صاحبخبر - فاطمه امینالرعایا
برای کتاب نخواندن بهانههای بسیاری وجود دارد؛ یکی گرانی کتاب را بهانه میکند، دیگری میگوید وقتش را ندارد، آن دیگری ادعا میکند محتوای کتابها دیگر مانند گذشته جذاب نیستند اما جالبترین بهانه برای کتاب نخواندن، حمایت از درختان و جلوگیری از قطع شدن آنها است! گرچه این دلیل تنها یک شوخی به حساب میآید اما به نکته مهمی اشاره دارد؛ در شرایطی که برای تامین کاغذ مورد نیاز باید آن را از خارج از کشور وارد کنیم، آیا باز هم باید کتابهای کممخاطب، ضعیف و به اصطلاح «نفروش» را به صورت کاغذی چاپ کنیم؟
کمکار شدن ناشران به دلیل کمبود کاغذ
بحران کاغذ دیگر وارد ماه نهم خواهد شد. در این چند ماه راهکارهای مختلفی برای حل این معضل اندیشیده شد. از اختصاص ارز 3800 و بعد 4200 به کاغذ تا تشکیل کمیتهای برای ساماندهی به وضعیت کاغذ. اما همچنان مشکلات ناشران، نشریات و هر صنفی که با کاغذ سر و کار دارد، پا بر چا است اما چه راهکارهایی برای مقابله با مشکل کمبود کاغذ وجود دارد؟ آیا میتوان با چاپ نکردن کتابهایی که سالها در قفسههای کتابفروشی اتراق میکنند بدون آنکه کسی حتی آنها را ورق بزند، کمی در مصرف کاغذ تحریر صرفهجویی کرد؟ آیا تمام کتابها باید از ابتدا به صورت فیزیکی منتشر شوند یا میتوان ساز و کار دیگری برای انتشار کتابها اندیشید تا به آن وسیله کمی در مصرف کاغذ صرفهجویی کنیم؟ محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث به «ابتکار» میگوید: ما معمولا وقتی از کتاب حرف میزنیم، منظورمان کتاب کاغذی است. در شرایط کنونی و با این قیمت کاغذ، بسیاری از کتابها فرصت انتشار را از دست میدهند. همین امروز هم اگر به وضعیت نشر نگاهی بیندازید، خواهید دید که بسیاری از ناشران کمکار شدهاند. از یک سو با افزایش قیمت کاغذ، قیمت کتاب افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر ناشران اصلا به میزان کافی نقدینگی ندارند که بتوانند کاغذ مورد نیازشان را تهیه کنند.
کتابها باید کاغذی منتشر شوند
جعفریه درباره اینکه آیا میتوان نهاد یا مجموعهای را تشکیل داد تا مشخص کند در شرایط فعلی کدام کاغذ به صورت فیزیکی منتشر شود و کدام یک به صورت دیجیتالی میگوید: به نظر من خود ناشران باید درباره چاپ کتابها تصمیم بگیرند. هزینه و فایده را محاسبه کنند و ببینند چاپ یک کتاب چقدر برایشان سود اقتصادی دارد و آیا برایشان چاپ کتابی به صرفه هست یا نه. درست است که امروز کتابهای صوتی و دیجیتال منتشر میشود اما به نظر من بیشتر کتابها باید از همان ابتدا به صورت کاغذی چاپ شوند.
این ناشر با اشاره به مشکلات کاغذ در زمان جنگ هشت ساله و تشابهش با وضعیت کنونی میگوید: زمان جنگ هم اوضاع مثل امروز بود. آن زمان ستاد تنظیم کاغذ، آن را وارد میکرد و کاغذهای دولتی توزیع میشد. به نظر من کاغذ کالایی است که باید جزو اولویتهای اول به حساب بیاید.
کاغذی تحریری که دیگر تولید نمیشود
امروزه کاغذ بیشتر از مواد سلولزی تهیه میشود. این مواد از راههای مختلفی به دست میآید؛ از ساقه کتان و شاهدانه گرفته تا درختانی که برگهای سوزنی دارند و الیاف تفاله نیشکر. مسیر تولید این برگههای سفید، مسیری طولانی و پر هزینه است؛ بازیافت کاغذ و استفاده از محصولی شبیه کاغذ است که به آن کاغذ سنگی میگویند و از آن در نوشتار و لوازم و التحریر، یادداشت، پوستر، کتاب، مجله، ساک دستی و بسیاری از کاربردهای دیگر استفاده میشود. کشور ما تا چه اندازه در حوزه تولید کاغذ (خصوصا کاغذ تحریر) توانا است؟ بابک عابدین، رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ در اینباره میگوید: در حال حاضر کارخانههایی مثل «چوب و کاغذ» و «کاغذ پارس» دیگر کاغذ تحریر و روزنامه تولید نمیکنند و آن را هم اعلام کردهاند. بنابراین به طور حتم با کمبود در این حوزه روبهرو خواهیم شد.
این فعال صنعت چاپ، درباره وضعیت فعلی کاغذ در کشور میگوید: از سوی دیگر واردات کاغذ هم نهتنها به دلیل مشکلات ارزی با محدودیت مواجه شده، بلکه بسیاری از کشورهایی که در گذشته با ما همکاری میکردند، میگویند از تاریخی به بعد دیگر به شما به طور مستقیم کالا نخواهیم داد. بنابراین من فکر میکنم باید برای تامین کاغذ تمهیدات ویژهای اندیشیده شود. درست است که درباره کاغذ کتاب صحبت میکنیم اما نباید از کاغذ بستهبندی هم غافل شد، چون همانطور که کاغذ تحریر با فرهنگ در ارتباط است، بستهبندی با معیشت مردم سر و کار دارد. معیشت مردم به بستهبندی دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی بستگی دارد. این مسئله واقعا یک تهدید است. اگر کالایی در داخل هم تولید شود ولی بستهبندی نشود، نمیتواند توزیع شود.
شعار زیبای بازیافت کاغذ در مقابل محدودیت آب
بازیافت کاغذ و استفاده از کاغذ بازیافتی یکی از مواردی است که چندی است شنیده میشود. اما سوال این است که ما در حال حاضر چقدر توانایی بازیافت کاغذهای باطله را داریم؟ عابدین میگوید: شعار دادن درباره بازیافت کاغذ، خیلی زیبا است. گفته شده که در طولانی مدت باگاس (تفالهای که پس از استخراج شکر از نیشکر، به دست میآید و در صنعت تولید کاغذ مورد استفاده قرار میگیرد) داریم، بدون آنکه تحقیق کنند الیاف کاغذ باگاس به چه صنایعی مرتبط میشود. به علاوه اینکه ما در کشوری زندگی میکنیم که در حال حاضر در شمال و جنوب و شرق و غرب کشورمان آب آشامیدنی و زراعتی به میزان کافی نداریم، چگونه میخواهیم با این منابع آبی محدود میتوانیم باگاس را به کاغذ تبدیل کنیم؟ باگاس برای تبدیل به کاغذ به آب شیرین نیاز دارد و شاید بیشترین آب شیرین در صنعت کاغذ و مقوا به باگاس اختصاص داشته باشد. این یک گفته علمی است، قرار نیست شعار بدهیم. در اینترنت سرچ کنید تا ببینید چقدر آب برای تولید یک کاغذ A4 نیاز است! وقتی ما با چنین محدودیتی روبهرو هستیم، معنی بازیافت کاغذ چیست؟
کاغذ سنگی؟ شاید وقتی دیگر
با توجه به محدودیت آبی و کنار رفتن موضوع بازیافت کاغذ، آیا جایگزینی برای کاغذ تحریر وجود دارد؟ آیا میتوان از کاغذ سنگی در این زمینه کمک گرفت؟ رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ در اینباره میگوید: اگر ما امکان تولید کاغذ سنگی را هم داشته باشیم، کاغذهای سنگی هنوز هم در تمام دنیا چندان مورد استفاده قرار نگرفته که ما با تکیه بر اینکه جواب خود را پس داده و قیمت مناسبی دارد از آن به عنوان جایگزین کاغذ سلولزی استفاده کنیم. اگر چنین بود کلا کاغذ سنگی جایگزین کاغذ سلولزی میشد. فکر نمیکنم امروز در تمام دنیا حتی یک دهم درصد هم از کاغذ سنگی به جای کاغذ سلولزی استفاده شود. بنابراین کاغذ سنگی حداقل در حال حاضر نمیتواند جایگزین مناسبی برای کاغذ مصرفی ما باشد.
فضای مجازی جایگزین کاغذ نخواهد شد
توجه به تمام موارد مطرح شده چه راه جایگزینی برای کاغذ وجود دارد و چگونه میتوان با کمبود کاغذ مقابله کرد؟ عابدین پاسخ میدهد: در حال حاضر فضای مجازی تا جایی که میتوانسته جای بعضی از محصولات کاغذی را گرفته است، کتابها و روزنامههای اینترنتی از این دست هستند. جایگزینی بیشتر به معنای از بین بردن کاغذ است که در حال حاضر امکانپذیر نیست. نمیشود دفتر مشق را حذف کرد، نمیشود کتاب درسی نداشت و ... در تمام دنیا هم چنین چیزی میسر نشده است.
او ادامه میدهد: ما باید چشممان را به روی حقایق باز کنیم. نمیشود شعار داد که همه چیز را تولید میکنیم، نمیشود بگوییم ما کاغذ تولید میکنیم. امکان پذیر نیست چون حتی اگر بخواهیم هم شرایطش را نداریم! همه چیز دلبخواهی نیست، باید شرایط محیط زیستی و آب و هوایی با تولید ما همخوانی داشته باشد. ما میتوانیم در صنعت پلیمر و پتروشیمی سرمایهگذاری کنیم چون منابع طبیعی داریم اما ما منابع چوبی، آبی و ... برای تولید کاغذ نداریم. این کار جنگ با خودمان است.
کاغذ کالای اساسی است!
عابدین با تاکید بر اهمیت رابطه کاغذ و بستهبندی میگوید: ما اصلا نباید از این موضوع غافل شویم. نباید به جایی برسیم که برای کالای مصرفی مردم در حوزههای سلامت، بهداشت، غذا و ... بستهبندی نداشته باشیم. در آن صورت آن صنعت به طور کلی نابود میشود. ما باید بپذیریم که کاغذ، کالای اساسی است چون اگر کاغذ نباشد، کالای اساسی نمیتواند به دست مردم برسد. چرا میخواهیم چشمانمان را ببندیم؟ کاغذ، مقوا و محصولات مصرفی بستهبندی و فرهنگی کالاهای اساسی کشور هستند، مثل نان و آب و غذا به آن نیاز داریم. باید برای این کالاها تمهیدات موثر اندیشیده شود. حتی اگر دولت نمیتواند ارز مورد نیاز در حوزه کاغذ را تامین کند، باید فعالیت کسانی که میخواهند این کالا را وارد کشور کنند، آزاد بگذارد. ممکن است گران باشد، اما حداقل کاغذ برای استفاده وجود خواهد داشت. شاید ما بتوانیم با موبایلهای قدیمی ارتباط برقرار کنیم، شاید بتوانیم با ماشینهای چند سال پیش به مقصد برسیم، اما بدون کاغذ نمیتوان مواد غذایی به مردم رساند. ما نمیتوانیم از دفترهای استفاده شده برای تحصیل استفاده کنیم.∎
نظر شما