شناسهٔ خبر: 27350890 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

زندگی واقف نامی ایران را به بهانه بازگشایی مجدد خانه‌اش به روی علاقمندان مرور می‌کنیم

پسران این پدر نمی‌میرند

خبر خوش بازگشایی درهای خانه تاریخی مرحوم ملک در بازار بین‌الحرمین تهران شاید بهترین بهانه باشد برای مرور دوباره زندگی مردی که پسرانش هرگز نمی‌میرند.

صاحب‌خبر -

مجله فارس پلاس؛ نعیمه جاویدی: زندگی به کامت باشد، ارثیه‌ای چشمگیر به تو رسیده باشد، در اوج جوانی چنان در تجارت بدرخشی که پول دنبالت بدود نه تو دنبال پول، خانه‌ات سرآمد خانه‌های شهر باشد و... تو اما چشم ببندی به همه آنچه داری؛ دارایی عظیمت را بگذاری برای دیگرانی که نمی‌شناسی‌شان. آن‌وقت چقدر شبیه مرحوم «حسین آقا ملک» می‌شوی. مردی که وقتی بعضی برایش دعا می‌کردند: کاش خدا به تو پسر می‌داد تا میراث‌بانت باشد، پاسخی می‌داد که شاید چکیده مشی و مرام زندگی‌اش بود:‌ «پسران من، وقف‌هایم هستند.»

خبر خوش بازگشایی درهای خانه تاریخی مرحوم ملک در بازار بین‌الحرمین تهران شاید بهترین بهانه باشد برای مرور دوباره زندگی مردی که پسرانش هرگز نمی‌میرند.

خانواده مرحوم حسین آقا ملک اصالتاً تبریزی و مجتهد زاده بودند اما پدربزرگش، آقامهدی ملک مسیر دیگری طی کرد. ملحق به قشون دولتی شد و به درجه سرهنگی رسید. پدربزرگ ملک، بعد از جنگ، با ورود به عرصه تجارت فرصت دوستی با «میرزا تقی‌خان امیرنظام» که بعدها با عنوان «امیرکبیر» معروف شد را به‌خوبی پیدا کرد.

امیرنظام، پیشکار ولیعهد قاجار در آذربایجان بود و بعد از فوت محمدشاه قاجار صدهزار تومان از آقا مهدی قرض گرفت تا ناصرالدین میرزای ولیعهد، از تبریز به تهران بیاید و به تخت پادشاهی بنشیند. آقا مهدی ملک هم با آن‌ها به تهران آمد و به جبران خدماتش، لقب «ملک‌التجار» گرفت. پس از آقا مهدی، این لقب به فرزندش «محمدکاظم» رسید. پدر مرحوم حسین آقا ملک به‌واسطه موفقیت در تجارت و املاک وسیعی که در خراسان خریده بود، ثروت کلانی برای فرزندانش گذاشت. ثروتی که مبنای سرمایه ملک واقف و معروف بود.

 

دیوان سبب خیر شد

مرحوم حسین ملک در اداره املاک خراسان دستیار پدرش بود. اولین دل‌بستگی‌های فرهنگی‌اش هم در سفری که همراه پدرش به مشهد داشت، خودی نشان داد. او با سفارش و راهنمایی یکی از دوستانش با بخشی از گنجینه‌های ارزشمند حرم رضوی آشنا و زمینه‌ساز اعتماد او برای وقف به این آستان شد. بعدها وقتی در سن 28 سالگی در نیشابور نسخه‌ای از دیوان شاعر قرن ششم هجری «ابن یمین فریومدی» را به دست آورد،‌ جرقه ساخت کتابخانه‌ای بزرگ به ذهنش رسید.

واقف کتابخانه و موزه ملی ملک، 30 اردیبهشت 1345 در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات، درباره آغاز این راه گفته است: «در سال 1317 هجری-قمری (1278 شمسی) که به‌اتفاق مرحوم پدرم حاج محمدکاظم ملک‌التجار برای دیدن املاک خراسان به مشهد رفتیم، در بازگشت در نیشابور، نیرالدوله حاکم این شهر از ما که عده همراهانمان به 400 نفر می‌رسید، استقبال باشکوه و پذیرایی 15 روزه کرد. من در نیشابور نسخه‌ای از دیوان ابن‌یمین را پیدا کردم و در این 15 روز از روی آن نسخه‌ای برای خود نوشتم. ازآن‌پس این فکر در من قوت گرفت که یک کتابخانه بزرگ دایر کنم.»

گستردگی موقوفات مرحوم ملک تا جایی است که آستان قدس رضوی اداره‌ای فقط به نام «اداره موقوفات ملک» برای رسیدگی به کارهای موقوفات او اختصاص داده است. از دیگر خیرهای این واقف بزرگ، در نظر گرفتن 2 میلیون مترمربع زمین برای ساخت خانه برای فرهنگیان همچنین واگذاری زمینی چندده هزار مترمربعی برای بوستان عمومی در شهر مشهد، ساخت و وقف بیمارستان چناران و اقداماتی مانند این است.

 

نه! به نژادپرستی

«بزرگ‌ترین واقف تاریخ معاصر ایران»؛ این عنوان به حاج حسین آقا ملک تعلق دارد که از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۴۰، ۶۳ هزار هکتار از املاک و اراضی کشاورزی، شهری و تقریباً بیشتر اموالش در خراسان و تهران را در قالب ۷ فقره وقف‌نامه به آستان قدس رضوی، سازمان‌ها و نهادهای مختلف وقف یا واگذار کرد. آنچه وقف‌های حسین آقا ملک را ماندگار کرد، هوشیاری او بود. وقف‌نامه‌هایی با جزئیات دقیق حقوقی و لازم‌الاجرا نوشت تا خدمتی ماندگار ارائه دهد.

به گفته «نصرالله حدادی» تهران پژوه، ملک اموالش را طوری وقف کرد تا تمام اقشار از آن بهره‌مند شوند در وقف نامه‌اش تأکید شده هر کس از هر طبقه، قوم و نژاد می‌تواند از آن بهره‌مند شود برای همین برخی کارشناسان فرهنگی روحیه نژادپرستی‌زدایی او را ریزبینی و واژگانی نو در ادبیات وقف یاد می‌کنند.

یکی دیگر از ویژگی‌های این واقف تنوع‌گرایی اوقافی بود که در زمینه‌های مختلف به جا گذاشت. ساخت بیمارستان، مدرسه، مسجد، موزه، کتابخانه همچنین وقف اموال شخصی‌اش به نفع عموم نام او را در تاریخ وقف ایران شاخص کرد.

 

ترس در کار نبود

برخی می‌گویند حاج حسین ملک از بیم پهلوی اول بود که اموال و املاک خود را وقف کرد. «نصرالله حدادی» پژوهشگر تاریخ و تهران‌شناس این روایت را برداشتی نادرست از تاریخ معاصر و کم‌لطفی به مرحوم ملک می‌داند: «این نگاه، کم‌لطفی در حق وارستگی‌های این مرد است و بنا به برداشت مطالعاتی‌ام و مراجعاتی که به مستندات تاریخی و منابع داشته‌ام صحت ندارد. حسین آقا ملک همان‌طور که علاقه‌ای به سیاست نداشت و پس از ماجرای معروف کلنل محمدتقی‌خان پسیان در سال 1300 تقریباً به‌طورکلی از سیاست فاصله گرفت، ترسی هم از سیاستمداران نداشته است. وقتی رضاشاه برای توسعه کاخ «سعدآباد» از زمین‌های مجاور کاخ که به مرحوم ملک تعلق داشته استفاده می‌کند، او هم به ازای آن، قطعه زمینی که اکنون بنای فعلی کتابخانه و موزه ملی ملک در باغ ملی تهران در آن ساخته‌شده است را از پهلوی اول می‌گیرد و اجازه سوءاستفاده نمی‌دهد.»


شکنجه شده...
گرچه حاج حسین ملک از سیاست دوری می‌کرد بااین‌حال اما سال ۱۳۱۴ به دستور رضاشاه پهلوی به اتهام دخالت در مسئله کشف حجاب اجباری زنان همچنین واقعه مسجد گوهرشاد، مدتی زندانی شد اما پس از ثابت شدن بی‌گناهی‌اش، از زندان آزاد شد. این اتفاق اگرچه تلخ بود اما جنبه دیگری از شخصیت ملک را به نمایش گذاشت؛ همسر کسی که سبب زندانی شدن او بود از ملک برای شوهرش کمک خواست و او قدم جلو گذاشت.

البته بزرگ‌ترین واقف ایران در زمان انقلاب مشروطه کمی پس از ازدواج با دختر میرزا عبدالله، متولی مسجد گوهرشاد توسط تندروان دموکرات هم دزدیده و به تازیانه بسته‌ شده بود. می‌گویند شکنجه چنان شدید بوده که اگر او مردی قوی نبود، احتمال مرگش هم وجود داشت. او بعدازاین اتفاق، شنوایی یک گوش خود را از دست داد.

 

خریداری منصف بود

نخستین قدم برای شروع جمع‌آوری بیش از 19هزار نسخه خطی و نفیس، 6سال بعد از خرید آن دیوان شعر معروف برداشته شد. حاج حسین‌آقا ملک در سال 1284 شمسی، در مأموریتی که به خراسان داشت کتابخانه «شیخ عبدالحسین» پسر «شیخ عبدالرحیم» بروجردی را با اشتیاق خرید. بعدازآن کتاب‌های «میرزا ارسطو»، منشی کنسولگری روس و به‌این‌ترتیب کتاب‌های اولین طبقه کتابخانه ملک تهیه شد.

مرحوم ملک برای تکمیل منابع ارزشمند کتابخانه وقفی خود، بسیار زحمت کشید. از هرکه و هر جا می‌شنید کتاب خطی وجود دارد سراغش می‌رفت و تلاش می‌کرد با جلب رضایت صاحب کتاب آن را بخرد. به مرور نامش آوازه شد؛ هرکس کتاب خطی و قدیمی داشت برای فروش پیش او می‌آورد. درباره انصاف ملک در داد و ستد فرهنگی معمولاً به دوستی‌اش با «شیخ رضا» کتاب‌فروش معروف اشاره می‌شود. مردی که به مقتصد بودن و دلبستگی به کتاب‌هایش معروف بوده و با کمتر کسی در حوزه داد و ستد کتاب گرم می‌گرفته است.

 

وقف برای احیای وقف

آنچه از اموال مرحوم حسین آقا ملک وقف شد بیش از هزاران نسخه خطی نفیس یا چاپ سنگی، فرش‌های ارزشمند، نورافشان‌ها، مبلمان و تابلوهای نقاشی گران‌بها بود که او به‌عنوان لوازم و تجملات زندگی شخصی از آن‌ها استفاده می‌شد. همچنین مجموعه‌های تمبر، سکه، آثار لاکی و تابلوهای نقاشی هم به این فهرست باید افزوده شود. این آثار ابتدا کنار کتابخانه به نمایش درآمدند. بعدها اما به موزه ملک منتقل شدند.

حاج حسین ملک اموال زیادی را وقف کتابخانه کرد تا بعد از مرگش درآمدی برای توسعه کمی و کیفی آن ایجاد شود. او سال ۱۳۲۵ سپس سال ۱۳۳۰ املاک و مستغلات زیادی شامل ۲۰  قطعه زمین بزرگ کشاورزی در خراسان و تعداد زیادی دکان در بازار تهران را وقف آستان قدس رضوی کرد و درآمدشان را برای اداره هرچه بهتر کتابخانه اختصاص داد.

بنای اولیه کتابخانه‌ای که مرحوم ملک از سال ۱۲۷۸ ایجاد کرد در مشهد بود. این مجموعه مدتی بعد به خانه پدری او در بازار بین‌الحرمین تهران منتقل شد. سپس سال ۱۳۱۶ طبق وقف‌نامه‌ای تقدیم آستان امام رضا(ع) شد. حسین ملک املاک و مستغلات زیادی در تهران و خراسان وقف کرد و چهارم مرداد سال ۱۳۵۱ خورشیدی در سن ۱۰۱ سالگی از دنیا رفت و در دارالحفاظ حرم رضوی به خاک سپرده شد.

 

انتهای پیام/

 

برچسب‌ها:

نظر شما