سرمقاله
اقتصاد فوتبال بیگانه با تئوری بافی و توطئه سازی
صاحبخبر - محمد قراگزلو Mohammad Gharagozlou چند وقتی است در فضای مجازی و حتی سایتهای نیمه معتبر خبری مطالبی میخوانم حاوی این موضوع که قطریها بهعنوان حریفان بعدی استقلال و پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا دنبال تضعیف این دو تیم هستند و البته به همین خاطر سراغ ستارههای آنها رفتهاند. حتی به این مساله هم اشاره شده که السد و الدحیل به خاطر حذف مقابل پرسپولیس و استقلال در فصل گذشته لیگ قهرمانان با به چنگ آوردن ستارههای این دو تیم درصدد انتقام هستند. حتی جایی خواندم حالا ترکیهایها هم به کمک قطریها آمدهاند و دنبال خالی کردن دو تیم پرقدرت فوتبال ایران از ستارههای ملی پوش هستند. با خواندن این اخبار و مطالبی که حتی برخیشان به مسائل سیاسی گره میخورد تعجب میکنم و البته حرص میخورم. اینکه چطور میشود فوتبال و گردش اقتصادی عظیمی که در قبال خرید و فروش بازیکنان صورت میگیرد را به چنین مسائل پیش پا افتاده و سخیفی ارتباط داد. شاید مثال بیاورند که بایرن مونیخ هر ساله بهترینهای بوندس لیگا را جذب میکند تا برای خودش رقیب نتراشد اما همان بایرن غول پیکر هم مسائل اقتصادی و اولویتهای فنی را در نظر میگیرد و پایه انتقالهای کوچک و بزرگ به این تیم و تمام باشگاههای بزرگ دنیا مسائل اقتصادی و فنی است که بعد از ساعتها جلسه و همفکری بین بهترین مدیران ورزشی و مربیان باتجربه و بزرگ اتخاذ میشود. حرفم این است که فوتبال یک تجارت بزرگ و پولساز است و آنهایی که راه پولسازی از آن را خوب یاد گرفتهاند هر سال فربهتر میشوند. ما، اینجا در ایران خودمان نه باشگاهها بهعنوان خاستگاه این بازیکنان بلکه تنها جیب دلالان و واسطهها را گشادتر کرده و در جهت فربه کردن آنها اقدام میکنیم. از این نکته پررنج که بگذریم به اصل ماجرا برمیگردیم و اینکه چطور میشود چنین چرخه اقتصاد کلانی را به مسائل پیش پا افتاده یا سیاسی گره زد و از آنها ریسمانی برای دشمنی بین ملتها ساخت؟ بله، السد و الدحیل جمعی از بازیکنان قطری را در خود دارند که به هر حال جزو بدنه کشور قطر به حساب میآیند و بازیکنانشان مثل استقلال و پرسپولیس خودمان از دل جامعه بیرون آمده و به این سطح رسیدهاند. در واقع دشمن پنداشتن آنها و اینکه حریفانمان به هر طریقی دنبال ضربه زدن به ما (اینجا باشگاههای فوتبالمان) هستند هیچ کمکی به فوتبال ایران نمیکند و تنها تخم نفاقی که سالهاست در بین کشورهای منطقه افکنده شده را آبیاری خواهد کرد. موضوع مهمتر اینکه باشگاههای قطری که البته تنها در یک مورد موفق به جذب ستارههای سرخابی ایران شدند همواره مسائل اقتصادی و فنی تیمهای خود را در نظر میگیرند و حتما و حتما تقویت خودشان مهمتر و ارجح به تضعیف حریفان آسیاییشان مثل پرسپولیس و استقلال بوده است. آنها مثل بقیه کشورهای دنیا و سایر باشگاههای پولدار با تمکن مالی بیشتر دنبال جذب بازیکنان شاخص ما میآیند تا هم بیزینس خودشان را رونق بخشند هم با قدرت بیشتری در رقابتهای داخلی و قارهای حضور یابند. این مساله درباره تیمهای ترکیهای نیز مصداق دارد و همان گونه که ترابوزان با جذب امیری دنبال برطرف کردن مشکلات فنیاش میگردد، السد و الدحیل یا هر باشگاه قطری نیز در صورت جذب بازیکن ایرانی به تقویت خودش فکر میکند نه تضعیف رقیب ایرانی. یادمان نرفته دو سال قبل هم مشابه چنین تئوریهایی در فضای مجازی مطرح شد و برخی با گره زدن مناسبات و مسوولان باشگاه ریزه اسپور به داعش و داعشیها به این نکته تاکید داشتند که آنها در پی تضعیف تیم ملی و پرسپولیس هستند. نمیدانم منشا این تئوریها از کجاست و چقدر با اصول فوتبال و مناسباتش همخوانی دارد اما برای این عده از توطئه جویان پیشنهاد دارم به جای غور در چنین فضاهایی دنبال ریشهیابی مشکلاتی باشند که به نوعی این تئوریها را در برمیگیرد و اصلا به وجود آورنده آنهاست. مثلا اینکه چرا باشگاههای ما سازوکار مناسب اقتصادی ندارند تا در اینگونه موارد رقابتی - اگر تصور کنیم واقعا السد و الدحیل دنبال تضعیف پرسپولیس و استقلال هستند - کم نیاورند و دست بالا را بگیرند؟ یا مثلا بیایند به همین موضوع بیکلاه ماندن سر باشگاههای خودمان از این همه ترانسفر بپردازند و ارزهایی که بیحرف پیش به شکل فوتبالیستهایی درجه یک و ملی پوش از کشور خارج میشود و حتی قطرهای از آن به دست باشگاهها و فوتبالمان نمیچکد. واقعا این دوستان و اتاق فکرهای همه چیزدانشان فکر نمیکنند ممکن است پرداختن به این مسائل بیشتر به فوتبالمان کمک کند و البته به صورت کلی فضای ورزشگاههایمان را آنقدر تلطیف کند که در مواجهه با هر تیم عربی صدهزار نفر به بازیکنی که روی زمین افتاده بد و بیراه نگویند؟∎
نظر شما