درباره ایران ـ ۶۳
صاحبخبر - آنچه میخوانید سلسله مباحث دکتر علیاکبر ولایتی و جمعی از کارشناسان در مجموعه برنامههای «ایران» در سیمای جمهوری اسلامی ایران در موضوع تبیین مفهوم «ایران و هویت ایرانی» است که در ستون ثابت «درباره ایران» بهصورت پاورقی در روزنامه «فرهیختگان» منتشر میشود. لطفا درباره آل بویه و خدمات علمی ایشان توضیح بیشتری برای کسانی که احیانا آگاهی کمتری درباره ایشان دارند بفرمایید. آل بویه نام خاندانی نژاده و اصیل ایرانی است که گاه به تناسب موضوع، «دیلمیان» یا «دیالمه» نیز خوانده میشوند. این خاندان از سال 320 تا 448 ق قدرت را در بخش وسیعی از ایران و بخشی از عراق در دست گرفتند و در بحبوحه نهضتها و جنبشهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانه علیه دستگاه ظلم و جور عباسیان، بهمنزله دولتی مستقل، برآمده از دل جامعه ایران، حضور پررنگی در جغرافیای سیاسی منطقه پیدا کردند. این دولت نوپا با حمایت از باورهای ریشهدار و اصیل ایرانیان شیعه در کنار دیگر دولتهای شیعی بلاد اسلام، موجی جدید و پرقدرت علیه دستگاه ستمگر خلفا به راه انداختند. پایمردی دیلمیان در دفاع از باورهای شیعی مردمان ایران، خلیفه سنیمذهب بغداد را به اطاعت از امیری شیعی از آل بویه و خطبهخواندن و سکهزدن بهنام او مجبور کرد. حکومت آل بویه نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران بود؛ زیرا آنان اولین حکومت ایرانی را بنیانگذاری کرده بودند که توانست به آمال بسیاری از امیران ایرانی ازجمله یعقوب لیثصفاری و مردآویج زیاری دست یابد و بر خلافت عباسی مسلط گردد و دست خلفا را دستکم برای مدت کوتاهی از جان و مال مسلمانان کوتاه کند. ابوالحسن علی و ابوعلی حسن و ابوالحسن احمد سه پسر بویه دیلمی بودند که خود و اعقابشان بهسبب انتساب به پدرشان، بویه، «آل بویه» خوانده میشدند و همگی از پیروان امامان معصوم بودند. این سه پسر بهدنبال راهی برای قیام علیه ظلم زمانه و ستاندن داد مظلومان از ظالمان عباسی بودند و این آغاز راهی بود که به برقراری سلطنت آل بویه انجامید. ویژگی اصلی حیات علمی ایرانیان در عصر آل بویه آن بود که افزون بر شیعیانی که پس از سالها برای نخستینبار فرصت حضور آزادانه و بدون مانع در صحنههای علمی مییافتند، پیروان دیگر مذاهب و ادیان هم به رشد و ترویج عقاید و آرای خویش و کار علمی جدی مشغول بودند. پادشاهان و امیران شیعه آلبویه که به پیروی از مولای متقیان، حضرت امام علی (ع) احسان به نیازمندان و بزرگداشت دانشمندان و بزرگان دین را وظیفه خویش و حق مردم بر امیر میدانستند و برای جلب رضایت آنان مسجد و بیمارستان و میهمانسرا و بازار بنا میکردند. آنان عالمان و فقیهان را رتبه و مقرری میدادند تا در روشنسازی اذهان مردم و همراهکردن آنان با سیر پرشتاب فرهنگ و تمدن ایران اسلامی همراه بکوشند. در این عهد، عضدالدوله دیلمی از پادشاهان قدرتمند آلبویه با الگوبرداری از بیمارستان عظیم جندیشاپور در بغداد که تحت قدرت خلیفه غاصب عباسی اداره میشد، به تاسیس بیمارستانی همت گماشت تا برخلاف غالب خلفای عباسی که از جهل گروهی از مردم سود میبردند و آن را به نفع خویش میدانستند، در پیشبرد علم و دانش و گسترش رفاه عمومی نقشی داشته باشد. بیمارستان عضدی بغداد بزرگترین بیمارستانی بود که جهان اسلام بهخود دیده بود. عضدالدوله صنعتگران بسیاری را برای ساختن این بیمارستان دعوت کرد و مبالغ هنگفتی را صرف بنای بیمارستان کرد. برای این بیمارستان، دارو از اطراف و اکناف جهان گردآوری شده بود و مکانهایی برای اقامت بیماران مسافر و بازارهایی برای تامین مایحتاج آنان در نظر گرفته شده بود. تکاپوهای سازندگی عضدالدوله منجر به ظهور آثار مثبتی در عرصه بهداشت و درمان، آبیاری و کشاورزی، سدسازی، توسعه تجارت و اقتصاد، عمران و شهرسازی، پلسازی و رفع خرابی شهرها، و ارتقای کیفیت خدمات مراکز مذهبی و دینی شد. واقعبینی امیران آل بویه موجب شد تا آنها به درک درستی از تحولات و اوضاع و احوال پیرامون خود دستیابند و قلمرو آنان در جریان یک رنسانس آرام فکری و علمی قرار گیرد. این خصلت و بینش واقعبینانه موجب شد که فرمانروایان فرهیخته آل بویه به بسط علم و دانش و تعقل و خردورزی همت گمارند و زمینه فعالیتها و نوآوریهای بسیاری را در قلمروی نفوذ خویش فراهم آورند. در دوران آل بویه معرفت و دانش، بهویژه علوم عقلی و فلسفه رواج و گسترش فوقالعادهای یافت و حوزه فرمانروایی آنها پایگاه نشر و بسط دانش و فلسفه شد. ادامه دارد∎
نظر شما