باید پذیرفت که اسپانیا در ۹ دورهای که در جامهای جهانی و یورو مقابل میزبان قرار گرفته، جز دو مورد اخیر با هدایتگری دل بوسکه و آراگونس، چیزی جز ناکامی دشت نکرده است.
لاروخا در یکچهارم نهایی جامجهانی ۱۹۳۴ در فلورانس مقابل ایتالیا قرار گرفت که بعد از تساوی یک - یک در وقتهای اضافه، در بازی تکراری با تکگل جوزپه مهآتزا شکست خورد و حذف شد. در جامجهانی ۱۹۵۰ هم اسپانیا در نیمهنهایی در ورزشگاه ماراکانا مقابل برزیل ایستاد و با شکست تحقیرآمیز 6 بر یک به ردهبندی رفت.
در یورو ۸۰ نیز اسپانیاییها در مرحله گروهی در میلان مقابل ایتالیا ایستادند و با تساوی بدون گل متوقف شدند. در یورو ۸۴ آنها تا فینال به میزبان نخوردند. اسپانیا در فینالی که در پارک دوپرنس پاریس برگزار میشد با گلهای پلاتینی و بلونه مغلوب فرانسه شدند و به نایب قهرمانی بسنده کردند. گل میشل پلاتینی که با اشتباه آرکونادا به درون دروازه اسپانیا راه یافت در خاطره فوتبالدوستان مانده است.
در یورو ۸۸ اسپانیا برای سومین یوروی متوالی در مقابل میزبان قرار گرفت. لاروخا در آخرین بازی مرحله گروهی در مونیخ مقابل آلمان غربی ایستاد و با دو گل رودی فولر شکست خورد تا با قرار گرفتن در مکان سوم از جام خارج شود.
در یورو ۹۶، اسپانیا در مرحله یکچهارم نهایی در ورزشگاه ومبلی در مقابل انگلستان میزبان قرار گرفت. بازی بعد از تساوی بدون گل در وقتهای اضافه به پنالتی رفت که انگلستان با برتری 4 بر 2 راهی نیمهنهایی شد. ایهرو سرمربی اسپانیا تا چند وقت پیش یکی از پنالتیهای تیمش را به هدر داد.
در یکچهارم نهایی جامجهانی ۲۰۰۲ دو تیم کره جنوبی و اسپانیا در گوانگجوی کره به مصاف هم رفتند. دو گل اسپانیا از سوی داور اسکاتلندی به شکلی کاملا مشکوک، مردود اعلام شد تا بازی به ضربات پنالتی کشیده شود. خواکین ضربه خود را خراب کرد تا فوتبال آسیا به بزرگترین افتخار تاریخ خود دستیابد.
در آخرین بازی مرحله گروهی یورو ۲۰۰۴، پرتغال در لیسبون به مصاف اسپانیا رفت و با تکگل نونو گومژ به برتری دست یافت تا با ۶ امتیاز بهعنوان صدرنشین صعود کرده و اسپانیای چهار امتیازی حذف شود.
اسپانیا در حالی با مربیگری موقت فرناندو ایهرو پا به مسابقات جامجهانی 2018 روسیه گذاشت که خولن لوپتگی بابت توافق با رئال مادرید و عدموفاداری به قراردادی که با فدراسیون فوتبال اسپانیا داشت، دو روز مانده به آغاز این رقابتها از سمت سرمربیگری ماتادورها کنار گذاشته شد. اکنون نیز لوییز انریکه در تصمیمی سرشار از ریسک و خطرپذیری، سرمربی ماتادورها است.
به اعتقاد من، مهمترین عامل تیرهروزی فوتبال ملی اسپانیا اینبار، نه عدماتحاد بود، نه تفرقه و مشکلات بین کاتالونیا و مادرید و نه حتی رقبای بزرگ اسپانیا بلکه مشکل بزرگ اسپانیا نداشتن یک هدایتکننده واقعی، یک سرمربی کامل و بزرگ بود و مشخص است که متهم ردیف اول این خیانت تاریخی، شخص فلورنتینو پرس، مدیرعامل باشگاه رئال مادرید است. او حق نداشت با سرمربی تیم ملی فوتبال اسپانیا در شرایطی مذاکره کند که میدانست درگیر جامجهانی است، گاهی از خود انگلیسیام میپرسم که آیا فلورنتینو پرس به اندازه من، یک اسپانیایی است؟ آیا واقعا میشود به مدیرعامل باشگاه رئال مادرید یک شهروند اسپانیایی لقب داد؟ او چگونه توانست اینچنین تیم ملی فوتبال کشورش را وارد بحران کند؟ خود لوپتگی نیز بیتقصیر نیست و باید از او پرسید در شرایطی که استفاده از تلفن همراه را برای مردانش ممنوع اعلام کرده بود، چگونه خودش به مذاکره رسمی و جدی با باشگاه رئال مادرید راضی شده بود؟
اسپانیا بدون یک مدیر خوب، بدون یک سرمربی خوب راه به جایی نبرده و نخواهد برد، انریکه نیز باید بداند که این تیم مدتهاست دستش رو شده و تیکیتاکا دیگر هراسی در دل مدافعان تیمهای مهم جهان نمیاندازد.
* نویسنده : بابک سرانیآذر مترجم
نظر شما