به گزارش خبرگزاری تسنیم، جنگ 33 روزه به اذعان دوست و دشمن یکی از بزرگترین شکستهای تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی بود که طی دهه هفتاد و هشتاد قرن گذشته به تنهایی چندین کشور عربی را شکست داده و افسانهای از شکستناپذیر بودن ارتش خود را ایجاد کرده بود.
چیزی که شکست اسرائیل در این جنگ را عجیبتر نشان می دهد، نگاهی به موازنههای قدرت نظامی میان دو طرف قبل از جنگ است، ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2006 در عرصههای مختلف زمینی، دریایی و هوایی یکی از مجهز ترین ارتشهای خاورمیانه بود. اما حزب الله لبنان، جریانی است که به تازگی و بعد از تحولات سال 2000 استقلال عملکرد خود را پیدا کرده و به عنوان یک جریان مردمی و غیر دولتی در لبنان به فعالیت خود ادامه میدهد. این گروه آرایش جنگی خود را با سلاحهای سبک و موشکهای کوتاه برد و میان برد دنبال کرده، اما مهمترین چیزی که بر آن تکیه دارد، قدرت ایمان و اراده و اعتقاد به پیروزی عناصر آن است.
در بخش دوم این گزارش ادامه پژوهش افرایم عنبار مدیر مرکز پگین- سادات و پژوهشگر مطالعات سیاسی در دانشگاه بار ایلان رژیم صهیونیستی در طرح اشتباههای محاسباتی سردمداران رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه بررسی شده و در ادامه به عوامل دیگر شکست صهیونیستها در این جنگ اشاره میشود.
به نوشته افرایم عنبار کارشناس مسایل راهبردی رژیم صهیبونیستی ترسیم اهداف غیر واقعی یکی دیگر از ابعاد شکستهای مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل بود. آنها در این نکته اشتباه کردند که اعتقاد داشتند فشار بر حزبالله و دولت ضعیف لبنان میتواند روندی سیاسی را ایجاد کند که به موجب آن ارتش لبنان انحصار استفاده از سلاح در لبنان را در دست بگیرد و حزب الله خلع سلاح شود.
از مراحل اولیه جنگ، سران رژیم صهیونیستی اصرار داشتند که لبنان را به عنوان یک دولت معتدل بخوانند و مدعی شوند که ارتش رژیم صهیونیستی میتواند حالت دولت در دولتی که حزبالله به وجود آورده، را از بین ببرد.
ایهود اولمرت این موضوع را به عنوان راهکاری برای اجرای قطعنامه 1559 سازمان ملل متحد مطرح کرده و مدعی بود که به دنبال تقویت دولت در لبنان از طریق برداشتن موانع نیروهای غربی و از بین بردن شبه نظامیان است.
زیپی لیونی گفت که این موضوع فرصتی استثنایی برای تبیین قواعد در لبنان است. وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی نیز مدعی بود پس از حملات ارتش اسرائیل ضد حزبالله، اجرای قطعنامه 1559 برای دولت لبنان و تمامی کشورهای جهان ساده تر خواهد بود.
پرتص نیز اعلام کرده بود که اسرائیل به عملیات نظامی خود تا زمان تغییر واقعیتهای موجود در لبنان پایان نخواهد داد.
این در حالی بود که اسرائیل و دان حالوتص از همان روز اول جنگ با هدف قرار دادن زیرساختهای لبنان در مناطق مختلف این کشور برای فشار آوردن به دولت لبنان جهت مقابله با حزبالله موافقت کرد. مائیر داگان رئیس موساد از همان روز اول جنگ پیشنهاد کرد که نیروی هوایی اسرائیل مواضع سوریه را نیز هدف قرار دهد، اما اولمرت خواستار آرام کردن وی شد. سرکردگان رژیم صهیونیستی اعلام کردند که این رژیم انگیزهای برای گسترش فعالیتهای نظامی خود جهت هدف قرار دادن سوریه ندارد. حتی عمیر پرتص ادعای جدیدی مبنی بر درخواست برای از سر گیری مذاکرات صلح با سوریه را مطرح کرد.
این کارشناس صهیونیستی مدعی است که موضوع حمله نظامی موفقیتآمیز ضد سوریه میتوانست باعث تضعیف حزبالله شود و دولت لبنان را تقویت کند. به ادعای عنبار حمله اسرائیل به سوریه میتوانست باعث افزایش بازدارندگی تلآویو شده و قدرت تاثیرگذاری ایران در منطقه را کاهش دهد. البته این کارشناس سیاسی به این موضوع اشاره نکرد که وقتی رژیم صهیونیستی در تقابل با حزبالله لبنان شکستی با این ابعاد را متحمل شد، چه اتفاقی پیش میآمد اگر سوریه و جبهه جولان نیز به محور درگیری ها اضافه میشدند؟
این کارشناس رژیم صهیونیستی نحوه پایان دادن به جنگ از سوی اسرائیل را یکی دیگر از ابعاد شکستها و اشتباهات محاسباتی مقامات این رژیم دانست و تاکید کرد که قطعنامه 1701 سازمان ملل متحد برای اولین بار در تاریخ موجودیت اسرائیل نشان داد که رژیم اشغالگر قدس برای پایان دادن به جنگ التماس قطعنامهای از سوی شورای امنیت را دارد.
زیپی لیونی وزیر امور خارجه سابق رژیم صهیونیستی در این خصوص گفت که جلوگیری از انتقال سلاح از سوریه برای حزب الله و خلع سلاح گروههای مسلح و جستجوهای دقیق نیروهای سازمان ملل متحد در جنوب لبنان همگی جزو مطالبات اسرائیل برای اعلام آتشبس بود. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در ادامه تلاش کرد بحث تغییر نیروهای یونیفل در لبنان را با یک نیروهای چند ملیتی تاثیرگذارتر ولو به صورت موقت مطرح کند.
اولمرت نیز تلاش کرد تا نیروهای لبنانی در مناطق جنوبی این کشور مستقر شوند. وی در دیدار با دیپلماتهای اسرائیلی در روز 18 جولای گفت که ایده نیروهای بین المللی یک ایده خوب است، اما تجربه اسرائیل نشان داده که چیزی در پشت این نیروها وجود ندارد. وی در ادامه با استقرار نیروهای سازمان ملل متحد به جای ارتش لبنان در جنوب این کشور موافقت کرد.
با این وجود منابع نظامی رژیم صهیونیستی اذعان کردند که در اواخر سال 2006 میلادی، حزب الله لبنان نیمی از انبارهای خود را با موشکهای کوتاه برد و سلاحهای سبک پر کرد. مائیر داگان رئیس سابق موساد در دسامبر 2006 به کمیسیون روابط خارجی و امنیت کنیست رژیم صهیونیستی اعلام کرد که سوریه همچنان به تجهیز حزبالله ادامه میدهد.
بخش دوم: عوامل عمومی شکست صهیونیستها در جنگ لبنان
یک مرکز فرانسوی دو سال بعد از جنگ لبنان با انتشار گزارشی رسمی از دولت فرانسه که در 300 صفحه منتشر شد، ابعاد محرمانهای از اسرار جنگ 33روزه و خسارت های خیرهکننده رژیم صهیونیستی در این جنگ را فاش کرد. مرکز فرانسوی "محور منطق" «axis of logic» که در ایالت ماساچوست آمریکا فعالیت میکند، خلاصه نسخهای از گزارش سری خود درباره جنگ 33روزه را به همراه تصاویر و نقشههای رسمی روی خروجی پایگاه اینترنتی خود قرار داده است.
این گزارش به آمار خیرهکننده تلفات و خسارات رژیم صهیونیستی در جریان این جنگ اشاره میکند و سانسور خبری شدید این رژیم را در انتشار اخبار تلفات نیروهای خودی برملا مینماید. بر اساس این گزارش، رسمی در این جنگ 2300صهیونیست به هلاکت رسیده و بیش از 700 نفر زخمی شدهاند، این در حالی است که اسرائیل آمار تلفات این جنگ را 119 نفر ذکر کرده است. همچنین تعداد 160 تانک متعلق به اسرائیل منهدم شدهاند که 65 دستگاه از آنها به طور کامل از بین رفته است، 38 دستگاه از این تانکها نیز از نوع مرکاوابودند که اسرائیل ادعا میکرد این تانکها غیر قابل انهدام هستند. تنها در ناوشکن ساعر که توسط نیروهای حزبالله منهدم شد بیش از 24 صهیونیست به هلاکت رسیدهاند که اسرائیل این رقم را چهار تن اعلام کرده بود.
این گزارش در ادامه به خسارات نیروهای حزبالله میپردازد و آن را از منابعی نظیر سازمان ملل و دولت لبنان مورد بررسی قرار میدهد، بر اساس این آمار، 50 مبارز از نیروهای حزبالله در جریان این جنگ به شهات رسیدهاند. رژیم صهیونیستی در این مدت بیش از 12هزار حمله هوایی به شهرهای مسکونی لبنان انجام داد و بسیاری از شهروندان بیگناه را در منازل خود به شهادت رساند، این آمار در میان نیروهای زمینی به 2500 بمب و موشک رسید، این در حالی است که نیروهای دریایی نیز بیش از صدهزار راکت به مناطق مسکونی لبنان شلیک کردند.
بر اساس این گزارش بیشتر تلفات لبنان در این جنگ را شهروندان تشکیل میدادند به گونهای که بیش از 30درصد قربانیان این حملات را کودکان زیر 13 سال تشکیل میدادند. این مرکز در گزارش خود میافزاید: اسرائیل همچنین در این جنگ بیش از 600 کیلومتر راه مواصلاتی، 73 پل، و 31 هدف شهری مانند فرودگاه و بندر را ویران کرد و 130هزار واحد مسکونی را به انواع مختلف آسیب رساند.
در بررسی عوامل عمومی شکست رژیم صهیونیستی در جنگ لبنان علاوه بر سوء مدیریت سرکردگان این رژیم که در گزارش قبل به آن اشاره شد، میتوان به موارد زیر نیز اشاره کرد:
الف: شکست در جنگ روانی
مقاومت، با اتکاء بر تاکتیک تبلیغات توانست بر روحیه تمامی مردمی که در مناطق مختلف لبنان از آن حمایت میکردند، تاثیر بگذارد. تهیه فیلم از عملیاتهای تهاجمی و بخش آن عنصر تعیین کنندهای در این جنگ بود. امروزه نقش تبلیغات و جنگ روانی در جنگها و تاثیر آن بر روحیه افراد بر کسی پوشیده نیست. حزب الله با بهرهگیری از عملیات روانی، به موفقیتهای بزرگی نایل شد. پخش تصاویر زنده از عملیات تهاجمی موشکی حزب الله علیه مواضع دشمن به تقویت روحیه حامیان حزب الله و تضعیف روحیه دشمن بسیار کمک کرد. موشه الیت از کارشناسان اسراییل در امور لبنان، نصرالله را استاد جنگ روانی و کارشناس در زمینه تشکیلات و یک شخصیت نظامی معرفی کرده است.
نتیجه یک بررسی در سرزمینهای اشغالی نشان داد که از جمله کارکردهای جنگ روانی بین اسرائیل و حزبالله این بود که شهروندان رژیم صهیونیستی بیصبرانه منتظر سخنرانی های سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان بودند تا واقعیتهای عرصه میدانی را درک کنند. آنها بیش از اینکه به رهبران خود اعتماد داشته باشند، به دشمن خود یعنی نصرالله اعتماد داشتند. این یکی از مهمترین ابعاد با ظرفیت حزبالله در جنگ روانی بر ضد اسرائیل گفت.
ب: شکست در برتری مطلق هوایی
رژیم صهیونیستی از لحاظ نیروی هوایی گرچه برتر از حزب الله لبنان بود و حزبالله لبنان نتوانست هیچ یک از هواپیماهای جنگی این رژیم را ساقط کرده یا تهدیدی برای آنها ایجاد کند، اما تنها دستاورد جنگندههای اسرائیل بمباران مناطق غیرنظامی و مدارس و بیمارستانها و زیرساختهای لبنان بود و این نیروها در تحقق اهداف از پیش تعیین شده یعنی انهدام سکوهای پرتاب موشک یا ترور فرماندهان ارشد حزب الله لبنان ناکام ماندند.
گزارشهای اطلاعاتی جدید اسرائیل درباره تقویت سریع توان رزمی حزب الله حاکی از آن است که حزب الله سامانههای پیشرفته راداری متصل به سامانه پدافند هوایی را به کار گرفته است. منابع اطلاعاتی اسرائیل تاکید کردند حزب الله فناوری نظامی پیشرفتهای را با این هدف در اختیار دارد. به گفته این منابع، حزبالله بکارگیری سامانههای پیشرفته راداری را که به آتشبارهای پدافند هوایی متصل است، آغاز کرده و هواپیماهای جنگی اسرائیل را نشانه گیری میکند که به معنای آمادگی برای شلیک موشک به طرف آنهاست.
به گفته منابع نظامی اسرائیل، تقویت توان راداری و دفاع هوایی حزب الله با تغییر جدی در قواعد بازی به علت روابط این حزب با سوریه و روسیه همراه شده است. ارزیابی ارتش اسرائیل آن است که این تغییر باعث هدف قرار گرفتن کشتیهای جنگی، هواپیماهای جنگی و بسته شدن فرودگاه بن گوریون در هر رویارویی در آینده با حزب الله خواهد شد.
ج: شکست افسانه مرکاوا
تانک مرکاوا تا قبل از جنگ لبنان افتخار صنایع نظامی اسرائیل به شمار میآمد و دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل میگفتند که این تانک هرگز منهدم نخواهد شد. صنایع نظامی جهان مرکاوا را یکی از بهترین تانکهایی میشناختند که ساخته شده است. با این وجود در جنگ لبنان جهان از صفحه تلویزیون مشاهده کرد که چگونه دهها دستگاه از این تانک ها در حاشیه مرز لبنان در آتش سوختند. از بین رفتن افسانه مرکاوا تأثیری حتی بیشتر از انهدام ناو جنگی ساعر در سطح فرماندهی رژیم صهیونیستی داشت.
روزنامه یدیعوت آحارونوت رژیم صهیونیستی در این رابطه در گزارشی با عنوان "ترس در تانکها رخنه می کند"، نوشت: الان خدمه این تانکها در صحنه نبرد احساس ترس میکنند و ترس بزرگتر آنها از موشکهایی است که تاکنون مشابه آنها را ندیدهاند ، این موشکها تانکها را به تابوت مرگ نظامیان اسرائیل تبدیل میکند.
زئیف شیف در زمینه موشکهایی که برای انهدام تانکهای رژیم صهیونیستی مورد استفاده قرار میگیرد ، در سخنانی گفت: حزبالله 7 نوع موشک به کار میبرد که چهار مورد از آنها از پیشرفتهترین موشکهای دنیا در نوع خود هستند ، همه این موشکها ساخت روسیه هستند که به سوریه فروخته شده اند. این موشکهای جدید قدرت نفوذ در فولاد با قطر 7 تا 102 سانتی متر را دارند که بعد از نفوذ قسمت دوم موشک در داخل تانک منفجر میشود. رزمندگان حزبالله به وسیله این موشکها 15 دستگاه تانک و پنج دستگاه نفربر زرهی را منهدم کردند. آنها توانستند تنها در منطقه وادی السلوقی 11 تانک را هدف قرار دهند که از این تعداد 3 دستگاه به صورت کامل منهدم شد.
د: شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی
رسانه های صهیونیستی به هیچ یک از ابعاد شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه به اندازه شکست اطلاعاتی اهمیت ندادند. این توجه ویژه در نتیجه تصور اشتباه افکار عمومی صهیونیستها از قدرت اطلاعاتی بالای اسرائیل بر شکست گسترده آن در طول این جنگ بود. این شکست انتقادات سختی را متوجه سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی کرد ، در حدی که مسئولیت ناکامی در جنگ را به صورت کامل به این دستگاه تحمیل نمود. بیشتر تحلیلگران استراتژیک معتقدند که حزبالله نه تنها در فریب سرویسهای جاسوسی اسرائیل موفق عمل کرد ، بلکه از نظر جمعآوری اطلاعات حساس در مورد توانمندیهای ارتش اسرائیل و متلاشی کردن تیمهای اطلاعاتی دشمن نیز دست برتر را در اختیار داشت.
ران بن یشای تحلیلگر برجسته نظامی رژیم صهیونیستی در این رابطه میگوید: اطلاعاتی که رزمندگان حزبالله جمعآوری میکردند، بسیار بیشتر از آن چیزی بود که اسرائیل داشت، چرا که حزبالله این اطلاعات را با نگاه مستقیم و در روی زمین با فاصله چند 10 متری از ارتش اسرائیل به دست میآوردند، در حالی که اطلاعات اسرائیل به وسیله هواپیماهای جاسوسی و وسایل الکترونیک و تجهیزات فنی دیگر به دست میآمد.
رونین برگمان کارشناس مسائل استراتژیک رژیم صهیونیستی سلسله شکستهای اطلاعاتی اسرائیل در قبل و طول جنگ لبنان را در موارد زیر بر شمارد:
انتهای پیام/
∎
نظر شما