شناسهٔ خبر: 26715846 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

کارشناسان اجتماعی در گفت وگو با ایرنا مطرح کردند:

خشونت علیه زنان؛ بسترساز ناهنجاری های اجتماعی

تهران- ایرنا- بروز خشونت های گوناگون علیه زنان به آسیب های اجتماعی فراوانی منجر می شود. پدیده ای که ریشه در ناهنجاری های اخلاقی و فرهنگی در اجتماع دارد و ارتقای دانش و آگاهی زنان نسبت به حقوق خویش می تواند به عنوان نخستین گام در مبارزه با خشونت علیه این قشر باشد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ خشونت علیه زنان به عنوان آسیبی اجتماعی و موضوعی پیچیده به شمار می رود که سلامت جامعه و به خصوص نهاد خانواده را تهدید می کند، این پدیده ناهنجار، تحقق امنیت روانی افراد را دچار اختلال کرده و ارتقای شاخص‌های توسعه پایدار را در اجتماع با دشواری مواجه می سازد. از همین رو ایجاد امنیت و مصونیت از تعرض برای بانوان از جمله مهمترین وظایف مسوولان و متولیان امر محسوب می شود.

حس امنیت اجتماعی برای زنان به مفهوم دارا بودن آرامش و آسودگی خاطر در عرصه های مختلفی چون خانواده، نقش اجتماعی کار، درآمد و مشارکت سیاسی است.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به منظور واکاوی این پدیده اجتماعی با «مجید ابهری» متخصص رفتارشناسی اجتماعی، بنیانگذار آسیب شناسی اجتماعی در ایران و عضو هیات علمی دانشگاه تهران به گفت وگو پرداخته است. در ادامه این گفت وگو می خوانیم:

**انواع خشونت ها علیه زنان
خشونت از نگاه رفتارشناسی به مفهوم انجام رفتارهای غیرمنطقی، آزاردهنده و خارج از چارچوب اخلاقی است که ارتکاب آن در ارتباط با بانوان انواع مختلفی را در برمی گیرد. این خشونت ها شامل خشونت کلامی، عاطفی، فیزیکی و اقتصادی است.

خشونت کلامی به استفاده از کلمات و عبارت های نامناسب و دور از شان انسانی و اخلاقی اطلاق و خشونت عاطفی شامل محروم کردن از روابط عاطفی و محبت می شود و اما خشونت فیزیکی به معنای برخوردهای فیزیکی، ضرب و شتم، آزارهای جسمانی است و در مضیقه قرار دادن زنان به لحاظ اقتصادی را خشونت اقتصادی می گویند. از مهمترین خشونت های رایج در خانواده ها و در روابط زناشویی خشونت کلامی و فیزیکی به شمار می رود که گاهی به مرگ یا نقص عضو زنان منجر می شود.

** معضلات بی شمار اجتماعی؛ ارمغان رواج خشونت علیه زنان
خشونت خانگی، به‌ویژه در میان زوج ها از جمله مهمترین معضل های اجتماعی معاصر به شمار می رود که به جدایی و بحران‌های گوناگونی منتهی می‌شود و آثار نامطلوبی را بر فرزندان حتی در دوران جنینی برجای می گذارد. احساس پوچی و بدبینی، اختلالات روانی، کاهش احساس امنیت، افزایش خشونت در جامعه، اختلال در هویت و کاهش عزت نفس و گرایش به اعتیاد را می توان از جمله این آسیب ها به شمار آورد.

خشونت علیه همسران در فرزندان باعث ایجاد اضطراب، استرس، افسردگی، ترک تحصیل، خانه گریزی و مدرسه گریزی می شود و آنها خشن و به دور از معیارهای معنوی پرورش می یابند.

**ارتقای سطح فرهنگ و آموزش مهارت ها؛ عاملی موثر در کاهش خشونت ها
فضای خانوادگی نیز به مانند هر نهاد اجتماعی دیگر از گونه‌ای تقسیم کار برخوردار است که نظم و آرایش امور را تعیین می‌کند. زمانی که توازن کافی میان اختیارات و توانایی‌ها میان زوج ها وجود نداشته باشد، امکان بروز شرایط بهره‌کشانه و مخرب افزایش می‌یابد. ارتقای آگاهی‌ و یاری گرفتن از مشاوران و روان‌شناسان می‌تواند در این میان بسیار راهگشا باشد.

بالا بردن سطح فرهنگ خانوادگی، آموزش شیوه برقراری تفاهم، مهارت کنترل خشم و هیجان های رفتاری به وسیله خانواده ها مراکز آموزشی و رسانه ها و همچنین تصویب و تشدید قانون های همسرآزاری به عنوان اهرم های موثر در پیشگیری و کاهش خشونت در جامعه محسوب می شود.

** ضرورت نهادینه ساختن فرهنگ پرهیز از خشونت
از مهمترین عوامل افزایش خشونت در جامعه، می توان به فیلم های ماهواره ای به عنوان عوامل روانی اشاره کرد و از دلایل محیطی باید از آلودگی های صوتی، تنفسی، بیکاری، تورم و گرانی نام برد. برای غلبه بر این مشکل می بایست که با تغییر و تحول در سرفصل های آموزشی، مهارت های زندگی را به دانش آموزان آموخت و این مفاهیم را در میان نسل جوان نهادینه کرد. این آموزش ها و فرهنگ سازی ها ابتدا بایستی در ارتباط با مردان صورت پذیرد و سپس به طور عمومی و از طریق رسانه ها در جامعه نهادینه سازی شود تا بانوان با آشنایی نسبت به حقوق خود، از تضییع حقوق خویش جلوگیری کنند.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همچنین در این ارتباط نظر «امان الله قرایی مقدم» آسیب شناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی را نیز جویا شد. متن این گفت وگو در ادامه آمده است:

** زنان و امنیت اجتماعی
هرگونه آزار جسمی، روحی، اقتصادی و فرهنگی علیه زنان را خشونت می نامند. برخی مطالب کتاب های درسی، تصاویر و اشعار، زن را موجودی خدمت گزار به مرد معرفی می کند و به تصویر می کشد و همچنین برخی از محدودیت و محرومیت ها برای بانوان از جمله حضور نیافتن در بانوان در ورزشگاه ها و همچنین برخی قوانین تبعیض آمیز مشکلات بی شماری را در مسیر پیشرفت این قشر از جامعه ایجاد می کند.

متاسفانه در برخی خانواده‌ها مردان اجازه مداخله در امور و تصمیم‌گیری‌های درون خانه را به همسران خویش نمی‌دهند و معمولا بانوان از حقوق فردی و قدرت تصمیم‌گیری محروم هستند. برپایه برخی از این باورها، زنان حتی اگر داخل خانه مورد خشونت قرار بگیرند، نباید اعتراضی بکنند، این در حالی است که تحقیر و حتی کم‌توجهی به کودکان از طرف والدین به عنوان خشونت محسوب می شود.

** نقش رسانه‌ها در رویارویی با ترویج خشونت علیه زنان
رسانه‌های جمعی شامل نوشتاری، تصویری و صوتی در زمینه مبارزه با خشونت علیه زنان نقشی اساسی دارند. این رسانه‌ها می‌توانند با آموزش و فرهنگ‌سازی با این معضل اجتماعی مقابله کنند یا آنکه به صورت ناخواسته آن را عادی جلوه دهند به عنوان مثال در برخی از سریال‌ها و فیلم‌ها تنبیه زنان به وسیله مردان به تصویر ‌کشیده می شود که این مساله سبب عادی شدن و ترویج این رفتار ناپسند در جامعه خواهد شد.

** راهکارهای کاهش خشونت علیه بانوان
اصلاح فرهنگ و قانون، راهکار تحقق کاهش خشونت علیه بانوان است. در حال حاضر اصلاح فرهنگی از راه‌هایی مانند آموزش و پرورش به آرامی در حال صورت گرفتن است.

همسرآزاری یا خشونت علیه بانوان، گرچه ریشه تاریخی دارد اما به مفهوم پدیده‌ای اجتماعی بنابر ملاحظه های فرهنگی، تا سال های گذشته، چندان مورد توجه نبود و آشکار نمی‌شد زیرا بانوان به دلایل متعددی چون خجالت، ترس، حفظ آبرو و حیثیت، ترس از جدایی و طلاق، بی‌سرپرست ماندن فرزندان، شرمساری، سرشکستگی و سرزنش اطرافیان و مردم خشونت و بدرفتاری شوهر را ابراز نمی‌کردند.

اکنون نیز تا زمانی که موارد حاد خشونت خانوادگی در مطبوعات انعکاس پیدا نکند و برملا نشود و به مواردی چون قتل، آسیب های جسمی و جنسی جبران ناپذیر منجر نشود، مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

پژوهش**2059**9131**

نظر شما