شناسهٔ خبر: 26904504 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

سرنوشت متفاوت 4 پرونده هولناک که قربانیان آن کودکان و نوجوانان بودند

از اعدام قاتل ندا تا سرنوشت دردناک متین

- ۴ پرونده جنایی که قربانیان همه آنها کودکان و نوجوانان بودند روز گذشته خبرساز شدند.

صاحب‌خبر -

 2پرونده با اجرای حکم قصاص متهمان برای همیشه مختومه شد، متهم یکی از پرونده‌ها از سوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد و آخرین پرونده، تازه‌ترین پرونده کودک‌آزاری است که با دستگیری متهم، رسیدگی به آن در دادگاه آغاز شده است. اما ماجرای این پرونده‌ها چه بود و قربانیان آنها دچار چه سرنوشتی شده بودند؟

قتل دردناک ندا 7ساله و محمدحسین 10ساله، از مهم‌ترین پرونده‌های جنایی مشهد در بهار امسال بود که سحرگاه دیروز، با اعدام عاملان این دو جنایت برای همیشه بسته شد. شامگاه 7فروردین‌ماه امسال، ندا کوچولو برای خرید نان از خانه بیرون رفته بود که هنگام برگشت درحالی‌که زنبیل سنگین نان در دستش بود، مرد همسایه را دید.

مرد 41ساله به نام علی‌اصغر، به بهانه دادن مقداری شیرینی و غذا، ندا را به حیاط خانه‌اش کشاند و پس از آزار و اذیت، او را به قتل رساند. سپس جسد دختربچه را داخل کیسه سیب‌زمینی گذاشت و مخفیانه به خیابان برد و در گوشه‌ای رها کرد. با پیداشدن جسد، در کمتر از 48ساعت عامل این جنایت شناسایی و دستگیر شد. او اعتراف کرد: «با دیدن دختربچه شیطان به جلدم رفت و وسوسه شدم و او را به خانه‌ام کشاندم اما پس از اجرای نقشه‌ام، ندا گریه‌کنان گفت که همه‌چیز را به پدرش می‌گوید و از ترس آبروریزی او را به قتل رساندم.»

متهم همین اعترافات را در دادگاه نیز به زبان آورد و با حکم قضات، به قصاص محکوم شد. با توجه به حساسیت پرونده و جریحه‌دارشدن احساسات عمومی جامعه از این جنایت، مراحل قضایی به سرعت انجام و پس از تأیید حکم، صبح دیروز مرد جنایتکار از زندان به محل اجرای حکم در شهرک شهید رجایی (نزدیک محل جنایت) منتقل و در برابر چشمان مردم به دار مجازات آویخته شد. پدر ندا در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید:

من و همسرم در ابتدا قصد نداشتیم برای اجرای حکم برویم، چون اصلا نمی‌خواستیم قاتل دخترمان را ببینیم اما طاقت نیاوردیم و رفتیم. او ادامه می‌دهد: قبل از اجرای حکم، برادرها و همسر قاتل نزد ما آمدند. می‌گفتند اگر از قصاص بگذریم، هر چه بخواهیم می‌دهند. می‌گفتند که قاتل اشتباه کرده و با قصاص او دخترمان برنمی‌گردد اما کاری که او کرده بود، جای بخشش نداشت. من و همسرم تنها چیزی که می‌خواستیم قصاص قاتل دخترمان بود و در نهایت هم حکم اجرا شد. حالا عدالت اجرا شده اما حال من و همسرم فرقی نکرده. هر جا نگاه می‌کنیم، جای خالی ندا را می‌بینیم.

همراه با قصاص قاتل ندا، فرد دیگری هم به دار مجازات آویخته شد؛ جوانی که با قتل پسربچه‌ای به نام محمدحسین، مردم مشهد را در شوک فرو برد. صبح پنجم اردیبهشت‌ماه، محمدحسین 10ساله برای رفتن به مدرسه از خانه خارج شد اما وقتی به جلوی در رسید به جای آژانس سوارپراید سفیدرنگی شد که جلوی وی توقف کرد. ساعاتی بعد جسد دست و پابسته محمدحسین در نزدیکی شهرک صنعتی شاندیز پیدا شد.

کارآگاهان پلیس با بررسی‌های تخصصی و به کمک دوربین‌های مداربسته موفق شدند در کمتر از 48ساعت عامل این جنایت را شناسایی و دستگیر کنند. او اعتراف کرد که روز حادثه با دیدن محمدحسین وسوسه شده و او را سوار ماشینش کرده تا نقشه سیاهش را عملی کند اما وقتی با مقاومت او روبه‌رو شده، وی را بی‌رحمانه به قتل رسانده است. جوان قاتل در ادامه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از تأیید حکم، وی نیز همراه با قاتل ندا و در برابر چشمان مردم و خانواده محمدحسین به دار مجازات آویخته شد.

پرونده دیگری که در آن کودکان قربانی شدند به ماجرای آزار و اذیت 11پسر نوجوان در شرق تهران برمی‌گردد که دیروز با صدور حکم اعدام برای متهم پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد. در این پرونده پسری 26ساله پسران نوجوان را به بهانه‌های مختلف سوار خودروی خود می‌کرد و در ادامه با تهدید به کانال آبی می‌کشاند و در آنجا آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.

یکی از قربانیان که پسری 12ساله است درباره آنچه اتفاق افتاده بود به مأموران گفت: در کوچه بودم که یک پراید سفیدرنگ با شیشه دودی جلویم ایستاد و راننده آن از من خواست سوار ماشینش شوم. او می‌گفت می‌خواهد چند گلدان را از خانه مادربزرگش جابه‌جا کند و به کمک نیاز دارد. او اصرار کرد و من هم سوار شدم اما من را به کانال آبی در نزدیک خیابان سراج برد و در آنجا با تهدید من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

او کتکم زد و گفت نباید این ماجرا را برای کسی تعریف کنم اما وقتی به خانه برگشتم همه‌‌چیز را برای مادرم توضیح دادم. این پسر نوجوان تنها کسی نبود که در دام راننده پراید گرفتار شده بود؛ چرا که در ادامه چند نوجوان دیگر هم با والدین‌شان نزد پلیس رفتند و با اعلام مشخصات راننده پراید شیشه دودی گفتند او آنها را آزار داده است.

در ادامه ماموران موفق شدند متهم را که فردی سابقه‌دار است دستگیر کنند. او اعتراف کرد که بعد از مصرف شیشه نقشه‌های شوم به فکرش می‌رسید و آنها را اجرا می‌کرد. در شرایطی که خانواده 6نفر از شاکیان شکایت‌شان را پیگیری کرده بودند متهم چند روز قبل در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی پشت درهای بسته محاکمه شد.

در این جلسه بعد از شکایت شاکیان قاضی اتهام تجاوز به عنف و آدم‌ربایی را به متهم تفهیم کرد و او به دفاع از خود پرداخت. او گفت: من بخشی از اتهاماتم را قبول دارم اما باور کنید من پسربچه‌ها را مورد آزار و اذیت قرار نداده‌ام. انکارهای متهم در شرایطی بود که او از سوی همه شاکیان شناسایی شده و از سوی دیگر تصاویر دوربین‌های مداربسته‌ای که در نزدیکی محل حادثه نصب شده وی را در حال انتقال طعمه هایش به کانال آب نشان می‌دهد.

در این شرایط قضات دادگاه او را گناهکار تشخیص دادند و وی را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام و تحمل 100ضربه شلاق و به اتهام آدم ربایی 6کودک به تحمل 6مرتبه 24سال حبس و در مجموع 144سال حبس محکوم کردند. درصورت تأیید این حکم در دیوان‌عالی کشور جوان متجاوز به‌زودی به دار مجازات آویخته خواهد شد.

«به بهانه بازی اینترنتی متین را به خانه‌ام کشاندم و....» این بخشی از اعترافات تکان‌دهنده مردی جوان است که چند روز پیش به اتهام تجاوز دستگیر شد. این تازه‌ترین پرونده‌ای است که قربانی آن کودکی خردسال است و حالا با دستگیری متهم، رسیدگی به آن در دادگاه کیفری تهران آغاز شده است.

به گزارش همشهری، جمعه گذشته بود که زن و مردی هراسان به اداره پلیس رفتند و از حادثه‌ تلخی گفتند که برای پسرشان به نام متین رخ داده بود. مادر متین گفت: صبح جمعه پسر7ساله‌ام در بیرون از خانه و داخل کوچه مشغول بازی بود که ساعتی بعد درحالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد به خانه برگشت.

با دیدن لباس‌های خون‌آلودش وحشت کردم اما پسرم می‌لرزید و قادر نبود حرف بزند. وقتی آرام‌تر شد، گفت که فردی که در محله‌مان زندگی می‌کند صدایش زده و به بهانه بازی اینترنتی و پلی‌استیشن او را به خانه‌اش برده و سپس با تهدید نقشه شومش را اجرا کرده است. مرد متجاوز حتی پسرم را تهدید کرده که اگر به کسی حرفی بزند، جانش را می‌گیرد.

با اعلام این شکایت و به دستور قاضی، مأموران راهی محل حادثه شدند و متهم را در خانه‌اش دستگیر کردند. او که حدودا 35ساله است در بازجویی‌ها به جرم خود و تجاوز به پسربچه اقرار کرد. وی گفت: صبح روز جمعه با همسرم از خانه خارج شدیم. او به محل کارش رفت و من هم برای خرید به سوپرمارکتی که در محله‌مان بود، رفتم. ناگهان چشمم به متین کوچولو افتاد که داخل کوچه سرگرم بازی بود.

همان لحظه وسوسه‌های شیطانی سراغم آمد و متین را صدا زدم. به او گفتم می‌خواهد بازی کامپیوتری کند؟ او هم جواب مثبت داد و وی را به خانه‌ام کشاندم و درحالی‌که کنترلی روی رفتارم نداشتم و حتی صدای گریه‌های او را نمی‌شنیدم، نقشه‌ام را عملی کردم.

وی ادامه داد: پس از آنکه رهایش کردم احساس پشیمانی و عذاب وجدان سراغم آمد اما دیگر فایده‌ای نداشت. پرونده این مرد پس از اقرار به جنایت سیاه برای رسیدگی بیشتر به دادگاه کیفری یک فرستاده شد.

برای خانواده‌هایی که فرزندانشان به مدرسه می‌روند، تابستان فرصت خوبی است تا بتوانند هم اوقات بیشتری را با فرزندان خود سپری کنند و با دنیای آنها آشناتر شوند و هم آموزش‌های بی‌واسطه‌ای به فرزندان خود بدهند. متأسفانه بیشتر خانواده‌ها به‌دلایل متفاوتی، در این ایام بچه‌ها را یا به حال خود رها می‌کنند یا تنها به کلاس‌های مختلف و محیط خارج از خانه می‌سپارند؛ درحالی‌که بسیاری از کودکان و حتی نوجوانان نه در محیط خانه و نه در مدرسه آموزش کافی را برای رویارویی با خطرات دنیای خارجی نمی‌بینند.

بسیاری از کودکان ما نمی‌دانند اگر درکوچه، در کلاس‌های تابستانه، حتی درمدرسه و درمحیط خانه با شرایط پرخطر مواجه شوند چه باید بکنند؟ در تابستان، کودکان و نوجوانان به‌دلیل مشغول نبودن به درس ومدرسه، با محیط بیرون و دوستان خارج مدرسه تماس بیشتری دارند، از محیط‌های رسانه‌ای بیشتر استفاده می‌کنند، از کلاس‌های متعددی که اغلب خانواده‌ها آشنایی کافی با آنها ندارند و از محیط‌های عمومی مانند کوچه و خیابان و پارک‌ها که نظارت بر آنها سخت‌تر است که هر کدام از اینها می‌توانند هم زمینه رشد و هم خطر را بیشتر کنند. برای کاهش خطر، لازم است خانواده‌ها نکات متعددی از جمله موارد زیر را اجرا کنند:

زمان بیشتری برای گفت‌وگو با کودک و نوجوان خود صرف کنید. قسمت زیادی از این زمان باید صرف گپ وگفت خوشایند و حفظ اعتماد وگوش کردن به فرزند و زمان مجزا وکوتاه‌تری صرف آموزش شود.

متناسب با سن فرزند، به او آموزش کافی در مورد مسائل پرخطر مانند مصرف مواد، مسائل جنسی، شکارچی‌های اینترنتی، جنسی، انسانی و سایر مسائل بدهید وگمان نکنید که دادن اطلاعات متناسب باسن، خطر را بیشتر می‌کند.

آموزش کافی را در مورد کاهش احتمال خطر و چگونگی برخورد درصورت پیشامد به فرزندان خود بدهید و در این مورد از کتاب‌ها و منابع معتبر و مشاوره با متخصصان بهره بگیرید. دقت کنید که در آگاهی دادن در مورد خطرات، افراط نکنید و جامعه را ناامن نشان ندهید؛ درست مانند زمانی که در آموزش عبور امن از خیابان، ترس بیجا در فرزند ایجاد نمی‌کنید.

در تابستان، اجازه استفاده ازفضای مجازی و اینترنت را بدون‌نظارت و قوانین مشخص به فرزندان خود ندهید. این زمان، فرصت خوبی دراختیار شکارچیان اینترنتی قرارمی‌دهد.

در مورد مربیان و محیط‌های تفریحی و آموزشی تابستانه به‌طور کامل تحقیق کنید.

خروج تنها از خانه در ساعات خلوت روزهای تابستان را محدود کنید و تا حد امکان، کودکان و نوجوانان را ساعت‌های طولانی درخانه تنها نگذارید.

به فرزندان به‌خصوص نوجوانانتان بگویید که همان اندازه که استقلال و تفریح و رشد آنها برایتان مهم است، به امنیت آنها نیز اهمیت می‌دهید وشما مسئول حفظ امنیتشان هستید.

اگر راجع به مسائل پرخطر از شما پرسیدند اجازه بدهید بی‌دغدغه قضاوت از طرف شما حرف بزنند و برآشفته نشوید تا بتوانند به شما اعتماد کنند. ازطرفی صبر نکنید که اتفاقی بیفتد تا آنها حرف بزنند. خودتان سر صحبت در مورد اینگونه مسائل را باز کرده، نظرات آنها را محترمانه گوش کنید و درصورت نیاز، محترمانه اصلاح کنید.

تابستان فرصت خوبی است که فرزندان شما از محیط‌های امن جلسات مشاوره با روانپزشکان و روانشناسان کودک و نوجوان برخوردار شوند و آموزش بگیرند و برای ایجاد این ارتباط، منتظر بروز مشکل نباشید.

هیچ‌کدام از ما نباید گمان کنیم خطر برای فرزندان خود ما اتفاق نمی‌افتد؛ فراموش نکنیم که‌بسیاری از بچه‌هایی که دچار حادثه شده‌اند از خانواده‌هایی شبیه به ما بوده‌اند.

نظر شما