شناسهٔ خبر: 26738115 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگو ایبنا با یک متخصص مغز و اعصاب درباره واکنش‌های مغز پس از مطالعه

می‌خواهید پیر نشوید؛ مطالعه کنید و غصه نخورید

مطالعه مغز را شاداب نگه‌می‌دارد/مطالعه یعنی پس‌انداز توانایی و هوشیاری مغز

بسیاری از محققان معتقدند مغز و روان با گذشت سن می‌تواند سلامتی و شادابی خود را حفظ کنند. بارها شنیده‌ایم افرادی که مطالعه مداوم دارند به نسبت افرادی که مطالعه بسیار محدودی دارند؛ کمتر دچار آلزایمر و یا افسردگی‌های روحی می‌شوند. اینکه به لحاظ بیولوژیکی و زیستی در اثر مطالعه چه اتفاقی در مغز می‌افتد، موضوع با اهمیتی است؛ چرا که باعث می‌شود آگاهانه و با دقت نظر بیشتری به مطالعه بپردازیم و یا اگر تاکنون چندان مطالعه نمی‌کردیم با تمرین این فعالیت سودبخش را در خود تبدیل به یک ویژیگی فردی کنیم.

صاحب‌خبر -
 
یعقوب ترسلی
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مهتاب دمیرچی: مدت‌ها است که درس می‌خوانیم، کتاب می‌خوانیم. روزنامه و مطبوعات را ورق می‌زنیم و از اخبار روز آگاه می‌شویم. با خواندن متنی شاد می‌شویم و با خواندن متنی دیگر نگران و مضطرب می‌شویم. شما کلمات و جملات را در کنار یکدیگر می‌خوانید و می‌نویسید و به راحتی معنای آن‌ها را درک می‌کنید.

حال تصور کنید روزی مغزتان حروف الفبا را نشناسد و یا هرآنچه که از آموزگارانتان در دوران دبستان یاد گرفته‌اید فراموشتان شود. شما قطعا به پزشک مراجعه می‌کنید اگر پزشک به شما بگوید که حافظه مغز شما محدود شده است و هر سال که شما پیرتر می‌شوید میزانی از اطلاعات ذخیره شده از بین می‌رود؛ چه احساسی پیدا می‌کنید؟ اگر مجبور باشید برای خواندن هر کلمه زمانی را باید صرف بازیابی معنا و مفهوم آن کنید و یا به سختی مطلب ساده‌ای را یاد بگیرید اینجاست که به توانمندی‌هایی که در گذشته داشتیدغبطه می‌خورید و آرزو می‌کنید که دوباره هکمان توانمندی را به دست بیاورید.

 قطعا مطالعه یکی از راه‌های افزایش توانمندی‌های مغز است اما این ویژگی انسانی چگونه از طریق مطالعه به دست می‌آید؟ سوالی است که بسیاری از متخصصان مغز و اعصاب
وقتی انسان کلمات را در کنار یکدیگر می‌بیند در مغز سلول‌هایی وجود دارند که وظیفه بازیابی اطلاعات از قبل داده و حفظ شده را برعهده می‌گیرند و شروع به بازیابی آن‌ها می‌کنند. باید بگوییم برای خواندن یک سطر کتاب میلیاردها میلیار واکنش در مغز ایجاد می‌شود
با گزاره‌های علمی و دانش خود پاسخ آن را می‌دانند. یعقوب ترسلی؛ متخصص مغز و اعصاب و برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با ایبنا درباره تاثیر مطالعه و واکنش‌هایی که در مغز انجام می‌شود معتقد است: مطالعه اصلی‌ترین ورزش مغز محسوب می‌شود و عامل جدی در روند جلوگیری از زوال آن به حساب می‌آید. این گفت‌وگو به شرح زیر است.  
 
اصولا هنگامی که مطالعه می‌کنیم چه روندی در مغز اتفاق می‌افتد و آیا اساسا وقتی یک مطالعه ساده صورت می‌گیرد روند مغز در فهم و درک کلمات و جملات چگونه است؟
ما انسان‌ها ترکیبی از چند دستگاه هستیم. برخی دستگاه‌ها نقش اساسی‌تری نسبت به دیگر دستگاه‌ها دارند. در واقع خلقت انسان به گونه‌ای است که برخی ارگان‌ها در بدن غیرقابل تعویض هستند. مغز اساسی‌ترین دستگاه بدن است که بعضی از سلول‌های آن قابل تکثیر و ترمیم نیستند. بنابراین هویت یک انسان در مغز وی شکل گرفته است و هر چیزی که روی این عنصر تاثیر بگذارد اهمیت بسیاری پیدا می‌کند.
کمتر از دو درصد وزن بدن را مغز تشکیل می‌دهد؛ اما کنترل تمام دستگاه‌های بدن را بر عهده دارد. حال برویم پاسخ سوال شمار را بررسی کنیم.
 

تاکنون درباره مطالعه و تاثیر آن بر مغز در سایت‌های اینترنتی، از سوی افراد خاص با دیدگاه‌های خاص مانند روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و دیگر پژوهشگران، آثار و اطلاعات زیادی منتشر شده است. اما چیزی که کمتر درباره آن صحبت شده است این است که در ابتدا باید به لحاظ علمی مطالعه را تعریف کنیم. اینکه ما یعنی پزشکان مغزواعصاب نام چه فعالیتی را مطالعه می‌گذاریم؟
 
بدیهی است مطالعه یکی از فعالیت های بشر است که از زمان آفرینش انسان هم به وجود آمد. وقتی فردی مطالعه می‌کند ابتدا با چشمانش تصویر حروف را به مانند یک دوربین عکاسی برداشت می‌کند. تصاویر برداشت شده از چشم از سوی رشته‌های عصبی به شکل سیگنال وارد مغز می‌شوند. دراین مرحله این تصویر یک داده خام است. اینجاست که حروف دیده می‌شود در مرحله بعد مغز سراغ قراردادهایی می‌رود که یاد گرفته است  و از مخزن اطلاعاتی خود بهره می‌گیرد. برای مثال می‌داند کلمه کتاب در دنیایی که زندگی می‌کند به چه شی گفته می‌شود.
 
در واقع وقتی انسان کلمات را در کنار یکدیگر می‌بیند در مغز سلول‌هایی وجود دارند که وظیفه بازیابی اطلاعات از قبل داده و حفظ شده را برعهده
وقتی شما جمله‌ای می‌خوانید که از آن متاثر شدید، مغز به سیستم لیمبیک دستور می‌دهد که به میزان تاثیرپذیری شما واکنش نشان دهد. اگر نیاز باشد به غدد مترشحه اشک در چشم دستور انقباض می‌دهد تا اشک بر چشم جاری شود. حال این اشک می‌تواند ناشی از غم و یا شادی باشد
می‌گیرند و شروع به بازیابی آن‌ها می‌کنند. باید بگوییم برای خواندن یک سطر کتاب میلیاردها میلیار واکنش در مغز ایجاد می‌شود. حال اگر بخواهید همان سطر را با صدای بلند بخوانید ابتدا مغز به قفسه سینه دستور می‌دهد تا هوا را به گلوی شما بفرستد و در این روند جریان خون، قند و اکسیژن را به حنجره‌های صوتی برساند تا با میزان تعیین شده حروف را ادا کنید. شما جمله را خواندید.
 
 در این مرحله مغز شروع به بازیابی اطلاعات بایگانی شده می‌کند برای مثال اگر فردی چهل ساله این جمله را بخواند مغز خیلی سریع  اطلاعات 32 یا 33 سال پیش را بازیابی می‌کند چراکه در آن زمان فرد الفبا و کلمات را یاد گرفته است و هنوز با همان دقت در مغز باقی است. با چیدن معنای کلمات در کنار یکدیگر مفهوم جمله برای مغز آشکار می‌شود. در این مرحله شروع به آنالیز جمله می‌کند برای مثال درستی یا غلط بودن جمله را بررسی می‌کند اگر چیزی نا آشنا باشد تحلیل و یا شروع به حفظ کردن آن می‌کند.
 
در نتیجه در روند مطالعه ابتدا سیستم بینایی برداشت اطلاعات را بر عهده دارد سپس در مغز تصویر ایجاد می‌شود در مرحله بعدی حلاجی و وارد سیستم عقل و درک انسان می‌‌شود. این یک مطالعه ساده است.
 
 
اگر مطالعه تاثیرگذار باشد و با عث برانگیختن احساسات فرد شود چه اتفاقی می‌افتد؟
تصور کنید شما در حال خواندن یک متن آرام‌بخش مانند یک بیت شعر و یا یک جمله الهام‌بخش هستید و یا به طور مثال از خواندن متنی به گریه می‌افتید در واقع در مغز سیستمی وجود دارد به نام لیمبیک. این سیستم معنویت، احساس و تمام واکنش‌های عاطفی یک فرد را هدایت و رهبری می‌‌کند. بی شک این یکی از نعمت‌های خداوند به بشریت است. وقتی شما جمله‌ای می‌خوانید که از آن متاثر شدید، مغز به سیستم لیمبیک دستور می‌دهد که به میزان تاثیرپذیری شما واکنش نشان دهد. اگر نیاز باشد به غدد مترشحه اشک در چشم دستور انقباض می‌دهد تا اشک بر چشم جاری شود. حال این اشک می‌تواند ناشی از غم و یا شادی باشد. اگر بخواهیم  از زمان خواندن یک جمله تا اثری را که می‌گزارد، در مغز بررسی کنیم؛ متوجه خواهیم شد که تعداد واکنش‌هایی که انجام می‌شود به عددی می‌رسد که شاید فقط ستاره‌شناسان این اعداد را به کار می‌گیرند که ما به آن‌ها می گوییم ارقام نجومی.
 

 
جهان بر مبنای  تضاد آفرینش شده و بر اساس اولویت‌ها خلق شده است. سیستمی که
اگر فردی در یک بازه زمانی مطالعه بی‌وقفه داشته باشد و این مطالعه بیش از حد زیاد باشد و استراحتی به مغز ندهد مانند فردی است که شبانه‌روز ورزش می‌کند. همانگونه که جسم خسته می‌شود و دیگر توان ورزش را نخواهد داشت مغز هم خسته می‌شود در یک زمانی دیگر فرآیند یادگیری را قطع می‌کند؛ چراکه عضو درگیر مغز آسیب دیده است و نیاز به بازسازی و سوخت دارد. به همین دلیل است که به دانش‌آموزان همیشه توصیه می‌شود در طول ترم درس بخوانند و به اصطلاح شب امتحانی نباشند
در مغز حاکم است دقیقا مانند حکومت اشرافی است. نرون‌ها سلول‌های اشرافی هستند که نود درصد فعل و انفعالات عصبی مغز را انجام می‌دهند. بنابراین مطالعه در مراکز خاصی از مغز انجام می شود نه تمام آن.
 
افرادی که در طول سالیان طولانی مطالعه می‌کنند و مطالعات تخصصی هم دارند مغز این افراد در مقایسه با افراد عادی دارای چه واکنش‌هایی و آیا از توانمندی‌های مشخصی نسبت به دیگران دارد؟
به نکته قابل توجهی اشاره کردید. می‌خواهم پاسخ این سوال را ابتدا با یک مثال ساده توضیح دهم. اگر شما فردی باشید که همیشه در حال استراحت مقابل تلویزیون باشید و مدام از مواد پر کالری استفاده کنید بعد از مدتی شما تبدیل به فردی که دارای اضافه وزن با جسمی تنبل و کسل خواهید بود. اما اگر فردی باشید که در برنامه روزانه‌تان ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید و تغذیه سالمی داشته باشید جسم شما همیشه سرحال و شاداب خواهد بود.

مطالعه برای مغز دقیقا همان کاری را می‌کند که ورزش با جسم می‌کند در واقع مطالعه باعث می‌شود افراد مغز ورزیده تری داشته باشند. در مغز این افراد خون‌رسانی بیشتر انجام می‌شود با افزایش جریان خون در مغز فرد احساس شادابی و ورزیدگی بیشتری می‌کند. همچنین می‌تواند بهره بهتری از مغزش دریافت کند. در واقع سلول‌هایی که برای آگاهی در مغز فعالیت دارند بیشتر کار می‌کنند و کمک بسیاری به فرد را در تحلیل مسائل می‌کنند.
 
اما اگر فردی در یک بازه زمانی مطالعه بی‌وقفه داشته باشد و این مطالعه بیش از حد زیاد باشد و استراحتی به مغز ندهد مانند فردی است که شبانه‌روز ورزش می‌کند. همانگونه که جسم خسته می‌شود و دیگر توان ورزش را نخواهد داشت مغز هم خسته می‌شود در یک زمانی دیگر فرآیند یادگیری را قطع می‌کند؛ چراکه عضو درگیر مغز آسیب دیده است و نیاز به بازسازی و سوخت دارد. به همین دلیل است که به دانش‌آموزان همیشه توصیه می‌شود در طول ترم درس بخوانند و به اصطلاح شب امتحانی نباشند و یا افرادی که می‌خواهند برای امتحان کنکور آماده شوند بهتر است در یک فرم ثابت درس بخوانند و سعی کنند در روزهای پایانی استراحتی که به مغزشان می‌دهند بیشتر باشد چون این عضو حیاتی بدن برای بازیابی اطلاعات باید استراحت کافی داشته باشد.
 
مطالعه مداومی که همراه با استراحت باشد و در یک برنامه منظم همراه باشد نه تنها به مغز آسیبی نمی‌رساند بلکه باعث افزایش عمر آن می‌شود بنابراین مطالعه ورزشی بسیار مفید برای مغز به حساب می‌آید.
 
از دیگر مزایایی که می‌توانم به آن اشاره کنم این است که مطالعه سیستم مغزی را بسیار بسیار شاداب و قوی می‌کند و باعث افزایش جریان خون به آن می‌شود. بر اساس پژوهش‌های انجام شده افرادی که مطالعه می‌کنند دو و نیم برابر افرادی که مطالعه نمی‌کنند کمتر دچار آلزایمر می‌شوند. در واقع مطالعه  یعنی پس‌انداز توانایی و هوشیاری مغز. ساده‌ترین اثر مطالعه بحث و گفت‌وگو است فردی که مطالعه زیادی داشته باشد مغز به صورت خودکار از ذخایر لغات استفاده می‌کند دایره لغات فرد بالا می‌رود. فردی که مطالعه ندارد از نظر بیان و عواطف فردی فقیر محسوب می‌شود.
 
در صورتی که میزان مطالعه اندک باشد و یا به مرور زمان کاهش یابد چه اتفاقی در مغز می‌افتد؟
اگر ما جریان خون‌رسانی به مغز را کاهش دهیم و مطالعه نداشته
در برخی انسان‌ها بررسی کرده‌اند که مطالعه از خوردن قهوه و یا کشیدن سیگار آرامش بیشتری به انسان داده است. بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشکان با توجه به این بررسی‌ها بیمارانشان را تشویق به مطالعه‌های مورد علاقه‌شان می‌کنند؛ علت آن این است که وقتی شما مطلب جذابی را می‌خوانید و از آن لذت می‌برید، درواقع وارد دنیایی می‌شوید که نویسنده آن را طراحی کرده است و از شرایط فعلی خود خارج شده‌اید. در این لحظه غم و حالات افسردگی خود را فراموش می‌کنید
باشیم مغز به آرامی داشته‌های خود را هم از بین می‌برد و یا توانایی بازیابی داشته‌های خود را کاهش می‌دهد. خلقت مغز به گونه‌ای است که دائم باید در معرض تابش اطلاعات باشد. اگر نباشد سیر نزولی خود را به آرامی شروع می‌کند.
 
کمی از رابطه افسردگی با مطالعه بگویید. اینکه این دو شاخصه چه ارتباطی می‌توانند با یکدیگر داشته باشند؟ و یا مطالعه از روی علاقه چه روندی را در مغز به وجود می‌آورد مطالعه‌ای که انتخاب شده است و فرد بر طبق میلش به آن می‌پردازد.
در میان اثرات قابل توجهی که مطالعه برای مغز دارد مهم‌ترین آن تاثیر ضد افسردگی است که علت آن خون‌رسانی قوی است که در مغز انجام می‌شود. به همین دلیل مطالعه باعث جلوگیری از افسردگی می‌شود کمتر افرادی پیدا می‌شوند که کتاب‌خوان باشند و افسردگی هم داشته باشند. تاثیر آرام‌بخشی که مطالعه در مغز دارد باعث می‌شود همواره تفکرات منفی را دفع کند و گرایش به مثبت‌اندیشی داشته باشد. حتی در برخی انسان‌ها بررسی کرده‌اند که مطالعه از خوردن قهوه و یا کشیدن سیگار آرامش بیشتری به انسان داده است. بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشکان با توجه به این بررسی‌ها بیمارانشان را تشویق به مطالعه‌های مورد علاقه‌شان می‌کنند؛ علت آن این است که وقتی شما مطلب جذابی را می‌خوانید و از آن لذت می‌برید، درواقع وارد دنیایی می‌شوید که نویسنده آن را طراحی کرده است و از شرایط فعلی خود خارج شده‌اید. در این لحظه غم و حالات افسردگی خود را فراموش می‌کنید و اینجاست که به مغزتان استراحت خوبی دادید. در عین حال مغز هرمونی را ترشح می‌کند که باعث بازسازی قسمت‌های آسیب‌دیده می‌شود. با این روند در طول یک دوره مشخص حالت غم و افسردگی در فرد کاهش چشمگیری پیدا می‌کند. جالب اینجاست وقتی کتاب را کنار می‌گذارید پس از یک زمان کوتاهی دوباره حالت قبلی بازمی‌گردد و به مغز سیگنال می‌فرستد.
 

البته لازم می‌دانم به این مورد هم اشاره کنم که در این میان تبصره‌هایی هم وجود دارد. برای مثال از مطالعه‌های مخرب باید دوری کنید برای مثال برخی مفاهیم هستند که اثرات سوء بر انسان دارند و باعث آسیب روحی به شخص می‌شود. این یکی از تبصره‌هایی است که باید در مطالعه به آن توجه داشت. هدف اصلی من مطالعه انتخاب شده است که فرد کتاب‌های مورد علاقه خود را می‌خواند و به آن علاقه‌مند است. این نوع مطالعه درمان محسوب می‌شود این همان چیزی است که امیدواریم در جامعه زیاد رخ دهد.
 
به نظر شما برای عملکرد بهتر مغز مفاهیم اثرگذار هستند؟
پیشنهاد من این است افراد مطالعات خود را به سمتی جهت دهند که تحصیلات آکادمیک در آن زمینه ندارند. این باعث می‌شود مغز با گزاره‌های جدیدی آشنا شود و ورزش موثری را انجام دهد. مطالعه مانع ایجاد آلزایمر می‌شود. در یک پژوهشی افرادی که مطالعه می‌کردند بعد از فوت و پس از انجام کالبد شکافی مغزشان فهمیدند قسمت‌هایی از مغز که مربوط به حافظه می‌شود سالم باقی مانده است. وقتی فردی مطالعه می‌کند مغز اکسیژن بیشتری هم دریافت می‌کند بنابراین به لحاظ فیزیولوژی هم مغز در شرایط بهتری قرار دارد.
 
کسی که با برنامه و به صورت منظم مطالعه می‌کند، باعث افزایش قدرت تحلیل در مغز می‌شود. اگر مطالعه کم باشد و یا اصلا نباشد سلول‌های مغز در
افرادی که می‌خواهند مغزشان روند بهتری داشته باشد باید از میوه‌های بنفش و غلیظ مانند مویز استفاده کنند. سبزی و میوه‌‌های تازه‌رس می‌تواند اثر قدرت‌بخشی بر مغز داشته باشد. به یاد داشته باشید هیچگاه در مغز اثر آنی نداریم؛ حتی مغز باعث مرگ آنی هم نمی‌شود به همین دلیل ریکاوری مغز و بازیابی توانایی‌های مغز امری زمان بر است
حالت نیمه‌کار هستند و خون‌رسانی زیادی در آن قسمت مخصوص انجام نمی‌شود. چراکه فعالیتی انجام نمی‌دهند. روی هم رفته مطالعه مغز را زنده و شاداب می‌کند.
 
انسان‌هایی که علم زیادی دارند و یا احاطه کاملی روی تخصص ویژه‌ای دارند علاوه‌بر مزایای گفته شده، بهتر می‌توانند جسمشان را هم کنترل کنند. سال‌ها پیش فردی به من مراجعه کرد که 102 سال داشت این فرد مطالعه بسیاری داشت و به لحاظ آمادگی و سلامت مغز مانند یک فرد سی‌وپنج ساله بود. این فرد در سن 102 سالگی کتاب می‌نوشت و ترجمه می‌کرد. اینجاست که اغلب پژوهشگران معتقدند مطالعه می‌تواند انسان را جوان‌تر نگه‌دارد.
 
چه خوراکی‌هایی برای عملکرد بهتر مغز در روند مطالعه فایده بسیاری دارند ؟ برای مثال افرادی که دائم مطالعه می‌کنند و اغلب مطالعاتشان هم مربوط به دانش و کتاب‌های درسی است و همچنین افرادی که می‌نویسند و مولف هستند بهتر است چه خوراکی‌هایی را مصرف کنند؟
تغذیه یکی از اصلی‌ترین پارامتر‌های مهم در روند عملکرد مغز به شمار می‌رود مغز هر غذاایی را دریافت نمی‌کند قند تنها غذای مغز است. گرسنگی باعث از کاهش عملکرد مغز می‌شود. مغز پر خون‌ترین عضو بدن است و بیشترین انرژی بدن را دریافت می‌کند به همین دلیل تغذیه برای مغز اهمیت زیادی دارد؛ چراکه مغز ذخیره انرژی ندارد و همیشه باید تغذیه صورت بگیرد. به همین دلیل فردی که مطالعه می‌کند مرتب گرسنه می‌شود.
 
اولین قدم برای آمادگی مغز خواب است فردی که کم‌خواب است و یا استراحت کافی به مغزش نمی‌دهد نمی‌تواند تمرکز زیادی بر مفاهیم داشته باشد. کم‌خوابی قدرت مغز را کم می‌کند. دومین پارامتری که روی مغز اثرگذار است اکسیژن است. افرادی که در مکان‌های آلوده زندگی می‌کنند نسبت به افرادی که در مکان‌های پاک به لحاظ آب و هوایی زندگی‌ می‌کنند تمرکز پایین‌تری دارند. اکسیژن برای مغز و مطالعه اهمیت بسیاری دارد . من توصیه می‌کنم که افراد در جایی مطالعه کنند که علاوه‌بر اکسیژن کافی، جریان هوا در مغز زیاد باشد. مایعات کافی بنوشند. در هنگامی که مطالعه می‌کنند درجه حرارت اتاق باید مناسب شرایط بدنی افراد باشد. نحوه نشستن در مطالعه می‌تواند تاثیر بسیاری داشته باشد. در هنگام مطالعه باید به‌گونه‌ای بنشینید که خون‌رسانی به مغز همواره انجام شود و نشستن نیابد مانع گرفتگی عروق باشد.
 
افرادی که می‌خواهند مغزشان روند بهتری داشته باشد باید از میوه‌های بنفش و غلیظ مانند مویز استفاده کنند. سبزی و میوه‌‌های تازه‌رس می‌تواند اثر قدرت‌بخشی بر مغز داشته باشد. به یاد داشته باشید هیچگاه در مغز اثر آنی نداریم؛ حتی مغز باعث مرگ آنی هم نمی‌شود به همین دلیل ریکاوری مغز و بازیابی توانایی‌های مغز امری زمان بر است.

نظر شما