ایران آنلاین /درست پس از اظهارات هفته گذشته رئیس جمهوری امریکا که امیدوار به نتیجه گرفتن از تلاشهایش برای اعمال فشار علیه ایران گفته بود: «میدانم ایرانیها مشکلات زیادی دارند، به شما میگویم در یک نقطه مشخص آنها با من تماس میگیرند و میگویند که بیایید توافقی حاصل کنیم.»
موضوعی که رئیس دفتر رئیس جمهوری در واکنش به آن گفت: «تاکنون که برعکس بوده است. در سفری که سال گذشته رئیس جمهوری برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفتند، ترامپ 8 بار برای ملاقات با رئیس جمهوری ایران تماس گرفت.» واعظی در ادامه تأکید کرد: «ویژگی مردم و نظام این است که زیر بار این فشارها نمیروند، ترامپ باید بداند مردم ایران با مردم کره شمالی متفاوت هستند.»
پیش از این سخنگوی وزارت امور خارجه اظهارات ترامپ درباره ناچار شدن ایران به تماس با امریکا را یک شوخی توصیف کرد و در عین حال گفت: «البته ممکن است یک روزی ایشان به تهران زنگ بزنند و تقاضای مذاکره داشته باشند، این موضوع بیشتر محتمل است و شاید علائمی هم در گذشته وجود داشته باشد.» قاسمی همچنین در پاسخ به این سؤال که اگر ترامپ تماس بگیرد آیا پاسخ خواهید داد، گفت که بستگی دارد او با چه کسی تماس بگیرد.
سید حسن موسویان، دیپلمات سابق نیز پیشتر در گفتوگویی با «ایران» با تأیید تلاش ترامپ برای تماس با ایران گفته بود: «معاون رئیس جمهوری امریکا با آقای عراقچی تماس گرفت و گفت ترامپ روحانی را به شام دعوت کرده است.» موسویان در بیان دلیل پاسخ نگرفتن این دعوت تصریح کرد: «آقای روحانی میداند نظام مخالف دیدارش با رئیس جمهوری امریکا است.»
تابویی که نشکست
تابوی گفتوگوی مستقیم رؤسای جمهوری ایران و امریکا یکبار در ماجرای تماس چند دقیقهای باراک اوباما با حسن روحانی به یک قدمی شکسته شدن رسید. مهر 92، در حاشیه شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد رئیس جمهوری وقت امریکا با تلفن همراه سفیر ایران در سازمان ملل تماس گرفت و با حسن روحانی که در حال ترک هتل محل اقامتش برای بازگشت به تهران بود، گفتوگو کرد. محتوای آن تماس یکی از نقاط عزیمت به سمت حل پرونده هستهای ایران بود. با این وجود در تهران اگر چه بسیاری از آنچه روی داد، استقبال کردند اما دست آخر نگرش همان اقلیت 100 نفرهای غالب شد که در مهرآباد به دلیل همین تماس علیه روحانی شعار دادند و به سمت خودرواش لنگه کفش پرتاب کردند و کار به نحوی پیش رفت که دو سال بعد برنامهریزی اوباما برای روبهرو شدن با روحانی در حاشیه مجمع حاصلی بیش از مصافحهای کوتاه با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیافت. دست دادنی که آن هم از سوی دلواپسان و مخالفان دولت در ایران شماتت شد. هر چند آن زمان روند آهسته حل مسائل میان ایران و امریکا به نحوی پیش میرفت که هیچ جریانی ضروری ندید در حمایت از گفتوگوی رو در رو نامهنگاری کند یا بیانیه صادر کند. این تنها مخالفان بودند که از همه ابزارهای سیاسی و رسانهای حتی از بیلبوردهای تبلیغاتی برای مذمت هرگونه مذاکره با امریکا استفاده کردند.
این واکنشها البته در حالی بود که در سالهای پایانی دولت دهم که صبغه اصولگرایی داشت مذاکراتی پنهانی میان نمایندگانی از ایران و امریکا در عمان شکل گرفته بود. مذاکراتی که بعدها از سوی برخی مقامات دیپلماتیک آن دولت افشا شد و البته مخالفان مذاکره با امریکا در برابر آن همچون آبی که از سر گذشته است رفتار کردند و در مقام نقد و مخالفت برنیامدند.
اما آن مذاکرات در کنار سابقه میانجیگری عمان در آزادی بازداشت شدگان امریکایی در ایران بنیانی شد برای اینکه سفر مقامات کشورمان به عمان آن هم در برهههای حساس با این گمانه همراه باشد که شاید بنا بوده این سلطاننشین باری دیگر در مسائل ایران و امریکا میانداری کند. چنانکه سفر هفته گذشته محمدجواد ظریف به عمان بویژه از سوی رسانههای خارجی مانند رویترز با همین گمانه زنی همراه شد. اگر چه بهرام قاسمی در پاسخ به خبرنگاران این گمانهزنی را رد کرد و گفت: «چیزی پنهان در مورد سفر آقای ظریف به عمان وجود ندارد.»
راه متفاوت ترامپ
برای آغاز گفتوگو
آغاز گفتوگوی مستقیم و دوجانبه با ایران خواستی بود که بیش از هر زمان در دولت دموکرات اوباما شکل گرفت و پیگیری شد. دونالد ترامپ هم اگرچه بر اساس نفی سیاستهای اوباما رأی آورد، اما خود به شیوهای دیگر آن را پیگیری میکند. پس از پاسخ نگرفتن تقاضای دیدار با روحانی، سیاست قلدرمآبانه او ایجاب میکند که بخواهد ایران را از طریق اعمال فشار به این گفتوگو ناچار کند.
چنانکه بسیاری از ناظران اعتقاد دارند بخش قابل توجهی از دلیل مخالفت ترامپ با برجام این است که این توافق حاصل دولت سلف اوست. حال آن که ترامپ تمایل دارد که پرونده هستهای را در فرصتی دیگر و با استانداردهای ذهنی خود حل و فصل کند. خواستی که نه ایران و نه دیگر طرفهای برجام با آن موافقت نکردند و حالا تمام تلاش ترامپ این است که با ابزارهای تحریمی خود این فرصت را به دست آورد. رئیس جمهوری امریکا همچنین برای قدرت نمایی و اثبات ادعای کارآمدی مواضعش در برابر ایران به استدلالهایی مانند این توییت رو آورد که «مزاحمت شناورهای ایرانی برای ناوهای جنگی امریکا در خلیج فارس در سال ۲۰۱۸ به صفر رسیده است.» گرچه هفتهها پیش از طرح این ادعا «علی فدوی»، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در بیان دلیل کاهش درگیری نیروهای ایران و امریکا گفته بود که امریکاییها نسبت به گذشته در خلیج فارس مطیعتر شدهاند.» اما در هر حال ترامپ می خواهد القاگر این حس باشد که سیاستش میتواند ایران را به نرمش و گفتوگو مجاب کند. زیرا ترامپ همان الگویی را درباره ایران پیگیری میکند که در قبال کره شمالی دنبال کرده است. هرچند حتی دیدار جنجالی رئیس جمهوری امریکا و رهبر کره شمالی نتوانست راه حلی برای اختلافات و تعارضاتشان باشد. اما او همچنان بر رویکرد خود اصرار دارد. این ایده البته در مورد ایران بر خلاف جریان رسانهای حامیاش که سعی دارد وجود نوعی رایزنی و ارسال پیام پنهانی را القا کند، به نتیجهای نرسیده است. جمهوری اسلامی ایران حل مسائلش را با دیگر طرفها در دستور کار دارد. چنانکه در مورد برجام مذاکره با کشورهای1+4 پیگیری میشود یا در مورد اعمال فشار امریکا برای خروج نیروهای ایرانی از سوریه، مقامات ایران که تأکید دارند این حضور تنها به خواست دمشق وابسته است، تأکید میکنند که هیچ پیامی از طریق رئیس جمهوری روسیه به ترامپ نفرستادهاند.
گفتوگو آری، اما با امریکای ضد ترامپ
تنها تغییر که در سالهای اخیر رخ نموده، این است که بحث بر سر ایده گفتوگو با امریکا در ایران از حیطه زمزمههای پنهانی خارج شده است. گر چه موافقان این رویکرد آن را در بدترین زمان ممکن مطرح کردند. بخشی از چهرههای سیاسی که در دوران مذاکرات هستهای امیدوار بودند حل مسأله هستهای فرصت را برای گفتوگوی دو کشور بر سر دیگر مسائلشان فراهم میکنند؛ در شرایطی برای دفاع از ایده مذاکره مستقیم با امریکا خطاب به مسئولان عالیرتبه نظام، نامه سرگشاده نوشتند که عهدشکنی کاخ سفید در برابر برجام و تلاش برای جبههسازی و اعمال فشار علیه ایران جایی برای دفاع از آن باقی نمیگذاشت. اینچنین بود که این نامه نه فقط با موج اتهامزنی رسانههای تندرو علیه امضاکنندگان نامه همراه شد که حتی چهرههای سیاسی اصلاحطلب و اعتدالگرای دولت و مجلس نیز در صف مخالفان آن ایستادند. چنانکه محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در واکنشی خطاب به امضاکنندگان آن نامه گفت: «عقل سیاسی هم در این زمینه کامل نیست که چنین توصیهای میکنند. باید بایستیم مقاومت کنیم.» او نظرش را این گونه تکمیل کرد که «ما هر جا برای پیشرفت نظام نیاز به مذاکره بوده پای آن نشستهایم. یک نمونه آن برجام بوده، اما الان سؤال اینجاست با چه کسی قرار است مذاکره کنیم؟ با فردی که ثبات فکری و سیاسی ندارد؟ اکنون زمینهای برای مذاکره با چنین فردی وجود ندارد.»
ایده گفتوگو با امریکا اما به وجه دیگری نیز مطرح میشود و آن گفتوگوی با امریکای منهای ترامپ است. از جمله حسامالدین آشنا مشاور رئیس جمهوری در یادداشتی پس از دیدار رؤسای جمهوری روسیه و امریکا در هلسینکی و با نگاهی به تقابل پنهان ایجاد شده میان کشورهای اروپایی و امریکا نوشت: «این یک فرصت است برای بهبود رابطه با غرب. اکنون چیزی به نام غرب منهای ترامپ داریم... هلسینکی نشان داد که غرب یعنی اروپا و آن امریکای دیگر که علیه امریکای ترامپ متحد شدهاند. جای ما کجاست؟ زمان آن است که با امریکای ضدترامپ و با غرب منهای ترامپ گفتوگو کنیم.»
نظر شما