به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بسیاری از برنامههای تلویزیونی در حوزه ورزش با حضور نفراتی بهعنوان کارشناس روی آنتن میرود که به استثنای یکی دو نفر، غالب دیگر میهمانان اساسا حرفی برای گفتن ندارند. حالا این سوال مطرح میشود که وقتی میگوییم «کارشناس»، از چه کسی حرف میزنیم؟
دکورها «شیک»، ارتباطات سریعتر، روشناییهای بیشتر و هزینهها هم طبیعتا بسیار بالاتر. یک جای کار برنامههای ورزشی ما اما هنوز میلنگد. آن وسط، میان مجریانی که این روزها کارشان شده است مرور هزارباره سامانههای تبلیغاتی و معرفی انواع جوایز و اپلیکیشنها، یکی هم باشد که از فوتبال بگوید و از آنچه در زمین میگذرد، کمی هم تحلیل کند، نقد کند، به شیوهای هم معنادار و هم قابل فهم. اما داستان کارشناسان «مدعو» در برنامههای ما داستان غمانگیزی است. برخیها حتی فوتبال را هم چندان دنبال نمیکنند، چیزهایی خیلی کلی و فاقد معنا میگویند اما اسمی دارند و رسمی و دعوتشان ممکن است «جذاب» باشد. برخی کارشناسان مرعوب مجریان هستند و مقلد آنها و از این رو دنبالهروی محضاند. هیچ ایدهای از خود ندارند و اساسا با آنچه در زمین بازی میگذرد بیگانهاند. اما «کارشناس» چه کسی باید باشد؟
بیایید کمی به روال معمول در شبکههای معتبر فکر کنیم. آنجا کارشناس یا تحلیلگر کسی است که کارش اساسا این است: کارشناس ثابت یک برنامه است یا ستوننویس و تحلیلگر یک روزنامه. مهمترین ویژگی اما این است که فوتبال را باجدیت دنبال میکند. صدجای دیگر مشغول به کار نیست. بیشتر بازیها را میبیند، روندها را دنبال میکند و دائم در حال بحث و گفتوگو است، این است که میتواند به جزئیات و ظرایف بازی بپردازد. دیگر مقید و مقهور کلیشههایی نیست که دههها پیش گفته شده و اکنون دیگر بیاعتبارند. مثلا دائم نمیگوید فوتبال ماشینی آلمانها یا فوتبال غریزی برزیل. تفاوتهای فوتبال امروز با گذشته را میشناسد و بر مبنای این دانش انتظارات و برداشتهای معقولی از فوتبال دارد. اینجا اما و در برنامههای ما کارشناس کسی است که نسبتی هم با فوتبال دارد و بیشتر هم فوتبالیستهای سابق. کسی که ممکن است کاملا از فوتبال دور شده باشد، اما خب نامی دارد.
خیلی از کارشناسان فوتبال ما از اساس با جزئیات تیمها بیگانهاند، برخیهایشان هم حتی فرصتی برای دیدن بازیها نداشتهاند. آموزشی هم در تحلیلگری بهمثابه یک علم ندیدهاند. مهم برایشان تنها حضور روی آنتن تلویزیون است و فرار از خطر فراموش شدن. مساله فقط امکانات سختافزاری و به تعبیر مورد علاقه عادل فردوسیپور برنامه «شیک» نیست. مساله این است که این فرم پرزرقوبرق و شیک، محتوای مناسبی هم میخواهد. کمی به داستان کارشناسان اشاره کردیم، داستان مجریان کم از آنها نیست. مجریان هم، فراتر از مسائل تبلیغاتی یا هیجانهای لحظهای باید توان شرکت در یک گفتوگوی فوتبالی و فنی را داشته باشند، توان طرح سوالات درست و بجا، حتی توان به نقد کشیدن صحبتهای کارشناسان را. اما مجریان ما هم اغلب در چنبره روند باطل و عقیمی گرفتارند.
نظر شما