شناسهٔ خبر: 26734686 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

جام‌جم بررسی می‌کند ؛چگونه ابزار های زندگی مدرن، تغییرات بنیادی در شخصیت و نظام ارزش ها را ایجاد می کند

اسباب بازی های آدم بزرگ ها

این روزها شاهد آن هستیم که برخی از رفتارهای مغایر با آموزه‌ها و ارزش‌های برآمده از باورهای اصیل ملی و مذهبی ما در حال گسترش هستند و خودنمایی این تغییرات بیشتر در فضای مجازی قابل مشاهده است. این سوال‌ها مطرح می‌شود که فضای مجازی تا چه حد عامل تغییرارزش‌ها است؟ آیا این فضا صرفا بستری برای بروز و نمود بیشتر این دگرگونی فراهم کرده است و باید ریشه این دگرگونی‌ها را در جایی دیگر جستجو کرد؟ این پرسش‌ها را با دستمایه قرار دادن یکی از مصادیق بارز این رخداد یعنی گسترش تفاخر در شبکه‌های اجتماعی مجازی، با سه نفر از استادان و کارشناسان علوم‌ارتباطات و جامعه‌شناسی مطرح کردیم.

صاحب‌خبر -

تحکیمبخش و نه ایجادکننده ارزشها

پذیرفتنی است که فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی خود به تنهایی عامل تغییر یکسری از مفاهیم و ارزشها در جامعه نیستند اما پرسشی که در مواجهه با این باور شکل میگیرد این است که چرا امروز و با گسترش این شبکهها بیش از گذشته شاهد دگرگونی برخی ارزشها هستیم. محمدرضا رسولی، استاد علوم ارتباطات دگرگونی ارزشها را تحت تاثیر تغییرات اجتماعی و سیاسی میداند و به جام جم میگوید که این اتفاق یک دینامیسم اجتماعی است که همراه با خود سازوکار دارد و از این رو فرآیند و نتایج آن، قابل درک و هضم است. دینامیسم اجتماعی تغییرات ارزشی را در جامعه ایجاد کرده است و رسانهها صرفا نقش شتابدهنده آن را ایفا میکنند.

حوریه دهقانشاد، مدرس علوم ارتباطات نیز از کسانی است که این مسئله را مرتبط با تغییر زمانه و اقتضای آن میداند و توضیح میدهد: هر زمان، نیازهای خود را دارد؛ مهم این است که ما شرایط زمانه خود را درک کنیم. این تغییرات در ارتباط مستقیم با شبکههای اجتماعی نیست. رسانهها این قدرت را ندارند که چیزی را از اساس تغییر دهند بلکه میتوانند آن چیزی را که در جامعه هست تحکیم ببخشند. مطمئن باشید نیازی در جامعه وجود دارد و سپس رسانه آن را پررنگ میکند. نیازها در خارج از فضای مجازی ایجاد میشود و این فضا ممکن است صرفا برای عدهای در حد پاسخگویی نیازشان عمل کند.

فضای مجازی وسیله است

ابوالفضل آقابابا، جامعهشناس و پژوهشگر علوم اجتماعی در قالب یک پرسش و با طرح یک مثال به این موضوع نگاه میکند و به ما میگوید: سوال من این است که پیش از آمدن فضای مجازی وقتی به ما میگفتند فخرفروشی نکن، آیا واقعا فخرفروشی نمیکردیم؟ بعضی اینکار را میکردند و برخی هم نمیکردند.

در واقع فضای مجازی وسیله است و میپذیرم که هر وسیله تغییراتی را در فرهنگ ایجاد میکند اما نه بهصورت بنیادین؛ این فضا امکان نمایش دادن چیزی را که وجود دارد، فراهم ساخته است. معتقدم فضای مجازی هنوز در ایران جانیفتاده است. من هر روز رسانههای اصلی و بزرگ جهان را رصد میکنم و تقریبا هیچ بحثی از فضای مجازی در آنها نمیبینم؛ در واقع در فضای جهانی این مقدار از توجه به این فضا وجود ندارد. ما آنقدر این فضا و شبکههای اجتماعی را در کانون توجه قرار دادهایم و گاه از آنها میترسیم که مدام در حال پاسخگویی به اتفاقات و حرفهای منتشر شده در آن هستیم.

دورهمیهای مجازی

آقابابا یکی از دلایل رشد فضای مجازی را فقدان فضای عمومی در جامعه میداند و میگوید: متاسفانه ما ایرانیان فضای عمومی برای با هم بودن نداریم. ملتی هستیم که موقع جشنهای ملیمان به جای بیرون، به خانه میرویم و با یک جمع پنج شش نفره زیر کرسی مینشینیم؛ این درحالی است که دیگر ملتها موقع تحویل سال در خیابان دور هم جمع میشوند. میتوان نتیجه گرفت که ما به دلیل فقر مفرط فضای عمومی به فضای مجازی پناه بردهایم. با شناختی که از جوانان دارم به نظر میآید که آنان با انتشار عکس رستوران و لباس گران قیمت در اینستاگرام به دنبال تفاخر نیستند بلکه در پی ایجاد فضایی عمومیتر برای خود هستند. اگر فضای عمومی رشد طبیعیتری داشت، فضای مجازی همین مقدار هم رشد نمیکرد.

بیالگو و رها

برخی الگو را گمشدهای میدانند که جوانان امروز، در پی آن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ر ا زیر و رو میکنند تا از این رهاشدگی، رها شده و برای پیمودن مسیر پیش رو به کسی اقتدا کنند. رسولی، استاد علوم ارتباطات به این نکته اشاره میکند و میگوید: به نظر میرسد جوانان ما میان بیالگویی و بیهنجاری معلق هستند و نمیدانند به دنبال آن کجا باید بروند و چه کنند؟ الگوهای امروزی از طریق فضای شبکهای که نظام جهانی را به فرهنگهای بومی پیوند میزند، معرفی میشوند. الگوهایی که متعلق به بافت فرهنگی طبقات بسیار مرفه در نظام جهانی است، خودشان را به فرهنگ طبقه متوسط و پایین جامعه ما وصل میکنند، آمال و آرزوهایی را برای آنان میسازند و در مصرف تظاهری درگیرشان میکنند.

جامعه طبقاتی و فضای مجازی

رسولی با دستمایه قرار دادن یکی از بارزترین مصادیق این اتفاق که این روزها در فضای مجازی شاهد آن هستیم میگوید: جامعه ما بشدت در حال طبقاتی شدن است. در عصر پسامدرن افراد برای اینکه این فاصلهها را در ظاهر کاهش دهند به مصرف تظاهری روی میآورند و خودشان را در قالب سبک زندگی که متعلق به آن نیستند نشان میدهند تا بتوانند در جامعهای که متمسک به مصرف تظاهری است، حضور داشته باشند و روابط اجتماعی برقرار کنند. در جوامعی که اکثریت در طبقه متوسط و یا متوسط به بالا هستند این مسائل را نمیبینید؛ چون نیازی به آن ندارند که خودنمایی کنند.

جامعه رسانهای شده که وابسته به شبکههای اجتماعی است، به این اتفاق دامن میزند. اگر تا دیروز این قضیه محدود به گروههای خاصی بود یا به طور کلی ارزشهای ضدمصرف تظاهری تبلیغ میشد، امروز به واسطه جامعه رسانهای شده و شبکههای اجتماعی، ارزشهای خلاف آن رشد تصاعدی پیدا کرده است. اگر به یک دهه قبل بر روی بلوتوث این امکان ایجاد شده بود البته محدودتر، الان هم همین اتفاق در ابعاد وسیعتر و با اشکال مختلف در حال بروز و نمود است؛ یعنی آنچه که فرهنگ رسمی آن را ممنوع، مذموم و یا مردود میشمارد در این فضا نشان داده میشود.

ارزشهای دیروز، خاطرات امروز

پیش از این مرسوم بود که میگفتند به وقت خوشی جار نزن و مراقب همسایهات باش که دلش نلرزد یا حتی سادهتر از این؛ هنوز نسلی هستند که به خاطر دارند نباید فلان میوه را به مدرسه میبردند تا نکند بوی آن دل همکلاسی گرسنهشان را ببرد. از این حرفها میشنیدیم و اغلب هم گوش میکردیم. اینکه ریشه این آموزهها و ارزشها چه بود، خود نیاز به بررسی دارد اما آنچه این روزها جلوهگری میکند گسترش برخی از ضدارزشها است. نمایان کردن زیبایی، دارایی و تفاخر به آن و همچنین مانور دادن بر روی خطوط قرمز جامعه و کمرنگ کردن برخی از تابوهای اجتماعی و مواردی از این دست است که امروز در شبکههای اجتماعی شاهدش هستیم. برای مثال، گویی عکس گرفتن از غذا و انتشار آن در اینستاگرام یکی از آداب رستوران رفتن شده است یا طرفین یک رابطه، پس از برهم خوردن آن اقدام به پردهدری کرده و در این فضا تمام توان خود را بهکار میگیرند تا طرف مقابل را در انظار بیآبرو کنند و مقصر جلوه دهند. صواب و ناصواب بودن این رفتار بماند؛ آنچه جلب توجه میکند این تغییر است، تغییری که نم نم در حال تبدیل شدن به یک امر طبیعی است.

اصرار نکن

تکرار بیش از حد آموزههایی که در باطن درست هستند آنان را بیتاثیر میکند و از قضا موجب شکلگیری رفتارهایی متناقض میشود؛ در مورد ارزشها نیز این اتفاق ممکن است. در واقع اصرار ورزیدن به برخی از ارزشها و تکرار مدام آنها به شیوههای کهنه و نادرست میتواند در جهت عکس عمل نماید و ارزشهای ضد آن را در جامعه اشاعه دهد. دهقانشاد نیز بر این باور است و در خصوص علت بروز رفتارهایی چون فخرفروشی در فضای مجازی که در تضاد با آموزههای کهن ما هستند، بیان میکند: این اتفاق بهدلیل محدودیتها یا اصرار بر سر یک موضوع به شیوههای غلط است. وقتی جلوی چیزی را بگیری از جای دیگر که نادرست است بیرون میزند. ما همیشه خواستهایم نفی کنیم و بگوییم که مثلا برندهای خارجی بد است در مقابل این منع، نوعی واکنش و مقاومت ایجاد میشود. کسانی با انتشار لباسهای مارکدار خود میخواهند خود را بروز دهند و بگویند ببینید ما این لباسها را داریم.

چه خواهد شد؟

با تمام این تفاصیل، امروز میگذرد و اهمیت این بحث و بررسیها در آینده مشخص میشود. زمانی که تاثیرات این تغییرات بهوضوح در جامعه قابل مشاهده است. دهقانشاد، با توجه به شرایط موجود، آینده را چنین تصویر میکند: مطمئن باشید که تغییرات رخ میدهد و اگر ما بیبرنامه با آن مواجه شویم اتفاقات نامناسبی در فرهنگ و آداب و رسوم ما میافتد. مشکل اینجا است که ما همیشه در مقابل تغییر مقاومت نشان دادهایم و هیچ برنامهای برای شرایط جدید نداشتهایم. نگاه ما مقابلهای است، پس شکست میخوریم. از 150 سال پیش تا امروز در مقابل هر نوآوری مقاومت کردهایم و مدام ترسیدهایم که ارزشها و سنتهایمان رنگ ببازد و یا تغییر کند. راه مواجهه با دگرگونی، سد شدن نیست بلکه باید برای نوآوریهای این چنینی برنامهریزی داشته باشیم و بتوانیم آنها را با فرهنگ و باورهایمان همراه کنیم.

نوشین مجلسی

رسانه

نظر شما