در عین حال با مصوبه تشکیل دولت خالص یهودی در کنست رژیم صهیونیستی، ساخت و ساز صهیونیست ها در کرانه باختری کماکان ادامه می یابد و بیت المقدس نیز اعم از شرقی و غربی به پایتخت این رژیم در می آید. این مصوبه به منزله اعلام جنگ به همه فلسطینی ها بخصوص فلسطینی های ساکن اراضی اشغالی 1948 محسوب می شود که در جنگ سال 1948 در خانه های خود ماندند و با تحمل هر نوع تبعیض به حیات خود در این راضی ادامه دادند اما گویا اکنون در معرض یک برنامه و پروژه جدید قرار گرفته اند.
درباره دلایل و عوامل این مصوبه در این مقطع زمانی می توان گفت که در عرصه داخل اراضی اشغالی حداقل می توان به دو عامل اشاره کرد که یکی به طرف صهیونیستی و دیگری به طرف فلسطینی مربوط می شود. آنچه به طرف اسرائیلی مربوط می شود به خود شخص نتانیاهو مربوط می شود که از یکسو فشارهای داخلی به دلایل دست داشتن در پرونده های فساد زیاد است و از دیگر سو در تلاش است حقوق و مزایای خود را افزایش دهد و در یک چنین شرایطی تصویب قانون تشکیل دولت خالص یهودی می تواند اذهان داخلی را از مشکلات وی دور کند و مانع از کاهش محبوبیت آن در انتخابات پیش رو شود. اما آنچه که به طرف فلسطینی مربوط می شود این است که گویا از نظر رژیم صهیونیستی واکنش قبلی فلسطینی ها به اقداماتی همچون انتقال پایتخت امریکا از تل آویو به بیت المقدس که نوعی نبض سنجی بود،کارکرد بازدارندگی را نداشته است. در واکنش به این اقدام حرکت جدی از مناطق تحت کنترل تشکیلات خود گردان در کرانه باختری مشاهده نشد و فلسطینی های ساکن غزه نیز هرچند به برگزاری تظاهرات و تجمعات حق بازگشت در واکنش به معامله قرن اقدام کردند اما در هفته ها ی اخیر این اعتراضات با وساطت کشورهایی مانند مصر رو به کاهش گذاشت .
در عرصه منطقه ای نیز رشته تحولاتی اتفاق افتاده که به نظر می رسد هریک تا حدودی درمصوبه نژادپرستی جدید رژیم صهیوینستی موثر بوده است. نخست شکست سنگینی بود که این رژیم و شخص نتانیاهو در تحولات سوریه بخصوص بخش جنوبی آن متحمل شد و برخلاف تهدیدهای قبلی نتوانست چه به تنهایی و چه با کمک امریکا مانع از پیشروی ارتش سوریه به جبهه جنوبی و استقرار آن در مناطق پیش از آغاز پروژه براندازی در سال 2011 شود. از این دید مصوبه جدید پارلمان این رژیم که با حمایت جناح حاکم صورت گرفت تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر این شکست ها می شود. از دیگر سو هرچند روابط رژیم صهیونیستی در دوره نتانیاهو در کل جهان دچار خدشه و آسیب جدی شده و روابط این رژیم با کشورهای اروپایی نیز شکرآب شده است اما روابط ان با برخی از کشورهای عربی مانند عربستان و امارات در سایه کودتای سفید در این دو کشور که به قدرت گیری محمد بن سلمان و محمد بن زاید انجامیده روبه افزایش گذاشته و در واقع جناح حاکم صهیونیستی همین روابط را پشتوانه ای برای اجرای پروژه تشکیل دولت خالص یهودی قرار داده است .
در عرصه بین المللی نیز بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در امریکا وآغاز جنگ تجاری با رقبا و همچنین خروج انگلیس از اتحادیه اروپا آنارشی حاکم بر نظام بین الملل بیش از پیش افزایش یافته است و به نظرمی رسد جناح راستگرای حاکم بر فلسطین اشغالی به رهبری نتانیاهو می خواهد از این وضعیت هرج و مرج گونه در جهت پیشبرد طرح های یکجانبه گرای خود استفاده کند و از این دید مصوبه جدید پارلمان صهیونیستی می تواند سرآغازی برای تحرکات جدید این رژیم باشد .
درباره پیامدهای این مصوبه می توان گفت که به نظر می رسد از این پس تنش های داخلی در اراضی اشغالی سال 1948موسوم به اسرائیل بیشتر خواهد شد و چه بسا امکان دارد رنگ و بوی انتفاضه هم به خود بگیرد اما جناح حاکم افراطی به رهبری نتانیاهو از این تنش ها نه برای اصلاح و تعدیل رفتار بلکه برعکس به عنوان بهانه ای برای تشدید تنگناها و فشارها و حتی اخراج فلسطینی تبارها استفاده خواهد کرد .
-----------------------------------
احمد کاظم زاده
درباره دلایل و عوامل این مصوبه در این مقطع زمانی می توان گفت که در عرصه داخل اراضی اشغالی حداقل می توان به دو عامل اشاره کرد که یکی به طرف صهیونیستی و دیگری به طرف فلسطینی مربوط می شود. آنچه به طرف اسرائیلی مربوط می شود به خود شخص نتانیاهو مربوط می شود که از یکسو فشارهای داخلی به دلایل دست داشتن در پرونده های فساد زیاد است و از دیگر سو در تلاش است حقوق و مزایای خود را افزایش دهد و در یک چنین شرایطی تصویب قانون تشکیل دولت خالص یهودی می تواند اذهان داخلی را از مشکلات وی دور کند و مانع از کاهش محبوبیت آن در انتخابات پیش رو شود. اما آنچه که به طرف فلسطینی مربوط می شود این است که گویا از نظر رژیم صهیونیستی واکنش قبلی فلسطینی ها به اقداماتی همچون انتقال پایتخت امریکا از تل آویو به بیت المقدس که نوعی نبض سنجی بود،کارکرد بازدارندگی را نداشته است. در واکنش به این اقدام حرکت جدی از مناطق تحت کنترل تشکیلات خود گردان در کرانه باختری مشاهده نشد و فلسطینی های ساکن غزه نیز هرچند به برگزاری تظاهرات و تجمعات حق بازگشت در واکنش به معامله قرن اقدام کردند اما در هفته ها ی اخیر این اعتراضات با وساطت کشورهایی مانند مصر رو به کاهش گذاشت .
در عرصه منطقه ای نیز رشته تحولاتی اتفاق افتاده که به نظر می رسد هریک تا حدودی درمصوبه نژادپرستی جدید رژیم صهیوینستی موثر بوده است. نخست شکست سنگینی بود که این رژیم و شخص نتانیاهو در تحولات سوریه بخصوص بخش جنوبی آن متحمل شد و برخلاف تهدیدهای قبلی نتوانست چه به تنهایی و چه با کمک امریکا مانع از پیشروی ارتش سوریه به جبهه جنوبی و استقرار آن در مناطق پیش از آغاز پروژه براندازی در سال 2011 شود. از این دید مصوبه جدید پارلمان این رژیم که با حمایت جناح حاکم صورت گرفت تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر این شکست ها می شود. از دیگر سو هرچند روابط رژیم صهیونیستی در دوره نتانیاهو در کل جهان دچار خدشه و آسیب جدی شده و روابط این رژیم با کشورهای اروپایی نیز شکرآب شده است اما روابط ان با برخی از کشورهای عربی مانند عربستان و امارات در سایه کودتای سفید در این دو کشور که به قدرت گیری محمد بن سلمان و محمد بن زاید انجامیده روبه افزایش گذاشته و در واقع جناح حاکم صهیونیستی همین روابط را پشتوانه ای برای اجرای پروژه تشکیل دولت خالص یهودی قرار داده است .
در عرصه بین المللی نیز بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در امریکا وآغاز جنگ تجاری با رقبا و همچنین خروج انگلیس از اتحادیه اروپا آنارشی حاکم بر نظام بین الملل بیش از پیش افزایش یافته است و به نظرمی رسد جناح راستگرای حاکم بر فلسطین اشغالی به رهبری نتانیاهو می خواهد از این وضعیت هرج و مرج گونه در جهت پیشبرد طرح های یکجانبه گرای خود استفاده کند و از این دید مصوبه جدید پارلمان صهیونیستی می تواند سرآغازی برای تحرکات جدید این رژیم باشد .
درباره پیامدهای این مصوبه می توان گفت که به نظر می رسد از این پس تنش های داخلی در اراضی اشغالی سال 1948موسوم به اسرائیل بیشتر خواهد شد و چه بسا امکان دارد رنگ و بوی انتفاضه هم به خود بگیرد اما جناح حاکم افراطی به رهبری نتانیاهو از این تنش ها نه برای اصلاح و تعدیل رفتار بلکه برعکس به عنوان بهانه ای برای تشدید تنگناها و فشارها و حتی اخراج فلسطینی تبارها استفاده خواهد کرد .
-----------------------------------
احمد کاظم زاده
نظر شما