شناسهٔ خبر: 26883408 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

ستاره، مربع؛ کتاب

با پایان یافتن جام جهانی فوتبال و برنامه‌های ورزشی تلویزیون، آنچه بیشتر خودنمایی می‌کرد جدا از خودی نشان دادن بازیکنان و مربیان، اصرار به تبلیغ بیش از اندازه اپلیکیشن‌هایی بود که از فرط گفتن زیاد، خواه ناخواه، گونه‌ای شرطی شده بودند

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /مخاطبان  ناخودآگاه در پس ذهنشان منتظر آن می‌بودند که از مجری، درباره ستاره‌های تکراری، تکرار بیشتری بشنوند که در نهان نوعی همذات پنداری غیرمستقیم با گوینده و ابزار مورد تبلیغ پیدا نمایند که لامحاله به سمت و سوی آن رهنمون و رهسپار خواهند شد. پر واضح است مدیران تلویزیون و گروه تبلیغ‌کننده آگاه هستند که در چه مدیوم و بازه‌ای باید دست به توصیف ابزارشان زنند که کارایی بهتر و به صرفه برای طرفین باشد و اگر این دانش وجود نداشته باشد در اولین زمان، نقض غرض حاصل می‌شود و در بر پاشنه‌ای نخواهد چرخید که بانیان امر خواهان آن می‌بودند. مراد از این پیش قلیانی به قول قدما نقبی است به کردار تلویزیون در تبلیغ کالا یا مؤسسات و برنامه‌های نرم افزاری در زمان بازی‌های جام جهانی. آشکار است که فاعلان تبلیغ خود خواسته‌اند در بزنگاه‌ترین زمان، بهترین و مؤثر‌ترین آگهی‌ها را داشته باشند و فرد یا نهادی اجبار بدین کار نداشت. چه که هزینه و سرمایه این خرج کردن‌ها را دارا بودند. صحبت اما بر سر آن است که چرا تلویزیون که داعیه فرهنگی آن بر همه پارامترهای دیگر، می‌چربد نخواسته یا نتوانسته، در این سی روز، گام کوچکی برای ترویج کتاب خوانی و کتاب دوستی بردارد؟! هر چند حالیه این خرده گرفتن، ره به جایی نمی‌برد ولی بواقع حسرت و افسوس آن است که واژگان را بر کاغذ می‌آورد. براستی نمی‌شد در کادر عریض و طویل تلویزیون، به تبلیغ ارزان‌تر کتاب‌ها پرداخته می‌شد و از صاحبان و بنگاه‌های نشر دعوت می‌شد در این یک ماه، کتاب‌هایشان را با هزینه کمتری تبلیغ می‌کردند؟ یا از پایه خود رسانه‌ای چون تلویزیون، پیشقدم چنین کردار ثوابی می‌شد و بر فرض مثال با تشویق‌هایی که برای سایر کالاها و صنوف، اتخاذ می‌نماید، در این برهوت «کم خوانی» دست ناشران را می‌فشرد؟ و هم بانی رسالتی می‌شد که در اهداف رادیو و تلویزیون، مستتر است. جای افسوس آنگاه بیشتر می‌شود که مجری و گزارشگر معروفش که خود دستی بر ترجمه و کتابخوانی دارد در این مجموعه است و دست بر قضا دو نفر از کارشناسان همیشگی فوتبال هم، کتابخوان و اهل کتاب باشند و از آنها بهره‌ای گرفته نشود؟ هر چند غلبه اقتصاد بر فرهنگ در همه شئون زندگی‌مان ساری و جاری است ولی اگر خواسته شود و نیت هم فرهنگی باشد، می‌توان به راهکارهای بهتری رسید. فوتبال و دنیای خاص آن به حتم این توانایی را دارد که هم در ذات خود به اصل موضوع (ورزش) بپردازد وهم سایر جنبه‌های سیاسی و اجتماعی را در بر گیرد؛ و ‌ای کاش خوشحالی بی‌حد و اندازه گزارشگر و مجری از نشان دادن همه مراسم پایانی، که در جای خود بجا و لازم بود، اندکی هم در سایر زمینه‌ها، به جوش می‌آمد که ورزش یارای آن دارد که در این راه گام بردارد. چه که هنر و ورزش و فرهنگ همه در یک راستا هستند که آن هم تعالی همزمان روح و جسم است. درد کم خوانی این روزهای جامعه، وقتی از مسیر اصلی خود، چاره‌ای پیدا نمی‌نماید؛ لاجرم باید از دریچه‌های دیگری بدان پرداخت که فوتبال، دم دست‌ترین این پدیده هاست؛ البته اگر خواسته شود و بخواهند و بخواهیم هر چند شاید به گفته سعدی: گرچه دانی که نشنوند، بگوی...

برچسب‌ها:

نظر شما