شناسهٔ خبر: 26847256 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آرمان امروز | لینک خبر

فشارهای بیرونی به دولت با کمک رهبری رفع می‌شود

صاحب‌خبر -

آرمان- احسان انصاری: در حالی زمزمه تغییرات در دولت حسن روحانی جدی شده است که به‌نظر می‌رسد دولت حسن روحانی از آلترناتیو لازم برای تغییر مدیران خود برخوردار نیست و به همین دلیل ریسک تغییرات در دولت بالا رفته است. استراتژی اصلی روحانی در انتخاب مدیران عبور مدیران انتخابی از مرحله تجربه و خطا به‌دلیل مشکلات عمیق جامعه بود. با این وجود این ریسک بزرگی برای دولت روحانی به شمار می‌رفت؛ چراکه استفاده از مدیران باتجربه به‌صورت طبیعی سن کابینه را افزایش می‌دهد و در مقابل میزان چابکی کابینه را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر به‌نظر می‌رسد چرخه مدیریتی ایران قدرت بازتولید خود را از دست داده و دیگر نمی‌تواند با رویکرد گذشته به کار خود ادامه بدهد. در نتیجه در شرایط کنونی تربیت و استفاده از نیروهای جوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای مدیریت آینده ایران به شمار می‌رود. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با کاظم اکرمی، وزیر آموزش و پرورش در کابینه دوران دفاع مقدس گفت‌وگو کرده که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

رویکرد آقای روحانی نسبت به مدیران خود چگونه بوده است؟ آیا اعضای کابینه از تعامل کافی برخوردار هستند؟ چرا برخی از مدیران دولت آقای روحانی که تمایلی برای ادامه همکاری ندارند اما همچنان در دولت باقی مانده‌اند؟

درباره عدم تمایل برخی از مدیران دولت برای ادامه همکاری مسائلی مطرح شده است. به‌نظر می‌رسد آقای روحانی باید در مرحله نخست از دلیل این مساله آگاهی پیدا کند که چرا برخی از مدیران علاقه‌ای به ادامه همکاری با دولت ندارند. بدون شک برخی از دلایلی که این مدیران تمایلی برای ماندن در دولت ندارند در اختیار آقای روحانی است و در مقابل برخی از این مسائل نیز در اختیار دولت نیست و از بیرون به دولت تحمیل شده است. به‌نظر من بسیاری از مشکلاتی که از بیرون به دولت تحمیل می‌شود با کمک مقام معظم رهبری حل شدنی است. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید برای مقابله با مشکلات بیرونی با مقام معظم رهبری هماهنگ بماند. به‌نظر می‌رسد آقای روحانی تمایل دارند برخی از مدیران باتجربه که عملکرد موفقی در گذشته داشته‌اند در دولت حضور داشته باشند. نمونه بارز این افراد نیز مهندس زنگنه هستند که در زمانی که بنده در کابینه دوران دفاع مقدس حضور داشتم وزیر جهاد کشاروزی بودند. به‌نظر من حضور امثال مهندس زنگنه برای دولت آقای روحانی مثبت و سازنده خواهد بود و بهتر است که ایشان در دولت باقی بمانند. با این وجود برخی از مدیران دولتی خسته شده‌اند یا اینکه انگیزه خود را برای ادامه مسئولیت خود از دست داده‌اند. آقای روحانی باید در تغییر این افراد تعجیل و از افرادی استفاده کند که دارای انگیزه و توانایی علمی و اجرایی باشند. البته منظور من استفاده از آن افراد نیست که در حین اینکه مسئولیت داشته‌اند با اغماض و گاه حتی غیرمنصفانه از دانشگاه آزاد مدرک دکتری گرفته‌اند، منظور من افرادی است که دارای تعهد و دانش بالایی در زمینه تخصصی خود هستند.

به‌نظر شما تغییر در کابینه در مرحله نخست باید در چه زمینه‌ای صورت بگیرد؟

در شرایط کنونی مردم جامعه با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه شده‌اند. این در حالی است که به‌نظر می‌رسد برخی از مسئولان اقتصادی دولت در حل مشکلات مردم ناتوان هستند. در نتیجه آقای روحانی باید تغییرات کابینه را از تیم اقتصادی خود آغاز کند. از زمانی که دونالد ترامپ در آمریکا قدرت را به دست گرفت باید پیش‌بینی‌های لازم درباره چنین روزهایی صورت می‌گرفت. بدون شک سخنان و اقدامات ترامپ علیه ایران همگی بدون حساب و کتاب و بی‌‌‌منطق است. با این وجود دولت آقای روحانی باید تدابیر لازم را برای مقابله با سیاست‌های خصمانه دولت آمریکا اتخاذ کند. به‌نظر من آقای روحانی باید از اقتصاددان‌های بزرگ و دانشمند کشور برای حل مشکلات اقتصادی مردم استفاده کند. در عین حال باید مدیران و مشاوران سیاسی نیز در کنار این افراد قرار داد تا تصمیم‌گیری‌ها در فضای علمی و منطقی‌تری گرفته شود. متاسفانه اقتصاد ایران بیش از اندازه به سیاست گره خورده و مشکلات اقتصادی در یک فضای سیاست زده مورد بررسی قرار می‌گیرد. این در حالی است که اقتصاد و سیاست باید در یک تعامل عقلانی و منطقی با هم قرار داشته باشند تا تصمیم‌گیری‌ها شکل منطقی‌تری به خود بگیرد. برخی افراد که در انقلاب نقش نداشته‌اند و امروز خود را مدعی می‌دانند باید این نکته را در نظر داشته باشند که مردم از سابقه و نوع نگرش آنها نسبت به مسائل آگاهی دارند و به همین دلیل نباید در مسیر پیشرفت کشور کارشکنی کنند.

منظور شما چه افرادی است؟

منظور من افرادی است که به اعتماد مردم به دولت احترام نمی‌گذارند و اجازه نمی‌دهند دولت مطالبات مردم را جلو ببرد. این افراد هیچ‌گاه به‌دنبال منافع ملی نبوده و همواره منافع فردی و گروهی خود را بر منافع ملی ترجیح داده‌اند. در شرایط کنونی نیز مردم نسبت به ماهیت این افراد آگاهی پیدا کرده‌اند و متوجه این مساله شده‌اند که نباید به چنین افرادی اعتماد کنند.

نقش آقای جهانگیری در دولت آقای روحانی چیست؟ چرا اغلب حاشیه‌ها در دولت با محوریت آقای جهانگیری مطرح می‌شود؟ آیا اتاق فکر تندروها حساب ویژه‌ای روی جدا شدن یا تخریب آقای جهانگیری باز کرده است؟

آقای جهانگیری نقش بسیار تاثیرگذاری در انتخابات سال96 و پیروزی آقای روحانی در انتخابات داشتند. از سوی دیگر ایشان نقطه ثقل تصمیم‌گیری‌ها در دولت حسن روحانی است. آقای روحانی نیز باید این نکته را در نظر داشته باشد که در انتخابات سال96 آقای جهانگیری به‌صورت تمام قد از ایشان حمایت کرد و نه دیگران. با این وجود تندروها که می‌دانند آقای جهانگیری نقطه ثقل تصمیم‌گیری‌های دولت است تلاش می‌کنند ایشان را محور برنامه‌های تخریبی خود قرار دهند. هدف اصلی این افراد نیز فروپاشی و برهم زدن نظم تصمیم‌گیری دولت است. با این وجود به‌نظر می‌رسد بین برخی از مدیران دولت اختلاف سلیقه‌هایی نیز وجود دارد. این اختلاف سلیقه‌ها در همه دولت‌ها وجود دارد و در آینده نیز وجود خواهد داشت. با این وجود آقای روحانی نباید اجازه بدهد فضای درونی دولت به سمت اختلاف حرکت کنند. بدون شک هر گونه اختلاف جدی بین مسئولان به حال کشور مضر خواهد بود.

رویکرد آقای روحانی در هر دو دولت خود استفاده از مدیران باتجربه بوده است. با این وجود این مساله سبب پیر شدن و عدم چالاکی کابینه شده است. این در حالی است که مدیران جوانی که در دولت وجود دارند عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده‌اند. چرا آقای روحانی تمایلی به جوان کردن کابینه از خود نشان نمی‌دهند؟

دو دلیل مهم در این زمینه وجود دارد. نخست اینکه وضعیت مشکلات کشور به اندازه‌ای عمیق و جدی است که آقای روحانی تلاش کردند از مدیرانی استفاده کنند که مرحله آزمون و خطا را پشت سر گذاشته‌اند و در شرایط کنونی به دوران بلوغ مدیریتی خود رسیده‌اند. این وضعیت به خصوص در دورانی که ایشان دولت را از آقای احمدی‌نژاد تحویل گرفتند وجود داشت. در آن مقطع زمانی کشور با چالش‌های مهمی مواجه شده بود. به همین دلیل نیز آقای روحانی از مدیرانی در کابینه استفاده کردند که قدرت مهار بحران‌ها را داشته باشند. دلیل دوم اما به این مساله بازمی‌گردد که ما در تربیت مدیران جوان کوتاهی کرده‌ایم و مدیرانی را تربیت نکرده‌ایم که در شرایط کنونی که کشور با مشکلات زیادی مواجه شده است به کمک بیایند و مشکلات را حل کنند. در شرایط کنونی آقای آذری جهرمی که به‌عنوان جوان‌ترین عضو در کابینه آقای روحانی حضور دارند عملکرد قابل قبولی داشته‌اند و یکی از وزرای فعال کابینه به شمار می‌روند. به‌نظر من اگر آقای روحانی در انتخاب اعضای کابینه خود از مدیران جوان دیگری نیز استفاده کرده بود در عملکرد کلی دولت تاثیر مثبتی می‌گذاشت.

چرا چرخه مدیریتی در ایران بسته و محدود است و مانند کشورهای توسعه یافته مدیران جدید نمی‌توانند به‌راحتی وارد چرخه مدیریتی کشور شوند؟ آیا در شرایط کنونی چرخه مدیریتی در ایران قدرت بازتولید خود را از دست داده است؟

پس از انقلاب اسلامی اغلب کسانی که وارد چرخه مدیریتی کشور شدند در دانشگاه مدیریت نخوانده بودند و زیاد از علم مدیریت آگاهی نداشتند. به همین دلیل نیز رویکردهای مدیریت کشور تا حدود زیادی به‌صورت علمی انجام نمی‌شد. از سوی دیگر هرچه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی گذشت مسئولان تلاشی برای تربیت نیروی جوان مدیریتی انجام نمی‌دادند یا اگر انجام می‌شد در حد محدودی بود. این در حالی است که در کشور متخصصان و افراد متعهد زیادی وجود داشت که هر کدام به دلایلی اجازه ورود به چرخه مدیریتی کشور را پیدا نمی‌کردند. در شرایط کنونی که میزان تحصیلات و سواد در جامعه افزایش پیدا کرده نیز همچنان سیکل مدیریت کشور با یک چرخه بسته مواجه است. دلیل اصلی این مساله نیز توجه‌نکردن به تعهد و تخصص در استفاده از مدیران است. بدون‌شک چرخه مدیریت جامعه ایران باید به سمت تخصصی شدن در زمینه‌های مختلف حرکت کند. تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد همچنان منافع سیاسی و جناحی بر منافع جمعی ترجیح داده می‌شود و مشکلات مدیریتی جامعه از بین نمی‌رود.

آیا دولت آقای روحانی خود را برای شرایط احتمالی مانند بازگشت تحریم‌ها آماده کرده بود؟ چرا دولت حسن روحانی در شرایطی قرار گرفته که برنامه لازم برای مقابله با چالش‌های کشور را طراحی و پیش‌بینی نکرده بود؟

دکتر احسان نراقی در کتاب بررسی آسیب‌های اجتماعی عنوان می‌کند که در رژیم پهلوی اغلب وزرا علاقه داشتند که تحقیقات علمی ما در راستای تایید عملکرد آنها باشد. به همین دلیل نیز با تحقیقات عالمانه و کارشناسی که بعضا مشکلات آن را نمایان می‌کرد زیاد موافق نبودند. به‌نظر می‌رسد این وضعیت در شرایط کنونی نیز در جامعه وجود دارد و برخی از مدیران تنها به‌دنبال تعریف و تمجید شنیدن هستند. بنده در شرایط کنونی نسبت به آینده کشور هشدار می‌دهم و معتقدم مسئولان بلندمرتبه نظام باید برای آینده نظام چاره اندیشی کنند و کسانی را تربیت کنند که بتوانند کشور را در آینده تربیت کنند. امروز برخی برای رسیدن به ریاست‌جمهوری در سال1400 کباده کشیده‌اند و به‌دنبال این هستند که وارد رقابت‌های ریاست‌جمهوری شوند. بنده به‌صراحت عنوان می‌کنم که هیچ‌کدام از این افراد توانایی مدیریت کشور را در آینده ندارند و نمی‌توانند چالش‌های مهم ایران را درآینده حل کنند. اغلب این افراد با هدف سیاسی و گروهی تلاش می‌کنند خود را برای مدیریت کشور مطرح کنند. با افرادی که تنها در یک زمینه خاص تخصص دارند نمی‌توان کشور را مدیریت کرد ، بلکه اداره کشور نیازمند تربیت مدیرانی است که جامع الشرایط باشند و بتوانند برای بحران‌های موجود کشور راه‌حل مناسب و علمی پیدا کنند. به همین دلیل نیز مسئولان کشور باید هرچه سریع‌تر به‌دنبال تربیت مدیران جامع‌الشرایطی باشند که بتوانند کشور را مدیریت کنند. از سوی دیگر در شرایط کنونی مهم‌ترین بحران جامعه ایران از دست دادن اعتماد عمومی است.

نظر شما