به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این روزها در حالی از تحریم نفت و بانک مرکزی ایران توسط آمریکا سخن گفته میشود که تحریم داخلی نیز چند مدتی است حسابی صدای تولیدکنندگان واحدهای صنعتی را درآورده است. «فرهیختگان» در گفتوگو با یک تولیدکننده و فعال اقتصادی به بررسی مشکلات فعلی صنایع تولیدی کشور پرداخته است. این فعال اقتصادی میگوید قبل از آنکه تولید و صنعت ایرانی توسط آمریکا تحریم شود، با برخی قوانین دستوپاگیر توسط دولت خودمان تحریم شده است. فعالان اقتصادی میگویند شیوه فعلی عملکرد ارزی دولت و بانک مرکزی بیش از آنکه بهنفع تولید باشد، موجب سرازیر شدن پولهای هنگفتی به جیب دلالان ارزی شده است؛ اما برای تولیدکنندگان جز مشکل و درگیری در بوروکراسی اداری، سودی نداشته است. صابر زرگر، عضو هیاتمدیره موتور جم البرز و تولیدکننده صنعتی، از نسل همان تولیدکنندگان باتعصب ایرانی است که 99 درصد از مواد اولیه واحد صنعتی خود را از داخل کشور تهیه میکند، اما برای راهاندازی خط تولید جدید واحد صنعتیاش به هفتخوان ترخیص در گمرک ایران خورده است. زرگر تنها نام یک تولیدکننده نیست، بلکه روایت زرگر، روایت تولیدکنندگانی است که این روزها صدایشان کمتر شنیده میشود. اینکه یک واردکننده موز میتواند چندین میلیون ارز دولتی دریافت کند، اما یک تولیدکننده صنعتی که مسئولیت دهها کارگر را برعهده دارد، نتواند بهموقع خط تولیدش را راهاندازی کند، روایت بسیار تلخی است که صابر زرگر دلایل آن را در گفتوگو با «فرهیختگان» ریشهیابی کرده است.
بهعنوان یک تولیدکننده بفرمایید در شرایط فعلی مشکل تولید چیست؟
بنده برای پاسخ به سوال شما از شرکت خودمان شروع میکنم. شرکت موتور جم البرز کار خود را در دو، سه سال گذشته با حدود 90-80 پرسنل آغاز کرد. متاسفانه بهجهت رکود اقتصادی که الان به وجود آمده است تعداد پرسنل در حال حاضر تقلیل یافته و الان در اوج کار 30 تا 40 نفر است. مشکلات زیادی باعث این موضوع شد که به غیر از مشکلات بیمهای و مالیاتی و ارزش افزوده و غیره که در این شرایط کار میکردیم ولیکن در حال حاضر براساس همین قوانینی که گذاشته شد، در سال گذشته مجوز توسعه خط تولید را از سازمان صنعت، معدن و تجارت گرفتیم. براساس این مجوز موتور پربازدهای را با همکاری دانشگاه طراحی کردیم که بهمعنای پیوند بین صنعت و دانشگاه است، از اساتید دانشگاه استفاده شد و یک الکتروموتور جدیدی را طراحی کردیم و طرح خود را برای تهیه ماشینآلات بردیم و قرارداد ماشینآلات را در مردادماه سال گذشته بستیم. این خط تولید زمانبر است و زمانی که خط را سفارش دادیم با یوان حدود پنجهزار و 530 و 550 تومان پرداخت کردیم. نمیدانستیم وضعیت به این شکل میشود. ارز مرتب رشد داشت و تا به انتهای سال رسید که خط تولید ما آماده شد و با یوان هزار تومانی الباقی حواله خود را انجام دادیم. وقتی خط تولید را چک کردیم و قالببندی انجام شد، بارنامه دریایی برای بعد از مصوبه هیات وزیران یعنی 20 فروردین آماده شد. این در حالی است که کل پول را پرداخت کرده بودیم. بار آمده و به بندرعباس رسیده و متاسفانه با توجه به قانونی که الان گذاشتهاند ما از هیچ روش بانکی نمیتوانیم استفاده کنیم. هیچ روش بانکی نمیتواند اسناد ما را تایید کند که بار خود را از گمرک دریافت کنیم. حتی روی این کالا معافیت گمرکی هم دریافت کردیم. عدم ساخت داخل کشور را هم داشتیم. خط تولیدی که قرار است راهاندازی شود، برای 20-15 نفر میتواند شغل ایجاد کند. بخشی از این خط تولید از محل تسهیلات بانکی تامین شده است و سررسید تسهیلات بانکی رسیده، اما خط در گمرک گیر است و نمیتوانیم ترخیص کنیم.
در زمینه صادرات نیز همین شرکت کوچک مقیاس ما، در سال گذشته حدود یکمیلیون صادرات داشته است، اما حالا از راههای صادراتی خود هم نمیتوانیم استفاده کنیم چون میگویند گروه کالایی شما یک یا دو است.
این گروه کالایی هم مدام در حال تغییر است، یعنی در یک مقطعی ما دو بودیم و بعد یک شدیم و الان دوباره دو شدیم. همین باعث سردرگمی ما شده است. سازمان توسعه به ما میگوید باید پول خود را از طریق سیستم بانکی حواله کنید، اما در سیستم ارز وجود ندارد و اگر باشد و تهیه کنیم پول را دادهایم و از دولت یک سنت هم تقاضای ارز نداریم. اگر شرکتی مانند ما نباشد و این مبلغ ارز را حواله کند و با یک روشی پول را بگیرد، اختلاف ارز دولتی با اختلاف آزاد که به بازار برمیگردد، چقدر است؟ این قوانینی که اجرا کردند همه فسادزاست. همه اینها باعث مشکل است. به همین دلیل با دفتر دکتر علیآبادی، دفتر توسعه اقتصاد و تجارت، نامهنگاری کردیم. با دفتر رهبری و با وزیر صنعت آقای شریعتمداری نامهنگاری کردیم. با همهجا مکاتبه کردیم و متاسفانه هیچ جوابی از این نامهنگاری دریافت نکردیم و هیچ نتیجهای نداشت و همچنان منتظر هستیم.
سرمایه ما در گمرک خوابیده است، خطی که الان داریم مستهلک است و نمیتوانیم به بازار ورود داشته باشیم و اگر این مساله بخواهد به همین روال پیش رود، ناچاریم شرکت را تعطیل کنیم. من صحبت کردم و گفتم این خط تولید کالای نهایی نیست چون باعث اشتغال میشود. حساب کنید این خط را به ما از آنجا هدیه دادند. هیچ پولی بابت این دریافت نکردند یا به روش دیگری این خط را آوردیم. چرا خودمان را تحریم میکنیم؟
سوال من این است که چرا این همه میگوییم آمریکا ما را تحریم میکند اما از تحریم داخلی حرف نمیزنیم. ما خط تولید را تا اینجا آوردهایم و در اینجا از دست قوانین داخلی که ما را تحریم کرده، نمیتوانیم کاری کنیم.
یک موضوع دیگر در بحث صادرات است و عرض کردم در سال یکمیلیون صادرات داشتیم. از ابتدای سال تا الان که تیرماه است حدود 30 هزار دلار صادرات انجام دادیم. کشوری که با ما کار میکند یک کشور آفریقایی است و هیچ مراوده مالی با ما ندارد و ما سفارت هم در این کشور نداریم و حتی منافع هم در این کشور نداریم، منتها این ریسک را قبول کردیم و به این کشور رفتیم و این صادرات را انجام دادیم.
دولت در این مسیر بهجای اینکه به ما کمک کند میگوید صادرات خود را با ارز 4200 تومانی به سیستم بدهید که الان هم گفتهاند برای واردات کالاهای گروه سه شما ارز را به متقاضیان عرضه کنید. باز این فسادزاست. در مرحله دیگر اگر این کار را انجام دهیم چطور میتوانیم ارز خود را از سیستم بانکی از آنجا به سامانه شما منتقل کنیم که شما ارز من را ببینید؟
این تنها از طریق صرافیها مقدور است؛ همان روشی که قدیم انجام میشد. در زمان تحریم هم صرافیها ما را کمک کردند و نجات دادند. متاسفانه دست و پای ما بسته است و صدای ما بهجایی نمیرسد و کسی نیست که فقط تماسی با ما بگیرد. در بحث برق در شهرک صنعتی به مشکل خوردیم. افرادی که برند خارجی را در سطح شهر میفروشند در روز ممکن است یک ساعت یا دو ساعت سوئیسی بفروشند یا جنسهای دیگر را بفروشند، برق دارند و زیر خنکای کولر نشستهاند. کارگر ما در روز سه، چهار ساعت بیبرقی بکشد و حقوق این کارگر را در اوج کار باید چه کسی بدهد؟ اقساط بانکی خود را با چه روشی باید پرداخت کنیم؟ اولویت با چیست؟ باید اولویتبندی کنیم. اولویت با کارخانه تولیدی است که برق داشته باشد یا با فلان مجتمع تفریحی در شمال تهران؟ برق آن را کلا قطع کنید و یکماه برق نداشته باشد. ولی این کارگری که ماهی یکمیلیون و خردهای حقوق دریافت میکند باید کرایه خانه بدهد و خرج زندگی خود را بگذراند، اگر نتواند باید چهکار کند؟
در حوزه صرافیها چه اتفاقی رخ داد؟
مبنای ما در بحث ارز آن کالایی است که دست مصرفکننده میرسد. شما نگاه کنید کالا با ارز بازار و صرافی دست مصرفکننده میرسد و مبنای محاسبات ارز دولتی نیست. وقتی من آهن و آلومینیوم را از بازار به قیمت ارز بازار خریداری میکنم، من قیمت تمامشده محصول خود را نمیتوانم به ارز دولتی محاسبه کنم.
من هم باید سود مختصر خود را روی آن بکشم و بر آن اساس انجام دهم. وقتی صرافیها را بستند، تمامی این معاملات در حال انجام شدن است منتها بهصورت غیرقانونی و زیرپوستی انجام میشود. این فسادی که بهوجود آمده موجب افزایش قیمت ارز میشود.
نقل و انتقال پول که صادرکنندگان و کسانی که ارز صادراتی داشتند، به مشکل خورده است. اینها هم نمیتوانند ارز خود را مستقیم ارائه کنند و به این خاطر ارز خود را خارج از کشور نگه میدارند و به قیمت خیلی بالاتری خارج از کشور خرید و فروش میشود. تمام صرافیها به خارج از کشور آمدند. نقل و انتقالات را خارج از کشور انجام میدهند.
بهنظر شما بانک مرکزی چرا این کار را انجام داد؟
هرچه بررسی میکنیم نتیجه درستی حاصل نمیشود. تنها نتیجهای که از این موضوع میشود گرفت این است که این جریان یک رانتی بوده است چون افرادی که هماکنون ارزهای خیلی سنگینی گرفتند، یکشبه نمیتوانستند چنین ارزی دریافت کنند.
مثلا فردی در چین شرکتی تاسیس کرده، یک فرمهایی از آنجا دریافت کرده و براساس آن پولی را از این طرف به چین حواله کرده است. آنجا ارز خود را در بازار آزاد فروخته و کالایی به این سمت نیامده است. چون روال کار به این شکل است که وقتی ثبت سفارش کالایی را انجام میدهید و ارزی را خریداری میکنید، بانک 30 درصد از شما وثیقه دریافت میکند.
الان یک حساب ساده برای شما انجام میدهم. شما هزار یورو ثبت سفارش میکنید. بانک 30 درصد یعنی هزار و 300 یورو از شما پول میگیرد. 30 درصد را یا چک یا سفته یا ضمانتنامه بانکی یا هر چیز دیگری میگیرد. پول هزار یورو را به شما میدهد و شما هزار یورو را به آن طرف حواله میکنید. حالا شرکت آنطرف، شرکت خود شما باشد. چه حالتی پیش میآید؟ شما هزار یورو را در بازار آزاد میفروشید و قید 30 درصد وثیقه را میزنید. در عدد کلان ببینید چه اتفاقی رخ خواهد داد. چیدن این سازوکار یکشبه مقدور نخواهد بود. این سازوکار از قبل وجود داشته است. یعنی عدهای از این جریان اطلاع داشتند و از این ارزهای چندمیلیون یورویی و چندمیلیارد دلاری استفاده کردهاند.
همه آنها رانتی بوده که متاسفانه در کشور ما اتفاق افتاده است. راه دیگری ندارد جز اینکه بیایند شرکتهای بزرگ را که اکثرا سهامهای دولتی دارند و فسادهایی که اتفاق افتاده در شرکتهای دولتی بوده مثل پتروشیمیها و این شرکتهایی را که ارزهای سنگین دارند ملزم کنند ارز سنگین را که قبلا در کف بازار میبردند الان در سامانه نیما ارائه دهند. ولی شرکتهای کوچک که در سال یکمیلیون دلار تا دومیلیون دلار صادرات دارند، ارز را خود شرکت دریافت کرده و مدیریت کند. یکمیلیون دلار ارز، گره از کار من باز خواهد کرد ولی هیچ اخلالی در نظم اقتصادی کشور حاصل نمیکند. الان متاسفانه آنها سود خود را میبرند و بردند و ما گرفتار این قانون شدیم.
شما دلار 4200 تومانی دریافت کردهاید؟
واقیعت اینکه درخواست دادیم ولی متاسفانه از سیستم بانکی دریافت نکردیم. آنها میگویند الان نه در سامانه نیما ارزی برای ارائه است و نه در سیستم بانکی وجود دارد.
پس دلارها را چهکار میکنند؟
اگر شما خبر دارید ما هم خبر داریم. این چه معنایی دارد وقتی که من نتوانستم یک دستگاه130 هزار یورویی را از گمرک ترخیص کنم، ایشان چگونه توانسته تا الان برای واردات یک قلم مواد غذایی دومیلیون یورو دریافت کند؟
شما واردات مواد اولیه خود را نمیتوانید با دلار 4200 تومانی وارد کنید؟
سازوکار سیستم شرکت را جوری از ابتدا چیدیم که تمام مواد اولیه ما تقریبا 99 درصد آن از داخل تهیه میشود. یعنی همه مواد ما داخلی است. از آلومینیوم، آهن، انواع مواد مسی، عایقها و موارد دیگر همه از داخل تهیه میشود. آن یکی، دو درصد باقیمانده هم بهطور مختصر از بازار تهیه میکنیم. توجیه برای واردات نداریم. برای مواد اولیه سعی کردیم خود را به خارج وابسته نکنیم. بیشتر از تولید داخل استفاده میکنیم. خودمان تولیدکننده هستیم و درد تولیدکننده را متوجه میشویم. تصمیم بر این شد که از کالای داخلی و تولیدکننده داخلی مواد اولیه خود را تهیه کنیم ولی برای خط تولید براساس برخی از تکنولوژیهایی که وجود دارد در ایران قابل تولید نبود. بررسی هم کردیم که در ایران تولید نمیشود. از جاهای دیگر سفارش دادیم.
دقیقا درخواست شما از گمرک چیست؟
مراجعاتی که به سازمان توسعه و تجارت داریم، گفتند مشکلی که شما دارید مشکل خیلیهای دیگر هم است. باید قانونی را مسئولان سازمان تصویب کنند، سازوکار و دستورالعملی را تعیین کرده که براساس آن شما بتوانید کالای خود را ترخیص کنید. افرادی که مثل ما ارز قبل از 23 فروردین مصوبه هیات وزیران حواله کردند و بارنامههای آنها برای بعد این تاریخ آماده شده، بار آنها در گمرک مانده است. خیلیها مواد فاسدشدنی داشتند. من هم بر اثر گرمای زیاد اگر دستگاهها را نیز بیاورم مجبور خواهم شد بعضی از قطعات را تعویض کنم و این موجب خسارت میشود.
دولت هم با سازمان توسعه و تجارت همکاری نمیکند؟
من به هر ارگانی که ذیربط بوده مراجعه کردم، مسئولان که اصلا اجازه ملاقات نمیدهند، در سازمان توسعه تجارت الان بروید دفتر علیآبادی، در راهپله میز و نگهبان گذاشتهاند که هیچکسی را بالا راه ندهند. همه را میگویند شما نامه بنویسید و به دبیرخانه بدهید. هیچکس را نمیگذارند مستقیم با مسئول مربوطه صحبت کند. نزد کارمندها هم که میروید همه میگویند ما نمیدانیم. هم وزارت صنعت، معدن و تجارت و هم سازمان توسعه تجارت، همه میگویند ما نمیدانیم باید چهکار کنیم. این جریان برای ما هم گنگ است. هیچ دستورالعملی نداریم. این بلاتکلیفی از همهچیز بدتر است.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید.
فقط تقاضا میکنیم به داد تولید برسند. در شهرکهای صنعتی بالای 50 درصد شرکتها تعطیل شدهاند. ورودی شهرکهای صنعتی را که ببینید، الان ماه چهارم سال یعنی تیرماه است، معمولا تجمع کارگران برای پیدا کردن شغل در یکماه اول است. الان شما نگاه کنید چهارماه از سال گذشته است، حجم زیادی از گارگران در ابتدای شهرکهای صنعتی بهدنبال کار هستند. اگر خط تولید ما بهعنوان نمونه وارد شود اشتغالزایی ایجاد میکند. متاسفانه کسی پیگیر نیست. هیچکس برای اینکه کار انجام شود، دلسوزی نمیکند. یک وقتی با بچهها صحبت میکنیم میگویند ظاهرا اسمش است که حمایت از تولید داخلی ولی کارهایی که میشود درست برخلاف بالا رفتن سطح تولید داخلی است. کلا این کار را بستند. امیدوارم که خدا همانطور که کمک کرده تا بتوانیم از شر تحریمهای آمریکا راحت شویم، از شر تحریمهای داخلی هم بتوانیم خلاص شویم و تولید را احیا کنیم.
نظر شما