شناسهٔ خبر: 27051710 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

یادداشت

سوریه در دروازه های پیروزی

نویسنده : مصطفی غنی زاده international@khorasannews.com

صاحب‌خبر - ارتش و دولت سوریه در یک ماه گذشته توانستند جنوب این کشور را که شامل استان های مهم درعا و قنیطره است آزادسازی کنند. با فتح شهر درعا که نقطه آغازین بحران سوریه در 2009 بود عملا همه بحث ها درباره انقلاب و سقوط اسد، از بین رفت و این پرونده به پایان رسید. اما اکنون و پس از این فتح ها چه تحولاتی در مقابل نظام سوریه است؟ هنوز سه بخش از خاک این کشور در کنترل نظام سوریه نیست و آینده جنگ و درگیری معطوف به این سه بخش است. ادلب اولین بخش است که در دست گروه های مختلفی از معارضان و تروریست هاست. این منطقه در دوسال گذشته تبدیل به فضایی برای دپو ی معارضان از نقاط مختلف سوریه شده است. معارضینِ هر منطقه ای که ارتش سوریه آن را محاصره می کرد یا تحت فشار قرار می داد، به این استان انتقال داده می شدند؛ به همین دلیل دسته های مختلفی از گروه های داخلی و خارجی در این منطقه جمع شده اند. این استان همچنین در جریان توافق سه جانبه ترکیه، ایران و روسیه تبدیل به منطقه کاهش تنش نیز شده است. هر سه کشور در مرزهای تعیین شده نقاط مراقبتی تعبیه کرده و ضامن آتش بس در این مناطق بوده اند. گرچه در دو ماه اخیر طی چند حمله از سمت معارضان و تروریست ها عملا این آتش بس نقض شده است. بشار اسد دو روز پیش گفت که مقصد بعدی ارتش سوریه استان ادلب است، این یعنی اولویت ارتش برای عملیات بعدی، نقاط شمالی کشور و پایان دادن به داستان معارضان و تروریست های باقی مانده است. این درگیری برخلاف درعا -که با سرعت صورت گرفت و جنگ نه چندان سختی داشت- با فشار و دشواری های بسیار همراه خواهد بود. علت این دشواری، تعداد زیاد تروریست ها در این منطقه و بهره آن ها از انواع سلاح هاست. علاوه بر این دیگر نقطه ای برای تسویه و اخراج مسلحان -مانند گذشته که ادلب وجود داشت- وجود ندارد. از طرف دیگر این مسلحان، افرادی هستند که حاضر به ترک خانه و منطقه زندگی خودشان شدند اما تن به مصالحه و تحویل سلاح ها ندادند، بنابراین بعید است مدل های مصالحه وطنی در این نقاط اتفاق بیفتد. به عبارت دیگر این ها ته مانده تروریست ها هستند که برای بقای خود می جنگند. با توجه به این متغیرها می توان پیش بینی کرد که جنگی سخت و زمان بر در ادلب اتفاق خواهد افتاد، گرچه با توجه به قدرت گرفتن ارتش و پشتیبانی های مختلف انتظار برای پیروزی نظام در این مناطق درست است. البته باید توجه داشت که واکنش ترکیه در موضوع این حملات نیز می تواند دارای اهمیت باشد، گرچه گروه های تروریستی مانند جبهه النصره از موضوع مناطق کاهش تنش مستثنا شده است اما با توجه به عزم ارتش سوریه مبتنی بر فتح تمام مناطق از دست رفته، مناطق گروه های دیگر نیز به عملیات اضافه خواهد شد. در همین باره مذاکرات سیاسی و بده بستان ها به ویژه در سه کشور مذکور نقشی اساسی را دارا خواهد بود.بخش بعدی شرق، شمال شرق و شمال سوریه است که در دست کردهای سوری قرار دارد. گروهی که خود را نیروهای دموکراتیک سوریه یا اس دی اف می خوانند. این گروه که از آغاز بحران توانست مناطق وسیعی از شمال شرق را در توافقی نانوشته با دولت اسد در اختیار بگیرد ، بعد ها با کمک آمریکایی ها به یک ساختار نظامی و سیاسی تبدیل شد که در مقابل داعش نیز مقاومت کرد. پس از ضعیف شدن داعش، مناطق مختلفی از سیطره داعش را به دست آورد و حتی تا مرزهای استان حلب نیز رسید. ترکیه این گروه را تروریستی می داند و تا به حال با آن درگیری هایی نیز داشته است. آمریکایی ها در این منطقه -یعنی داخل خاک سوریه- نیروی پیاده و پایگاه نظامی دارند. شکل گیری چنین شرایطی در داخل خاک سوریه برای نظام سوریه یک چالش بزرگ بوده و هست. اما در چند هفته گذشته جلسات و گفت وگوهایی بین نمایندگان این گروه و نظام سوریه برای پایان دادن به اختلافات و برگرداندن حاکمیت به نظام سوریه صورت گرفته و اخبار خوبی از آن می رسد. بدون شک هرگونه درگیری نظامی با کرد ها برای ارتش بسیار هزینه زاست و حکمرانی آینده را نیز با چالش مواجه می کند. از طرف دیگر کردها نیز با توجه به تجربه شکست در عفرین، تجربه کردهای عراق در برگزاری همه پرسی استقلال، مخالفت های جدی ترکیه و عراق، بد عهدی های آمریکا و... هرگونه احتمال برای جدایی را کنار گذاشته اند. اما می توان انتظار داشت همان طور که قبلا نیز در صحبت مقامات شان اشاره شده است، خواهان شکل گیری منطقه خودمختار باشند، امری که برای کردهای عراق نیز اتفاق افتاده است. شاید این پیشنهاد در وضعیت سال گذشته برای ارتش و نظام سوریه خوب و منطقی به نظر می رسید اما با توجه به پیروزی های یک سال اخیر و تغییرات رخ داده در عرصه سیاسی منطقه، احتمالا اسد آن را قبول نمی کند و خواهان تغییر یا محدود شدن آن است. البته کردها در 9 سال گذشته نشان داده اند که می توانند با طرف های مختلف سیاسی بازی کنند ، حال نیز باید دید در این عرصه چه خواهند کرد و چه توافقی بین کردها و نظام سوریه به وقوع خواهد پیوست.بخش سوم از خاک سوریه که چالشی بزرگ را برای نظام و ارتش ایجاد کرده، مناطق تحت اشغال ترکیه و نیروهای مستقیما وابسته به ترکیه در شمال سوریه است. مناطقی از شرق الباب تا عفرین که حتی در نقاطی از آن ترکیه ای ها پرچم خود را نیز برافراشته اند. یکی از مقامات عالی ترکیه حدود دو ماه پیش از ضمیمه شدن این منطقه به خاک ترکیه نیز سخن گفته بود. امری که می تواند به درگیری های سیاسی و حتی نظامی منجر شود. با توجه به روحیات اردوغان و این که او تا چند سال آینده قطعا حاکم بر ترکیه خواهد بود می توان پیش بینی کرد در این منطقه مشکلات زمان بری برای حاکمیت سوریه اتفاق بیفتد. گرچه نظام بین المللی این منطقه را به عنوان خاک سوریه می شناسد و دولت سوریه نیز می تواند از ترکیه شکایت کند اما احتمالا چنین ابزاری نمی تواند ارتش اردوغان را از این مناطق خارج کند.به صورت خلاصه باید گفت که دشواری های پرونده سوریه تا حد زیادی گذشته است، شکست داعش و گذر از دوران پسا داعش، به دست گرفتن کنترل کامل استان دمشق و رسیدن به مرزهای جنوبی و جنوب غربی مراحل دشواری بود که ارتش و نظام سوریه با کمک همپیمانانش توانست از آن گذر کند. حال زمان بستن پرونده های بعدی برای رسیدن سوریه به آرامش است. پرونده هایی که هر کدام چالش های سخت و دشوار خود را دارد، اما به نظر می رسد ارتش و نظام سوریه می تواند از این چالش ها عبور کند.

نظر شما