«دیجیکالا» هدف خود از ورود به حوزه FMCG را محققشدن چشماندازی برای تبدیلشدن به مقصدی برای تمامی نیازهای کاربران دانست اما سوال اصلی این است که «دیجیکالا» چگونه بر خرید و فروش این محصولات نظارت دارد؟ درحالیکه کالاهایی در «دیجیکالا» وجود دارند که قیمتشان از قیمت بازار بالاتر است!
اگر قرار باشد این اختلاف قیمت را در این همکاری جدید و محصولاتش هم شاهد باشیم، دیگر نمیتوان گفت که امثال «دیجیکالا» به دنبال حمایت از کسبوکارها و استارتاپها است بلکه تنها به دنبال سوددهی است، این سوال را در نشستخبری از مدیران «دیجیکالا» پرسیدم که هر دو برادر محمدی پاسخ دادند: مدیریتکردن 400 هزار قلم کالا کار سادهای نیست ولی این امر به این معنا نیست که دیجیکالا هیچ راهحلی برای مدیریت روی محصولاتش ندارد؛ برای درک بهتر این موضوع، بهتر است تا مدلهای کسب وکار در دیجیکالا را معرفی کنم، همانطور که میدانید دو مدل کسبوکار در دیجیکالا وجود دارد، مدل «ریتیل» و مدل «مارکتپلیس»؛ مدل «ریتیل» مدلی است که واحد بازرگانی دیجیکالا، کالاهای مختلفی را در گروههای محصولی مختلف از تامینکنندگان یا تولیدکنندگان آن محصول تامین کرده و به صورت خردهفروشی به مصرفکننده عرضه میکند و فروشنده آن محصول، «دیجیکالا» محسوب میشود و در حال حاضر چیزی کمتر از 100 هزار قلم کالا را در این قالب مدیریت میکند که کالاهای این حوزه جزء پرفروشترین محصولات ما هستند که البته در این حوزه، چالشهایی هم داریم.
مهمترین چالشهای ما عبارتند از: دیجیکالا یک شرکت صد در صد شفاف از لحاظ اقتصادی است یعنی وقتی شما از دیجیکالا خرید میکنید، فاکتور رسمی میگیرید با 9 درصد ارزش افزوده. تمام کالاهایی که دیجیکالا از تامینکنندگانش خریداری میکند، فاکتور خریدرسمی با 9 درصد ارزش افزوده دریافت میکند. این موضوع دست دیجیکالا را تا حدود زیادی میبندد یعنی فقط میتواند از توزیعکنندگان رسمی کالا، کالا تهیه کند و نمیتواند کالای قاچاق عرضه کند؛ کالای قاچاقی که در بعضی از گروههای محصول 50 درصد ارزانتر است. پس دیجیکالا به خاطر ارزشی که به آن معتقد است، باور دارد که این خانواده باید همه قوانین کشور را رعایت کند.
ولی ما میدانیم اقتصاد کشور، اقتصاد شفافی نیست؛ در بعضی از گروههای محصولی تا 90 درصد محصولات را در بازار قاچاق داریم! و دیجیکالا دسترسی به آن کالاها ندارد و نمیتواند داشته باشد، چون ممنوع و تخلف اقتصادی بزرگ است و یک خیانت اقتصادی بزرگ به کشور و همچنین به مصرفکنندگان است. خیلی از تامینکنندگان شاید به اندازه دیجیکالا مقید به رعایت قوانین نیستند. این اولین مشکل دیجیکالا در تامین کالا خواهد بود که دسترسی به کالای ارزانتر قاچاق ندارد.
موضوع دوم دیجیکالا، شرایط فعلی اقتصادی کشور است که شرایط ویژهای بوده و این شرایط یک بحران بهتمام معنا است؛ شاید مصرفکننده نهایی بخشی از آن شرایط را احساس میکند و آن را هم روی تغییر قیمتها مشاهده میکند ولی از نگاه یک فعال اقتصادی یک بحران به تمام معنای اقتصادی است که همه المانهای اقتصادی را تحت کنترل دارد. بهعنوان مثال در گروهی مثل گوشیموبایل در کمتر از یکهفته هیچکدام از تامینکنندگان کالای گوشیموبایل، کالایی را به بازار عرضه نمیکنند اما خیلیها شاید دسترسی به ارزهای رسمی دولتی داشتهاند و به همین سادگی کنترل شما در این حوزه از دست میرود و دو راه وجود دارد یا اینکه کالاها را با قیمتهای بالاتر عرضه کنیم یا اینکه آنکالا را عرضه نکنیم.
موضوع دوم درخصوص نحوه کسب و کارمان این است که فروشندگان مختلف در جنس تولیدکننده یا واردکننده یا توزیعکنندگان محصول هستند و طی یک قرارداد رسمی و کامل تبدیل به یک فروشنده در دیجیکالا میشوند، فروشنده باید ضوابط عرضهکالا را در دیجیکالا رعایت کند، بهعنوان مثال کالای تقلبی نفروشد، کالا را با قیمتگذاری صحیح بفروشد تا محصول از سوی دیجیکالا با کنترل کیفیت به دست مشتری برسد و این افراد به صورت مستقیم پنلی را دریافت میکنند و کالاهایی را که دارند، در اختیارمصرفکننده میگذارند. در این مدل بهعنوان مثال یک تولیدکننده صنایعدستی یا حصیربافی در شهر زابل که یک تولیدکننده خانگی محسوب میشود، پنل فروشندگی در دیجیکالا دارد و میتواند محصولات تولیدشده خودش را مستقیم در سراسر کشور با قیمت مناسب و عادلانه به مشتری عرضه کند. پس ذاتا روش درستی داشته و میتواند برای اقتصاد کشور و مصرفکننده مفید باشد.
در عین حال مقیاسپذیر است و میتواند تنوع محصولات را بالا ببرد، چون ما میتوانیم. حدود 12 هزار فروشنده ثبتنام شده در دیجیکالا داریم که میتوانند محصولاتشان را در دیجیکالا عرضه کنند. اما به خاطر اینکه این محصول یا ابزار کسب و کار آن تا حدودی در کشور جدید است، بعضا میبینیم تخلفاتی هم از سوی فروشندگان دیجیکالا صورت میگیرد و بهرغم تعهداتشان در قراردادی که با دیجیکالا امضا کردند، کالا را با قیمت بالاتر از قیمت بازار عرضه میکنند یا کالا را بعضا غیراصل عرضه میکنند که برای این منظور مکانیسمهایی داریم که اولا گارانتی قیمت به مشتری میدهیم و اگر مشتری محصولی را از دیجیکالا خرید تا دو روز پس از خرید، درصورتیکه فروشندهای همان کالا را با همان شرایط و کالای رسمی پایینتر از دیجیکالا عرضه میکرد، میتواند مابهالتفاوت را از دیجیکالا پس بگیرد.
به علت دلایلی که این نحوه کسبوکار دارد ما برای مشتری یک حاشیه امن ایجاد کردیم ومعتقدیم که مشتری نباید در این خرید متضرر شود. اگر کالای خریداریشده اصل نباشد دیجیکالا کالای اصل را با همان قیمت خریداریشده به مشتری تحویل میدهد و همچنین هدیهای به دلیل اشتباهی که رخ داده است، تقدیم مشتری میشود.»
از آنها پرسیدم اگر شرایط کشور به نحوی بود که شرکتهای بزرگ اینترنتی مانند «آمازون» میتوانستند در ایران فعالیت کنند، به نظر شما «دیجیکالا» هیچوقت پا میگرفت؟ پاسخ دادند: «اگر از قبل آمازون فعالیت میکرد و بعد قرار بود ما فعالیتمان را شروع کنیم، خیر شاید به سختی میتوانستیم در بین مشتریان جای خود را باز کنیم. ولی اگر الان آمازون بخواهد در کشور فعالیت کند، میتوانم بگویم شانس رقابت کمی دارد، چون در کشورهای دیگر مانند هندوستان سایتهای محلی مقبولیت بهتری دارند و قطعا در ایران هم همینطور است».
* نویسنده : مهسا شمسکلائی روزنامهنگار
نظر شما