شناسهٔ خبر: 26808709 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

دکتر فرهاد حنیفی، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

درباره آورده‌های برجام اشتباه می‌کردیم

صاحب‌خبر - فرهیختگان: وضعیت اقتصادی کشور در شرایطی قرار دارد که کارشناسان و صاحب‌نظران اقتصادی، پیش‌بینی‌های مختلفی را از آینده اقتصادی کشور ارائه می‌دهند. هنوز هم خروج ترامپ از برجام محور تحلیل‌های مهم اقتصادی کشور است و برخی این اقدام رئیس‌جمهور آمریکا را ضربه به اقتصاد ایران می‌دانند و در مقابل عده‌ای بر این باورند که خروج ترامپ از برجام پیامدهای مثبت فراوانی برای ایران به‌همراه دارد. آنچه در میان تمام این گمانه‌زنی‌ها مهم به نظر می‌رسد، استراتژی ایران برای مقابله با اثرات تحریم‌های آمریکاست. اتفاقات متعددی که در مدت اخیر در اقتصاد کشور رخ داده‌ است، این باور را در ذهن عموم جامعه ایجاد کرده که کشور، شرایط بسیار دشواری را پیش رو خواهد داشت؛ افزایش نرخ ارز، افزایش نرخ دلار، افزایش قیمت در حوزه مسکن و اتفاقاتی از این دست، نگرانی از آینده‌ مبهم پیش رو را افزایش می‌دهد. در این میان نقش دولت و ارائه راهکارهای کارشناسی‌شده از سوی دولت می‌تواند از سنگینی بار تحریم‌ها بکاهد. در این شرایط تیم اقتصادی دولت باید هماهنگ‌تر عمل کرده و نقاط‌ضعف اقتصاد را از بین ببرد. نباید فراموش کرد که ایجاد جنگ اقتصادی و شرایط سخت برای ایران موضوع جدیدی نیست و غرب بعد از پیروزی انقلاب از هیچ تلاشی برای ایجاد شرایط سخت اقتصادی و مشکل برای معیشت مردم فروگذار نکرد. اکنون نیز آمریکا به‌دنبال تشدید شرایط است و ما برای مقابله با آن باید نقاط‌ضعف اقتصادمان را برطرف کنیم. کارشناسان می‌گویند آمریکا با خروج از برجام تنها غیرقابل اعتماد بودن خود را اثبات کرده است و اکنون ایران باید با استفاده از موقعیت به‌دست‌آمده توانایی خود را برای مقابله با کارشکنی‌های آمریکا نشان دهد. در ادامه گفت‌و‌گوی روز گذشته با دکتر «فرهاد حنیفی»، شرایط اقتصادی کشور را از نگاه دیگری مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می‌خوانید. حال که ترامپ از برجام خارج شده است، آیا بهتر نبود ایران نیز موضع خود را قاطعانه مشخص می‌کرد و از برجام خارج می‌شد؟ به‌نظر من از نقطه‌ضعف ترامپ باید استفاده کنیم. ترامپ دست خود را رو کرد، اما ما نباید دست خود را رو کنیم بلکه باید ابتکار عمل را به دست بگیریم و از آن نگهداری کنیم. باید دائما شرایط را بسنجیم و سپس اقدام کنیم. شاید اگر با یک جمله بگوییم که از برجام خارج می‌شویم، به نفع ما نباشد. بنابراین باید حواس‌مان به منابعی که منافع ما در آن است، باشد. خطوط‌قرمز خود را تعیین کنیم و بعد از آنچه از اروپا انتظار داریم، یک پله بالاتر برویم. اروپا موضوع فاینانس‌ها را مطرح کرده که همین امر نمود عملی تلاش اروپا برای حفظ برجام است. معتقدم فاینانس‌ها باید ادامه پیدا کند زیرا حفظ فاینانس‌ها مصداق بارز حضور دولت‌های اروپایی در کنار ایران است. برای این منظور راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟ به هر حال باید دید اروپایی‌ها در مقابل اینکه این نقش را برعهده نمی‌گیرند چه جایگزینی قرار می‌دهند. ما می‌توانیم با بررسی دقیق‌تر جایگزین دیگری که مناسب ایران باشد، ارائه دهیم. در حال حاضر موضوع تجارت کالا مطرح است که در این حوزه می‌توان اطمینان داشت خللی ایجاد نمی‌شود؛ چراکه در این زمینه قراردادهای قبلی وجود دارد و اروپایی‌ها باید طبق مفاد قرارداد عمل کنند. نکته قابل توجه دیگر اینکه ایران با گوشت و پوست و خون خود تحریم صددرصدی را لمس کرده و مسئولان قطعا در آن دوران به‌خوبی فهمیده‌اند که نقاط آسیب‌پذیر کشور کدام است تا بتوانند آن را پوشش دهند. از این رو در این چندماه باید به‌گونه‌ای اوضاع را سازماندهی کنند که با بازگشت تحریم‌ها شرایط تغییر چندانی نکند. همیشه ابهام در یک جریان می‌تواند بیش از یک موضوع تعیین‌تکلیف‌شده آسیب‌رسان باشد، از این رو با خروج ترامپ از برجام تکلیف روشن شد. از سوی دیگر رویکرد منفی دنیا نسبت به اقدام ترامپ بسیار مهم بود؛ چراکه اکثریت کشورها اعلام مخالفت کردند و این رفتار آمریکا را درست ندانستند. البته حمایت کسانی هم که رفتارهای ترامپ را همواره تایید می‌کردند و در دوران برجام به‌صورت مخفیانه تلاش می‌کردند، اکنون نمایان‌ و آشکار شده است. علاوه‌بر این موضع تعدادی از کشورهای عربی که به‌صورت مخفیانه در راستای سیاست‌های ترامپ فعالیت می‌کردند نیز مشخص شد. آیا باید در ماه‌های آتی در بازار سکه و ارز شاهد نوسانات جدی باشیم؟ فکر می‌کنم در حال حاضر به انسجام داخلی در کشور نیاز داریم. به‌عبارت دیگر همه باید با هم، هم‌کلام باشند. یکی از نقاط آسیب‌پذیر‌ ایران، همین یک‌کلام نبودن است؛ موضوعی که مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز هست. امیدواریم همه در این حوزه مسئولانه‌تر عمل کنند و یک‌کلام باشند. مخصوصا در حوزه بین‌الملل همه باید صدای واحد داشته باشند. از سوی دیگر نباید خود را راغب به خروج از برجام نشان دهیم. به هر حال اگر دیگران مانند اروپا و اعضایی که با ما مذاکره کردند رویکرد مثبت خود را در عمل هم نشان دهند، به‌نظرم ما می‌توانیم اذعان داشته باشیم که نوسان جدی نخواهیم داشت. اروپا قاعدتا از برجام خارج نمی‌شود. اروپا بیشتر به‌دنبال این است که ایران از برجام خارج نشود. معتقدم ابتکار عمل دست اروپا نیست؛ چراکه آمریکا عملا اعلام موضع کرد و ایران ابتکار عمل را به دست گرفت. در این میان سازمان‌ملل و شورای امنیت مراجعی هستند که باید به آنها مراجعه کرد و آنها نیز باید پاسخگو باشند. اگر این مسیر ادامه یابد، درنهایت بشر به سمت قانون جنگل خواهد رفت. این مسیر نباید در بلندمدت ادامه یابد. سازمان‌ملل، اتحادیه اروپا و شورای امنیت باید در این زمینه موضع منفی نسبت به آمریکا بگیرند. آیا ایران توانست به‌خوبی از فرصت برجام استفاده کند؟ واقعیت این است که برجام تصمیم خوبی بود که گرفته شد و با امضای آن چند اتفاق مهم رخ داد. نخست اینکه در داخل کشور انتظارات از برجام، بیش از ظرفیت ‌واقعی آن بود. همین امر بخشی از انرژی کشور را گرفت؛ چراکه عده‌ای منتظر بودند برجام با خود حامل اتفاقات مثبتی باشد. دوم اینکه متاسفانه ما نتوانستیم از برجام استفاده مناسب ببریم زیرا انتظارات به‌خوبی تعریف نشد. نکته دیگر این بود که انتظار می‌رفت بانک‌های بزرگ با ایران همکاری کنند در صورتی که به‌دلایل سیاسی، بانک‌های بزرگ جریمه شده‌ بودند و بی‌شک بار دیگر با ایران همکاری نمی‌کردند. با توجه به این موضوع ما نباید روی این مساله زمان را از دست می‌دادیم بلکه باید از تجربه‌های گذشته استفاده می‌کردیم. اینکه انتظار داشته باشیم دقیقا بعد از برجام بانک‌های رده یک دنیا با ایران همکاری کنند، یک انتظار غیرواقعی بود. ما باید بیشتر وقت‌مان را صرف همکاری با بانک‌های درجه دو و سه می‌کردیم. شاید بهتر است بگوییم در اجرای برجام فرصت‌سوزی بسیاری شد؛ چراکه انتظارات غیرواقعی به‌شدت افزایش یافت. برجام حداقل‌هایی را برای ایران ایجاد کرد؛ آن حداقل‌ها را باید ادامه می‌دادیم. اینکه گمان کردیم برجام فضا را برای کشور باز می‌کند اشتباه بود، همان‌طور که اگر گمان می‌کردیم برجام هیچ منفعتی برای ایران ندارد. به‌نظرم برجام برای ایران منفعت داشت و بسیاری از شرکت‌ها توانستند مشکلات خود را در این بازه زمانی حل کنند، اما اکنون که امکان بازگشت تحریم‌ها وجود دارد، این شرکت‌ها باید نقاط آسیب‌پذیر خود را پوشش دهند. یکی از دغدغه‌های مهمی که همچنان لاینحل باقی مانده، موضوع فروش نفت است. نظر شما در این زمینه چیست؟ معتقدم برای فروش نفت باید پایه ارزی را از دلار به یورو تغییر دهیم، هرچند این تغییر هزینه‌بر است و ارز مرجع در معاملات نفتی به دلار است، اما به هر حال با توجه به اینکه سیستم تسویه دلار در دست آمریکاست، حتما باید سیستم تسویه دلار را کنار بگذاریم؛ حداقل تا زمانی که با اروپا در حال همکاری هستیم، ریسکی متوجه آن نیست. حتی در بدترین حالت نیز پول نفت برای ایران به‌عنوان پشتوانه عمل کرد. به این معنا که اگر چین زمانی نمی‌توانست پول نفت را به گردش درآورد دو تا سه برابر همان مبلغ بلافاصله از کانال دیگری در اختیار ایران قرار می‌گرفت که بتواند نیازهای سرمایه خود را مصرف کند. ارز برای کشوری که می‌خواهد در عرصه بین‌المللی حضور پیدا کند باید یک نظام مدیریتی مشخص داشته و مخارج تحت کنترل باشد. متاسفانه خرج‌هایی می‌کنیم که ظرفیت مازاد ایجاد می‌شود. پول ارز نباید ظرفیت مازاد ایجاد کند. نباید آنچه توان آن در کشور وجود دارد، تبدیل به کالاهای مصرفی و لوکس شود. کالاهای سرمایه‌ای، ضروری، اساسی و دارو مورد قبول است. ارز باید بابت این کالاها مصرف شود تا همیشه پشتوانه خوبی برای ارز وجود داشته باشد. پشتوانه ارزی برای ما می‌تواند تلاطم‌های زیادی را در عرصه بین‌المللی کنترل و محدود کند. در دوران برجام، روابط تجاری ایران با کشورهای دیگر چگونه بود؟ حقیقت اینکه مواقعی روابط بسیار روان شد که البته معتقدم نباید این اتفاق رخ می‌داد. برای مثال در واردات خودرو تسهیلات زیادی ارائه شد. در دهه 80 موضوع واردات یا عدم واردات خودرو مطرح بود؛ چراکه در آن دهه خبری از خودروهای لوکس نبود اما درنهایت تصمیم بر این شد که تسهیلات ارائه و خودروهای گران‌قیمت وارد شود در حالی که این اقدام با سیاست‌های نظامی که عده‌ای در پی آسیب رساندن به آن هستند، منافات داشت؛ اما باید از این پس با وسواس بیشتری ارز کشور را خرج کنیم. سیاست‌های ارزی بانک مرکزی و نوسان جدی ارز را ناشی از چه می‌دانید؟ عوامل بسیاری تاثیرگذار هستند. نسبت به تورم داخل یا چیزی نزدیک به آن باید استهلاک نرخ ارز وجود داشته باشد. یعنی باید نرخ ارز به تورم نزدیک می‌شد. درواقع اگر در شروع دولت دلار3600 تومان بود ضرورتی ندارد بعد از چهار، پنج سال نرخ آن چهارهزار تومان باشد. به‌عبارت دیگر اگر در زمان تورم، قیمت دلار ثابت نگه داشته شود به این معناست که قدرت رقابت کاهش می‌یابد. بنابراین اعتقاد دارم دلار یا نرخ ارز باید ارتباطی با نرخ تورم داخل داشته باشد در غیر این صورت در جریان کار اختلال ایجاد می‌شود. البته نرخ ارز و تورم باید درصدی با هم تفاوت داشته باشند. همچنین نقدینگی نیز در کشور افزایش یافت و همین موضوع روی ارز فشار ایجاد کرد. به‌ویژه الان که نسبت موجودی ریال به‌نسبت موجودی ارزی خیلی افزایش داشته است. علاوه‌بر این باید به این نکته توجه کنیم که در گذشته نسبت قیمت ریال در داخل کشور به قیمت ارز چقدر بوده است و اکنون چقدر است. این مقایسه نشان می‌دهد ارز تا چه اندازه می‌تواند تحت فشار قرار گیرد؛ اما آنچه در چنین شرایطی به‌عنوان یک اشکال و ایراد مطرح می‌شود این بود که صف‌های طولانی جلوی صرافی‌ها ایجاد شد. این اتفاق یک اشکال بزرگ بود. چرا باید مقابل صرافی‌ها این صف تشکیل شود در حالی که باید بلافاصله تمهیداتی اندیشیده می‌شد که کار به اینجا نمی‌رسید، ثانیا اگر هم می‌رسید باید مکانیسمی طراحی می‌شد که تصاویر این صف‌های طولانی رسانه‌ای نمی‌شد. درمورد آنچه در بازار سکه و طلا رخ داد توضیح دهید. بسیاری از افراد به قصد سرمایه‌گذاری، سکه و طلا خریداری کردند زیرا حساب می‌کنند که اگر نقدینگی‌ آنها در بانک بود چند درصد سود داشت و هم‌اکنون که سکه و طلا خریداری کرده‌اند، چند درصد برای آنها سود دارد. درمورد ارز هم یک بخش از تقاضای ارز هنوز جواب داده نشده است. به‌سرعت بانک مرکزی باید جلسه و وقت بگذارد و به‌صورت مستمر با اعضای اتاق بازرگانی و شرکت‌های بزرگ جلسه برگزار کند و این موضوع را مدنظر قرار دهد. روی قیمت تعادلی ارز باید جدی‌تر برخورد کرد و از حالت دستوری خارج شود. اکنون باید مسائل روانی و سیاسی را کنار بگذاریم و با اصلاح نرخ ارز، میان تورم و نرخ ارز تناسب ایجاد کنیم. درمورد بازار سرمایه چه باید کرد؟ بازار سرمایه زمینه‌هایی برای حرکت به سمت بالا دارد. در حوزه بانک، بیمه و شرکت‌های صادرات‌محور زمینه بهبود اوضاع فراهم است؛ چراکه شرکت‌ها از یکدیگر سهم دارند و در نتیجه وقتی حرکت می‌کنند، مابقی را نیز با خود حرکت می‌دهند. در حوزه پتروشیمی و تمام حوزه‌هایی که به‌نحوی می‌توانند برای ما ارزآوری داشته باشند، می‌توان حرکت رو‌به‌جلو برای کشور ایجاد کرد. خود آنها موتور متحرک می‌شوند که مابقی را نیز با خود به سمت جلو حرکت دهند. اما در بحث بنگاه‌داری بانک‌ها کمی متفاوت است. زمانی در شکل‌گیری تمام شرکت‌های بزرگ، بانک‌ها نقش داشتند. سی‌وچند سال است که همه کارهای بزرگ با محوریت بانک‌ها انجام می‌شود از این رو نباید بانک‌ها دستورات و مصوباتی ارائه دهند که کارشناسان آن را بی‌نتیجه بدانند بلکه باید سنجیده‌تر عمل کرد. باید آنچه مصوب می‌شود منطقی و ظرفیت اجرایی داشته باشد. نکاتی که در بنگاه‌داری بانک‌ها دیده نشده این است که فروش بانک‌ها چه مقدار منابع در فروش بنگاه‌ها ایجاد می‌کند. طبق برآوردها حداقل سه‌درصد ترازنامه بانک‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد؛ بنابراین تصمیم فنی‌تر این بود که در این میان نسبتی رعایت شود. همان نسبتی که در سال‌های 85 یا 86 روی آن تاکید شد، نتیجه‌بخش‌تر بود. ما انتظار داریم دقیق‌ترین و فنی‌ترین و قابل اجراترین تصمیمات از سمت نظام پولی و بانکی گرفته شود که نهایت درایت در آن باشد. در حالی که مواردی تصویب می‌‌شود که قابل اجرا نیست. اکنون برخی بانک‌ها تمایل دارند در چنین شرایطی بنگاه‌ها را نگه دارند؛ اقدامی که تاثیر منفی خود را دارد. بنابراین بانک‌ها باید هرچه سریع‌تر به شرایط قابل‌قبول بازگردند تا ظرفیت جذب در بازار سرمایه را داشته باشند. اتفاقی که اکنون رخ داده این است که مصوبه‌ای تصویب شده ولی قابلیت اجرای آن فوق‌العاده محدود است، در نتیجه عملا هیچ بانکی نتوانسته آن را اجرا کند. این چه مصوبه‌ای است که هیچ‌کس نتوانسته به‌صورت کامل آن را اجرا کند.

نظر شما