شناسهٔ خبر: 26887252 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

اوزيل: زمانِ پيروزي، يک آلماني و زمان باخت، يک مهاجر هستم/ بعد از بازي با سوئد، خوک خطابم کردند!

صاحب‌خبر - به گزارش آريا، مسوت اوزيل که پس از ناکامي آلمان در جام جهاني 2018 روسيه و حذف اين تيم در مرحله گروهي مورد انتقاد بسياري از رسانه هاي اين کشور و اعضاي فدراسيون فوتبال آلمان قرار گرفت، اعلام کرده تصميم به کناره گيري از فوتبال ملي در 29 سالگي گرفته است. ملاقات اوزيل و ايلکاي گوندوغان ترک تبار با رييس جمهور کشور ترکيه پيش از جام جهاني باعث جنجال زيادي در آلمان شد و عده زيادي اعتقاد دارند اين اتفاق باعث بر هم خوردن جو اردوي تيم ملي و در نهايت ناکاني مانشافت شد. رييس فدراسيون فوتبال آلمان پس از جام جهاني از سکوت اوزيل در مورد اين اتفاق انتقاد کرد و مدير تيم ملي هم عنوان کرد از دعوت کردن اين بازيکن به تيم براي جام جهاني پشيمان شده اند. ستاره آرسنال با انتشار بيانيه اي از تصميم خودش براي ملاقات با رييس جمهور ترکيه دفاع کرد و در نهايت اعلام کرد به دليل بي احترامي که به او از سوي فدراسيون فوتبال آلمان شده تصميم گرفته ديگر براي ژرمن ها بازي نکند. اوزيل در سه بخش، نامه خداحافظي اش را منتشر کرده است که مي توانيد بخش اول و دوم را از اينجا بخوانيد. بخش سوم که به طور واضحي دلايل تصميمش را توضيح مي دهد، در اينجا منتشر شده است: احتمالا چيزي که بيشتر از همه من را آزار داد، رفتار فدراسيون فوتبال آلمان و در راس آن، راينهارد گريندل(رئيس فدراسيون) بود. بعد از عکسم با اردوغان، يواخيم لوو از من خواست که تعطيلات را کوتاه کنم و به برلين بيايم تا بيانيه اي مشترک بدهيم و سوتفاهم ها را برطرف کنيم. در حالي که من تلاش کردم به گريندل توضيح دهم که پيشينه و نياکان من، دليل اين عکس هستند، او بيشتر به اين علاقه داشت تا در مورد مواضع سياسي اش صحبت کند و عقيده من را کوچک بشمارد. در حالي که رفتار او ادامه داشت، در نهايت به اين نتيجه رسيديم که بهتر است روي فوتبال و جام جهاني تمرکز کنيم. به همين دليل بود که من در روز رسانه تيم ملي شرکت نکردم. مي دانستم که خبرنگاران در مورد سياست صحبت خواهند کرد نه فوتبال و صرفا به من حمله خواهد شد. اگرچه با مصاحبه بيرهوف بعد از بازي با عربستان، به نظر مي رسيد همه چيز تمام شده است. اوزيل ادامه مي دهد: در همان روزها، من با رئيس جمهور آلمان، فرانک والتر اشتاينماير ملاقات کردم. رئيس جمهور آلمان بر خلاف گريندل، کاملا حرفه اي برخورد کرد و حتي نسبت به صحبت هايم در مورد خانواده، ميراث و تصميماتم علاقه از خود نشان داد. يادم مي آيد که اين ملاقات فقط بين من و ايلکاي و اشتاينماير بود و گريندل عصباني شد که اجازه پيدا نکرده بود عقايد سياسي اش را تبليغ کند. من با رئيس جمهور توافق کردم که يک بيانيه مشترک صادر کنيم تا تلاشي ديگر براي تمرکز روي فوتبال، انجام داده باشيم. اما گريندل عصباني بود که تيمِ او اولين بيانيه را صادر نکرده و دفتر رياست جمهوري چنين کاري را انجام داده است. از زمان به پايان رسيدن جام جهاني، گريندل به درستي، به خاطر تصميماتش زير فشار انتقادات بوده است. اخيرا او يک بار ديگر در عموم گفته که من بايد دليل رفتارم را توضيح دهم و حتي من را مقصر ناکامي در روسيه دانسته است. اين در حالي است که او در برلين به من گفته بود ماجرا تمام شده است. اين بيانيه به خاطر گريندل نيست، خودم تصميم گرفتم که صحبت کنم. من ديگر تحمل نخواهم کرد که به خاطر ناتواني هاي او مورد سرزنش واقع شوم. مي دانم که او بعد از آن عکس نمي خواست من در تيم باشم و حتي نظرش را صريحا و بدون هيچ مشورتي در توئيتر ابراز کرد. در حالي که يواخيم لوو و اوليوير بيرهوف پشت من ايستادند و ازم حمايت کردند. نزد گريندل و هوادارانش، زماني که مي بريم من آلماني هستم و زماني که مي بازيم، يک مهاجر. اين به خاطر اين است که با وجود پرداخت ماليات در آلمان، انجام کارهاي خيريه در مدارس و بردن جام جهاني 2014 با تيم ملي، من هنوز در جامعه پذيرفته نشده ام. با من متفاوت رفتار مي شود. در سال 2010 به عنوان نمونه موفق تطبيق با جامعه آلمان به من جايزه دادند، دولت آلمان در سال 2014 به من بالاترين جايزه ورزشي در آلمان را اعطا کرد و در سال 2015، سفير فوتبال اين کشور بودم. اما من آلماني نيستم؟ آيا شرايط خاصي براي آلماني بودن وجود دارد که من در آن قرار نمي گيرم؟ دوستان من لوکاس پودولسکي و ميرو کلوزه هرگز آلماني-لهستاني خطاب نمي شوند، پس چرا من را آلماني-ترک خطاب مي کنند؟ به خاطر ترکيه است؟ به خاطر اين است که من مسلمان هستم؟ فکر مي کنم اينجا مشکل بزرگي وجود دارد. با خطاب شدن به عنوان يک آلماني-ترک، همين حالا نسبت به کساني که خانواده شان از کشور ديگري است، تفاوت قائل مي شوند. من متولد آلمان هستم و در آلمان تحصيل کرده ام. پس چرا مردم نمي پذيرند که من آلماني هستم؟ اوزيل در ادامه بيانيه تند و بلند خود نوشته است: عقايد گريندل، جاهاي ديگري هم ديده مي شود. برند هولتسهاور(سياستمدار آلماني) به خاطر عکس با اردوعان و ريشه ترکم، من را فردي خطاب کرد که با بز، رابطه جنسي برقرار مي کند. ورنر اشتير، رئيس بخش تئاتر آلمان به من گفت "گورت را به آناتولي گم کن!". جايي در ترکيه که مهاجران زيادي به خود ديده است. همان طور که قبلا گفتم، انتقاد و سواستفاده از من به خاطر نياکانم، خط قرمزي غيرقابل قبول براي عبور است. و استفاده از تبعيض نژادي براي پروپاگانداي سياسي، چيزي است که بايد سريعا با استعفاي تک تک آنها همراه شود. اين افراد از عکس من با اردوعان استفاده کردند تا فرصتي براي بروز نژادپرستي خود که قبلا مخفيانه بود، پيدا کنند و اين براي جامعه خطرناک است. آنها هيچ فرقي با آن هوادار آلماني ندارند که بعد از بازي با سوئد به من گفت "اوزيل! برو گمشو اي ترکِ بي مصرف! گورت را گم کن اي خوکِ‌ ترک!". حتي نمي خواهم در مورد ايميل هاي سراسر تنفر و تماس هاي تهديدآميزي که دريافت کرده ام، صحبت کنم. همه آنها، نماينده آلمانِ قديم هستند، آلماني که نسبت به فرهنگ هاي جديد باز نيست. و آلماني که من به آن افتخار نمي کنم. مطمئنم که آلماني هايي که از جامعه باز استقبال مي کنند، با من موافق هستند. اوزيل در پايان گفت: خطاب به تو گريندل! از کارهايت نااميد هستم اما شگفت زده نشدم. در سال 2004، زماني که نماينده مجلس بودي، گفتي که چندفرهنگي بودن در واقعيت يک افسانه و دروغي ابدي است. تو همان کسي هستي که عليه قانوني شدن دو مليتي بودن راي دادي و گفتي که اسلام، در شهرهاي آلمان بيش از حد ريشه يافته است. اين نابخشوندي و غير قابل فراموشي است. رفتاري که فدراسيون فوتبال آلمان و برخي ديگر در قبالم کرده اند، باعث شده که ديگر نخواهم پيراهن تيم ملي آلمان را بپوشم. حس مي کنم کسي من را نمي خواهد و تمام افتخاراتي که از سال 2009 با اين تيم بدست آوردم، فراموش شده است. افراد با سابقه نژادپرست بودن، نبايد اجازه پيدا کنند در فدراسيون فوتبال کشوري کار کنند که که بيشترين دومليتي در جهان را دارد. اين وضعيت، نمايانگر بازيکناني نيست که آنها نماينده شان هستند. با ناراحتي زياد و در نظر داشتن اتفاقات اخير، من ديگر براي تيم ملي آلمان بازي نخواهم کرد. تا زماني که حس مي کنم چنين نژادپرستي و بي احترامي اي در قبالم انجام شده است. عادت داشتم که پيراهن تيم ملي آلمان را با افتخار و هيجان بپوشم اما حالا چنين حسي ندارم. اين تصميم به شدت براي من سخت بوده، زيرا من هميشه همه چيزم را براي هم تيمي ها، مربيان و مردم خوب آلمان مي گذاشتم. اما وقتي مقامات فدراسيون فوتبال آلمان چنين رفتاري مي کنند، به ريشه ترک من بي احترامي و خودخواهانه من را درگير پروپاگانداي سياسي مي کنند، ديگر بس است! من به خاطر اين چيزها فوتبال بازي نمي کنم و ساکت نخواهم بود. نژادپرستي، هرگز، هرگز نبايد پذيرفته شود.

نظر شما