شناسهٔ خبر: 26862517 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

انتظاراصلاح‌طلبان برآورده نشده است

آرمان

این روزها مشکلات اقتصادی بر موضوعات دیگر چیره شده است؛ مشکلاتی که اگرچه ریشه آن را تحریم می‌نامند، اما نباید از برخی بی‌تدبیری‌ها در تداوم این مشکلات چشم‌پوشی کرد. از سوی دیگر عرصه سیاسی غبارآلود و غیرشفاف است. دولت اکنون درخواست تشکیل اتاق فکر نخبگان برای همفکری در مسیر حل مشکلات را دارد که به این موضوع تاکنون در مقام عمل توجه زیادی نشده بود. جریان اصلاحات که اصلی‌ترین حامی روحانی بوده و هست هم از عدم پذیرش مشورت این جریان از سوی دولت گلایه‌مند است، اما در این میان عملکرد دولت روحانی چه اصلاح‌طلبان بخواهند و چه نخواهند، به پای آنها نوشته خواهد شد. در این راستا غلامرضا حیدری عضو فراکسیون امید مجلس به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

صاحب‌خبر -
این روزها مشکلات اقتصادی بر موضوعات دیگر چیره شده است؛ مشکلاتی که اگرچه ریشه آن را تحریم می‌نامند، اما نباید از برخی بی‌تدبیری‌ها در تداوم این مشکلات چشم‌پوشی کرد. از سوی دیگر عرصه سیاسی غبارآلود و غیرشفاف است. دولت اکنون درخواست تشکیل اتاق فکر نخبگان برای همفکری در مسیر حل مشکلات را دارد که به این موضوع تاکنون در مقام عمل توجه زیادی نشده بود. جریان اصلاحات که اصلی‌ترین حامی روحانی بوده و هست هم از عدم پذیرش مشورت این جریان از سوی دولت گلایه‌مند است، اما در این میان عملکرد دولت روحانی چه اصلاح‌طلبان بخواهند و چه نخواهند، به پای آنها نوشته خواهد شد. در این راستا غلامرضا حیدری عضو فراکسیون امید مجلس  به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
 
به گزارش روز نو : اوضاع و احوال دولت را در شرایط حاضر و با توجه به مشکلات اقتصادی پیش آمده و التهابات اخیر در بازار سکه و ارز و همچنین فشارهای وارده داخلی و خارجی به دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا دولت می‌تواند به‌راحتی از چنین وضعیتی خارج شده و این بحران‌ها را از سر بگذراند؟
 
عوامل مختلفی در نتایج و عملکردهای دولت آقای روحانی نقش دارند. اگر ما بخواهیم بدون در نظر گرفتن این عوامل که ابعاد مختلفی هم دارند این موضوع را بررسی کنیم، تحلیل‌مان ناقص خواهد بود. از طرفی عواملی هم وجود دارد که به‌طور مشخص به دولت و شخص رئیس‌جمهوری مربوط می‌شوند. البته بارها از سوی آقای روحانی شنیده‌ایم که دست‌ها و عوامل پنهان و پشت پرده‌ای وجود دارد که در کارها اخلال وارد می‌کنند که اشاره و تکرار مداوم این سخنان نه‌تنها نتیجه‌ای ندارد بلکه شک و شبهه ایجاد می‌کند. در داستان موسسات مالی شاهد بودیم هزینه سنگینی به مردم تحمیل شد. چندهزار‌میلیارد حیف و میل شد و برخی که می‌گفتند پول‌ها را بازمی‌گردانیم فرار کرده‌اند. یا فقط موسسه ثامن الحجج به‌گفته مقامات رسمی 4‌هزار‌میلیارد تومان بدهی دارد. در این مساله به‌نظرم دولت قطعا مقصر است که چرا به موقع اعلام نکردند؟ چرا اقدام سریع و عاجلی صورت ندادند؟ ما در قانون هم داریم که می‌شود در چنین مواقعی اموال را مصادره کرد یا به سراغ بستگان درجه یک افراد رفت. به هر حال یک کلاهبرداری صورت گرفته است و اموال عمومی به غارت رفته است. بحث دیگر میزان اختیارات و مسئولیت دولت است یعنی دولت به آن میزان که مسئولیت دارد اختیارات ندارد. به‌عنوان نمونه شاهد بودیم در قضیه برجام دولت با موافقت و هدایت‌های رهبر انقلاب با 1+5 مذاکره کرد. خوب دیدیم که هنوز جوهر آن توافق خشک نشده بود و از نتایج برجام مردم و کشور میوه‌ای نچیده بود که برخی رفتارهای غیراصولی در مسیر خلاف تنش‌زدایی انجام شد. حالا اگر به‌عنوان شعار چیزی مطرح شود یک بحث است، اما در حقیقت این کارها روی مذاکرات و طرف مقابل تاثیر مستقیم می‌گذارد. دشمن به خودی خود و در مواقع عادی بهانه دارد که به ما فشار وارد کند، اما خودمان به‌راحتی بهانه به آنها می‌دهیم. در آن شرایط دولت عملا خلع سلاح و ضعیف شد، به‌طوری که در دهه اول انقلاب شاهد بودیم سفارت آمریکا اشغال شد، به‌دنبال جنگ 8‌ساله به کشور تحمیل شد و هزینه دادیم تا رسیدیم به آن جا که حضرت امام(ره) جام زهر را نوشید. البته در آن دوران بالاخره کشور یک توان اقتصادی‌ای داشت، اعتماد عمومی در جامعه بود. سپس به قضیه هسته‌ای رسیدیم و هزینه‌های زیادی هم بر سر آن دادیم تا به نرمش قهرمانانه رسیدیم که رهبر انقلاب ‌عنوان کردند. از نرمش قهرمانانه برجام حاصل شد و هنوز جوهر آن توافق خشک نشده بود که آن رفتارها صورت گرفت و مسائلی به مردم نمایش داده شد که در وقت دیگر انجام نمی‌شد. به هر حال اینها هزینه داشت. در عرصه بین‌المللی هم شاهد بودیم که پس از اوباما ترامپ روی کارآمد که از همان ابتدا و در شعارهایش علیه ایران مواضع تندی داشت و تا روی رئیس‌جمهور شد شروع کرد به عملی کردن شعارها و وعده‌هایش. از همان ابتدا گفتم با آمدن ترامپ اوضاع سخت بود و سخت‌تر هم خواهد شد. آیا در این شرایط نظام اقتصادی ما آن توان را دارد که دوباره در مقابل تحریم‌ها، کاهش فروش نفت، کاهش شدید منابع درآمدی و کاهش اعتماد عمومی در جامعه واقعا چقدر کشش وجود دارد باید به خدا پناه برد. البته یکسری حرکات هم مشکوک است مثل قضیه دلار و اعلام نرخ 4200 تومانی. همان موقع در مصاحبه‌ای اعلام کردم که آقای جهانگیری در قضیه دلار خود را سوزاند! اگرچه جریانی به ایشان امید داشت، اما آقای جهانگیری برای کل کشور یک سرمایه بود. واقعا نمی‌دانستیم با چه تحلیل و محاسبه‌ای و بر اساس چه مبنایی چنین دستوری را صادر کرد. چند وقت بعد جهانگیری را که دیدم جریان دلار 4200 تومانی را از وی پرسیدم که گفت آن کار یک دستور بود و سلسله مراتب باید به اجرا در می‌آمد. بعد شاهد اوضاع توفانی‌ای در بازار بودیم و بگیر و ببندها و دستگیری‌ها شروع شد که اشخاصی فرار نکنند، محاکمه شوند و این داستان‌ها. حقیقت امر این است که به این مسائل مشکوک هستم. به‌نظرم پشت چنین تصمیم‌گیری‌هایی عوامل ذی‌نفعی حضور دارند وگرنه هیچ ‌آدم عاقل و مسئول و منصفی به این شکل منابع کشور را هدر نمی‌دهد. بعد هم شاهد التهابات بودیم و شرایط و اوضاع را امنیتی می‌کنیم. در شرایط امنیتی هم اندک آرامش بازار بهم می‌ریزد.
 
موضوعی در محافل اصلاح‌طلب مطرح است مبنی بر اینکه مدت‌هاست رابطه بین اصلاح‌طلبان و دولت و شخص رئیس‌جمهوری قطع شده و عملا درهای گپ‌وگفت و مشورت با ایشان از سوی دولت بسته شده ‌است و وقت ملاقات به آنها داده نمی‌شود تا درباره مسائل جاری کشور، مشکلات اقتصادی و مسائل سیاسی و اجتماعی با رئیس‌جمهور رایزنی کنند. آیا نمایندگان مجلس به‌خصوص اعضای فراکسیون امید چنین احساسی را به آقای روحانی و دولت دارند؟
 
آنچه را که بنده به‌عنوان عضو مجمع نمایندگان تهران و عضو کمیته رفع حصر می‌دانم این است که به‌طور نمونه درخواست دیدار اعضای این کمیته با رئیس‌جمهوری رد شده و تاکنون اجازه تشکیل این جلسه با آقای روحانی داده نشده است. در حالی که سایر روسای قوا پیشنهاد برگزاری جلسات را اجابت کردند و وقت دیدار دادند. به هرحال مباحثی مطرح شد و سخنان و مواضع نتیجه بخشی از جلسات حاصل شد. اما آقای روحانی وقت ملاقات ندادند. البته هر شخصی شرایط و ویژگی‌های خود را دارد اما کسی که در یک مسئولیتی قرار می‌گیرد باید خود را با شرایط جدید و به وجود آمده تطبیق بدهد و خصوصیات رفتاری خود را با اوضاع مطابقت دهد و در اینجا خود شخص مطرح نیست. اما اگر بخواهم در یک جمله بگویم این است که انتظار اصلاح‌طلبان برآورده نشده و در مواردی حتی باعث تعجب شد. امیدوارم خداوند آخر و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
 
در این شرایط اصلاح‌طلبان چه باید انجام دهند، چراکه به هر حال جریان اصلاحات با تمام توان از آقای روحانی حمایت کرد و تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد حمایت از ایشان گذاشت. اگر این دولت به اهدافش نرسد یقینا هم مردم و هم اصلاح‌طلبان ضربه خواهند خورد و همه حامیان ایشان و در نتیجه آحاد جامعه از عدم موفقیت دولت متضرر خواهند شد.
 
باوجود تمام این انتقادات و ایرادات وارده، تصور می‌کنم باید همچنان حمایت کلی و عملی نسبت به دولت را ادامه بدهیم. اشکالات را بگوییم؛ هر چند ممکن بود قبلا انتقادات را رسانه‌ای نکنیم، اما باید در این شرایط به مردم آگاهی داد و مسائل را با آنها در میان گذاشت. واقعیت این است که نه شرایط با میتینگ‌های انتخاباتی و شعارها و وعده‌های زیبا یکسان نیست اما اگر تحولی رخ داده باید خود شخص توضیح دهد که دلیل این تغییر چیست.
 
با همه این گفته‌ها، جریان اصلاحات باید چه کاری انجام دهد و به مردم و طیف حامیان خود چه بگوید؟ درحالی که به انتخابات مجلس یازدهم هم در اسفند 1398 نزدیک می‌شویم و بعد از آن ریاست‌جمهوری 1400 را داریم که ممکن است هر دو انتخابات را به جریان رقیب و به خصوص تندروها واگذار کنیم. چاره کار اصلاح‌طلبان چیست؟
 
باید حمایت کلی را در عین بیان صریح انتقادات داشته باشیم. افکار عمومی هم قطعا از شرایط آگاه هستند. تجربه نشان داده است که اگر دلواپسان فضای فعالیت را تنگ و دایره حضور افراد را محدود کنند، نتیجه عکس خواهد داد؛ یعنی یا مردم دلزده و مغموم می‌شوند و پای صندوق‌های رأی نمی‌آیند یا رغبت کمی نشان می‌دهند. تجربه نشان داده که مردم در این فراز و فرودهای مختلف چاره و امکان دیگری جز پای صندوق رأی رفتن ندارند یعنی انتخاب نهایی و صحیح مردم همانا صندوق رأی خواهد بود. باید با حوصله، پیگیری، بالا بردن آگاهی مردم، مطالبه‌گری و پرسشگری به پیش رفت و اوضاع را بهبود بخشید. به قولی از این ستون به آن ستون فرج است. می‌دانیم که ساختار سیاسی کشور به‌گونه‌ای نیست که دولت یا مجلس اختیار تام داشته باشند. مجلس در رأس امور کشور قرار دارد، اما در سطح اول تصمیم‌گیری‌ها نسبت به گذشته کمی عقب است؛ نهایتا شاید در سطح دو قرار داشته باشد! اگرچه رئیس‌جمهور منتخب مستقیم مردم است، اما شاهدیم در عرصه عمل و در کار اجرایی نهادهایی دخالت و با مداخله خود امکان کار را از دولت سلب می‌کنند.
 
بحثی هم مطرح شده است مبنی بر اینکه رابطه فعلی اصلاح‌طلبان و مقامات ارشد کشور قطع شده است. در رابطه با این موضوع اصلاح‌طلبان باید چه کنند که عدم ارتباط با بزرگان کشور باعث وارد آمدن خسارت یا به حاشیه رفتن اصلاح‌طلبان از عرصه سیاسی کشور نشود؟
 
به هر حال مقام معظم رهبری جایگاهی دارند که در نقش زعامت کل کشور و تمام گروه‌ها و جناح‌هاست و با تدابیر داهیانه ایشان همه مردم از کارتن‌خواب و منتقد گرفته تا مسلمان، کلیمی، زرتشتی، مسیحی و چپ و راست و غیره زیر چتری واحد قرار می‌گیرند. باید حس عمومی به شکلی باشد که همه آحاد جامعه مقام معظم رهبری را متعلق به خود بدانند. نکته بعدی واقعیت وجود و حضور جریان اصلاحات است. به هر حال رهبران اصلاح‌طلب از مقامات کشور بوده و در ایجاد انقلاب نقش داشتند. از یاران نزدیک حضرت امام بودند و دلسوز و دغدغه‌مند نسبت به کشور و مردم هستند. اگر انتقادی هم می‌کنند از سر دلسوزی است ولو این انتقاد غلط باشد. به هر حال دغدغه توسعه و پیشرفت و سربلندی کشور را دارند. اعضای جریان اصلاحات به فکر بهبود معیشت مردم هستند. برای مثال شاهد بودیم دولت اصلاحات و رئیس این دولت مورد هجمه مخالفان بود. همه اسناد و شواهد بیان می‌دارد که با اینکه در آن دوران شعار توسعه سیاسی مطرح شد اما بالاترین رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری و اشتغال را داشتیم، یعنی در عمل کارنامه اصلاح‌طلبان کارنامه قابل توجهی است.
 
آقای توکلی رئیس سازمان دیده‌بان شفافیت مطرح کردند که آشفتگی بازار ارز و دلار تقصیر رئیس کل بانک مرکزی است. پرسش این است که چرا در این رابطه مجلس اقدامی محکم و اثرگذار انجام نداد، یا کسی از مسئولان را مورد سوال قرار نداد تا بحران ارزی به وجود آمده سر و سامان پیدا کند؟
 
مجلس در این رابطه ورود کرد. مسئولان مربوطه را خواست و با آنها جلسه گذاشت. اما چقدر موثر بوده با کمال تاسف باید بگویم هیچ! رئیس کل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و اعضای تیم اقتصادی دولت را خواستیم و بعضا بازخواست کردیم، اما در نهایت اثربخش نبود.
 
در زمینه بحث‌های مطرح شده فسادستیزی، شفافیت و افشای مفسدان این روزها شاهد مواضع و سخنان مختلفی هستیم. برخی اعضای دولت به قضیه فسادها و رانت‌ها ورود کردند و برخی دیگر واکنش درخوری نشان ندادند. شما به‌عنوان نماینده مجلس در مجموع به دولت در زمینه فسادستیزی چه نمره‌ای می‌دهید؟
 
خیلی سخت و با نگاهی خوشبینانه و با اغماض می‌توان نمره قبولی داد. این نمره را هم از روی اعتماد و نگاه مورد عنایت به این دولت می‌دهم.
 
در مجلس با نمایندگان جوانی همکار هستید که بیشتر از طیف اصلاحات هستند و با فضای کار و عملکرد آنها آشنا هستید، مضاف بر اینکه جوانان اصلاح‌طلب همواره در تمام عرصه‌ها و انتخابات پای کار بوده‌اند و از هیچ‌تلاشی برای پیروزی اصلاح‌طلبان دریغ نکرده‌اند. با این همه آقای مجید انصاری اظهار نظر و توصیفی نسبت به جوانان اصلاح‌طلب داشتند و آنها را تندرو و احساسی خطاب کردند که در کار اصلاحات خلل وارد می‌کنند و انتظارات فراتر از توان را از رهبر جریان اصلاحات و احزاب اصلاح‌طلب توقع دارند. شما درباره این سخن چه موضعی دارید و آیا لازم نیست بزرگان نسبت به این سخنان آقای مجید انصاری اعلام موضع کنند؟
 
این سخنان نظرات شخصی ایشان بوده و هر کسی حق دارد نظری را ارائه دهد. من هم نظر خود را دارم. توصیه می‌کنم رسانه‌ها وارد اینکه کسی چه گفت و در مقام پاسخگویی بر بیاییم و این امور نشوند. چون فایده‌ مطلوبی ندارد، اما به‌طور کلی جوانان سرمایه‌های کشور هستند. دغدغه‌مند و پر جنب و جوش هستند. به فکر بهبود اوضاع و خیر و صلاح کشور هستند به‌خصوص جوانان اصلاح‌طلب. خصلت جوانی هم آرمان‌خواهی و ایده‌آل‌گرایی است. این نقص جوانان نیست. معتقدم رهبر جریان اصلاحات هم رابطه تنگاتنگ و خوبی با جوانان این طیف دارد و اگر جوانان حرفی یا نقطه‌نظری دارند باید به اطلاع بزرگان برسانند و آنها هم موظف هستند که بشنود و عمل کنند.

برچسب‌ها:

نظر شما