افزایش بیش از حد مراکز دانشگاهی، تغییر ترکیب جمعیتی و تغییر وضعیت بازار کار از مهمترین دلایل ورود آسان به دانشگاههاست. تا سال ۸۶ حدود ۶۴ مؤسسه غیرانتفاعی و غیردولتی در کشور وجود داشت، اما اکنون به ۳۳۴ مؤسسه رسیده است. بر اساس آمارهایی که تا کنون اعلام شده است حدود ۵۰ درصد از ظرفیت دانشگاههای علمی کاربردی، ۵۰۰ هزار ظرفیت در دانشگاههای آزاد و حدود ۷۰ درصد صندلیهای دانشگاههای غیرانتفاعی، خالی از دانشجو مانده است.
ورود به برخی رشتهها در دانشگاهی مثل دانشگاه آزاد احتیاجی به عبور از سد کنکور نداشته و داوطلبان با توجه به علایق خود، تنها با حضور در دانشگاه و انجام مراحل ثبتنام دانشجو میشوند.
از طرفی دیگر به وجود آمدن و گسترش دانشگاهها همچون دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و علمی کاربردی هم به تسهیلکنندگان این مسیر که در گذشته یک آرزو بود اضافه شده است و حالا این دانشگاههای کشور بر سر پرکردن صندلیهایشان با یکدیگر رقابت میکنند.
به عنوان مثال دانشگاه آزاد چند سالی است پذیرش دانشجویان غیر ایرانی را جزئی از اهداف آیندهنگرانه خود قرار داده است و در کنار حذف برگزاری کنکور جداگانه از کنکور سراسری قصد دارد با نشاندن دانشجویان خارجی پشت صندلیهای خالیاش قدمی را در راستای ارتقای سطح کیفی واحدهای خود بردارد.
ورود به برخی رشتهها در دانشگاهی مثل دانشگاه آزاد احتیاجی به عبور از سد کنکور نداشته و داوطلبان با توجه به علایق خود، تنها با حضور در دانشگاه و انجام مراحل ثبتنام دانشجو میشوند.
از طرفی دیگر به وجود آمدن و گسترش دانشگاهها همچون دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و علمی کاربردی هم به تسهیلکنندگان این مسیر که در گذشته یک آرزو بود اضافه شده است و حالا این دانشگاههای کشور بر سر پرکردن صندلیهایشان با یکدیگر رقابت میکنند.
به عنوان مثال دانشگاه آزاد چند سالی است پذیرش دانشجویان غیر ایرانی را جزئی از اهداف آیندهنگرانه خود قرار داده است و در کنار حذف برگزاری کنکور جداگانه از کنکور سراسری قصد دارد با نشاندن دانشجویان خارجی پشت صندلیهای خالیاش قدمی را در راستای ارتقای سطح کیفی واحدهای خود بردارد.
هر ۵ کیلومتر به جای هر ۳۰ کیلومتر
کاهش تعداد دانشآموختگان دیپلم به دلیل تغییر ترکیب جمعیتی کشور کاهش ورود دانشجویان به دانشگاه را به همراه داشته و روند کاهش دانشجویان در دانشگاهها همچنان ادامه خواهد داشت.
در چند سال اخیر با کاهش نرخ موالید و جمعیت جوان در مقایسه با دهه ۶۰ و ۷۰، ترکیب جمعیتی کشورمان به سمت میانسالی سوق یافته است.
البته دانشگاههای مادر و برتر کشور، صندلی خالی ندارند و همه ظرفیتهای آنها تکمیل است و صندلی خالی بیشتر در دانشگاههای پیام نور، جامع علمی کاربردی، آزاد و غیرانتفاعی اتفاق افتاده است. برخی رشتهها نیز همچنان در صدر تقاضا قرار دارند و ظرفیت آنها خالی نیست مانند پزشکی یا رشتههایی مانند مهندسی عمران و برق و حقوق در دانشگاههای بزرگ یا دولتی.
در گذشته که گسترش مراکز آموزش عالی و دانشگاهها رخ داد هرچند در آن مقاطع مفید بود، اما به شکلی ساماندهی نداشته است. اما این خالی بودن صندلیهای دانشگاهها ناشی از عدم توازن و هماهنگی بین متقاضیان رشتهها و داوطلبان حضور در دانشگاهها و ظرفیتهای درنظر گرفته شده است. در دهه ۸۰ ضوابط اینطور تعیین شده بود که در هر ۳۰ کیلومتر شعبه جدید ایجاد شود، اما در برخی موارد در ۵ کیلومتر فاصله نیز شعبه ایجاد شده است. طرح آمایش آموزش عالی سال گذشته ابلاغ شد که همه باید از آن پیروی کنند. در طرح آمایش، کشور به ۱۰ منطقه تقسیم میشود و دانشگاههای مادر و قدیمیتر محور خواهند بود. رشتهها را باید تقسیم کرد و نمیتوان همه مقاطع و رشتهها را به همه مراکز آموزش عالی داد. به همین دلیل دانشگاهها باید روی کیفیت و پذیرش دانشجو در دورههای تحصیلات تکمیلی بیشتر از قبل تلاش کنند.
استانداردسازی بینالمللی
به نظر میآید با توجه به رویکرد جدید دانشگاههای کشور برای بینالمللی شدن، پذیرش دانشجویان غیرایرانی یکی از سیاستهای آموزش عالی کشور برای پر کردن ظرفیتهای خالی دانشگاهها باشد.
در دو سال اخیر بسیاری از دانشگاههای کشور بهویژه دانشگاههای برتر و بزرگ اقدام به عقد تفاهمنامه همکاری با دانشگاههای مختلف خارجی کردهاند تا زمینه انتقال و پذیرش دانشجوی غیرایرانی برای آنها بیش از پیش فراهم شود.
دانشگاههای کشور بهویژه دانشگاههای سطح یک و برتر باید با ارتقای شاخصهای آموزشی و پژوهشی و استانداردسازی بینالمللی، جامعه هدف خود را بیش از پیش معطوف به خارج کشور کنند تا زمینه جذب دانشجویان خارجی فراهم شود. حال باید دید که سیاست آموزش عالی و وزارت علوم کشور برای رفع معضل صندلیهای خالی دانشگاهها چیست و آیا این صندلیها با دانشجویان خارجی پر میشوند یا تدبیر دیگری برای آنها اندیشیده میشود.
نظر شما