دو جای کار والیبال میلنگد
شمشیر دو لبه در جاکارتا
صاحبخبر - وصال روحانی دلیل تغییر عقیده فدراسیون والیبال و اعزام تیم ملی الف به بازیهای آسیایی پیش رو در جاکارتا کاملا مشخص است اما این نکته نیز مبرهن و آشکار است که این تصمیم میتواند مثل یک شمشیر دو لبه عمل کند و به جای به پیروزی رساندن، سبب یک شکست احتمالی تازه شود.تصمیم قبلی در مورد اعزام تیم «ب» والیبال به اندونزی زمانی عوض شد که تیم ملی الف برای دومین سال متوالی در لیگ جهانی والیبال (که اینک لیگ ملتها نامیده میشود) تن به ناکامی داد و به رتبهای بالاتر از دهمی نرسید. اندیشمندان فدراسیون و البته شخص کولاکوویچ به این نتیجه رسیدند که شاید با این بساط تیم ب هم نتواند در جاکارتا کارهای شده و حتی مدال گرفتن صرف آن تصاحب برنز هم در معرض تردید قرار داشت. کلید تغییر کلید تغییر را کمیته ملی المپیک زد. رضا صالحی امیری به عنوان رییس نهادی که مسوول حضور و نتایج تیمهای ملی ورزشی ما در مسابقات المپیکوار چه آسیایی و چه جهانی است از همکارانش خواست در یک بررسی صریح و صحیح و سریع به این نتیجه برسند که آیا تیم «ب» شانسی واقعی در جاکارتا دارد یا خیر. آنها نیز شروع به تماس و گفتوگو با صاحبنظران کردند و نظر غالب این بود که تیم ب در جاکارتا قطعا قهرمان نمیشود و حتی امید زیادی به کسب مدالهای نقره و برنزش هم نیست. تیم ب نیز انواع بهانهها را برای این تغییر به دست مسوولان داده بود. این تیم به دلیل عدم بازگشت سیچلو به تهران هم دیر تشکیل شده و در شروع تمرینات آن خلل افتاده بود و هم پس از آغاز تمریناتش با مربیان وطنی به لحاظ کیفی یک تیم شاخص نشان نمیداد و برخی حواشی هم در کارهای آنان رویت میشد. صالحی امیری به این نتیجه رسید که باید روال کار را تغییر داد و به یک سمت و سوی تازه رفت و نتیجه مطالعات اطرافیانش و کارگروه غیررسمی که تشکیل داده بود، این بود که اگر طالب مدالیم تیم الف (اصلی) والیبال ما باید به جاکارتا برود و گریزی هم از این قضیه نیست. بعید است اما... لابد فدراسیون والیبال هم در قدم بعدی ماجرا خودش را با این قضیه وفق داده و شاید هم کمیته المپیک حرفی را زده که حرف دل ایگور کولاکوویچ بوده اما این نکته مشخص است که در بازگشت تیم ملی به تهران پس از سفرهای متعددش به اینجا و آنجای جهان برای مسابقات لیگ ملتها همه چیز بسیار تغییر یافت و تیم اصلی بسیار سریع جانشین تیم دوم شد. درست است که ابتدا شکهایی سازمانی و تشکیلاتی در مورد صلاحیت حضور تیم اصلی در اندونزی وجود داشت و گمان میرفت ثبتنام افرادی دیگر (اعضای تیم «ب») عملا راه حضور تیمی دیگر را در جاکارتا میبندد، اما این قسمت از قضیه هم جور شد و در نتیجه ملیپوشان الف با طیب خاطر برای سفر به جاکارتا و کسب افتخار در آن سامان دعوت به حضور در اردو شده و در این راه تلاش و تمرین میکنند. به لحاظ فنی طبعا مشکل چندانی نداریم و تیم اصلی ما شرایط ایستادن مجدد بر سکوی قهرمانی این مسابقات را دارد و بعید است که چنین نشود و حتی اگر ژاپن در ادامه احیای دو سه سال اخیرش یک بار دیگر مقابل ما شاخ شود، بعید است که برنده طلای جاکارتا تیمی به جز ما باشد. با این حال اینها فقط ظاهر قضیه است و دو جای کار والیبال در حال حاضر و به واقع دو قسمت از پازل حضور تیم الف در این مسابقات به شرح ذیل میلگند. خستهتر و کوفتهتر از قبل 1- فدراسیون والیبال از ابتدای امسال (و اگر بخواهیم تاریخ دقیقتری را تعیین کنیم از اواخر سال پیش) تصمیم نهاییاش را در مورد شرکت تیم ملی ب در جاکارتا اتخاذ و آن را رسما و با شفافیت و افتخار هم اعلام کرده بود. استدلال آنها بر این موضوع منطقی استوار بود که قانونا و عرفا و البته براساس انصاف و عدل تیمی که امسال هم در لیگ ملتها شرکت میکند و هم در مسابقات قهرمانی جهان (در ایتالیا و بلغارستان در شهریور) طبعا باید از جاکارتا دور نگه داشته شود تا تمام ذرات انرژیاش محو نشود و عصارهاش کشیده نشود و وقتی به کارزارهای ایتالیا و بلغارستان میرسد، نسبتا سرحال باشد. با تصمیم اخیر مشترک کمیته ملی المپیک، فدراسیون والیبال و وزارت ورزش و به واقع با گسیل تیم اصلی به جاکارتا این حالت کاملا رنگ میبازد و ماجرا برعکس میشود. یعنی تیم ملی والیبال ما که در رقابتهای امسال لیگ ملتها به شدت تحت فشار روحی قرار گرفت و بیش از اندازه شکست خورد و فقط هفته آخر در تهران قدری آبروداری کرد، با حضور در آوردگاه جاکارتا فشار افزون تازهای را به خود تحمیل خواهد کرد. مهم نیست که ما در آنجا با کدام حریفان بازی کنیم و در کدام نیمه جدول به پیش میرویم زیرا بعید است که راه صعود ما حداقل تا نیمه نهایی به هر شکلی مسدود شود و مهمتر این است که در این راه نیرو و روح و جانی از تیم ملی گرفته خواهد شد که قرار بود با عدم حضور در جاکارتا کاملا ذخیره و فقط برای مسابقات جهانی 2018 در ایتالیا و بلغارستان صرف و هزینه شود. نقش و سهم شگفتیها 2- با اینکه امکان قهرمانی ما در جاکارتا با احتساب گسیل تیم اصلی حداقل در حد 85 درصد و با نگاهی واقعبینانهتر بالای 90 و حتی 95 درصد است اما نقش و سهم شگفتیها را هم نباید نادیده گرفت و در هر تورنمنت بزرگی اتفاقات عجیب کم نمیافتد و کم نداشتهایم مواردی را که یک مدعی اصلی قهرمانی اسیر شرایط و مغلوب غافلگیریهای ایجاد شده توسط حریفان گشته و ناکام مانده است. همین تیم الف ما در مسابقات امسال لیگ ملتها به ژاپن باخت و آن هم در روزی که ترکیب اصلیاش و بهترین چیزها و نفراتی را که میخواست به میدان گسیل کند، کم و بیش در اختیار داشت. بنابراین امکان ناکامی مجدد ما برابر این رقیب و همچنین چین که آن هم پس از نزولی چند ساله از نو روبهراه شده و حتی کره جنوبی که البته بازیها و درخششهایش توأم با نوساناتی است، وجود دارد و هر چند این احتمال اندک است اما غیرممکن هم نیست. در نتیجه اگر در جاکارتا ببازیم، شمشیر دو لبه فوق به بدترین شکل برای ما عمل کرده و هم پیروزی و قهرمانی را که هدف اصلی از تغییر برنامههای شرکت در جاکارتا بوده، از دست ما خارج میسازد و هم تیمی را که باید به پیکارهای قهرمانی جهان برود با کوفتگی و خستگی فزونتری به آن سامان خواهد فرستاد و عنصر نشاط و سرحالی را که در صورت غیبت در جاکارتا، نصیبشان میشد از مشت آنها خارج خواهد کرد. این صرفنظر از روحیه بدی است که شکست احتمالی در جاکارتا به گروه اعزامی به رقابتهای جهانی تحمیل خواهد کرد و آثار سوء آن نیز اندک نخواهد بود و بدیهی است که در چنان شرایطی شانس ما برای تکرار رتبه قبلیمان در مسابقات قهرمانی جهان (ششمی در سال 2014) و یا فراتر رفتن از آن بیشتر رنگ خواهد باخت. 15 به اضافه 3 آنچه قطعی مینماید اینکه از اواسط این هفته 15 بازیکن حاضر در لیگ ملتها به تمرینات در تهران فراخوانده و مشغول تمرین شدهاند و قرار است سه بازیکن تیم ملی جوانان که در بازیهای قهرمانی آسیا در این رده سنی در بحرین به میدان میآیند، بعدا به تمرینات بزرگسالان اضافه شوند و تلاش و کار گروهی آنها تا زمان اعزام به جاکارتا ادامه یابد و سرانجام از بین این گروه 18 نفره، یک تیم 12 نفره به شرق آسیا برود و طلای 2014 گوانگژو را در جاکارتا تکرار کند. سه بازیکن رده سنی جوانان که بعدا به تمرینات تیم کولاکوویچ اضافه میشوند، مرتضی شریفی، امیرحسین توخته و محمدرضا حضرتپور هستند و 15 تای حاضر در تمرینات همانهایی هستند که میشناسیم و میشناسید. از سعید معروف و سیدمحمدموسوی و فراد قائمی و امیر غفور گرفته تا سامان فائزی و فرهاد سالافزون و لژیونرهایی مانند محمدجواد معنوینژاد و برخی اعضای سابق تیم ملی نوجوانان که به تصمیم کولاکوویچ در مسابقات امسال لیگ ملتها ناگهان به بازی گرفته شدند و بد هم نشان ندادند. از دوستان بپرسید! حاصل کار چه خواهد شد؟ از کمیته المپیک و سران والیبال بپرسید اما در این شکی نیست که با تغییر اخیر در مورد چگونگی شرکتمان در بازیهای آسیایی مشخص شد که ادعای مکرر سالهای اخیرمان در خصوص بیرقیب بودنمان در آسیا کمی تا قسمتی دور از واقعیت و خلاف ایده و بیمی است که واقعا در ذهن داریم.∎
نظر شما