چه کسي استعفا داد؛ فردوسيپور يا فردوريپوس؟
صاحبخبر - ماجرا از کجا شروع شد؟ نامهاي با ادبيات عجيب در کانالهاي تلگرام و به دنبال آن در سايتهاي گمنام جذب مخاطب (از آنها که اگر روي صفحهشان کليک کني 7-8 پنجره پاپآپ تبليغاتي باز ميشود!) منتشر شد که در آن عادل فردوسيپور با سوز و گداز از صدا و سيما خداحافظي کرده است. چيزي که در همان اول جلب توجه ميکرد ادبيات عجيب نامه بود. نامهاي که جملهبنديهايش هم ايراد داشت. «اين نامه دردناکترين متني است که در تمام زندگي خود به قلم بردهام چرا که در مورد معشوقه خود يعني فوتبال است»! يا اين جمله: «اکنون احساس من بر اين است که نياز به مصالحه با ارزشها و اصولهايم مرا در شرايط سختي قرار داده است»! اين سايتها از قول فردوسيپور آوردهاند که او در نامهاش نوشته بنا دارد «زهري در جام بلورين!» بنوشد و ضمن تشکر از مردم و صدا و سيما و همچنين عذرخواهي از مردم به خاطر «فاجعه اسفبار!» عدم حضور «کارلوس» (که البته تلفظ نام درست پويول، کارلس است نه کارلوس!) از صدا و سيما برود. نامهاي با اين ادبيات و البته نگارش عجيب، براي خيليها شکبرانگيز بود اما خب خيليهاي ديگر هم هستند که حتي منتظر نماندند يک رسانه معتبر خبر استعفاي فردوسيپور را منتشر کند و روي همين چند خط نوشته مجهولالکاتب هم تحليل در ذم صدا و سيما و مدير جديد شبکه سه و ... نوشتند. حمايت «علي» از «عادل» علي فروغي، مدير جوان شبکه سه که از همان ابتداي انتصابش خيلي مورد حمله قرار گرفت و شايعات زيادي هم پيرامون رابطهاش با فردوسيپور اينور و آنور شنيده ميشد تنها چند ساعت بعد از انتشار اين نامه در صفحه اينستاگرام خود به آن واکنش نشان داد. فروغي نوشت: «نامه جعلي منتسب به عادل رو ديديد؟! به نظرتون چه کسي اين نامه رو نوشته؟ چه کسي اين نامه رو منتشر کرده؟ اساسا هدف از اين کار چي بوده؟ نکته جالب توجه اين بود که احتمالا انقدري که طراحي کرده بودند موجي بلند نشد و در نهايت اينکه آيا آنها اندک هوشي براي مردم قائل نبودند که چنين #متن_سخيفي را دستمايه چنين کاري کردند؟» هر چند متن فروغي در مورد مصداقي خاص و آن همه نامه کذايي منسوب به فردوسيپور بود اما پيامي فرامتني هم به مخاطبان پيگير مسائل صدا و سيما ميداد. رابطه «عليآقا» و «عادلخان» به نظر ميرسد آنطور که برخي ميگويند هم نيست. هر چند بر سر ماجراي نيامدن پويول به برنامه 2018 يا برخي حرفهاي فردوسيپور احتمالا بين مدير و مجري اختلافاتي وجود دارد اما رابطه آنقدرها خوب هست که فروغي حاضر شود در دفاع از فردوسيپور عليه يک نامه جعلي موضع بگيرد. نامه؟ من؟ استعفا؟ هرچند فردوسيپور در کارنامهاش کلي مصاحبه با اصليترين چهرههاي فوتبالي کشور را دارد اما خودش کمتر اهل مصاحبه است و به سختي ميتوان از او براي رسانه ديگري غير از تلويزيون حرف گرفت. با اين حال خبرگزاري ايسنا در اين مورد خاص توانست فردوسيپور را پيدا کند و در مورد نامه از او بپرسد. فردوسيپور در اين مصاحبه که بنظر ميرسد پيامکي هم صورت گرفته گفته بود: «هيچ نامهاي ننوشتهام. موضوع نگارش نامه و اتفاقات پس از آن را تکذيب ميکنم.» او قضيه را تعجببرانگيز دانسته و گفته: اين بحثها و حاشيههايي که مطرح شده است را در فضاي مجازي ديدهام و از طرح آنها تعجب ميکنم. تهيهکننده و مجري برنامه 90 هم در نهايت از اساس شايعه رفتنش از صدا و سيما را تکذيب کرده و گفته ماندني است. دروغ نگو دوست من! کار در رسانه شايد يکي از دوستداشتنيترين کارها باشد؛ هيجان خبر و شيريني ديده شدن مطلب توسط مخاطب براي خيلي از خبرنگاران و روزنامهنگاران طعمي به يادماندني و فراموشنشدني است اما خب در اين کار هم هستند کساني که به هزار و يک دليل، از بالا بردن رنکينگ و فروش بيشتر گرفته تا انتقامجوييهاي شخصي و سياسي و باندي و... يا خبر دروغ پخش ميکنند يا با تيترهاي گمراهکننده سعي دارند مخاطب را به رسانه يا شبهرسانهشان بکشانند. اين جور شگردها هر چند ممکن است براي يک، دو يا حتي ده بار موثر و مفيد باشد اما وقتي دست رسانه براي مخاطب رو شد به قول قديميها ديگر حنايش رنگ باخته و بعيد است که به اين زودي ها از چوپان دروغگو بودن خلاص شود. مکث1 تغيير عدد پي آلاباما عدد پي را تغيير ميدهد. روزنامه New Mexicans for Science and Reason در آوريل 1998 مقالهاي را چاپ کرد که توسط فيزيکداني به نام مارک بوسلوگ نوشته شده و در آن آمده بود که قوه مقننه آلاباما راي داد که ثابت پي تغيير کرده است. مکث 2 برج ميلاد کجکي! در سالهاي اخير يکي از جنجاليترين شوخيهاي سيزده در ايران خبر کج شدن و احتمال سقوط برج ميلاد بود که روزنامه شرق در سال 83 منتشر ساخت. اين شوخي توسط رسانههاي مخالف حکومت ايران يا به اصطلاح اپوزيسيون جدي گرفته شد و به تحليل آن پرداختند. قضيه تا حدي بزرگنمايي شد که برخي کج شدن برج ميلاد را به برنامه اتمي نسبت دادند و البته تا مدتي هم قيمت ملک در مناطق اطراف برج کاهش پيدا کرد! مکث3 آب در مريخ سال 2005 يک خبر در وبسايت رسمي ناسا پخش شد که آب را در مريخ نشان ميداد. اين تصاوير در حقيقت يک ليوان آب بر روي شکلاتي با نام مارس (Mars Candy Bar) بود که به معني مريخ است. عليرضا ملوندي∎
نظر شما