شناسهٔ خبر: 26807216 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

مجید خسروانجم، طراح و گرافیک میهمان این هفته «بوق اشغال»

مدتی است «مهربانی» یادمان رفته

شاید طرح‌هایش را در فضای مجازی دیده باشید ولی ندانید خالقشان کیست ؟ طرحهایی که در عین با نمک بودن و طنز رقیق زیر پوستی شان به شدت حرفه ای هستند و فکر پشتشان خوابیده ، قلمش جادویی دارد و از ساده ترین وسایل دور و برمان که خیلی معمولی از کنارشان می گذریم گاهی کارکردی می کشد که به عقل جن هم نمی رسد . یک دیوانه بازی هایی هم دارد که خدا کند با خواندن این متن از دستم ناراحت نشود . مثلا به یکباره شال و کلاه می کند و با هزینه خودش می رود در روستاهای پرت سیستان‌و‌بلوچستان یا چه فرقی می کند کجا یکی دو روز کارگاه نقاشی و طراحی برگزار می کند و بر می‌گردد. این گفتگو هم حاصل یکی از همین دیوانگی هاست . ناغافل به‌من زنگ زد که کجایی؟ گفتم روزنامه.گفت:هیچ کاری ندارم می خواهم بیایم و کمی حرف بزنیم . نشستیم به حرف زدن از هر دری سخنی . بعد اجازه گرفتم و ضبط صوت گوشی ام را روشن کردم و حاصلش شد این گفتگو .

صاحب‌خبر -

نام؟

مجید

نام خانوادگی؟

خسرو انجم

اهل:

آستانه اشرفیه

شغل های تا کنون؟

دستفروش، شاگرد مکانیکی، شاگرد پارچه فروشی، نامه رسان، تلفنچی، معاون انتشارات، معلم، تاسیسات، روزنامه نگار، انیماتور، سردبیر، تهیهکننده، گوینده رادیو، مدیر هنری

دغدغه همین الان مجید خسرو انجم؟

کی تموم میشود؟

چی؟

زندگی

از خستگی هست یا کنجکاوی؟

حوصلم سر رفته، بسه دیگه اونقدری که باید زندگی می کردم، کردم .

مواجهه با مرگ داشتی؟

بله،حتی چند ثانیه روحم جدا شده و از بالا خودم و بقیه را دیدم.

مجید خسرو انجم چه رنگی است؟

خاکستری

شبیه کدام حیوانی؟

سگ ، سگ خوب. با وفا و مهربان

زندگیات دور برگردان داشته؟

نه اما گردش به چپ و راست فراوان داشته.

ورود ممنوع رفتی؟

سوال بعدی لطفا، بله !

اهل کلید جاگذاشتن هستی؟

نه

تلفن یا پیامک؟

بستگی به آدمش دارد، به عزیزان حتما زنگ میزنم ولی از کسانی که پیامک می دهم معذرت میخواهم . تلفنی ها خیلی عزیز ترند .

گل به خودی زدی؟

متاسفانه بله. خیلی

رانندگیات خوب است؟

بلد نیستم، خوشم نمیآید، گواهینامه ندارم و پشت فرمان نمینشینم. یک بار نشستم
یک طرف ماشین یکی از اقوام را نابود کردم .

سرعت یا عجله؟

سرعت

بلای امروز جامعه ما چیست؟

نامهربانیم که از خودخواهی میآید. چند وقتی است مهربانی یادمان رفته .

یک شهر برای زندگی؟

بعد از تو باز عاشقی و باز ... آه نه ...

این داستان به نام تو اینجا تمام شد

یک شهر برای دفن شدن؟

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

یک کتاب که بقیه فکر میکنند خواندید اما نخواندهاید؟

کتابهای رضا امیرخانی

یک فیلمپیشنهاد بدهید برای پسرتان؟

آژانس شیشهای

حق با حاج کاظم بود یا سلحشور؟

نمیدانم، شاید حتی حق با مرد معتاد باشه که گفت: من از زن کمتر، بذار من برم.

حاج کاظم اطرافت داری؟

دارم

سلحشور چی؟

فراوان خیلی فراوانتر از حاج کاظم

یک خاطره خاص از قیصر امین پور؟

۱۷ سالم بود، از پله های سروش نوجوان رفتم بالا ، عزیزی معرفی کرد و رفتم داخل اتاق، جلوی پایم بلند شد، و با خجالت سیگارش رو خاموش کرد به احترام من ،تعجب کردم!ماه بعد هم
یک صفحه کامل کمیک اسکریپ مرا چاپ کرد که کار بزرگیبود.

اولین کاری که ازت چاپ شد؟

سال۷۲ در مجله طنز و کاریکاتور

خواب کارتونی هم میبینی؟

نه همه اشکابوس است. کابوس های متوالی و دنباله دار .

زیاد گریه میکنی؟

خیلی کم

گرافیست هم محسوب میشوی؟

طراح گرافیک هستم، اصلا گرافیست نداریم.

گرافیک، زاده مصرف گرایی است؟

یک دوره ای بود الان هم هویت و هم مصرف کننده خودش را پیدا کرده.

اولین جشنواره ای که شرکت کردی و جایزه دادن؟

خیلی کم شرکت کردم حدود ۲۱ سالی هست که شرکت نکردهام، اما اولینش مسابقه آسمان آبی تهران بود، برگزیده شدم.

رشته تحصیلی؟

طراحی صنعتی

چند سال داری؟

۴۰ سال

حدس میزنی چهجوری بمیری؟

سکته می کنم، امیدوارم مرگ مغزی بشوم به
یک دردی بخورم.

دوس داشتی در چه دههای از تاریخ ایران زندگی میکردی؟

۴۰ تا۵۰

آرزوی نرسیده داری؟

فراوان

بزرگترین اتفاق کودکی؟

نمیتوانم بگویم

یک طراح گرافیکی که مجید دوست داشت جای او باشد؟

هیچ کس، البته به حمید عجمی که خدا « رسم الخط معلی» را به او عطا کرد حسودیم میشود.

بزرگترین کاری که قرار است، انجام بدهی؟

شهید شوم!

اگر مجید خسرو انجم بازداشت شود ، اول به کی زنگ میزند ؟

هیچکس! چون به هر کی زنگ بزنم باید توضیح بدهم چرا بازداشت شدم و این را دوست ندارم .

با یک آیه قرآن نصیحت مان کن؟

وکان حقا علینا نصر المؤمنین ؛ حق مومنین برگردن ما این است که یاریشان کنیم .

مجید خسرو انجم شبیه کدام دستگاه موسیقی است؟

راست پنجگاه. هم سخته هم دیر یاد می دهندش هم فراز و فرودش بالاست .

شبیه کدوم سازی؟

نی

یک روز صبح بیدار میشوی تمام مردم جهان مردن فقط شما زنده موندی چیکار میکنی؟

خیلی آرام یک چایی دم میکنم ، می روم توی تراس خانه به افق نگاه میکنم شاید یک سیگار هم روشن کنم.

در حال پرواز اعلام میشود هواپیما در حال سقوط است؟

دعا به جان تو میکنم و یاد تو می افتم که این سوال را از من پرسیدی

اخرش چه میشود ؟

آخرش خیلی خوب میشود؛ این رو یقین دارم

جهنم بزرگتره یا بهشت؟

بهشت قطعا خیلی بزرگتره، جهنم اندازه یک کف دست است.

تو بهشت توت فرنگی هست؟

بهشت مما یشتهونه (هرچیزی که اراده کنید) آلبالو هم هست. از این آلبالوهای هسته صورتی.

اولین کاری که توی بهشت میکنی؟

به خدا میگویم داستان را از اولش برایم تعریف کن که کلا چی شد .

دوست داری در بهشت همسایه کی باشی؟

آقایم ابوالفضل (ع)

به نظرت تو ی بهشت همه زیتونها،
زیتون پرورده است؟

نه اصلا. لطفا به مزه زیتون بی احترامی نکنید .

تکیه کلام داری؟

خیلی نه! یعنی دارم اما عوض می شوند، در حال حاضر « در معنای اخص و اتم کلمه»

عادت بد ؟

وقت زیاد تلف میکنم، تنبلی میکنم.

پولداری؟

نه! ولی پول را خیلی دوست دارم

چند تا بچه داری؟

یک پسر۱۴ ساله ؛ طاها

حامدعسکری

شاعر و نویسنده

نظر شما