گزارش
بررسی اتفاقات تازه در استقلال خوزستان
صاحبخبر - اتفافات استقلال خوزستان در 3 ماه اخیر نشانگر هر فرآیندی باشد، قطعا نشانی از نظم تشکیلاتی و استمرار در مدیریت ندارد و حاکی از ادامه نوسانها در تیمی است که تک قهرمانی پرشکوه و ساختارشکنش در لیگ برتر (پانزدهم) پایهگذار و شروعکننده نزولی شد که این تیم را در عرض مدتی نه چندان طولانی به تیمی کاملا دور از قوارههای قهرمانی تبدیل کرده است. نه تنها آبیهای خوزستان از نیازها و خصلتهای فنی لازم برای قهرمانی مجدد به دور هستند بلکه تشکیلات استواری هم ندارند، بحثهایی که بر سر جدایی این باشگاه از «گروه ملی» و به واقع «بانک ملی» به راه افتاد، پایههای تیم را سست کرد و هر چند بازگشت اخیر این باشگاه به دامان گروه ملی امیدها را به اهواز بازگردانده اما ایام «پیش فصل» به قدری برای این تیم بد و کم ثمر سپری شده که بعید است در این فصل چیز زیادی دست آبیهای اهوازی را بگیرد. کنار گذاشتن عبدا... ویسی که البته به سبب بیلان ضعیف وی در لیگ هفدهم کار بدی نبود پیامدهایی داشت که محسنات این برکناری را کمرنگ کرد. سران وقت استقلال خوزستان در آن مقطع با صمد مرفاوی به توافق رسیدند و او به اهواز رفت و چند هفتهای هم تیم را تمرین داد و به رغم دیدن تمامی بینظمیها و عدم حمایتها تاکید کرد که وظیفهاش به عنوان یک خوزستانی کمکی به تیم این خطه بوده است. با این حال صمد نیز بعد از مدتی فهمید اطمینانی به آینده این تیم در فصل جدید نیست و رفت و آمدها ادامه دارد و دست از کار شست و رفت و چند روز بعد سران استقلال خوزستان خبر از آغاز به کار داریوش یزدی در این تیم دادند. یک مقام ارشد استقلال خوزستان مدعی شد: نوسانها سپری گشت و ما دوباره با گروه ملی کار میکنیم، به ما این پیام و قوت قلب داده شد که با تمام وجود کار کنیم و از ناملایمات نهراسیم و در آن زمان فهمیدیم تیمداری مجدد ما برای لیگ هجدهم قطعی شده است. جلسات موثر و مفیدی با سران گروه ملی داشتیم و در نهایت مقرر شد داریوش یزدی بیاید و تیم را راه بیندازد. پس از رفتن صمد مرفاوی بیش از 30 روز در فعالیتها و تمرینات تیم خلل افتاده بود ولی با آمدن داریوش یزدی کارها دوباره روی غلتک افتاد. خوشبختانه افراد زیادی از ما جدا نشدهاند و براساس لیستی که از آقای یزدی گرفتهایم تلاش در جذب نیروهای تازه داشتهایم. داریوش یزدی مدافع سابق تیمهای جنوبی کشور که در یک مقطع کوتاه برای استقلال تهران هم توپ زد تیم جدیدش را اخیرا به تهران آورد و چند روزی در این شهر شلوغ تمرین داد و مسابقاتی تدارکاتی هم برگزار کرد. او البته به لحاظ نفر و مهره دستش خالی نیست و در نقل و انتقالهای یکی دو سال اخیر هر چند خیلیها به لحاظ بیپولی به استقلال خوزستان پشت کردند اما ماندهها نیز نفرات کوچکی نیستند و یکی از آنها یونس دلفی بازیکن زبده تیم ملی جوانان است و البته کوشش سایر باشگاهها برای جذب وی ابقایش را در اهواز بسیار سختتر کرده است. از طرف دیگر نباید فراموش کرد که امثال وحید شیخ ویسی، عقیل کعبی، موسی کولیبالی و میثم دورقی از استقلال خوزستان جدا شدهاند و اسماعیل شریفات و حکیم نصاری مثل یونس دلفی در حال مزمزه کردن جدایی خود از جمع آبیهای خوزستان بودهاند و برخلاف گفتههای مدیر ارشد و سرمربی استقلال خوزستان فقط یک خرید رسمی و قطعی در این مدت داشتهاند که وحید حمدینژاد بوده و سایر نفرات مورد نظرشان هنوز در مرحله مذاکره و تصمیمگیریاند. مذاکره و بررسی دقیق مهمترین و الزامیترین شرط برای الحاق به استقلال خوزستان است زیرا به رغم لغو شرایط اضطراری اواخر بهار و ابتدای تابستان این تیم هنوز آینده مطمئنی ندارد و حتی پس از تک قهرمانی پرشکوهش در لیگ برتر هم دو فصل سرشار از قرض و بدهیهای کلان را سپری کرد و طی این مدت انواع مشکلات در این تیم چهره نمود و آبیهای خوزستان حتی پول لازم برای سفرهای آسیایی خود و مقابله با تیمهای عربی منطقه در چارچوب لیگ قهرمانان را نداشتند و کارشان دو سه بار تا مرز لغو این دیدارها و به واقع قبول شکست – بر اثر غیبت – پیش رفت. امروز هم که ظاهرا زمان و شرایط دیگری سپری میشود و برخی مدیران تازه و سرمربی جدیدی مصدر کار شدهاند باز امیدی به شرایط بهتر پایدار و داشتن آیندهای روشنتر نیست. تیمی که چند سال پیش شگفتیساز فوتبال ایران شد به سبب ضعف مدیریتها و نداشتن خطمشی روشن و عدم بهرهگیری از یک نقشه راه اصولی به شرایط تیره فعلی رسیده و اوجگیری دوباره اصلا به آسانی گفتن آن نیست.لیگ هجدهم در راه است و اگر در چنین شرایطی استقلال خوزستان به یک خوشبختی عظیم و تازه برسد، شگفتی بس عظیمتری نسبت به قهرمانیشان در لیگ پانزدهم خواهد بود. رویدادی که به احتمال قریب به یقین شکل نمیگیرد و معجزه همانطور که این واژه نشانگر آن است، معمولا همان یک بار روی میدهد و در اغلب اوقات اصلا شکل نمیگیرد! حقیقت امر این است که بزرگترین ریسک عمر داریوش یزدی فراروی ما است. ریسک و خطری که فرار از آن امکانپذیر نیست.∎
نظر شما