شناسهٔ خبر: 26786357 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

دردسرهاي يافتن يک چهارديواري

صاحب‌خبر - مجموعه‌اي موفق که البته آن‌طور که بايد و شايد، ديده نشد و در ميان ديگر ساخته‌هاي کارگردانش به چشم نيامد. با اين حال چارديواري در نوع خودش مجموعه‌اي موفق با جنس شوخي‌هاي صحيح و استاندارد بود. اين روزها شبکه يک سيما اقدام به بازپخش اين مجموعه کرده و چارديواري را هر روز صبح جز روزهاي پنجشنبه و جمعه، ساعت 9 و 30 دقيقه روي آنتن مي‌فرستد. به اين بهانه نگاهي دوباره به اين مجموعه انداختيم و نقاط قوت و ضعفش را مورد بررسي قرار داديم. باز هم آقاي کارگردان چارديواري سريال مناسبتي نوروز 1389 در شبکه يک سيما بود و چون بسياري از سريال‌هاي مناسبتي ديگر اين شبکه، سيروس مقدم کارگرداني‌اش کرد. مقدم حالا بعد از سال‌ها تجربه در عالم مجموعه‌ سازي، از آن دست کارگرداناني شده که اصطلاحا رگ خواب مخاطب را خوب توي دستش دارد و مي‌داند هر بار چه راهي را به کار بگيرد تا مخاطب جذب کارش شود. آقاي کارگردان، چارديواري را به فاصله کوتاهي بعد از مجموعه‌هاي موفق و پربيننده جدي‌اش چون «روز حسرت» و «رستگاران» کارگرداني کرد؛ مقدم دو سال پيش از چارديواري هم «پيامک از ديار باقي» را در همين بازه زماني نوروز روانه آنتن کرده بود. مجموعه‌اي که قدرت او و تيمش را در ساخت مجموعه‌هاي مناسبتي طنز و به‌کارگيري شوخي‌هاي درست و نکته‌سنجانه، به مخاطبان ثابت کرده بود. رقبايش که بودند؟ چارديواري در کنار «زن‌بابا» و «دارا و ندار» سه مجموعه نوروزي اصلي سال 89 بودند که به ترتيب از شبکه‌هاي يک، سه و پنج روي آنتن رفتند. 89، سال دور هم جمع شدن ستاره‌هاي طنز سيما بود؛ سالي که در آن مسعود ده‌نمکي براي نخستين بار به مجموعه‌سازي روي آورد و در دارا و ندار ترکيبي از بازيگراني چون فتحعلي اويسي، عليرضا خمسه، سام درخشاني، بهنوش بختياري، رضا رويگري، سحر ولدبيگي، شهاب عباسي، رامين راستاد و نگار فروزنده را در کنار هم قرار داد. مجموعه‌اي که با نگاهي طنز، به اختلاف طبقاتي در جامعه مي‌پرداخت. در زن‌بابا سيروس گرجستاني، مهران غفوريان، علي صادقي، شقايق دهقان، رامين ناصرنصير، شهين تسليمي و حديث ميراميني دور هم جمع شدند و با اين حال، مجموعه چندان اقبالي به دست نياورد و در اين رقابت، چارديواري با حضور بازيگران خوبش بيشتر از ديگر مجموعه‌ها به چشم آمد. ستاره‌ها دور هم جمع مي‌شوند از جمله نکاتي که تماشاي چارديواري را حتي در زمان پخش دوباره‌اش براي مخاطبان جذاب و شيرين مي‌کند، ترکيب درست بازيگراني است که مقدم در اين مجموعه دور هم جمع کرده است. امير جعفري، بهنوش طباطبايي، سعيد آقاخاني، آتيلا پسياني، جواد عزتي، مريم اميرجلالي، ناهيد مسلمي، مهران رجبي، سميرا حسن‌پور، آزيتا لاچيني، شهربانو موسوي، داريوش سليمي، نعيمه نظام‌دوست و محمد فيلي از جمله بازيگران آشناي اين مجموعه بودند که ترکيب درستي را در کنار هم تشکيل مي‌دادند. در کنار هم قرار گرفتن زوج امير جعفري و بهنوش طباطبايي و نيز بده‌بستان‌هاي کلامي جعفري با آقاخاني حسابي روان و قابل قبول از کار درآمده بود. جعفري که با بازي در مجموعه‌هايي چون «بدون شرح» و «من يک مستاجرم» از ابتدا تصوير خود را به عنوان بازيگري طنز به مخاطبان شناسانده بود، بعد از مدتي دوري از اين فضا و حضور در کارهاي جدي‌تر، بازگشتي پذيرفتي به نقش‌هاي طنز را در اين مجموعه براي خود رقم زد و جنس بازي متفاوتي از خود به نمايش گذاشت. طباطبايي که همواره خود را به عنوان بازيگري سينمايي مي‌داند و در کمتر مجموعه‌اي حضور مي‌يابد، جنس بازي‌اش در چارديواري متفاوت با نقش‌آفريني‌هاي سينمايي‌اش بود و آقاخاني هم که در سال‌هاي اخير گويي ترجيح داده تمرکزش را بيشتر روي کــــارگـــرداني معطوف کند، نقش مکمل مجموعه را تماشايي ايفا کرد. ديگر بازيگر اين مجموعه که بازي تاثيرگذاري داشت و نقش‌آفريني‌اش به چشم آمد، آتيلا پسياني بود. او نقش پدر يک خانواده سنتي را ايفا مي‌کرد که حسابي نگران زندگي فرزندانش بود؛ اما اين نگراني بيش از حد، در اکثر موارد باعث دخالت مي‌شد. پسياني در اين مجموعه گويشي شيرين هم داشت و اين لهجه آن‌قدر گوش‌نواز اجرا شده بود که اعتراض هيچ قومي را به بار نياورد! داستان چه بود؟ شايد بهتر باشد اصلي‌ترين دليل مورد توجه قرار گرفتن چارديواري را علاوه بر ترکيب درست بازيگرانش، در داستان آن بدانيم. داستاني که با زندگي‌هاي مردم عجين بود و هر کسي مي‌توانست بخشي از مشکلاتش را با زبان طنز در آن ببيند. چارديواري داستان پسري با نام نادر (با بازي امير جعفري) را روايت مي‌کرد که کم‌کم از سن ازدواج در حال گذر بود و خانواده‌اش در تلاش بودند تا همسري برايش بيابند. نادر يکي دو سال قبل با دختري به نام مريم (بهنوش طباطبايي) ازدواج کرده بود تا او بدون اجازه پدرش بتواند براي تحصيل از ايران خارج شود و از آنجا که آنها هنوز به طور رسمي از هم طلاق نگرفته بودند، نادر امکان ازدواج با فرد ديگري نداشت. نادر که به خاطر مجرد بودنش با خانواده و بخصوص پدرش کشمکش داشت، پس از قهر از او تصميم گرفت سقفي براي خود بيابد و چون بسياري از صاحب‌خانه‌ها ملکشان را به جوانان مجرد اجاره نمي‌دهند، از مريم خواست تا اين بار او نقش همسر را برايش ايفا کند. در واقع مشکلات ميان جوانان و خانواده‌ها و شکاف نسل‌هاي اجتماعي، از جمله صحبت‌هاي اصلي اين سريال بود. زهرا غفاري - رسانه

نظر شما