شناسهٔ خبر: 26882418 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

سبک بازی آلمان باید تغییر کند

هاشمیان: می‌گویند برو در بایرن مربیگری کن بعد بیا لیگ ایران

در انگلستان بهترین مربیان دنیا را می‌آورند برعکس ما

صاحب‌خبر - جعفر برزگر وحید هاشمیان از افتخارات فوتبال ایران است. او حالا در عرصه مربیگری پله‌های ترقی را طی کرده و کاملا حساب شده و با برنامه پیش می‌رود. هاشمیان برای تماشای چند بازی جام جهانی به روسیه رفته بود. با او درباره این جام، اتفاقات فوتبال و برنامه‌هایش صحبت کردیم. اینکه چرا جای او در فوتبال ما خالی است. جام جهانی با همه اتفاقاتش به پایان رسید. سوالات زیادی مطرح است و ما از اینجا شروع می‌کنیم که شاید اگر از ابتدای جام می‌گفتند کرواسی به فینال می‌رسد خیلی‌ها نمی‌پذیرفتند. شاید در ایران اینطور بوده اما من فکر می‌کنم خیلی‌ها هم این پیش بینی را داشتند که کرواسی می‌تواند نتایج خوبی بگیرد. کرواسی تیم بسیار خوبی است که از ضربات پنالتی و وقت‌های اضافه خیلی خوب استفاده می‌کند. البته چاشنی شانس هم همراه‌شان بود. واقعیت این است که خودم پیش بینی نتایج خوب را برای این تیم داشتم. البته بعد از ایران و آلمان من طرفدار بلژیک بودم که با یک گل به فرانسه باخت. در حالی تقابل آنها در فینال می‌توانست خیلی جذاب‌تر باشد. این جام شگفتی‌های بسیاری داشت که یکی از مهم‌ترین آنها حذف آلمان در مرحله گروهی بود. چرا این اتفاق برای تیم یوآخیم لوو افتاد؟ دلایل بسیاری دارد. شما دقت کنید سالی که بایرن مونیخ سه گانه را برد تیم ملی آلمان هم قوی بود. اما آنها امسال مقابل فرانکفورت در جام حذفی بازنده شدند. در واقع هر زمانی که بایرن مونیخ قوی باشد تیم ملی آلمان هم شرایط خوبی خواهد داشت. موضوع دوم مصدومیت بازیکنانی مثل هوملز، بواتنگ، نویر و مولر بود. یک دلیل دیگرش ملاقات مسوت اوزیل و گوندوغان با اردوغان رییس جمهور ترکیه قبل از انتخابات بود که فشار زیادی به تیم وارد کرد و رییس فدراسیون آلمان این دو بازیکن را از دلایل ناکامی تیم ملی کشورش دانست. البته لوو مربی خوبی است اما شاید می‌توانست عملکرد بهتری در انتخاب بازیکنان داشته باشد. مثلا؟ ببینید نویر آماده نبود دعوت شد اما لروی سانه که تکنیک بالایی هم دارد و در اکثر بازی‌های این جام که سیستم دفاعی را شاهد بودیم می‌توانست به تیم ملی آلمان کمک کند اما لوو، سانه را مثل واگنر خط زد. شاید واگنر می‌توانست به جای گومز فرصت طلب به تیم اضافه شود. شاید لوو می‌خواست تیم 2014 را حفظ کند. اگر یادتان باشد تیم 2010 آلمان نتیجه نگرفت اما سال 2014 قهرمان شدند. یک موضوع دیگری را هم باید اشاره کنم. بفرمایید؟ فوتبال آلمان متکی به حفظ توپ و پاس‌های کوتاه است اما در همین جام دیدیم تیمی که حتی 30 درصد مالکیت توپ را دارد برنده بازی می‌شود. در همان بازی آلمان و سوئد اگر خطای پشت 18 قدم نمی‌شد و کروس نمی‌زد بعید می‌دانم که آلمان به گل می‌رسید. به نظر من آلمان باید سبک بازی‌اش را تغییر دهد. آلمان همیشه تیم تورنمنت‌ها است و بازی به بازی بهتر می‌شود اما در روسیه این اتفاق نیفتاد. ضمن اینکه آنها یک فرمانده در زمین نداشتند. بازیکنی مثل فیلیپ لام، کلوزه یا شواین اشتایگر. حتما یادتان هست که کلوزه در جام 2014 در بازی با الجزایر چطور نتیجه را عوض کرد. شکل بازی بقیه تیم‌ها چه اندازه تغییر کرده بود؟ در جام جهانی روسیه استفاده از ضربات کرنر، ایستگاهی و پنالتی نقش تعیین کننده‌ای در سرنوشت تیم‌ها داشت. حتی ضربات پشت 18 قدم. مثل گلی که پرتغال به ایران زد. زمانی که تعداد بازیکنان در منطقه دفاعی زیاد می‌شود شوت زدن خیلی کمک می‌کند. همینطور استفاده از ضدحملات مثل گلی که ژاپن از بلژیک خورد. در واقع تکنیک دوباره در فوتبال اولویت شده چون اکثر تیم‌ها تاکتیک‌ها را می‌شناسند و به نوعی یارگیری من تو من دوباره به فوتبال برگشته است. استفاده از سیستم VAR را چطور ارزیابی می‌کنید؟ من موافق استفاده از این تکنولوژی هستم. به هرحال داور هم یک انسان است و باید در صدم ثانیه صحیح‌ترین تصمیم را بگیرد که احتمال اشتباهش هم وجود دارد. حالا این سیستم و بازبینی دوباره به داور این اجازه را می‌دهد که بهترین تصمیم را بگیرد. البته همان هم اشتباهاتی داشت. به‌عنوان مثال داور می‌توانست پنالتی بازی کرواسی - فرانسه یا ایران و پرتغال را نگیرد. این سیستم به داور کمک می‌کند خطاهای دور از چشمش را ببیند. مثلا کارهایی که نیمار انجام می‌دهد، اما فراموش نکنیم که سیستم VAR تصمیم گیری نمی‌کند و این داور است که نظر نهایی‌اش را اعلام می‌کند. من موافق استفاده از این روش هستم. حتما یادتان هست که تیم ملی ایرلند در زمان تراپاتونی در بازی با فرانسه با گلی که تیری آنری با دست زد جام جهانی را از دست داد. به هرحال سود استفاده از این سیستم بیشتر از ضررش است. می‌توان از این روش در فوتبال خودمان استفاده کرد؟ استفاده از این روش به دوربین‌های زیادی نیاز دارد. در روسیه این امکان وجود داشت. من فکر می‌کنم کشورهایی مثل انگلستان، آلمان و اسپانیا که لیگ‌های قوی با هزینه‌های بالایی دارند امکان استفاده از این سیستم را خواهند داشت. در زمان بازیگری شما اتفاقی افتاد که امروز بگویید اگر VAR بود حق مان ضایع نمی‌شد؟ حتما بوده و در چند بازی تصمیم داور به نفع یا به ضررمان شده است. به‌عنوان مثال در همان بازی با پرتغال در سال 2006 تصمیم داور به اعلام پنالتی برای پرتغال صحیح نبود و اگر آن پنالتی را نمی‌گرفت شاید بازی مساوی تمام می‌شد. خیلی‌ها معتقدند که علیرضا فغانی می‌توانست بازی فینال را قضاوت کند. من به‌عنوان یک ایرانی از این بابت خوشحال بودم و به نظر من هم لیاقت قضاوت در فینال را داشتند اگرچه در رده‌‌بندی هم عالی بودند. ضمن اینکه داور آرژانتینی فینال ایرادهایی داشت که اگر آقای فغانی بود بهتر قضاوت می‌کرد. به هرحال به ایشان تبریک می‌گویم که برای فوتبال ما و بخصوص جامعه داوری افتخار کسب کردند. عملکرد تیم ملی ایران را چطور ارزیابی می‌کنید. بعضی‌ها این سبک بازی را می‌پسندند و برخی هم نه. شما باید ببینید که سبک و سیاق مورد نظرتان با واقعیت‌ها چقدر مطابقت دارد. ما در جایی که مسوولیت نداریم خیلی راحت می‌توانیم اظهارنظر کنیم. قبل از همین مسابقات خیلی‌ها کار ما را مقابل اسپانیا و پرتغال بسیار سخت می‌دانستند اما به نظر من قویترین تیم گروه ما مراکش بود که بسیار خوب و هجومی بازی می‌کرد. ما اگر مقابل آنها هجومی بازی می‌کردیم شاید گل‌های بیشتری می‌خوردیم. بازیکنان ما آن بازی را مدیریت کردند تا اینکه روی اشتباه حریف و افت بدنی آنها به گل رسیدند. مقابل اسپانیا چطور؟ من آن بازی را در ورزشگاه بودم و تصور دیگری از اسپانیا داشتم. این تیم هم مشکل آلمان را داشت. تیم اسپانیا تشکیل شده از بازیکنان بارسلونا، رئال مادرید، اتلتیکو مادرید و چند نفری که در انگلستان بازی می‌کنند. این بازیکنان در طول فصل 70-80 بازی در جام‌های مختلف انجام می‌دهند و به لحاظ روانی و بدنی خسته بودند. از طرفی اخراج سرمربی آنها دو روز قبل از شروع مسابقات هم تاثیرگذار بود. تیم ما اگر در نیمه دوم مقابل اسپانیا هجومی بازی می‌کرد شاید برنده می‌شد. البته این حرف‌ها برای الان است که بازی‌ها تمام شده است. و پرتغال؟ در این بازی کمی هجومی‌تر بودیم و اگر در دقیقه پایانی فرصت را از دست نمی‌دادیم شانس صدرنشینی هم داشتیم. ما در هر سه بازی شانس گل صددرصدی را از دست دادیم که خیلی کم گیر می‌آید. متاسفانه فاصله مهاجمان با دروازه‌بان حریف زیاد بود و باید در کارهای ضدحمله و حفظ توپ در زمین حریف بهتر کار می‌کردیم که اگر چنین می‌شد جای سوال داشت. به هرحال از نظر نتیجه خوب بودیم، به لحاظ دفاعی بسیار خوب اما در کارهای هجومی باید بهتر عمل می‌کردیم. در مجموع اگر از گروه‌مان صعود می‌کردیم همه چیز خوب نبود و حالا هم که صعود نکردیم همه چیز بد نیست. بعد از جام سه بازیکن ما لژیونر شدند اما نه به تیم‌های مطرح اروپایی. سوال این است که چرا دیگر بازیکنی از فوتبال ما مثل زمان شما سر از تیم‌های دیگر در نمی‌آورد؟ جواب این سوال سخت است. زمانی که من بایرن مونیخ بودم بعضی از همکاران شما می‌نوشتند که چرا وحید هاشمیان به تیم ملی دعوت می‌شود. با این حال معتقدم باز هم ترانسفر شدن بازیکن به ترکیه و کرواسی بهتر از نشدنش است. همین که به دبی و قطر نمی‌روند خوب است. همان سال 2006 جواد نکونام و مسعود شجاعی به اوساسونا رفتند، آندو تیموریان به انگلستان رفت و چند نفری هم که در بوندس‌لیگا بازی می‌کردند. با این حال می‌گفتند تیم 2006 تیم خوبی نبود. درباره جام جهانی موضوعی هست که به آن اشاره نکرده باشید؟ بله. من باید به سرمربی تیم ملی انگلستان اشاره کنم که همه از او تعریف و تمجید می‌کنند. در حالی که از یک موضوع دیگر غافل هستند و آن حضور بزرگترین مربیان دنیا در لیگ این کشور است. شاید یکی از دستاوردهای جام همین موضوع باشد. ما در فوتبال‌مان از مربیان درجه چندمی و بعضا برکنارشده از لیگ خودمان استفاده می‌کنیم در حالی که پپ گواردیولا در منچسترسیتی، یورگن کلوپ در لیورپول، کونته در چلسی و... آنها بهترین‌ها را جمع کرده‌اند و دیگر آن فوتبال خسته کننده را از انگلستان نمی‌بینیم. وقتی بهترین مربیان در یک لیگ جمع می‌شوند مشخص است که تاثیرش را می‌گذارد. برگردیم به سال 2004 و بازی تدارکاتی آلمان در تهران که یوآخیم لوو دستیار کلینزمن بود. همان موقع اگر به 9 تیم از 18 تیم لیگ برتری‌مان می‌گفتند از لوو برای کادر فنی‌تان استفاده کنید قبول نمی‌کردند. متاسفانه در لیگ ما گنجشک را رنگ می‌کنند و جای قناری می‌فروشند. به جای اینکه مربیان مطرح یا صاحب سبک بیاوریم یکسری دلال مربیانی را به فوتبال ما تزریق می‌کنند که بازدهی ندارند. شما در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ حدود 20 روز پیش قراردادم با باشگاه به پایان رسید. اواسط فصل گذشته بود که هدایت تیم زیر 18 سال هامبورگ را برعهده داشتم و با اینکه نشانه‌هایی از ادامه همکاری وجود داشت اما من قبول نکردم چون احساسم این بود که جای پیشرفت وجود ندارد. از آنجا که مسوول آکادمی هم در پایان فصل پست‌ها را مشخص می‌کند در آن زمان پستی برای من نبود. البته از این اتفاق هر دو طرف ناراحت بودیم. در حال حاضر هم همه تیم‌ها بسته شده‌اند و باید ببینیم در آینده چه اتفاقی می‌افتد. البته من همیشه تلاشم این بوده که بیشتر یاد بگیرم. از ایران پیشنهاد نداشتید؟ سال گذشته مدیران چند تیم لیگ برتری با من صحبت کردند که هیچ‌وقت هم نام باشگاه‌شان را نمی‌آورم. در مقطعی هم فدراسیون فوتبال علاقمند به همکاری بود که من در اینجا قرارداد داشتم. امسال از لیگ یک پیشنهاد داشتم که نپذیرفتم. من فکر می‌کنم در فوتبال ایران بعضی وقت‌ها نبودن بهتر از بودن است. شما نگاه کنید کواچ اول مربی تیم ملی کشورش می‌شود بعد به بوندس‌لیگا می‌آید اما واقعا ناراحت کننده است که تا نوبت به ما می‌رسد اول می‌گویند برو تمام علم روز دنیا را یاد بگیر، مربیگری بایرن مونیخ و دورتموند را هم تجربه کن بعد بیا لیگ ایران. در حالی که در فوتبال ما شب می‌خوابند و صبح تیم دارند. بعضی وقت‌ها نمی‌شود.

نظر شما