ایده سریال پدر از کجا آمد؟
در مورد اکثر کارهایی که در این سالها انجام دادم، بنای کارم این بوده که پرتعلیق و پرکشش با قصههای عجیب و غریب باشد. مثل سریال «انقلاب زیبا»، «قلب یخی» یا سریال «پیکسل» که برای بخش خصوصی ساختم. من بعد از سریال «تنهایی لیلا» تصمیم گرفتم یک سهگانه غیر متعارف و متفاوتی را با محوریت یک تم و شخصیت کار کنم. اولین این سهگانهها «تنهایی لیلا» بود که در نوع خودش بسیار هم موفق بود و مورد استقبال قرار گرفت و 88درصد بیننده داشت. داستان بعدی که دوست داشتم کار کنم همین سریال «پدر» بود که با شکل دیگری و با شخصیت دختر جوانی و با همان فضای عاشقانه «تنهایی لیلا» کار را شروع کردم. یعنی قصه عاشقانهای که علاوهبر اینکه عشق در آن وجود دارد دوست داشتم تم مذهبی هم بر کار غالب باشد و به شکلی مخاطب امروز و حتی کسانی هم که نسبت به این مسائل موضع دارند، جذب سریال شوند. با تمام این پیشزمینهها بود که ایده این سریال به وجود آمد و برای ساخت و تولید آن با شبکه دو سیما صحبت کردیم. تازه از تهیهکنندگی سریال «پیکسل» غافل شده بودم و از اسفندماه سال گذشته، کار سریال «پدر» را به کارگردانی توفیقی کلید زدیم. با توفیقی هم قبلا تجربه «انقلاب زیبا» را داشتم و با کارش آشنا بودم.
قرار بود این سریال ماه رمضان پخش شود و بعد تغییر کرد. آیا تغییر در زمان پخش، در شکل تکمیل سریال هم تاثیر گذاشت؟
این اتفاقی که برای پخش سریال «پدر» افتاد برای «تنهایی لیلا» هم پیش آمده بود. ما آن سریال را برای پخش در ماه رمضان آماده کرده بودیم تیزر و آنونس آن هم پخش شده بود اما هنگام پخش سریال یکباره «دردسرهای عظیم» جایگزین آن شد. و حالا مجددا برای «پدر» همین اتفاق افتاد. برای «تنهایی لیلا» به خاطر تم مذهبی و جنس غمی که روی قصه نشسته بود، احساس میکردیم که برای فضای ماه رمضان مناسب باشد ولی وقتی کار بعد ماه رمضان پخش شد و استقبالی که از کار شد را دیدیم، متوجه شدیم که پخش نشدن آن در ماه رمضان، تاثیری بر جذب مخاطب نداشته است.
برای «پدر» هم دقیقا همین اتفاقات تکرار شد. از زمانی که قسمت اول سریال پخش شده است میبینیم که مردم استقبال خوبی داشتهاند و بازخوردها بسیار برایمان جالب است و احساس نمیکنم چون سریال در ماه مبارک رمضان پخش نشده پس استقبال هم کم بوده است. اما باید حقیقتی را پذیرفت که باکس ماه رمضان، باکس جذابی برای مخاطب است چراکه مخاطب به خاطر ساعت افطار حال و احوالشان برای دیدن سریال بهتر است. به خاطر همین، همان موقع احساس میکردیم بیشتر سریالها در ماه رمضان دیده میشوند ولی خب در این دو روز که سریال پخش شده، بازخوردهای خوبی داشتیم و این نشان میدهد کار خوبی که به مخاطبانش احترام میگذارد، دیده میشود. اینکه حالا کار موفقی شده یا نه را زمان مشخص میکند. ولی بابت موضوع دیده شدن کار هیچ نگرانی ندارم.
اینکه میگویید این مجموعه قرار است سهگانه ساخته شود. ما چنین چیزی را در کشورمان نداشتیم شاید سریالی در چند فصل ساخته شده باشد اما سهگانه کار کردن را نداشتیم. این باعث نمیشود که سریالها شبیه هم شوند؟
این سهگانه در ذهن خالق اثر است. الان سریال «پدر» به هر شیوهای که نگاه کنید به جز کاراکتر اصلی که اسمش لیلا است، با کار قبلی «تنهایی لیلا» متفاوت است اما در ذهن من بهعنوان نویسنده و طراح، این سهگانهها شکل گرفته است. سریال بعدی هم با همین تم خواهد بود. ما در غرب منهای سریالهای فصلی، اصطلاحی را به اسم «اسپینآف» داریم. مثلا سریال «Better Call Saul»، اسپینآف «Breaking Bad» است یا سریال «ارتش همسران» اسپینآف «Grey’s Anatomy» است. از این دست سریالها زیاد ساخته میشود که یک شخصیت از یک سریال دیگر به این سریال میآید. حالا در سریالهای غربی، آن شخصیت با آن بازیگر میآید. اما ما در اینجا قواعد خودمان را داریم. سریال بعدی هم که اسمش را تا چند روز دیگر رسانهای خواهیم کرد با تم این دو سریال «تنهایی لیلا» و «پدر» ساخته خواهد شد.
در سالهای اخیر مساله تولید سریال و مشکلات مالی صداوسیما مورد انتقاد تهیهکنندگان بوده است. آیا در حال حاضر، شرایط تولید سریال بهتر شده است؟
شرایط تولید سریال خیلی سخت شده است. من الان حدود 20 سال است که در این حرفه هستم و در چند سال اخیر بیشتر درگیر کار تهیهکنندگی بودهام. مثلا فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» آقای جلیلوند را من سرمایهگذارش بودم. سریال «پیکسل» که سریال پربازیگری بود و بسیار هم تولیدش شرایط سختی داشت را من کار کردم. اینها را میگویم که بدانید کار انجام دادهام. اما شرایط ساخت سریال «پدر» بسیار سخت شده است. تنها خاطرات خوبمان از تولید این سریال به تیم درجه یک ما برمیگردد.
آقای توفیقی روی گروه، مدیریت بینظیری داشت. تکتک دوستان همدلانه کار کردند. برای اینکه واقعا در موضوع مالی، مشکلات وحشتناکی داشتیم، الان که تازه پخش سریال شروع شده است، کمتر از یکسوم برآورد مالی سریال را سازمان، هنوز برنگردانده؛ این را هم باید بگویم درست است که فیلم برای شبکه دو سیما ساخته شده اما همه امور مالی در سیما فیلم اتفاق میافتد و شبکهها خودشان پرداختی ندارند و همچنان به عوامل فیلم دیون زیادی داریم. بخشی را توانستیم از جاهای دیگر تامین کنیم، تا بتوانیم کار را درست انجام دهیم، اما مشکل بزرگتر و علاوهبر مضیقه مالی که برای تولید سریال متداول است، مساله تغییر در زمان تولید سریال است. ما فکر میکردیم سریال در ماه رمضان پخش میشود و در نتیجه دوره کار کمتر بود با تغییر در زمان پخش، تایم کار افزایش پیدا کرد و همین باعث شد تا قراردادهای عوامل فیلم هم افزایش پیدا کند. جدا از تمام این مسائل، بازیگرانمان ازجمله آقای سلطانی با تکیه بر این موضوع که سریال در ماه رمضان پخش میشود، قراردادهایی با پروژههای دیگر داشتند و تغییر جدول پخش باعث دردسرشان شد. همه اینها دستبهدست هم داد تا شرایط کار سختتر شود اما با وجود همه این اوصاف باز همه بچهها با رفاقت و همدلی کار را انجام دادند. آقای امکانیان هم سفر واجبی داشت و ما مجبور شدیم سکانسهای باقیمانده او را با زمان بازگشتش از سفر هماهنگ کنیم. در حال حاضر اصل فیلمبرداری سریال به پایان رسیده است ولی ما به خاطر همین مشکل زمانبندی و سفری که بیژن امکانیان داشت، باید صبر میکردیم تا برگردد و اضافه شدن بخشهایی به کار باعث شد تا درصد خیلی کمی از فیلمبرداری باقی بماند که این روزها بچهها در حال انجامش هستند و تا چند روز آینده به پایان میرسد.
کمی هم در مورد بازیگران صحبت کنیم. استفاده از کسی که تا به حال فیلمی بازی نکرده بود بهعنوان شخصیت اصلی، کار را سخت نکرد؟
ما فقط یک بازیگر در این کار داشتیم که تا به حال هیچ بازیای نداشته است، بقیه دوستان، همه از پیشکسوتان عرصه بازیگری هستند. یک نکته در مورد سریالهایی که الان ساخته میشود وجود دارد و اینکه بازیگرها بیشتر از جوانها انتخاب میشوند اما ما از روز اول حرفمان این بود که بازیگران حرفهای را به کار دعوت کنیم. مثلا در بین بازیگران جوان، سینا مهراد بازی میکند که پسر سعید سهیلی است و قبلا هم در سریالهای دیگری بازیگری کرده است یا فقط برای انتخاب نقش لیلا بعد از اینکه چندصد نفر بازیگر برای این نقش دیدیم، در آخرین روزها به واسطه دوستی، ریحانه پارسا که یک دختر 18 ساله بود، به ما معرفی شد و در اوج ناامیدی ایشان را دیدیم و در اولین تست من و آقای توفیقی مطمئن شدیم که لیلای قصهمان را پیدا کردیم. روزهای اول خیلی سخت بود اما با کمک آقای مهدی سلطانی، توانستیم کار را پیش ببریم و فکر میکنم که نتیجه خوب شده است.
نظر شما