شناسهٔ خبر: 26828054 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: لیزنا | لینک خبر

برگزاری جلسه نقد و بررسی کتاب «به سبکی پَر، به سنگینی آه»

نشست نقد و بررسی کتاب «به سبکی پَر، به سنگینی آه» با حضور مهدی خطیبی، نویسنده اثر در کتابخانه عمومی شهید چمران برگزار شد.

صاحب‌خبر -
برگزاری جلسه نقد و بررسی کتاب «به سبکی پَر، به سنگینی آه»

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، جلسه نقدو بررسی کتاب «به سبکی پَر، به سنگینی آه» با حضور مهدی خطیبی، نویسنده اثر، احمد ابومحبوب، منتقد ادبی، علی نیکنام، مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران، کتابداران و جمعی از علاقه مندان به حوزه کتاب در کتابخانه عمومی شهید چمران برگزار شد.

در ابتدای این برنامه مینا مرادی، یکی از اعضای فعال کتابخانه شهید چمران طی سخنان کوتاهی به معرفی کتاب پرداخت و گفت: کتاب «به سبکی پر، به سنگینی آه» دارای ۹ فصل، توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است. این رمان تصویر گر زندگی یک خانواده متوسط است که شب و روز آنان توسط نویسنده برای مخاطبین بازگو می شود. موقعیت مطرح شده در این رمان تهران قدیم است و دارای شخصیت های اصلی و فرعی زیادی است. اگر چه نویسنده این اثر یک مرد است اما توانسته نگاه زنانه را به خوبی منعکس کند.

سپس حیدر محمد زاده، یکی دیگر از اعضای کتابخانه درباره این رمان اظهار داشت: مخاطب با مطالعه این رمان دچار آشفتگی نمی شود و کتاب از نظر ساخت داستانی و شکل اشارات به گونه ای است که برای خواننده ایجاد خستگی نمی کند.

وی ادامه داد: راوی داستان، دانای کل است و همین امر موجب شده تا ازتک گویی کاسته شود و نویسنده به درونیات شخصیت ها نفوذ کند.

محمد زاده، از فضاسازی های مناسب، اشراف نویسنده به خلقیات زنانه، پرداختن به خرده فرهنگ ها و بکارگیری زبان مناسب که مملو از استعاره و کنایه است به عنوان نکات مثبت این اثر یاد کرد.

در بخش دیگری از این برنامه، مهدی خطیبی، نویسنده اثر گفت: نوشتن این داستان به زمانی برمی گردد که من در خانه دوستی بودم که او در مورد جرم  شناسی و قتل های خانوادگی تحقیق می کرد وی فایل صوتی پرونده ای را به من داد تا آن را گوش کنم و این صوت روایتگر زندگی زنی بود که همسرش به واسطه اختلالات روانی به وی تردید داشت. هسته اصلی این داستان از همان زمان در ذهن من جرقه زد.

نویسنده کتاب «به سبکی پر، به سنگینی آه» ادامه داد: یکی از نقش های محوری در این داستان حضور زنان است و شخصیت زن بر شخصیت مرد غالب است اگر چه هر دو به صورت مساوی با هم در قصه روایت می شوند.

خطیبی یاد آور شد: یکی از مواردی که به من خُرده می گیرند این است که چرا شما در این داستان، زنان را منفعل نشان دادید و چرا او با مردی زندگی می کند که همواره گرفتار شک و تردید نسبت به اوست در حالی که معتقدم در این رمان مردان نقش منفعلی دارند و زنان نقش پررنگ تری ایفا می کنند.

وی گفت: معتقدم کار نویسنده، بازنمایی واقعیت است. بنابراین من به دنبال انتقال پیام از طریق متن نیستم، چرا که بر این باورم که کار نویسنده پیام دادن نیست بلکه بازنمایی واقعیت است.

این نویسنده کشورمان تاکید کرد: یکی از شیفتگی های همیشگی من به فضاهای نوستالژیک است و من عاشق نوستالژی ایرانی هستم.

خطیبی افزود: یکی از ترفند های  من در این رمان، استفاده از زبان کوچه و بازار است که پر از کنایه و استعاره است و بکارگیری از این زبان، حتی توانسته از سطح ممیزیها هم عبور کند.

وی ادامه داد: من به گزیده گویی ارنست همینگوی معتقدم؛ مطالبی که در کتاب به کار رفته نیازمند مطالعه چندین باره  خواهد بود.

در بخش دیگری از این برنامه، احمد ابومحبوب، منتقد جلسه با اشاره به فرهنگ گفت: معتقدم که فرهنگ ساخته دست بشر است لذا هیچ فرهنگی مقدس نیست  این درحالی است که فرهنگ متناسب با ایدئولوژی، منطقه و متناسب با همه چیزهای محیطی شکل می گیرد. بنابراین اگر هر فرهنگی از تناسب با زمان عقب بماند دچار چالش های زیادی می شود.

وی با بیان اینکه بشر اسیر فرهنگ خودش است یادآور شد: ما در این رمان با نوعی فرهنگ روبرو هستیم، انسان های درون این رمان اسیر فرهنگ مرد سالاری هستند.

ابومحبوب اظهار داشت: این رمان تصویرگر مرد سالاری است و کل رمان، تقابل جامعه و فرد است به عبارت دیگر، در این داستان تقابل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی در مقابل رفتارهای فرد قرار می گیرد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: در این داستان هیچ فردی برای خودش زندگی نمی کند و همه تلاش دارند به گونه ای زندگی کنند که مد نظر فرهنگ، محیط، جامعه و نظر دیگران باشد و به طور طبیعی در چنین جامعه ای، روان فرد سرکوب می شود و محمود چنین آدمی است، او یک قربانی است و بقیه شخصیت های داستان نیز به نوعی قربانی هستند.

این منتقد تاکید کرد: یک نوع ترس از جامعه، در درون شخصیت های داستان و خانواده وجود دارد. ضمن اینکه، در این رمان  شکاکیت مردانه به خوبی احساس می شود که ناشی از انحصار طلبی فردی است.

ابومحبوب گفت: در مقابل مرد سالاری که در این رمان وجود دارد ما شاهد تفکرات سنتی زنانه هم هستیم و همین تفکرات است که ممکن است زنان را منفعل نشان دهد که آن هم باز از فرهنگ مرد سالاری ناشی می شود.

وی ادامه داد: ما در این رمان با پایان خوشبینانه ای روبرو هستیم و به نظر می رسد که داستان به سمت باز شدن حوزه های فرهنگی در جامعه به پیش می رود.

این منتقد ادبی اظهار داشت: خروج از رئالیست در جاهایی از رمان احساس می شود و آخر رمان نیز فضا رمانتیک می شود؛ زبان بکار گرفته شده در این رمان، زبان ساده و راحتی است.

ابومحبوب گفت: با توجه به بکارگیری برخی از واژه ها که نیازمند به درک و معنی آن احساس می شود لازم است که برای برخی از واژه ها، پاورقی نوشته شود.

در پایان نیز با حضور میترا توفیقیان، مسئول کتابخانه عمومی شهید چمران از نویسنده و منتقد تقدیر شد.

نظر شما