شناسهٔ خبر: 26885379 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

یادداشت/ سیدهادی سید افقهی

دیپلماسی ایدئولوژیک

آمریکا و به طور کلی دنیای غرب، از این منظر که خود را تابع آرمان‌های شیطانی کرده‌اند و بر اساس قاعده ماکیاولی عمل می‌کنند، هر قرار و مداری را با سنگ محک اهداف خود می‌سنجند و غیر از آن را به دیوار می‌کوبند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «سیدهادی سید افقهی» نوشت:

کلیدواژه «دیپلماسی ایدئولوژیک» که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع اخیر وزیر امور خارجه و سفرای ایران در خارج از کشور مطرح شد، تلفیقی از سیاست آمیخته با آموزه‌های وحیانی است که برای نیل به اهداف نظام در همه ابعاد آن طراحی‌شده است. خاستگاه این بیان معظم له که «برخی به‌غلط، سخن از لزوم جدایی دیپلماسی از ایدئولوژی به میان می‌آوردند، در حالی‌که دیپلماسی ایدئولوژیک هیچ اشکالی ندارد و القاء تقابل میان ایدئولوژی و منافع ملی، صحیح و منطقی نیست؛ هدف از تشکیل جمهوری اسلامی حفظ منافع ملی، استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، قدرت و امنیت ملی‌ است و ایدئولوژی به دنبال تأمین و حفظ منافع ملی است و هویت ملت محسوب است»، از نص صریح قرآن کریم استنتاج شده و به آیه نفی سبیل «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلا» (سوره نساء – آیه 141)  مبنی بر نفی هرگونه سلطه کافران بر مسلمانان مستظهر است. 
در عالم دیپلماسی وقتی روابط فی مابین دو یا چند کشور تیره و تار می‌شود و یکی از طرف‌ها روال غیرمعمول را در پیش می‌گیرد، مناسبات به سمت زورگویی، تحمیل خواسته‌ها و تعاملات خائنانه میل پیدا می‌کند و هیچ شاخص و حدیقفی برای فرونشاندن تلاطمات دیپلماتیک در عرف روابط بین‌الملل تعریف‌نشده است. از جانب دیگر، زمانی که نظامی به اصول و قواعد ایدئولوژیک به‌منظور حفظ و پایبندی به معارف آسمانی ملتزم است، در حقیقت، ساز و کار دیپلماسی را از لغزش، انحراف، خیانت یا از تسلیم، وادادگی و ذلت مصون داشته است؛ لذا دیپلماسی ایدئولوژیک، خطوط و چارچوب کلی را ترسیم و راهبرد تعریف می‌کند، حرکت کشور را از میل به چپ و راست در امان نگه می‌دارد و تضمین کننده سلامت، طهارت و شفافیت تداوم مسیر به مقصد اهداف بلند انقلاب اسلامی است. 
به بیان دیگر، بین دیپلماسی و ارزش‌های ایدئولوژیک داد و ستد برقرار است، چراکه هم دیپلماسی مفاهیم دینی را پشتیبانی می‌کند و هم ایدئولوژی، دیپلماسی را از آسیب‌ها و مضار پیش رو حراست می‌نماید. ثمره این دیپلماسی بی‌نظیر، افزون بر برکاتی که برای کشور به همراه دارد، موجب الگو بخشی به کشورها در دنیایی است که فریب و نیرنگ، حرف اول را در آن می‌زند. اولین شاخصه الهام‌بخش دیپلماسی برآمده از ایدئولوژی جمهوری اسلامی، صداقت در برخورد با موضوعات جهانی است که نمونه آن در مسئله گفتگوهای هسته‌ای نمایان بود. در جریان مذاکره ایران با گروه 1+5، مذاکره کنندگان کشورمان به صراحت اعلام کردند که یکی از دلایل مهم عدم انحراف فعالیت‌های هسته‌ای ایران به سوی مقاصد نظامی، نگاه «ایدئولوژیک» و حرمت شرعی تولید سلاح‌های کشتار جمعی است. تأکید مکرر رهبر حکیم انقلاب و نمایندگان کشورمان در گفتگوها بر حرکت جمهوری اسلامی روی ریل ارزش‌ها باعث شد که طرف‌های حاضر در مذاکرات، اهمیت این موضوع را درک کرده و در بیانات و مواضع خود، اشاره‌ای تحسین‌گونه به آن داشته باشند.  نتیجه‌ای که جمهوری اسلامی از ملازمت دین با قواعد روابط بین‌الملل برداشت کرده، همین باورمندی کشورهای جهان و عدم همراهی آنان با تحریم‌های آمریکاست، چراکه ایران را به عنوان کشوری صادق می‌شناسند که بر اساس معیارهای اخلاقی و اعتقادی خود عمل می‌کند. از سوی دیگر، به ازای عنوان درخشان «دیپلماسی ایدئولوژیک»، شخص دیپلمات نیز باید از این خصیصه بهره‌مند باشد. دیپلماسی ایدئولوژیک بدون دیپلمات معتقد به ایدئولوژی، قادر به حمایت و حراست از این منظومه نورانی نیست و بر این اساس است که دیپلمات‌ها نسخه تقویت روح و جهات معنوی و التزام به ارزش‌ها و احکام اسلامی را از سوی سکان‌دار انقلاب دریافت کردند. مراعات این دو اصل، منظومه‌ای کامل را رقم می‌زند که بازیگر اصلی آن، دیپلمات باورمند نسبت به ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی، پایبند به اصول انقلاب و وفادار به معاهدات است که از بیخ و بن به دستور قرآنی «وَ أَوفُوا بِالعَهدِ إنَّ العَهدَ کانَ مَسئُولـاً» (سوره اسراء – آیه 43) باور دارد و تبلور مجسم دیپلماسی ایدئولوژیک به شمار می‌آید.  مصداق عمل به این آیه شریفه در دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز به وفور قابل ارجاع بوده و نزدیک‌ترین مثال آن، عبارت است از عمل به تعهدات برجامی. ولی از آنجا که طرف مقابل، متعهد به همراهی ارزش‌های اخلاقی – آسمانی با دیپلماسی نیست یا ایدئولوژی شیطانی را شاقول بنای دیپلماسی خود قرار داده، سیاهه‌ای طولانی از جمیع خباثت‌ها و بدعهدی‌ها را در طومار رفتار خود در قبال جمهوری اسلامی ثبت کرده است. آمریکا و به طور کلی دنیای غرب، از این منظر که خود را تابع آرمان‌های شیطانی کرده‌اند و بر اساس قاعده ماکیاولی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» عمل می‌کنند، هر قرار و مداری را با سنگ محک اهداف خود می‌سنجند و غیر  از آن را به دیوار می‌کوبند. پس از امضای برجام توسط رئیس جمهور سابق آمریکا، کلیددار فعلی کاخ سفید به راحتی و با اقتباس از نظریه ماوکیاول، آن را مغایر با منافع کشورش دانست و به هیچ یک از جنبه‌های حقوقی، بین‌المللی، قانونی و اخلاقی آن اعتنایی نکرد، بلکه برای تأمین اهداف مدنظرش، «دیپلماسی شیطانی» را در پیش گرفت. ترامپ معتقد است که شعار «اول آمریکا»، هر مانع و رادعی را در تحقق این هدف از پیش پای بر می‌دارد و نیازی به ملاحظه هنجارهای اخلاق و اصول انسانی در دیپلماسی نیست.  برخی در این میان، قائل به تفکیک دین از سیاست و دیپلماسی از ایدئولوژی هستند و منطق آن‌ها هم این است که چون ارزش‌های دینی مقدس‌اند، چاره‌ای جز انفکاک و حصارکشی بین آرمان‌ها با سیاست که به زعم این عده، امری ممزوج با خدعه و فریب و دورویی است وجود ندارد، در حالی که منظور انقلاب اسلامی از دیپلماسی، این قبیل برداشت‌های ناصواب نیست. طرح نویی که جمهوری اسلامی در دیپلماسی در انداخته، کاملاً مغایر با لبخند فریبنده مجریان روابط بین‌الملل در ظاهر و پلشتی در پنهان است و راهکار انقلاب برای جلوگیری از لغزش‌ها در مسیر انقلاب و انحراف از امهات نظام اسلامی، تزریق ارزش‌ها به موازین دیپلماسی و پرورش دیپلمات‌هایی در تراز مکتبی است که نتیجه چنین امری، چیدن میوه آرمان‌ها و ارائه الگویی بی‌بدیل به کشورهای دنیاست. 

انتهای پیام/ز

برچسب‌ها:

نظر شما