرد البته آذربایجان این موضوع را قبول نکرده و به مذاکره در آینده موکول شده و فکر نمی‌کنیم تا 50 سال آینده این مشکل میان ایران و آذربایجان حل شود. در رابطه با لزوم برگزاری این کنوانسیون می‌توان گفت که مي‌توانستیم آن را به عقب بیندازیم اما اگر آذربایجان تصمیم دارد تا از نیروهای دریایی انگلیس، آمریکا یا اسرائیلی‌ها در دریاچه استفاده کند برای ایران قابل قبول نخواهد بود. بنابراین کلیات این کنوانسیون بد نبود و باید در کلیات توافق می‌کردیم که این دریاچه در صلح بماند و نیروی نظامی خارج از این 5 کشور وارد محدوده نشود و این موضوع مهمی بود. به طور کل می‌توان گفت که برگزاری این کنوانسیون نیاز بود زیرا ایراداتی که الان وجود دارد و مشکلات مربوط به تقسیم‌بندی می‌تواند تا 50 سال دیگر هم ادامه داشته باشد؛ مانند استخوان لای زخمی. این موضوع که مشکل حل شد کار خوبی بود. در رابطه با حل چگونگی تعیین بستر دریا زمان مي‌برد تا مذاکره کنیم اما به هر صورت می‌توانیم به نتیجه برسیم و قرارداد دوجانبه با آذربایجان هم داشته باشیم.

 

نظر شما