تغییر سیاست رئال مادرید برای حال و آینده
کهکشان در راه است
صاحبخبر - سید لو صحنه آماده بود و تا آخر تابستان میماند. کاملا آراسته و منظم. اگرچه این بار کمی فرق دارد -حداقل تا الان - اما بقیه چیزها تفاوتی نکرده: همان کلمات، همان چهرهها و همان روند. آفرین. البته برنامه کمی تغییر کرده. معمولا یک سکوی موقت مقابل قسمت شرقی سانتیاگو برنابئو میگذارند، روبهروی جایگاه مدیران، جایی که معارفهها صورت میگیرد. این هفتههای گرم که میگذرد، یکی یکی بازیکنان میآیند و این تا روز آخر آگوست ادامه دارد. بیرون، هواداران منتظر درخشش یک ستاره هستند. گاهی تکی میآیند و گاهی دسته جمعی. البته این اواخر زیاد خبری نبوده. نکته همین است. گاهی مربیها هم آمدهاند. خولن لوپتگی آنجا بود، یک روز قبل از آنکه قرار بود در سوچی روی نیمکت اسپانیا برای بازی با پرتغال بنشیند. جمعه نوبت وینیسوس بود، 18 ساله، میگوید آماده است. قبل از او آلوارو اودریوسولا آمد، چهارشنبه. نخستین معارفه تابستان - فصلی که فلورنتینو پرس، رییس باشگاه، در مرکز قرار میگیرد چه فیزیکی و چه مجازی- تداوم سیاست اخیر رئال مادرید بود. همه را به سیاست سابق رئال برد که در سالهای اخیر کمی به حاشیه رفته بود. سیاستی که روزگاری برچسبشان شده بود. اودریوسولا گفت: «وقتی کسی به شما میگوید میخواهید به رئال مادرید بروید مثل این است که از یک بچه بپرسید میخواهی به دیزنی لند بروی؟ قطعا پاسخش مثبت است.» این بازیکن 22 ساله که اسپانیا را در جام جهانی همراهی کرده، یک مدافع جلوزن سریع، هجومی و بااستعداد است که با 30 میلیون یورو از رئال سوسیداد خریده شده و بخشی از تغییر اخیر در سیاست رئال است. نسل جدید بازیکنان جوان، اسپانیایی و مستعد زود شناسایی شدهاند هرچند برای اثبات آن در تیم اول به زمان نیاز دارند اما با سر و صدای زیاد با مبلغ فسخ قرارداد گزاف میآیند. فسخ قرارداد در باشگاههای «دیگر» اسپانیا بازدارنده است اما اگر همه چیز درباره این بازیکن گران شده درست پیش برود، یک خرید فوقالعاده محسوب میشود، مثل سرخیو راموس. آن موقع، یک دهه قبل، راموس یک استثنا بود، حالا عادی شده. اودریوسولا بعد از مارکو آسنسیو، دنی سبایوس، خسوس وایخو و تئو هرناندس به برنابئو آمد. اگرچه اسپانیایی نیست اما همان تفکر پشت قیمت 40 میلیون یورویی وینیسوس است. اگرچه اسپانیایی نیست اما وقتی زینالدین زیدان در سال 2011 با 10 میلیون یورو رافائل واران را خرید، در واقع پیشقراول همین سیاست بود. بازیکنان جوانتر مادرید که یا از طریق آکادمی میآیند یا با این ایده که ابتدا در تیم کاستیا بازی کنند، قرض داده میشوند یا با شرط بازخرید فروخته میشوند تا بتوانند برای بازی در تیم اول آماده شوند. دنی کارواخال که حالا با اودریوسولا رقابت دارد، شاید بهترین نمونه باشد همینطور بورخا مایورال، مارکوس یورنته، آسنسیو (که به اسپانیول قرض داده شد)، آلوارو موراتا و کاسمیرو. این یک الزام اقتصادی است. مادرید هر چقدر هم بزرگ باشد، بازار با سرعت زیادی در حال گسترش است به علت پاریسنژرمن و لیگ برتر. قیمتها بالا میرود و این لزوما به معنای سوزاندن پول نیست. جداییهای اخیر نیاز به کسب و صرف پول را نشان داد، همچنین ثابت کرد بازیکنان خیلی خوب میخواهند بازی کنند: موراتا و خامس رودریگس رفتند. شاید هم همیشه موفق نباشد. ریسک است همانطور که فصل قبل ثابت شد و فاصله بازیکنان جوان با اصلیها بیشتر از چیزی بود که امید میرفت. این خطر وجود دارد که فرصت کم باشد و استعداد شکوفا نشود. آسیر ایارامندی را یادمان هست. یک چیز اما قطعی است: شانس وجود ندارد، این یک سیاست هوشمندانه محسوب میشود که نشانه تغییر است. آخرین بار که رئال یک کهکشانی خرید، بعد از جام جهانی قبلی بود که خامس آمد. سال قبلش گرت بیل. بعد از آن مادرید کمتر از فروش، خرید کرده است، تئو و سبایوس فصل قبل، موراتا سال قبلش و ماتئو کوواچیچ، دانیلو، آسنسیو و وایخو هم سال قبلش. حداقل در رقابتهای اروپایی جواب داده، دقیقا در سه سالی که فوقستاره نخریدند سه بار متوالی قهرمان اروپا شدند. آماری که در هفته قبل منتشر شد، نشان داد در چهار سال اخیر 20 تیم اروپایی بیش از رئال مادرید پول خرج کردهاند. بهترین بازیکنان را داشتند و نیازی به اصلاح احساس نمیکردند: لوکا مودریچ در سال 2012 و تونی کروس در سال 2014 با حدود 30 میلیون یورو خریده شدند. تداوم و ثبات وجود داشت. تیم به اندازه کافی قدرت داشت و به ستارههای جدید نیازی نبود هرچند ستاره زیادی هم در بازار موجود نبود و وقتی تلاش کردند آنها را بخرند همیشه موفق نبودند: داوید دخئا، کیلیان امباپه و پل پوگبا، قبل از آن هم نیمار و لوییس سوارس. آنها بیل، کریم بنزما، کریستیانو رونالدو، راموس، مارسلو، مودریچ، ایسکو و کروس را داشتند. نه، کامل نبودند و بله، تردیدهایی وجود داشت اما تیمی از آنها بهتر نبود. «حال» کاملا خوب بود و «آینده» هدف شد. به همین دلایل، خطی از تداوم و ثبات هوشمندانه وجود داشت که اودریوسولا رویش ایستاده بود. مادرید به کاری برگشته که خیلی خوب بلد است. در شرایط بعد از جدایی رونالدو و وضعیت جدیدی که جام جهانی ایجاد کرده و میلی که هرگز در رئال مادرید فروکش نکرده (نقش زیدان را اندک تصور نکنید، وفاداری او به بازیکنانی که داشت و نه دلبستگی به خریدهای احتمالی) باعث میشود رئال در این تابستان تیم خطرناکی در بازار باشد همانطور که پرس در معارفه اودریوسولا قول داد خریدهای بیشتری در راه است: «مادرید همیشه بیشتر میخواهد، ما میخواهیم بسازیم و حال و آینده را تقویت کنیم. ما یک تیم برنده فوقالعاده داریم که با بازیکنان عالی تقویت میشود.» عالی. کلمهای که حالا برای هر بازیکنی که رئال بخرد، استفاده میشود اما بیشتر به فوقستارهها میآید و این دقیقا منظور پرس بود که به تغییر سیاست رئال اشاره میکرد، بازگشت به قلمرویی که مال خود کرده بود اما موقتا سراغش نرفته بود. تبیو کورتوآ هدف فوری است اما تنها نه. فقط روی کاغذ نیست، مادرید برای خریدن نیمار مانور داده و همچنین امباپه، آنها فرصت را غنیمت میشمرند. اما پاریسنژرمن رقیب قدری است با قدرت اقتصادی و انگیزه حفظ بازیکنانش. مادرید میداند روشی که با باشگاههای دیگر جواب داده بعید است با پیاسجی به نتیجه برسد، مادرید بیانیه داده برای جذب امباپه و نیمار تلاش نمیکند، ستاره برزیلی هم صحه گذاشته، همینطور پدیده جام جهانی یعنی امباپه. و بعد نوبت ادن آزار است که آسان و ارزان به دست نمیآید هرچند خودش گفته بعد از شش سال فوقالعاده با چلسی وقت تجربههای جدید رسیده اما تصمیم با باشگاه لندنی است. صحنه سانتیاگو برنابئو آماده است برای یک کهکشانی جدید. منتظر باشید. مترجم: سیدعلی بلندنظر∎
نظر شما