شناسهٔ خبر: 26734924 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

ربودن رقیب عشقی برای ازدواج با دختر موردعلاقه

پسرجوان زمانی که متوجه شد دختر مورد علاقه‌اش قصد ازدواج دارد، رقیب عشقی‌اش را با همدستی دوستانش ربود و بشدت کتک زد تا عاشقی از سر او برود .

صاحب‌خبر -

به گزارش جامجم،روزهای پایانی هفته گذشته مرد جوانی با حضور در پلیس آگاهی تهران از پسرخالهاش و سه مرد دیگر که در ماجرای ربودن و تنبیه او نقش داشتهاند، شکایت کرد.

شاکی به افسر تحقیق گفت:دو ماه پیش در یک گروه تلگرامی که مربوط به دختران و پسران محله بود، عضو شده و با دختری آشنا شدم. در جریان این آشنایی به هم علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم. همزمان پسری در تلگرام برایم پیامهای تهدید آمیز ارسال میکرد. تهدیدم میکرد که اگر با آن دختر ازدواج کنم هردویمان را خواهدکشت. سراغ دختر مورد علاقهام رفتم که متوجه شدم آن جوان خواستگار سابقش بود و چون خلافکار و شرور بوده با او ازدواج نکرده است. میخواستم از او شکایت کنم که با تهدیدهای پسر شرور، منصرف شدم. چند روز از این ماجرا گذشت تا اینکه یک روز پسرخالهام با من تماس تلفنی گرفت و خواست برای بازی آنلاین فوتبال به گیم نت در جنوب تهران بروم.

شاکی ادامه داد: به آنجا رفتم اما خبری از او نبود و به جای پسرخالهام، رقیب عشقیام و دو همدستش آمدند. خواستم فرارکنم که نشد. آنها مرا به زور به داخل خودرویی انداختند و به چند محله پایینتر بردند. گوشی و پولهایم را برداشتند و بعد از پیاده کردنم از خودرو مرا بشدت کتک زدند و تهدید کردند اگر دوباره به فکر ازدواج با آن دختر بیفتم مرا به قتل میرسانند. آنها مرا همانجا رها کرده و متواری شدند. نمیدانم چرا پسرخالهام با آنها همدست بوده است.

با شکایت مرد جوان، پسرخالهاش دستگیر شد و به افسر تحقیق گفت: من از بلایی که سر پسر خالهام آمده خبر نداشتم. من شیفته بازیهای رایانهای بویژه فوتبال بودم. یک روز رقیب عشقی پسرخالهام که همسایهمان بود به دیدنم آمد و گفت کاری با او دارد، اما به‌‌دلیل سوءتفاهم پیش آمده پسرخالهام تلفن او را پاسخ نمیدهد. او از من خواست وی را به گیم نت بکشانم . قرار بود برای این کار یک دستگاه PS4 از او بگیرم. با اعترافهای او، سه متهم دیگر هم تحت تعقیب قرار گرفتندو بازداشت شدند. سرکرده باند به افسر تحقیق گفت: زمانی که متوجه شدم دختر مورد علاقهام به جوانی علاقهمند شده و میخواهند ازدواج کنند، رقیب عشقیام را تهدید به مرگ کردم، اما او دستبردار نبود. سرانجام پسرخالهاش را فریب دادیم تا او را به محل قرار بکشاند. وقتی به محل قرار آمد، او را به زور داخل خودرو انداخته و در محلی خلوت کتکش زدیم تا عاشقی از سرش بیفتد. با اعتراف‌‌های او، دو همدستش نیز گفتههایش را تائید کردند. برای آنها قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

نظر شما