شناسهٔ خبر: 26831041 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

مرجانه گلچین در گفت و گو با بانی فیلم بیان کرد:

هیچ گوش شنوایی برای مشکلات بازیگران وجود ندارد!

صاحب‌خبر -

گروه تلویزیون – زینب علیپور: مرجانه گلچین از آن دست بازیگرانی است که هم توانسته در کارهای کمدی و طنز مورد توجه قرار بگیرد و هم در قالب نقش های جدی. گرچه این اواخر به جز سریال «نفس گرم» اغلب حضورش را در مجموعه های طنز دیده ایم. با این وجود به دلیل توانایی که در این حرفه دارد، همواره سعی کرده تا از کارهای تکراری دوری کند که البته این خصیصه هنرمندان تئاتری است که قابلیت اجرای یک نوع کار را با بازی متفاوت دارند. با این وجود او نیز مانند هنرمندان حرفه ای این عرصه از شرایط حاکم بر بازیگری گله مند است. به خصوص از باند بازی و دسته بندی ها و عدم مدیریت هنری و فرهنگی. وی در گفت و گو با بانی فیلم به نکات مهمی اشاره کرد که در ادامه می خوانید:

 گویا این روزها مشغول بازی در سریال «آسمان هوای بارانی دارد» به کارگردانی شهرام شاه حسینی هستید؟
– بله البته مدتی است بازی من در این سریال تمام شده است که فکر می کنم قرار است از شبکه یک پخش شود.
 درباره نقشی که در این سریال بازی کردید هم تا جایی که امکان دارد، توضیح می دهید؟
– به همین اندازه برایتان بگویم که نقش بسیار متفاوتی است. من بعد از اینکه پشت سر هم چند کار کمدی انجام دادم که البته در دهه ۶۰ در کارهای جدی حضور داشتم، اما در سال های اخیر بیشتر طنز کار کرده بودم، ترجیح دادم تا یک فاصله کوتاهی با کارهای طنز داشته باشم و یکی دو کار جدی هم انجام بدهم.
 یعنی پیشنهاد طنز داشته باشید، فعلا نمی پذیرید؟
– نه منظورم این است که یکی دو کار طنز بازی کنم و بعد یک کار جدی هم داشته باشم. بنابراین بعد از سریال «نفس گرم» که یک نقش کاملا جدی در آن سریال بازی کردم و تجربه بسیار خوبی هم بود، بازی در «آسمان هوای بارانی دارد» را بازی کردم که اتفاقا حال و هوای بسیار متفاوتی از «نفس گرم» دارد و نقش کاملا جدی است. ضمن اینکه هم کست را خیلی دوست داشتم و هم کار کردن با آقای شاه حسینی تجربه تازه و خوبی برای من بود. امیدوارم همانطور که ما به عنوان بازگران این کار از سوژه و فیلمنامه خوشمان آمد و دوست داشتیم، هنگام پخش هم مردم دوست داشته باشند و خروجی خوبی این سریال داشته باشد تا ما سربلند باشیم.
 البته در کنار این سریال که گفتید نقش بسیار جدی و متفاوتی دارید، سریال «آرماندو» را هم که یک کار کمدی است، در نوبت پخش دارید که فکر می کنم برای شما اتفاق خوبی است که دو کار و دو نقش متفاوتی که بازی کردید، همزمان و یا با فاصله کوتاهی روی آنتن بروند؟
– بله خوشبختانه و امیدوارم که هر دو کار خروجی خوبی داشته باشند. «آرماند» هم برایم کار جالب و جذابی بود. چون درباره اتفاقاتی است که پیرامون هنرورها رخ می دهد و گمان می کنم که برای مخاطبان جذاب باشد. البته حال و هوای این کار با کارهای طنزی که انجام دادم هم متفاوت است. چون این کار زندگی ای را در خودش دارد که در واقع بین فضای فانتزی و رئال کار شده است.
 و درباره نقشی هم که در این سریال ایفا کردید می گویید؟
– بله من نقش یک هنرور سینما را دارم که درگیر مسائل و مشکلات این طبقه از هنروران می شود که همیشه آمال و آرزوهای زیادی دارد. اما معمولا به آن توجه نمی شود. البته در اثر این بی توجهی یک سری مشکلات و معضلات هم برایش پدید می آید. فکر می کنم این سریال هم قرار است از شبکه سه پخش شود. یک سریال هم با سعید آقاخانی کار کردم به نام «شب عید» که مینی سریال است و قرار بود تیرماه پخش شود که من در یکی از اپیزودهای این کار بازی کرده ام.
 بسیاری از بازیگران هم نسل شما و به خصوص خانم های هنرمند گله مند هستند که برخلاف سینما و تلویزیون آمریکا و اروپا که معمولا برای بازیگران میانسال نقش های جذابی نوشته می شود و معمولا محوریت داستان هستند، اما در سینما و تلویزیون ما این اتفاق نمی افتد و معمولا بازیگران میانسال در حاشیه قرار دارند. نظر شما در این باره چیست؟
– من در مورد خودم می توانم بگویم که هیچ وقت این اتفاق نیفتاده است و من در این چند سال نقش های محوری را بازی کرده ام و به غیر از چنین نقش هایی کار نکرده ام. البته نه به لحاظ اینکه به نقش طولی نگاه کنم. کیفیت و میزان تاثیرگذاری نقش در کار برایم همواره مهم بوده است. اما گله ما از این است که بچه هایی که در تلویزیون کار می کنند، این است که با وجود اینکه عده ای از انها هم وارد سینما شده و توانسه اند موفق هم باشند، دسته بندی هایی انجام می دهند و مرزی بین بازیگران سینما و تلویزیون قرار می دهند. البته این تعبیر محترمانه اش است. البته غرض ورزانه ترش را بخواهیم نگاه کنیم، خیلی به صورت تیمی کار می کنند. آن هم به شکلی که کسی نمی تواند به این تیم راه پیدا کند! البته من مثالی را درباره خودم می زنم که در این چند سالی که کار می کنم، همیشه در جشن ها و جشنواره هایی که برای مخاطبان گرفته شده است، من رتبه بالایی از مخاطبان گرفته ام. بنابراین من به عنوان بازیگری که می توانم مخاطب را جذب تلویزیون کنم، چرا نباید در سینما کار کنم.
 یعنی پیشنهاد سینمایی ندارید؟!
– اگر هم می شود، آنقدر چنگی به دل نمی زند که بتوانم قبول کنم. بنابراین به هیچ عنوان در سینما کار نمی کنم، چون پیشنهاد خوبی ندارم و متاسفم این را می گویم که باعث گله گذاری اغلب دوستان ما شده که یک فضای نا عادلانه ای را به وجود آورده اند.
 اتفاقا این مسئله باعث از دست دادن مخاطب هم می شود.
– بله یک تعداد بازیگر که مدام از این کار به آن کار می روند، باعث دلزدگی مخاطب هم می شود. چون برای رعایت کردن رنگ و لعاب و هارمونی باید تنوع شخصیت و بازیگر هم در کارها داشته باشی. آن هم بازیگرانی که سالهاست در این حرفه فعالیت می کنند. البته اصلا این مطلب را درباره خودم عرض نمی کنم. این حرف همه بازیگرانی است که سالهاست در سینما و تلویزیون و تئاتر فعالیت می کنند. سریال ها و فیلم ها آنقدر شبیه به هم هستند و شخصیت ها هم شبیه به هم و یا تکراری هستند که من دلم نمی خواهد سینما بروم.
 فکر می کنید این مسائلی که عنوان کردید، فقط به عدم مدیریت درست فرهنگی ما برمی گردد و یا سلیقه دوستان تهیه کننده و کارگردان که برخی از آنها در این زمینه کم لطفی می کنند؟
– پاسخ شما را باید اینگونه بدهم که یک فضای من بمیرم تو بمیری بین دوستان بازیگر ما وجود دارد که دارند با این شیوه کار را پیش می برند. یعنی می گویند این سفره ای که پهن شده، اجازه بدهیم همین افرادی که هستند، حضور داشته باشند و مهمان غریبه ای را دعوت نکنیم! یعنی برخوردشان با ما مثل یک مهمان غریبه است که اصلا نگاه درستی نیست. انگار که ما متعلق به این سینما و تلویزیون نیستیم! اتفاقا نکته جالب این است زمانی که من کار می کردم، خیلی از دوستانی که الان هستند، آن زمان وجود نداشتند. اما متاسفانه فضایی را به وجود آورده اند که اصلا اجازه ورود به ما را در این حیطه نمی دهند. البته من باز هم جزو خوش شانس ها هستم که سالی یک سریال را بازی می کنم. اما دوستانی هستند که به لحاظ معیشتی دچار مشکلاتی هستند! از این رو باید گفت مدیران هم قطعا در جریان این امور هستند و دوست دارند فقط همین تعداد کار کنند!
 این شرایطی که بیان کردید، مختص سینماست و یا تلویزیون هم به این سمت و سو رفته است؟
– همین تیمی که در سینما کار می کنند، به طور چرخشی به تلویزیون می روند و کار می کنند و از آنجا هم تئاتر می روند! آن هم با دستمزدهای کلان که باعث مس شود بازیگر بنده خدایی که با دستمزد ناچیز هم تئاتر کار می کرد، همان هم نصیبش نشود.
 با این حساب این معضل به تئاتر هم ورود کرده است!
– بله متاسفانه در تئاتر های خیلی گردن کلفت هم همین افراد بازی می کنند! من اصلا در لفافه صحبت نمی کنم. چرا آقا و یا خانم بازیگر سینما که با دستمزدهای کلان کار می کنند، تئاتر هم کار می کند؟
 خب البته شاید به این دلیل است که بازی روی صحنه تئاتر برای برخی بازیگران سینما به نوعی ژست فرهنگی است و با این کار به دنبال اعتبار بخشیدن به کار خود هستند!
– البته چند نفری که شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد، توانایی اجرای تئاتر را دارند. اما برای برخی واقعا کار مشکلی است. چون نه بیان و فیزیک درستی برای تئاتر دارند و نه از توانایی برای بازی روی صحنه برخوردارند. چون بازیگری تئاتر جای شوخی نیست و مجالی برای آزمون و خطا ندارد. در سینما و تلویزیون شاید بتوانند موفق باشند، اما در تئاتر و زمانی که روی صحنه هستی، فقط داشته هایت به کمکت می آید. در واقع باید بازیگر به معنی واقعی باشی تا بتوانی روی صحنه و مقابل صدها چشم که نگاهت می کنند، بازی کنی. اما متاسفانه همین گروه بندی هایی که عرض کردم، با همان تیم از سینما به تلویزیون و تئاتر هم می روند و جالب تر اینکه این افراد خودشان را آدم های خیری هم معرفی می کنند! در صورتی که باعث می شوند کسب و کار دوستان و همکارانشان به این شکل دربیاید و باعث شود که عده ای خانه نشین شوند و یا در امرار معاش روزانه شان در بمانند!
 اتفاقا صحبت هایی را که بیان کردید، درد دل اغلب هنرمندان حرفه ای است که شرایط موجود با آنها ناسازگار است.
– بله من شنیدم که دوستان بازیگر خانم می گویند برویم مترو دستفروشی کنیم و یا آقایان بازیگر می گویند راننده آژانس شویم! اما هیچ گوش شنوایی وجود ندارد. من در برنامه های تلویزیونی که دعوت می شوم و در مصاحبه هایم این نکات را بیان کرده ام، اما هیچ گوش شنوایی به درد دل بازیگران گوش نمی دهد و جالب تر اینکه هیچ عکس العملی هم نشان نمی دهند. پس یعنی می خواهند که شرایط بدین گونه باشد! این واقعا ناعادلانه است.
 بله شنیده ام که هیچ نهاد و سازمانی هم پاسخگو نیست!
– بله. من برای چه باید حق عضویت خانه سینمایی را بدهم که از حقوق اجتماعی من دفاع نمی کند! حتی هنگام برگزاری جشنواره فجر بدترین سانس ها را در اختیار ما قرار می دهند و به ما بی احترامی می کنند! من اگر این مسائل را عنوان کردم، به خاطر خودم نگفتم و از طرف همه همکارانم صحبت کردم. امیدوارم این صحبت ها به گوش کسانی که باید برسد و تاثیر گذار باشد.

نظر شما