شناسهٔ خبر: 26837777 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: هنرآنلاین | لینک خبر

ایران می‌تواند پایتخت فرهنگی جهان اسلام باشد / روایت محبوبه کاظمی دولابی از گالری ترانه باران تا حراج باران

مریم درویش: محبوبه کاظمی دولابی معتقد است؛پتانسیل‌های ایران در هنر و به ویژه هنرهای اصیل و سنتی در جهان مثال‌زدنی است.

صاحب‌خبر -

سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری ترانه باران دستکم پس از پیروزی انقلاب نخستین گالری‌ست که در سال 1390 اعلام کرده با محوریت خط و خوشنویسی کار می‌کند. این اتفاق از این منظر مهم است که این گونه هنری در تمام این سال‌ها عزلت‌نشین شده و دیگر نه تنها گالری‌های پیشرو بلکه گالری‌های قدیمی و سنتی هم از نمایش آثار خط و خوشنویسی پرهیز می‌کردند. نکته جالب توجه گالری ترانه باران، راه‌اندازی حراج تخصصی خوشنویسی باران است که در دو برگزاری‌اش توانست نگاه اقتصادی را به این عرصه سوق دهد؛ با محبوبه کاظمی دولابی مدیر این مجموعه درباره همه این اتفاقات گفتگو کرده‌ایم:

 

خانم کاظمی لطفاً در ابتدا از ورودتان به عرصه هنر و چگونگی افتتاح گالری "ترانه باران" بگویید. 

مثل خیلی از ایرانی‌ها، علاقه من به هنر به دوران کودکی برمی‌گردد، با نقاشی، سفال‌گری و... کودکی‌ها و نوجوانی‌ها کردیم. اما ورودم به عرصه گالری‌داری به زمانی برمی‌گردد که گالری جهان‌نما را با برادرم در کاخ نیاوران در اختیار گرفتیم و یک سری فعالیت‌های هنری در آن انجام دادیم. این روند تا سال 90 ادامه داشت اما به دلیل مشکلاتی که به وجود آمد، ادامه پیدا نکرد. بعد از آن نگارخانه "ترانه باران" را ثبت کردم و تمرکزم را به صورت تخصصی روی حوزه خط و خوشنویسی گذاشتم. در حقیقت من با "ترانه باران" اولین نگارخانه تخصصی خط و خوشنویسی را تأسیس کردم. در آن موقع توجه خاصی به خوشنویسی نمی‌شد و حتی به این حوزه بی‌مهری هم می‌شد. به همین خاطر من تمام هدفم در "ترانه باران" را روی هنرهای ایرانی- اسلامی که مهمترین آن خوشنویسی است گذاشتم و اولین نمایشگاهی که در این حوزه برگزار کردم، نمایشگاه "بسم‌الله" بود که در سال 90 برگزار شد. 

 چه انگیزه‌ای باعث شد به فکر تأسیس یک گالری مختص خوشنویسی بیفتید؟

در کل من تمایل زیادی به شناخت خلأها و کار کردن در آن زمینه‌ها دارم. مثلا سال پیش در زمینه توریسم و هنر و رابطه میان این دو حوزه فقدان یک حوزه تخصصی را احساس می‌کردم که در این سال‌ها با تمرکز به امر مغفول مانده "گردشگری هنری" این علاقه را به روز کرده‌ام. با توجه به اینکه در دهه ٨٠ به طور تخصصی در حوزه گردشگری و رسانه نیز فعالیت داشتم که نشریه تخصصی گردشگری و میراث فرهنگی آریانا گردشگر حاصل تلاش ما در آن سال‌ها بود.

 اواخر دهه 80 شمسی خیلی از هنرمندان خوشنویسی آثارشان را برای من می‌آوردند و می‌گفتند نگارخانه‌ها با برپایی نمایشگاه خوشنویسی موافقت نمی‌کنند و حتی حاضر نیستند کارهای ما را ببینند. این در حالی‌ست که خوشنویسی را یک هنر تمدنی و اصیل می‌دانم که یکی از شاخصه‌های شناختی ایرانیان در سراسر دنیا تلقی می‌شود و حیرت می‌کردم چگونه تا به حال حتی یک گالری با چنین رویکردی در ایران تاسیس نشده است، مانند هر کار دیگری شروع به تحقیق کردم تا ملزومات این امر را بهتر دریابم؛ به مرور خیلی بیشتر به خوشنویسی علاقمند شدم و بعد اعلام کردم که می‌خواهم وارد حوزه خوشنویسی شوم. خیلی از دوستان مخالف این کار بودند چون عقیده داشتند این هنر، مخاطب و مشتری زیادی ندارد و من حوزه کاری گالری را بسیار محدود می‌کنم، ولی من تصمیم خودم را گرفتم و نگارخانه "ترانه باران" را با شعار "جلوه‌گاه هنرهای ایرانی و اسلامی" ثبت کردم. تا به امروز نیز همان راه را با وجود سختی‌های زیادی که متحمل شدم، می‌روم و فکر می‌کنم به لطف دستاوردهای خوبی که داشتیم توانسته‌ایم بخشی از آن نگاه‌های اشتباه نسبت به خوشنویسی را تصحیح و ترمیم کنیم.

محبوبه کاظمی دولابی

شما فقط به خوشنویسی کلاسیک و سنتی می‌پردازید یا آثار معاصری که در قالب نقاشی‌خط ارائه می‌شود را هم مورد توجه قرار می‌دهید؟

وقتی صحبت از خط و خوشنویسی می‌کنیم، به هر حال نقاشی‌خط هم جزء آن محسوب می‌شود. هر هنری که در آن خط به کار رفته باشد برایم جذاب است. به طور مثال ما برخی فرش‌ها را داریم که اطرافش کتیبه‌ و خوشنویسی کار شده است، یا برخی صنایع دستی را داریم که دور آن اشعاری را به عنوان تزئین خوشنویسی کرده‌اند. فراموش نکنیم اهمیت هنر خوشنویسی تنها به زیبایی خط و کش و قوس آن نیست، بحث محتوایی بار معنایی و جهان بینی که در متن بازتاب می‌دهد هم بسیار حائز اهمیت است و از همین منظر بسیاری از هنرهای نفیس ما با خوشنویسی تزئین شده است. در عین حال، من خودم بیشتر به خوشنویسی کلاسیک تمایل دارم.

در زمان تاسیس نگارخانه "ترانه باران" تحلیل شما از بازار خوشنویسی چگونه بود؟ فکر می‌کردید جامعه ایرانی هنوز هم مخاطب آثار خوشنویسی باشد و از این آثار استقبال کند؟

در شروع کارم بر روی بحث پتانسیل‌های بالقوه‌ای که وجود داشت برنامه‌ریزی کردم ولی پتانسیل‌های بالفعل ما در این حوزه حداقل بود و داشت به دست فراموشی سپرده می‌شد. این موضوع برای من که تمام زندگی‌ام را صرف کار فرهنگی کرده‌ام و به شدت به این حوزه علاقه‌مند هستم اصلاً خوشایند نبود. من حاضر بودم خودم برنامه‌ریزی کنم یا از کسانی کمک بگیرم تا به این حوزه، پر و بال بدهیم ولی متأسفانه به صورت بالفعل هیچ اتفاقی نیفتاد و چیزی وجود نداشت که ما روی آن حساب باز کنیم. ما به جز تسهیل‌گری و مجوزهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفتیم، هیچ حمایتی از سوی دولت دریافت نکردیم ولی کارمان طوری بود که توانستیم با افراد یا ارگان‌های دیگر روابط بسیار خوبی برقرار کنیم. 

ما از طرح‌های کارآفرینی سودآور، از مباحث فرهنگی و اجتماعی اشتغال‌زای هنری و از مباحث اقتصادی ارزآور استفاده کردیم. به نظرم اتفاقات الان ملاکی برای تصمیم‌گیری نیست و من این ادعا را می‌کنم که در بازار بالقوه ایران بازاری بهتر از بازار خوشنویسی نداریم. ما اگر بخواهیم در حوزه هنر برای سطح ارزش یک اثر هنری، 4 محور را در نظر بگیریم، بحث اول این است که وقتی هنرمند به هویت سبکی و تاریخی خودش رسید، بدانیم کدام نگارخانه از او حمایت می‌کند و آن نگارخانه در چه سطحی قرار دارد. بحث دوم این است که چه کسانی مجموعه‌دار آن حوزه هستند. شاید الان بزرگترین مجموعه‌داران ایران کسانی هستند که به حوزه خط و خوشنویسی وارد شده‌اند. اما بحث سوم بحث حراج‌ها است. این‌که آثار هنرمندان، وارد حراج‌ها شده است یا نه؟ بحث بازار برای سرمایه‌گذار خیلی مهم است. بحث چهارم هم بحث موزه‌ها است. خط سمبل تمدن بزرگ ایرانی - اسلامی‌ست و شما اگر به معروف‌ترین موزه‌های دنیا هم بروید، آثار خط و خوشنویسی را در آن‌جا می‌بینید. بنابراین خط، هر 4 عنوانی که برای تعیین سطح ارزش یک اثر هنری لازم است را داراست. ما فقط باید خط را در کشور خودمان بیشتر معرفی کنیم.

نگارخانه "ترانه باران" هم با همین نیت به حوزه خط و خوشنویسی وارد شده است. ما سال 95 مرکز پژوهشی "ترانه باران" را هم راه‌اندازی کردیم که ان‌شاءالله بتوانیم خروجی‌های آن مرکز را هم به جامعه هنری اهدا کنیم. به نظرم امن‌ترین حاشیه سرمایه‌گذاری در حوزه هنر را خوشنویسی دارد چون در داخل کشور هنوز پولی بابت آن پرداخت نشده است و جا دارد که ده‌ها برابر مبالغی که امروز در حوزه خوشنویسی رد و بدل می‌شود را پرداخت کنیم. پس این حوزه، خیلی جای کار دارد و کسانی که بخواهند در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند، در حاشیه امن بسیار زیادی خواهند بود. 

به مرکز پژوهشی گالری ترانه باران اشاره کردید. در این مرکز چه اتفاقاتی می‌افتد؟

از آن‌جایی که ما می‌خواهیم کاری انجام بدهیم که ابعاد بین‌المللی حائز اهمیتی هم داشته باشد، باید اطلاعات کاملاً درست، تحقیق‌شده و معتبری را ارائه دهیم. ما کارمان را در بخش پژوهشی به شکل گسترده‌‌ای با همکاری بسیار زیاد مؤلفین و اندیشمندان پیش می‌بریم تا بتوانیم یک خروجی خوب در این قضیه داشته باشیم، در عین حال ما در بخش‌های پژوهشی بر روی هنرمندانی که کمتر شناخته شده هستند کار می‌کنیم و به زودی در بحث سفارش مقالات و انتشار کتب و تولید محتوی ورود پررنگی خواهیم داشت. همچنین مرکز پژوهشی "ترانه باران" در بحث انتخاب آثار برای حراج باران هم خیلی به ما کمک می‌کند. در بحث انتخاب آثار باید به گزینه‌های مهمی مانند اینکه اثر متعلق به چه کسی و چه دوره‌ای است هم توجه شود که مرکز پژوهشی همه این کارها را انجام می‌دهد.

چند سال قبل خوشنویسی کلاسیک ایران در بین کشورهای خاورمیانه از جایگاه خوبی برخوردار بود اما پس از آن، آثار خط ‌نقاشی در این عرصه بازار خوبی به دست آورد، شما بازار فعلی را چگونه می‌بینید و به نظرتان مخاطبان خط در کشورهای منطقه، کارهای جدیدتر را ترجیح می‌دهند؟

به هر حال ذائقه و سلیقه افراد به یک سمت و سویی کشیده می‌شود و راهش را ادامه می‌دهد اما هدف و معیار تصمیم‌گیری ما این موضوع نیست. معمولاً خریدار یک اثر تاریخی، خریدار اثر مدرن نیست. یعنی یک خریدار نسخه خطی، مبلغی را برای خط‌ نقاشی پرداخت نمی‌کند و شاید آن کسی که به دنبال آثار خط ‌نقاشی است هم دنبال نسخه‌های قدیمی خط نرود. ما بیشتر تمایل داریم مخاطبین خودمان را جذب کنیم چون معتقدیم مخاطبین بالقوه‌ای در حوزه خوشنویسی وجود دارند که ما می‌توانیم با خوب معرفی کردن و اطلاع‌رسانی درست، آن‌ها را جذب کنیم.

باور داریم که اگر اطلاعات عمیق، دقیق و کاربردی بدهیم، می‌توانیم مخاطبین بالقوه خودمان را به دست بیاوریم. من فکر می‌کنم خارج از مباحث اعتقادی و معنوی، حوزه اسلامی در دنیا یک تجارت است. الان در غرب، بحث بانکداری اسلامی مخاطبین زیادی را دارد و بزرگترین سرمایه‌گذارهای گردشگری اسلامی هم افراد جهان غرب هستند. هنر اسلامی، خارج از مباحث دینی یک جذابیت ذاتی برای دنیا دارد. موسسه "رند" در ایالت کالیفرنیا آمریکا پژوهشی را در مورد آینده انجام داده و اعلام کرده که تا سال ۲۰۵۰ نصف جمعیت کره زمین را مسلمانان تشکیل‌ خواهند داد، پس طبیعی است که بزرگترین تجارت هم مربوط به حوزه‌های هنری، گردشگردی، خوراک و پوشاک اسلامی باشد. 

ما در حال حاضر ۵۷ کشور مسلمان داریم که کتاب مشترک‌ همه‌مان قرآن است. بنابراین خوشنویسی یک هنر مشترک بین همه ما است و چیزی نیست که بگوییم تمام می‌شود و جای خودش را به خط ‌نقاشی می‌دهد. خط ‌نقاشی، تلفیقی از هنر مدرن و کلاسیک است که می‌تواند جذابیت‌های بصری بهتری داشته باشد. ما در این حوزه آثار ارزشمند و هنرمندان خیلی خوبی داریم ولی من معتقدم این دو حوزه نمی‌توانند با هم مقایسه شوند. ما تمایل داریم بر روی هر هنری که در آن از خوشنویسی و خط استفاده شده باشد کار کنیم ولی به هر حال محوریت اصلی کارمان، نسخه‌های خطی و خوشنویسی است. از آن‌جایی که ما باید نیازهای جامعه امروز را هم در نظر بگیریم، بقیه زیر مجموعه‌های خط را هم به نمایش می‌گذاریم ولی بیشتر دوست داریم سیر تحول و تطور تاریخی خط و خوشنویسی را در یک قالب بسیار حرفه‌ای و ارزشمند به جامعه خودمان، سرمایه‌گذاران، بازدیدکنندگان، گردشگران و جامعه جهانی معرفی کنیم.

محبوبه کاظمی دولابی

اشاره کردید که فعالیت‌هایی هم در زمینه گردشگری داشته و دارید. به نظرتان گردشگری هنری در ایران چقدر پتانسیل دارد و کشور ما با توجه به محدودیت‌هایی که دارد، می‌تواند در این زمینه موفق باشد و مخاطبان خارجی را جذب کند؟

قطعاً پتانسیل‌های ایران در جهان مثال‌زدنی است. در مورد هنر و به ویژه هنرهای اصیل و سنتی هم همین‌طور است و ما حرف‌های زیادی برای گفتن داریم. طبق آمار سازمان گردشگری جهانی، 37 درصد گردشگران جهان را گردشگران فرهنگی و هنری تشکیل می‌دهند و بیشترین گردشگرانی که کشور ما جذب می‌کند هم گردشگران فرهنگی و هنری هستند. اتفاقاً این افراد به لحاظ مالی ثروتمندتر هستند و پول بیشتری هم خرج می‌کنند. برای آن‌ها خیلی جذاب است که بیایند و از جاذبه‌های فرهنگی و هنری ایران دیدن کنند، به ویژه این‌که ایران دو تمدن ایرانی و اسلامی را به طور همزمان دارد و این برای گردشگران خارجی جذاب است.

بسیاری از کشورها وزارتخانه‌ای به نام گردشگری دارند و اخیراً در مجلس شورای اسلامی هم صحبت‌هایی مطرح شده بود که ما سازمان میراث فرهنگی را به یک وزارتخانه تبدیل کنیم. اما متأسفانه موافقت نشد. بعضی‌ها گفته بودند که این اتفاق برای کشور هزینه‌آور خواهد بود، در حالی‌که سودآور است. شما بی‌ینال ونیز را در نظر بگیرید که در سال 2017 توانست 4 میلیون گردشگر را جذب کند. این بی‌ینال حاصل هماهنگی دو وزارتخانه فرهنگ و گردشگری در ایتالیا بود. ما از لحاظ پتانسیل‌های فرهنگی و هنری متمدن جزو ابرقدرت‌های جهان هستیم. به لحاظ صنایع دستی هم جزء سه کشور برتر دنیا هستیم ولی طبق پژوهش‌هایی که توسط خود من انجام شده، متأسفانه حدود 95 نوع از رشته‌های صنایع دستی‌ ما در حال از بین رفتن است. این‌ها همه پتانسیل است که باید قدرش را بدانیم. هنرهای سنتی ما هم بسیار غنی، قابل بحث و قابل ارائه است. ایران می‌تواند پایتخت هنری جهان اسلام شود. این عنوان را الان مالزی روی خودش گذاشته و جزو اهدافش است که خودش را پایتخت هنری جهان اسلام کند، در صورتی‌که مالزی قدمت و پیشینه هنری خاصی ندارد.

ما حرف از تمدن و هنر چند هزارساله ایران می‌زنیم که قابل استناد و قابل ارائه است. مجموعه‌دارهایی داریم که مجموعه‌های‌شان ما را حیرت زده می‌کند؛ ولی متأسفانه نمی‌توانیم از این مجموعه‌ها استفاده کنیم. خود این مجموعه‌ها می‌تواند در اقصی‌نقاط ایران تبدیل به موزه‌های میراث شهری و روستایی شود. ما در بحث هنر، رویدادهایی مثل جشنواره فیلم فجر را داریم که می‌تواند تعداد زیادی گردشگر برای کشور جذب کند. همه هنرهای ما اعم از سینما، موسیقی، تئاتر، تجسمی و... می‌توانند جذابیت خودشان را داشته باشند و به گردشگری کشور کمک کنند. 

در رسانه‌ها دیدم مبحث هنرگردی روستایی و توسعه موزه‌های روستایی را پیگیری می‌کنید.

هنرگردی روستایی، تلفیقی از گردشگری هنری و گردشگری روستایی است. به هر حال بخش اعظمی از میراث ماندگار ما مربوط به روستاها است. ضمن اینکه یکی از نشانه‌های توسعه‌یافتگی کشورها هم توسعه روستاها است. اگر آمار بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته را مطالعه کنید می‌بینید که بحث توسعه‌یافتگی روستاها اهمیت خیلی خاصی دارد. از طرفی ما با مبحث اشتغال زنان هم روبرو هستیم و یکی دیگر از نشانه‌های توسعه‌یافتگی جامعه هم درصد مشارکت و اشتغال زنان در اجتماع است. 

بحث دیگری که ما داریم، بحث صیانت از میراث فرهنگی است و در نهایت همه این‌ها را اگر بخواهید دور هم جمع کنید، یکی از تاثیرگذارترین راهکارها تاسیس موزه‌هایی روستایی است. تشکیل موزه‌های میراث روستایی یکی از مهمترین کارهایی است که هر روستا می‌تواند فرهنگ، هنر و اصالت قومیتی آن روستا را نشان بدهد. این اتفاق جدیدی نیست و در کشورهای مختلف همچنین موزه‌هایی وجود دارد ولی ما تلفیقی بین گردشگری روستایی و گردشگری هنری شکل داده‌ایم که هم برای گردشگران هنری روستاها جذابیت ایجاد می‌کند و هم منجر به توسعه روستا می‌شود. وقتی گردشگر به روستا می‌رود، در آن‌جا اقامت می‌گیرد و تفریح و خرید می‌کند. ضمن اینکه از موزه‌های میراث روستایی هم بازدید می‌کند و با قومیت آن‌جا آشنا می‌شوند. اغلب هنرهایی که در روستا انجام می‌شود، نظیر قالی‌بافی، سبدبافی، حصیربافی و صنایع دستی رایج هم از طریق زنان است. به علاوه همه این‌ها، بحث صیانت از میراث فرهنگی را هم ایجاد می‌کند. وقتی فرهنگ و هنر در قالب موزه ارائه شود، آن‌ هنرها حفظ و ماندگار می‌شوند. مهم‌ترین نکته هم رسیدن به مرحله بهره‌برداری است که از بازدید گردشگردان داخلی و خارجی از روستاها شکل می‌گیرد. ضمن اینکه اگر بتوانند آن برنامه‌های جانبی که در زنجیره ارزش گنجانده شده را ارائه کنند و خدمات بدهند، می‌توانند روستا و فرهنگش را به جامعه جهانی معرفی کنند.

مدتی پس از فعالیت نگارخانه ترانه باران به سراغ حراج آثار خوشنویسی رفتید و حراج باران را پایه‌گذاری کردید. مقدمات این اتفاق چطور شکل گرفت؟

با توجه به این‌که یک کارآفرین هستم حتی پیش از راه‌اندازی نگارخانه "ترانه باران" به ایده راه‌اندازی حراج فکر می‌کردم. ایده حراج باران هم سال 90 به ذهنم رسید ولی آن را بعد از تأسیس نگارخانه "ترانه باران" عملی کردم. وقتی "ترانه باران" را راه‌اندازی کردم خیلی تنها شدم چون دوستانم فکر می‌کردند این کار توجیه اقتصادی ندارد که واقعاً هم در آن لحظه نداشت. آن موقع بسیاری از هنردوستان به نگارخانه "ترانه باران" می‌آمدند و کل آثار یک نمایشگاه را در عرض ده دقیقه می‌دیدند، در صورتی‌که بازدید از یک نمایشگاه خوشنویسی به مدت زمان زیادی نیاز دارد. به همین خاطر برای من خوشایند نبود که بازدیدکنندگان کل آثار یک نمایشگاه را در مدتی کوتاه می‌دیدند. با این حال می‌دانستم که باید صبر کنم و از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم ایده حراج باران را عملی کنم. به مرکز هنرهای تجسمی مراجعه کردم و ایده این حراج را با آن‌ها در میان گذاشتم که خوشبختانه از آن استقبال کردند. بنابراین مجوز حراج را گرفتم و آن را راه‌اندازی کردم. 

چه شد که فکر کردید خوشنویسی این پتانسیل را دارد که یک حراج مختص به خودش داشته باشد؟

وقتی یک فعالیت فرهنگی را شروع می‌کنید، باید جنبه‌های اقتصادی آن را هم در نظر بگیرید تا کارتان ظهور و بروز پیدا کند. یعنی بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی نمی‌شود یک کار فرهنگی ارائه داد و حتماً باید ساز و کار اقتصادی را هم لحاظ کرد. ما وقتی راجع به اقتصاد هنر صحبت می‌کنیم، در واقع خشن‌ترین حوزه ممکن که اقتصاد است را در کنار لطیف‌ترین حوزه، یعنی هنر قرار می‌دهیم. اقتصاد یک حوزه کاملاً بی‌رحم و خشن است و ساز و کارها و قواعد خودش را دارد. حوزه اقتصاد به کسی رحم نمی‌کند. مثل یک اسب وحشی می‌دود و اگر کسی زمین بخورد با بی‌رحمی از روی او رد می‌شود. اما حوزه هنر این‌طور نیست. دنیایی لطیف است که ادراکات شهودی و مباحث معنوی دارد. وقتی این دو حوزه در کنار هم قرار می‌گیرند، تطبیق دادن آن‌ها خیلی سخت می‌شود ولی به هر حال این جزء قواعد بشر است و ما باید آن را بلد باشیم. 

یکی از ساز و کارهای اقتصادی که هنر را به اقتصاد وصل می‌کند، بحث حراج است چون تولید ارزش افزوده می‌کند. به هر حال ما فقط به دنبال تولید کردن نیستیم بلکه می‌خواهیم آثاری که تولید شده را ارزش هم بدهیم. به همین خاطر وجود حراج برای هنرهای تجسمی ضروری است. حراج موضوعی است که ظاهرش خیلی زیبا و جذاب است و شاید خیلی‌ها فکر کنند که به راحتی می‌شود یک حراج برگزار کرد ولی واقعاً این‌طور نیست. هر چه بیشتر وارد عرصه حراج می‌شوید، شاخصه‌هایی که باید مهم در نظر گرفته شود، بسیار مشکل‌زا می‌شود. بحث انتخاب هنر، اثر و هنرمند پیش می‌آید و باید بازار آن هنر، هنرمند یا اثر را به درستی شناخت. برگزار کردن یک حراجی مباحث پیچیده‌ای دارد ولی به هر حال اگر بخواهیم به آن بی‌توجه باشیم و حراجی را برگزار نکنیم، شاید هیچ‌وقت نتوانیم مباحث فرهنگی هنر را به خوبی معرفی کنیم و موضوعاتش را به جامعه نشان بدهیم. 

محبوبه کاظمی دولابی

فکر می‌کنید حراج باران در طول مدتی که برگزار شده چقدر توانسته در معرفی خوشنویسی در سطح بین‌المللی تأثیرگذار باشد؟ اساساً برنامه خاصی برای تعامل با مجموعه‌داران خارجی دارید؟

خوشبختانه یکی از تأثیرهای حراج باران این است که طی یکی دو سال گذشته در حراجی‌های معروف خارج از کشور مثل کریستیز، ساتبی و بونامز هم به خوشنویسی توجه بیشتری شده است. ما در همین سال جاری چهار حراجی خط و خوشنویسی داشتیم که خیلی از مجموعه‌داران ما و یا کسانی که به عنوان واسطه‌های هنری کار می‌کنند، آثار این حراجی‌ها را از کشور خارج کردند تا آنجا به فروش برسانند. برعکس آن هم اتفاق می‌افتد و ما می‌بینیم که سرمایه‌گذاران ما آثاری را از خارج کشور می‌خرند و در داخل کشور به فروش می‌رسانند. در حراج اخیر کریستیز تعداد قابل ملاحظه‌ای اثر خوشنویسی توسط مجموعه‌داران داخلی خریداری شد و به داخل کشور آمد که این خودش به نوعی بازگرداندن میراث فرهنگی به داخل کشور است.

یکی دیگر از قابلیت‌های مهمی که برگزاری حراج‌هایی مثل "حراج باران" می‌تواند داشته باشد این است که به جذب گردشگران هنری کمک کنند. من به عنوان کسی که مبدع، طراح و کارآفرین طرح گردشگری هنری در کشور هستم، به خوبی به اهمیت گردشگری هنری واقفم و خیلی خوشحالم که سازمان میراث فرهنگی در اواخر سال گذشته، گردشگری هنری را هم به عنوان یکی از انواع گردشگری در دستور کار خودش قرار داد. بنابراین ما با توجه به این‌که حوزه کاری‌مان در زمینه گردشگری هم هست، مخاطبین خاص و گردشگران هنری را هم می‌توانیم به داخل کشور دعوت کنیم تا بیایند از حراجی‌ها و نمایشگاه‌های ما بازدید کنند. 

کشورهای اروپایی سال‌هاست که با برگزاری حراج‌ها، مخاطبان خارجی زیادی را به هنر خودشان جذب می‌کنند. ما هم می‌توانیم این کار را به شکل گسترده‌ای انجام بدهیم. در ایران خروج آثار هنری با قدمت بیش از 100 سال منع دارد، در حالی‌که بسیاری از آثاری که ما در حراج می‌گذاریم، قدمت‌شان به 1400 سال قبل هم برمی‌گردد. طبیعتاً برای مجموعه‌داران و مخاطبان خارجی خیلی جذاب است که بیایند این آثار را ببینند. البته آن‌ها خیلی مایل هستند که این آثار را خریداری کنند ولی ما فقط مجاز به فروش آثار معاصر به آن‌ها هستیم. خودمان هم تمایلی نداریم که آثار نفیس و میراث‌ ماندگار خوشنویسی را از کشور خارج کنیم ولی در عین حال به دنبال گسترش روابط با مجموعه‌داران و مخاطبان خارجی هستیم و در حال شناسایی و رایزنی هستیم که از آن‌ها دعوت کنیم تا در حراج‌ ما حضور داشته باشند. 

آثاری که به حراج باران راه پیدا می‌کنند بر چه اساسی انتخاب می‌شوند؟ آیا خریداران می‌توانند از اصالت آثار مطمئن باشند؟

یکی از بزرگترین معضلات ما در شروع کار همین بحث کارشناسی و انتخاب آثار بود. ما جلسات زیادی برای این موضوع گذاشتیم و یک اتاق فکر تشکیل دادیم تا روندی را انتخاب کنیم که در این قضیه اشتباه کمتری رخ بدهد و خریداران از معتبر بودن آثار اطمینان داشته باشند. به همین خاطر در بحث انتخاب آثار ۴-۳ فیلتر گذاشتیم تا آثار از این فیلترها عبور کنند. روند انتخاب آثار به این صورت است که ابتدا آثار از طریق ایمیل به ما ارائه می‌شوند. با این توضیح که ما سعی می‌کنیم از افرادی کار قبول کنیم که در حوزه مجموعه‌داری و شناخت آثار، شناخته شده باشند و بتوانند از پیشینه اثر اطلاعاتی را در اختیار ما بگذارند. پس از انتخاب آثار، بحث کارشناسی شروع می‌شود که کارشناس‌های ما در این حوزه به چند دسته مختلف تقسیم می‌شوند. از آن‌جایی که امروزه بحث تکنولوژی هم وجود دارد، تشخیص آثار اصل و جعل توسط بسیاری از خبره‌های بازار هم به راحتی صورت نمی‌گیرد ولی با حضور کارشناسان زیاد، می‌توانیم امکان اشتباه را به صفر برسانیم. 

ما در بخش‌های ادبی، مرمت و البته خط، کارشناسانی را برای انتخاب آثار در حراج باران انتخاب کرده‌ایم که آثار را در این بخش‌ها کارشناسی می‌کنند. آثار خوشنویسی در عین حال که ظاهرشان شبیه به هم است ولی اصلاً شباهتی با هم ندارند. یعنی اگر شخصی تعداد زیادی آثار خطی ببیند، خودش پس از مدتی متوجه تفاوت حروف با همدیگر می‌شود. شاید آن کسی که کارشناس خوشنویسی است از یک حرف "واو" هم متوجه شود که این اثر متعلق به چه کسی و چه دورانی است. پس از کارشناسی شدن آثار توسط کارشناسان، آثار تعدادی از هنرمندان انتخاب می‌شود و آن‌وقت ما از آن‌ها می‌خواهیم که رزومه آثارشان را ارائه بدهند.

در حراج باران هیاتی از اساتید به‌نام این حوزه وجود دارد که ما را در مباحث عمیق این کار کمک می‌کنند برای اینکه بتوانیم آثار را کارشناسی کنیم تا خریداران بابت خرید آثار، خیال‌شان راحت باشد. حراج، یک مرکز معتبر برای ارائه یک اثر است و مثل یک نمایندگی، همیشه آماده پاسخگویی به مشکلات خواهد بود. وقتی تمام این پروسه‌ها طی شد و بهترین آثار از نظر کارشناسان و مشاورین ما انتخاب شدند، آن‌ها را در یک حراجی درخور توجه به دوستداران و علاقه‌مندان خوشنویسی ارائه می‌کنیم.

در سال‌های اخیر با فراگیر شدن حراجی‌ها، مسئله کپی بودن و تقلب در همه شاخه‌های هنری به یک مسئله جدی تبدیل شده است، تا جایی که این موضوع برای خریداران آثار هنری دغدغه شده که چطور می‌شود از اصل بودن آثار هنرمندانی که در قید حیات نیستند اطمینان پیدا کنند. حراج باران در این زمینه چه رویکردی داشته است و چه اقداماتی انجام می‌دهد که خریداران از اصل بودن آثار خوشنویسی اطمینان حاصل کنند؟

در هر هنری مسئله جعل اثر وجود دارد و حتی در دنیا بحث کپی و جعل آثار یک حرفه به شمار می‌آید و آن‌ها حتی آثار جعلی را تبدیل به موزه کرده‌اند و به مخاطبین نشان می‌دهند. حوزه خوشنویسی هم از این قضیه مستثنی نیست و این ماجراها را دارد. در بحث انتخاب آثار هم عرض کردم که ما تا جایی که بتوانیم فیلترهای مختلف می‌گذاریم تا اصیل‌ترین آثار انتخاب شوند. از آن‌جایی که آثار قدما با آثار معاصر کاملاً متفاوت است، ما کارشناسان این دو حوزه را جداگانه انتخاب کرده‌ایم. شاید یک کارشناس معاصر نتواند تشخیص درستی در خط قدما بدهد. حتی در مورد آثار قدما هم هر کارشناس، یک دوره تاریخی را کارشناسی می‌کند چون یک نفر نمی‌تواند تمام دوره‌های تاریخی را دقیق و علمی بشناسد. ما سعی کرده‌ایم از افراد کارشناس، متعهد و به‌نام استفاده کنیم؛ افرادی که تعهد و اخلاق‌شان را به پول نفروخته باشند. من معتقدم کارشناسی حوزه خوشنویسی خیلی سخت است چون تکنولوژی جلوتر از کارشناسی سنتی حرکت می‌کند.

درباره هنرمندانی که در قید حیات هستند نیز سعی می‌کنیم از خود هنرمندان اثر بگیریم. وقتی آثار را از دست خود هنرمندان می‌گیریم، دیگر بحث کارشناسی وجود ندارد چون خالق اثر اصالت آن را تایید می‌کند. ما ضمن کارشناسی و دقت در انتخاب آثار وقتی اثری را از یک مجموعه‌دار و هنرمند می‌گیریم، خود آن مجموعه‌دار و هنرمند نیز پاسخگوی اصالت آن اثر نیز است. 

به نظر می‌رسد که برگزاری حراج‌ و برقرار کردن ارتباط با مجموعه‌داران و مخاطبان خارجی نیازمند زیر ساخت‌های بانکی و گمرکی‌ست که به طبع از عهده یک گالری به تنهایی خارج است، شما چه اقداماتی در زمینه همکاری با نهادهای دیگر انجام داده‌اید که فعالیت‌های حراج باران را گسترش بدهید؟

به هر حال از هنر خوشنویسی به عنوان اصیل‌ترین و اصلی‌ترین هنر ایرانی- اسلامی یاد می‌شود و با چنین دیدگاهی، خوشنویسی به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. ما بحث سند ششم توسعه، سند چشم‌انداز  1404 و بحث سیاست‌های فرهنگی را در کشور داریم که همه این‌ها به عنوان اسناد بالادستی می‌توانند برای ما نقشه راه باشند. ما با وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلفی وارد مذاکره شده‌ایم که بتوانیم کارمان را به نحو بهتری پیش ببریم. به عنوان نمونه در سال 92 بحث گردشگری هنری در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد که کمیته علمی مجمع به 8 وزارتخانه اعلام کرد همکاری لازم را با گردشگری هنری داشته باشند. یکی از این وزارتخانه‌ها وزارت کار بود که ما توانستیم قول‌هایی را از آن بگیریم و در حال حاضر در شرف انجامش هستیم. 

ما حتی ارتباط‌های گسترده‌ای با سازمان‌هایی برقرار کردیم که اساساً ارتباطی با حوزه خوشنویسی ندارند. آنها استقبال بنظیری از طرح‌های‌مان می‌کنند و متحیر می‌شوند و قول می‌دهند با ما همکاری کنند. ما با قوه قضاییه هم وارد مذاکره شده‌ایم و از این قوه هم درخواست همکاری کرده‌ایم. با توجه به این‌که نگارخانه "ترانه باران" تنها بخش خصوصی فعال در زمینه تخصصی خط و خوشنویسی در کشور است و حراج باران هم تنها حراج تخصصی خط و خوشنویسی است، ما اعتمادی را در سطح کشور به دست آورده‌ایم که امیدواریم به خاطر این اعتماد همکاری‌های خوبی با نهادهای مختلف کشور داشته باشیم. واقعاً سرمایه‌گذاری یک بخش خصوصی روی حوزه خوشنویسی کار خیلی سختی است ولی من به خاطر علاقه‌ام و احساس مسئولیت در قبال کار فرهنگی و محتوای فرهنگی، این کار را انجام دادم و همچنان پای آن می‌مانم. مطمئناً اگر حمایت‌هایی هم به ما صورت بگیرد، حتماً به شکل قوی‌تری پیش می‌رویم و نگارخانه ترانه باران و حراج باران به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا خواهند کرد. ضمن اینکه حمایت از جریان‌های فرهنگی و تأثیرگذار جزءوظایف هر دولتی است. امیدوارم مذاکراتی که با نهادهای مختلف انجام داده‌ایم، نتیجه‌بخش باشد و ما را در ادامه مسیر گالری‌داری و حراج‌داری و در کل توسعه گردشگری هنری یاری رسانند.

دوره بعدی حراج باران چه زمانی خواهد بود؟ به نظر می‌رسد تاریخ مشخص و ثابتی را برای هر دوره انتخاب کرده‌اید.

حراج باران چون اولین رویداد گردشگری هنری است و مخاطبان ما گردشگران هنری هستند، تاریخ برگزاری‌اش هم در روز جهانی گردشگری است. آن زمان بهترین زمانی است که گردشگران به ایران سفر می‌کنند و به دعوت‌ ما جواب می‌دهند. اگر این حراج را در زمانی غیر از روز گردشگری برگزار کنیم به نتیجه مطلوب‌مان نمی‌رسیم. بنابراین ما هفته اول مهر که مصادف با روز جهانی گردشگری است را برای برگزاری حراج انتخاب کرده‌ایم ولی چون این هفته مصادف با ایام عزاداری محرم و صفر شده است، مجبور هستیم برای چند سال زمانش را تغییر بدهیم. تاریخ ثابتی که ما برای برگزاری حراج در نظر گرفته‌ایم هفته اول مهرماه است.

محبوبه کاظمی دولابی

فعالیت‌های نگارخانه "ترانه باران" در چه مرحله‌ای است؟ شنیده‌ام که تغییر مکان داده‌اید. شرایط مکان جدید نگارخانه چطور است و چه برنامه‌هایی برای ادامه سال 97 در پیش دارید؟

برنامه‌های نگارخانه در مکان جدید طبق روال انجام می‌شود و فقط مقداری بین برگزاری نمایشگاه‌ها فاصله انداخته‌ایم. با توجه به اینکه تعداد درخواست‌کننده برای نمایشگاه زیاد است و چون ما بحث حراج را هم داریم، احساس کردیم شاید بعضی دیدگاه‌ها به این شکل باشد که همه هنرمندان عزیزی که آثارشان را در نگارخانه به نمایش می‌گذارند، لزوماً بخواهند وارد حراج شوند. من یک مقدار در این قضیه تأخیر انداخته‌ام چون به هر حال ساز و کار حراج با ساز و کار نگارخانه متفاوت است. بنابراین نگارخانه به روال عادی خودش ادامه می‌دهد و فقط بین نمایشگاه‌ها فعلاً فاصله انداخته‌ایم و در طول سال نمایشگاه‌های کمتری خواهیم داشت تا ببینیم در آینده شرایط به چه شکل پیش می‌رود.

 

نظر شما