به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «خستگی و استرس های زندگی عامل مهاجرت از تهران؛ صرفه جویی مسوولانه در آب و اعتبار و برنامه ریزی برای ایجاد و توسعه زیرساختهای گردشگری» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز (سه شنبه) برجسته شده است.
**خستگی و استرس های زندگی عامل مهاجرت از تهران
دود و آلودگی هوا، بوق و سر و صدا، شلوغی شهر و خیابان های تهران بسیاری از شهروندان را از وضع این شهر خسته کرده و باعث وارد شدن استرس به آنها می شود از این رو ناگزیر شده اند مهاجرت کنند. آنها شهرهای شمالی و اطراف تهران را برای زندگی خود انتخاب کرده اند تا بتوانند زندگی راحت تری داشته باشند.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «مهاجرت مستاجران» آورده است: نوسانات نرخ ارز تمام بازارها حتی آنها را که هیچ ربطی به قیمت ارز ندارند، در نوردیده است. از جمله این بازارها، بازار مسکن است که دربند نرخ ارز شده؛ به طوری که تاثیر روانی این نوسانات به خوبی بر قیمت مسکن و رکود حاکم بر آن قابل مشاهده است. در این میان اجارهبهای مسکن در تهران از این غائله عقب نمانده و رشد قابل توجه قیمتها موجب فراری شدن مستاجران از تهران شده است. این در حالی است که قیمت اجارهبها در دو ماه گذشته ، روند افزایشی در پیش گرفته و حالا به اوج خود رسیده است.رشد قیمت مسکن باعث شده تا بسیاری از مستاجران به شهرهای اقماری تهران مهاجرت کنند که همین موضوع مشکلات عبور و مرور را رقم میزند.
در ادامه می خوانیم: حسام عقبایی نایب رییس اتحادیه املاک در این باره گفت: در ماههای اخیر و به دنبال افزایش قیمت مسکن و اجارهبها در شهر تهران، شاهد روند مهاجرت اقشار اجارهنشین از تهران به سمت شهرهای اطراف از جمله کرج، شهریار، پردیس، رودهن و غیره هستیم؛ این جابهجایی از نظر رفتوآمد ابعاد منفی دارد. ممکن است حاشیهنشینی، قدرت خرید مستاجران را بالا ببرد ولی باعث مشکلات اجتماعی و معضلات عبورو مرور میشود.
روزنامه «همدلی» در گزارشی با عنوان «خداحافظ تهران» نوشت: تهران پر از غریبههای همیشه در شتاب است؛ غریبههای مهاجر در شهر شلوغ و پرازدحامی که حالا ظرفیتهای زیستیاش گویی به انتها رسیده است. تا آنجا که سالهاست مسئله جابهجایی پایتخت مطرح شده است. نام تهران در سالهای اخیر با عبارات دردناک و نگرانکننده از جمله ترافیک، تراکم، آلودگی، کمآبی، خطر وقوع زلزله، هزینه بالای زندگی و چیزهایی با بار معنایی منفی و از این دست همراه است. تهران دیگر آن طهران سایهسار چنارها و چشمهساران ری و تپههای پوشیده از علفزار قیطریه و شهر کنگرهای پیر و پرندگان مهاجر نیست. تهران حالا شهر آلودهای است که از کلاغ پر است و خیابانهایش از بس موش زاییدهاند، میانتهی شدهاند.
در ادامه آمده است: با این حال در آمارهای عنوان شده از سوی مرکز آمار ایران، استان البرز بالاترین جذب مهاجر از تهران را داشته و استانهای گیلان و مازندران به ترتیب در رتبههای دوم و سوم جذب مهاجر از استان تهران قرار دارند. اگرچه خالص مهاجرت استان تهران نشان میدهد طی فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، تعداد افرادی که وارد استان تهران شدهاند بیشتر از افرادی است که از استان تهران خارج شدهاند اما آمار میگوید که مهاجرت معکوس در حال رخ دادن است.
روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «کرج خوابگاه پایتخت» می نویسد: بیش از پنج سال است که از رکود بازار مسکن میگذرد. در این مدت دولت برنامههای مختلفی را برای رونقگرفتن این بازار تدوین و اجرا کرد. از افزایش میزان تسهیلات بانکی گرفته تا اجرا و ادامه طرحهای مسکن اجتماعی و مسکن مهر. اما به نظر میرسد این بازار هنوز قصد ندارد رونق را تجربه کند و هربار ثابت میکند که پیشبینی کارشناسان برای برونرفت از رکود خوشبینانه است. طرح مالیاتستانی از خانههای خالی هم فقط در حد حرف و حدیث باقی مانده و فعلا خبری از اجرای آن نیست. همه این عوامل دستبهدست یکدیگر دادهاند تا مسکن که جزو نیازهای اساسی و اولیه خانوار به حساب میآید به یک چالش تبدیل شود. صاحبان خانه نیز از این فرصت استفاده کرده و با بالابردن نرخ کرایهها سعی میکنند این آشفتهبازار را به سود خود رقم بزنند.
در ادامه می خوانیم: یکی از ساکنان کنونی کرج میگوید: این روزها دیگر کرج به خوابگاه تهران تبدیل شده است و بین ساکنان این منطقه هر روز این اصطلاح به کار میرود، زیرا دفتر کار بسیاری از ساکنان این منطقه در تهران است و بیشتر ما روزانه بین تهران و کرج در تردد هستیم. خانم رسولی درباره راحتی عبور و مرور نیز توضیح میدهد: وجود مترو باعث تسهیل در رفتوآمدها شده است، اما به هر حال زمانبر است.
**صرفه جویی مسوولانه در آب
جلوگیری از هدررفت آب از جمله مواردی است که به صورت یک احساس مشترک در همه انسان ها وجود دارد اما اغلب خود را درگیر این مساله نمی کنند و حاضر نیستند تغییری در زندگی روزمره خود ایجاد کنند. در صورتی که ما موظف هستیم، هیچ قطره آبی در هیچ گوشه ای از این کشور بیهوده هدر نرود. از این رو باید در چگونگی مصرف و در فعالیت های شخصی و روزانه در راستای صرفه جویی آب پاکیزه مسوولانه عمل کنیم تا بحران بی آبی بیش از این به عنوان یک معضل تبدیل نشود.
روزنامه «شرق» در گزارشی با عنوان «عطش خوزستان» نوشت: باد سوزان خوزستان از میان نخلهای سوختهای که دیگر آب شیرین در اختیار ندارند، میگذرد و پوست صورت هر رهگذری را میسوزاند. نهرهای اروندکنار یکی در میان خشک یا مسدود شدهاند. کشاورزان برای جلوگیری از پیشروی آب دریا، نهر ها را مسدود کردهاند تا آب شور زمینهایشان را خراب نکند.کارون خروشان دیروز، به رود آرام امروز تبدیل شده است. سدهای متعدد بالادست، جوشوخروش کارون را از آن گرفتهاند. فاضلابهای رهاشده در این رودخانه، آب آن را آلوده کرده و ماهیهای بومی را از این رودخانه بزرگ جنوب غرب کشور کوچاندهاند. دیگر صیادی در کارون معنا ندارد. کاهش آورد کارون، آب شور خلیجفارس را به داخل بهمنشیر و اروندرود هدایت کرده است و مردمی که برای کشاورزی در منطقه نیاز به آب شیرین داشتند، دیگر چنین منبعی را در اختیار ندارند. کار و کاسبی خوزستانیها در دهههای مختلف کساد شده است.
در ادامه آمده است: مردمی که تا همین دو دهه پیش لابهلای نهرهای فراوان دشت خوزستان زندگی میکردند، امروز در سرزمینی روزگار میگذرانند که نهرهایش را گم کرده است، آب شیرین و مناسب برای شرب در اختیار ندارد و با انبوهی لوله کار آبرسانی به خانههای آنها انجام میشود و حتی آب از مخزن سد دز برای تأمین نیاز شرب مردم آبادان و خرمشهر میآورند.
روزنامه «جوان» در یادداشتی با عنوان «ای آب! به کجا چنین شتابان؟!» به قلم علیرضا سزاوار نوشت: اعلام شفاف وضعیت، اولین مرحله برای اصلاح امور است؛ چون در ادامه این روند است که میتوان چرخه برنامهریزی و مدیریت راه انداخت و دست به اجرای دقیق برنامهها زد. این آمارها و موارد را فقط یکبار از رو بخوانید: -حدود ۱۰ درصد پایتختنشینان، همچنان آب استخر و حوضهایشان را با آب شرب پر میکنند؛ یعنی حدود ۸۰۰ هزار نفر!- انرژی و هزینهای که برای تسویه آب شرب شهری مصرف میشود دقیقاً ۱۰ برابر میزان هزینه و انرژی است که برای آب در بخش کشاورزی مصرف میشود.-مجتمعهای ساختمانی یک کنتور آب دارد و همه مبلغ آن را میان خودشان تقسیم میکنند. همین باعث میشود انگیزهای برای صرفهجویی در آب وجود نداشته باشد.
در ادامه می خوانیم: قیمت تمام شده آب شرب در شهر تهران بدون احتساب هزینههای سرمایهگذاری معادل هزار تومان برای هر متر مکعب است که ۵۰ درصد آن از مردم دریافت میشود. این آب بها نهتنها پاسخگوی هزینههای بهرهبرداری و نگهداری از تأسیسات گسترده آبرسانی شهر نیست، بلکه حتی انگیزه اقتصادی لازم را برای جایگزینی وسایل کاهنده مصرف نیز برای مصرفکنندگان ایجاد نمیکند.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در یادداشتی با عنوان «قیمت گذاری غیرمستقیم آب زیرزمینی» به قلم محمدابراهیم رئیسی و الهام رحمتی نوشت: هم اکنون درکشور کسری مخزن و افت شدید سطح آب باعث کمبود آب و عدم قطعیت در تامین آب کلان شهرهای کشور از جمله تهران است. علاوه بر آن به استناد گزارش سازمان زمینشناسی کشور پدیده ناگوار فرونشست زمین در بسیاری از دشتهای ایران مرگ آبخوانها و خطرات و خسارات جبرانناپذیری به زیرساختهای کشور وارد کرده است. مدیریت منابع آب زیرزمینی به همان اندازه که به مدیریت منابع آب مربوط است، به مدیریت مصرفکنندگان این منابع نیز بستگی دارد. ایجاد تغییر در رفتار مصرفکنندگان، نیازمند تغییر در انگیزههای آنها است. در دنیا برای مدیریت منابع آب زیرزمینی سه گروه ابزار برای تغییر انگیزهها در نظر گرفته میشود: ۱- قوانین و مقررات، ۲-مشوقها و بازدارندههای اقتصادی، ۳- مشوقها و بازدارندههای فرهنگی و اجتماعی.
در ادامه می خوانیم: بر اساس تجربیات جدید جهانی هیچ یک از این ابزارها نمیتواند به تنهایی تاثیر لازم را بر مدیریت منابع آب زیرزمینی داشته باشد. بنابراین استفاده توامان از این ابزارها بهترین روش جهت اثربخشی بیشتر مدیریت منابع آب زیرزمینی است. در کشور ما جهت حل مشکلات مربوط به مدیریت آبهای سطحی و زیرزمینی بهطور عمده تمرکز بر تصویب قوانین و مقررات بوده و از سایر ابزارهای اقتصادی و اجتماعی استفاده چندانی نشده است. از این رو، تاکنون توفیق زیادی در حل این مشکلات به دست نیامده است. ابزارهای اقتصادی دربخش آب بیشتر در آبهای سطحی به کار برده شده است. قیمتگذاری آب درخصوص آبهای تنظیمی توسط دولت بر اساس قانون آب بهای زراعی در جریان است. اما درخصوص آبهای زیرزمینی صرفا استفاده از این ابزار درخصوص فروش آب زیرزمینی شرکتهای آب منطقهای به شرکتهای آب و فاضلاب است.
**اعتبار و برنامه ریزی برای ایجاد و توسعه زیرساختهای گردشگری
صنعت گردشگری یکی از متنوع ترین و بزرگ ترین صنایع درجهان، مهمترین منبع درآمد و ایجاد فرصتهای شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران به شمار می رود که توسعه در این امر تنها با مشارکت مردم و مسوولان تحقق می یابد. از این رو ایجاد و توسعه زیرساختهای گردشگری براساس ابتداییترین اصول این صنعت نیازمند اعتبار و برنامهریزی دقیقی است.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «اقامتگاه هایی برای رونق اشتغال یا فرهنگ!» می نویسد: سیر و سیاحت از دیرباز جایگاه ویژهای در فرهنگ ایرانیان داشته؛ تفریحی که این روزها بازار آن بهشدت داغ شده است. هجوم گردشگران ایرانی در روزهای تعطیل به کشورهای همسایه، گواه روشنی بر علاقه مردم کشور به سفر است. معدن ارز و دلاری بهدلیل بیتوجهی مسئولان از کشور خارج و سود گردشگر بودن ایرانیها به خزانه دیگر کشورها واریز میشود و خزانه دولت از این تفریح مردم بینصیب میماند. صنعت گردشگری کشور با فقر شدید در زیرساختها مواجه شده و کمبود هتل یکی از مهمترین چالشهای این صنعت است؛ با نگاهی به آمار هتلها در ایام تعطیلات به این موضوع پی خواهید برد که حتی در شهرهایی که برند آنها نیز گردشگری است، با کمبود هتل مواجه هستیم.
در ادامه این گزارش آمده است: درچند سال اخیر بازار اقامتگاههای بومگردی در ایران رونق بسیاری یافته و دولت روحانی نیز به این مساله توجه ویژه داشته است. توجهای که بهنظر میرسد بهدلیل نبود ظوابط مشخص و چشمانداز روشن درحال تبدیل شدن به چالشی برای این صنعت است. اقامتگاههایی که روزگاری با هدف ترویج فرهنگ غنی ایرانزمین شروع بهکار کردهاند اما این روزها در بازی اشتغالزایی و رونق اقتصادی دولت گرفتار شده و درحال تبدیل شدن به تهدیدی برای گردشگری کشور هستند.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «رشد منفی جذب گردشگران چینی» آورد: مهمترین بازارهای هدف جهت جذب گردشگر برای هر کشوری، همسایگان آن کشور هستند اما تجارب جهانی نشان میدهد که کشورهایی که از صنعت گردشگری بالندهای برخوردار هستند، علاوه بر اولویت دادن به جذب گردشگر از کشورهای همسایه، بازارهای هدف خود را به این کشورها محدود نکردهاند و برای جذب گردشگر از نقاط مختلف جهان برنامهریزی منسجمی دارند. آمارهای رسمی نشان میدهد گرچه میزان گردشگران ورودی به کشور در سال ۹۶ اندکی شاهد رشد بوده است اما نیمی از بازارهای نخست گردشگرفرست به ایران که شامل همسایگان و دیگر بازارها میشود، رشد منفی ثبت کردهاند. چین نیز بهعنوان یکی از مهمترین بازارهای گردشگری در میان مبادی با رشد منفی قرار دارد؛ این درحالی است که تقریبا تمام کشورها سعی میکنند بخشی از این بازار مهم را از آن خود کنند.
در ادامه آمده است: اما ایران در جذب گردشگر از این بازار وسیع نیز چندان موفق عمل نکرده است و بنابر آمارهای موجود از سال ۱۳۹۵ تنها ۷۳ هزار نفر از این تعداد را توانسته جذب خود کند. این تعداد در سال ۹۶، به کمتر از ۶۹هزار نفر رسید و رشد منفی ۶درصدی را ثبت کرد. مقایسه آمار گردشگران ایرانی ورودی به چین و چینیهای گردشگر در ایران، نشان میدهد در سال ۹۵ بهطور میانگین از حدود ۹۵ گردشگر ایرانی، مقصد یک نفر چین بوده؛ این در حالی است که از حدود ۱۸۵۰ گردشگر بینالمللی چینی، یک نفر ایران را برای سفر انتخاب کرده است. در سال ۹۶ نیز از هر ۹۹ مسافر خروجی از ایران، یک نفر راهی چین شده و در مقابل از حدود هر ۱۸۷۰چینی، تنها یک نفر در این سال به ایران سفر داشته است.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «رقص مارگون، پای گردشگران را بست» آورده است: انتشار فیلم رقص گروهی از جوانان در پای آبشار مارگون باعث شد تا ستاد امر به معروف و نهی منکر با نصب پلاکاردی در ورودی آبشار خبر از ممنوعیت ورود گردشگران به این منطقه حفاظت شده تا اطلاع ثانوی بدهد. عکس پلاکارد خیلی زود به شبکههای اجتماعی رسید و موج جدیدی از اعتراضها را به دنبال داشت تا جایی که رقص در کنار آبشار مارگون باعث شد تا خبر بسته شدن مارگون به روی توریستها، خیلی زود توجه کاربران فضای مجازی را به خود جلب کند.
در ادامه می خوانیم: در میان اعتراض فعالان مجازی به بسته شدن مارگون به روی گردشگران به دلیل رقص، گروهی از جوانان سپیدان در فضای مجازی نکته جدیدی را عنوان کردند که دیده نشد. آنها مدعی هستند که بسته شدن مسیر مارگون به روی گردشگری به بهانه رقص، راهی برای هموار سازی انتقال آب رودخانه «مارگون» است. گفتههای فعالان حوزه محیط زیست محلی نشان می دهد که بحث انتقال آب از رودخانه مارگون برای تامین شرب و کشاورزی، روی میز مذاکره سازمان آب و فاضلاب شهر داغ داغ است.
پژوهش**9370**9131
«بررسی مطبوعات»
مهاجرت از تهران و حاشیه نشینی
تهران- ایرنا- گرانی مسکن، آلودگی هوا و بسیاری از مشکلات دیگر سبب شده است تا تهران نشینان به حاشیه شهرها و شهرستان های دیگر مهاجرت کنند. از این رو باید طرحهای حمایتی برای پویایی اقتصاد این مناطق تدوین شود تا افرادی که به سودای زندگی بهتر و ارزانتر می روند سرشکسته و مستاصل نشوند.
صاحبخبر -
نظر شما