شناسهٔ خبر: 26680999 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

میزگرد مستند «از آزادی تا آبادی»:

دلایل نپرداختن به مشکلات خرمشهر؛ امنیت ملی یا امنیت میلی برخی مدیران میانی

تسنيم

«از آزادی تا آبادی» عنوان مستندی بود که همزمان با مشکلات مردم این شهر از شبکه‌های صدا و سیما پخش شد، مستندی که فرآیند ساخت آن از یک سال و نیم پیش آغاز شد و مشکلات مردم شهر را در سالیان اخیر به‌نمایش می‌گذاشت.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: میزگرد مستند «از آزادی تا آبادی» با حضور محمد دیندار، کارگردان این مستند، جبار آذین منتقد، نویسند و مدرس سینما و مسعود بهبهانی‌نیا نویسنده و تهیه‌کننده‌ سینما و تلویزیون در باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد. این مستند به سالها بی‌تفاوتی نسبت به عملکرد برخی مدیران اجرایی در خرمشهر اشاره دارد و فقدان عملکرد مدیریتی مناسب در ساماندهی مشکلات این شهر. همچنین گریزی نوستالژیک به کوچه‌پس‌کوچه‌های شهری دارد و با رویکردی مصاحبه‌گونه سعی در بررسی مشکلات و ارائه راهکار دارد. مشروح این میزگرد را در ادامه می‌خوانید:

برای ساخت اینگونه مستندها احساس می‌شود اگر دغدغه شخصی نباشد منجر به تولید نمی‌شود. شاید تولیدات آثار هنری در فضای امروز بیشتر متمرکز بر بازدهی اقتصادی تولید است. چه شد به این نتیجه رسیدید که این کار را شروع کردید و بعد به کیفیت ساخت برسیم.

دیندار: من با این نکته شروع می کنم یک جمله کلیشه ای وجود دارد که ایران سرای من است ما همه ایران را دوست داریم و همه شهرهای ایران را دوست داریم حالا شهرهای خاص در ایران هست که ویژگی خاص دارد مثل مشهد مقدس به خاطر وجود امام رضا یا اصفهان به خاطر قدمت تاریخی اش یا شیراز یا شهر قم به خاطر وجود حضرت معصومه (س) شهر خرمشهر به خاطر آن ویژگی مقاومتی که در طول دفاع مقدس داشت 40-45 روز که مقاومت کرد ایران را نجات داد. درست است که سقوط کرد اما 45 روز باعث شد که ایران از سقوط واقعی نجات پیدا کند و در طول جنگ هم یکی از آمال و آرزوهای حضرت امام هم رزمنده ها و فرمانده ها این بود که خرمشهر آزاد بشود تنها شهری بود که به دست دشمن افتاد البته یک بخشی از آن به دست دشمن نیفتاد کلا تخلیه شد و مردم رفتند به شهرهای دیگر هشت سال تحت فشار زیادی بودند همیشه خرمشهر سمبل مقاومت برای ما بود و هست و من به عنوان کسی که در جنگ بودم و رزمنده بودم دوست داشتم که خرمشهر به روزهای اول برگردد.

دیندار: اما خرمشهر به آن جایگاهی که باید نرسید. به جای اینکه شاهد باشیم قضیه حل بشود حل نشد نه اینکه بگوییم کاری انجام نشد خیر بازسازی تا یک جایی انجام شد اما زیربنایی نبود یعنی ما بازسازی را خلاصه کردیم در خانه سازی در فیزیکال خود شهر و بعضی روستاهای اطراف و به زیرساخت ها نپرداختیم زیرساخت هایی مثل برق و فاضلاب اشتغال در خرمشهر که می توانست رونق را به خرمشهر برگرداند به شرایطی که قبل از جنگ بود ولی این اتفاق نیفتاد. خیلی از رزمنده‌ها و فرمانده‌ها که خرمشهر را آزاد کردند می گویند ما دوست داریم بعد از آن آزادی آبادی هم شکل می گرفت و اصلا یکی از دغدغه های شهید جهان آرا این بود که گفتند من قول می دهم خرمشهر را بهتر از قبل کنم که ایشان شهید شد و مسئولین قول ایشان را عملی نکردند و این دغدغه همیشه با من بوده به عنوان یک ایرانی به عنوان کسی که در جنگ بوده و خرمشهر را حس کردم و دیدم.

 
خیلی از رزمنده‌ها و فرمانده‌ها که خرمشهر را آزاد کردند می گویند ما دوست داریم بعد از آن آزادی آبادی هم شکل می گرفت و اصلا یکی از دغدغه های شهید جهان آرا این بود که گفتند من قول می دهم خرمشهر را بهتر از قبل کنم
 
 

پرداخت به مشکلات خرمشهر سوژه ملتهبی بود و ضعف برخی آقایان را آشکار می‌کرد

حالا با این تصور و نگاه ساخت مستند را در این شهر آغاز کردید، علاقه‌مندم بدانم چه مشکلاتی بر سر راه ساخت این مستند بود. چون پیش از این کمتر به مشکلات این شهر در قالب تولیدات تصویری پرداخت شده‌است. اگر موانعی بر سر راه ساخت بوده جنبه سیستماتیک داشته یا صرفا دیدگاه‌های شخصی بوده؟

دیندار: وقتی شما چنین سوژه ای دارید بعضی مدیران و مسئولین هستند که راضی نیستند سراغ چنین سوژه ای بروید چون سوژه ملتهبی است وارد یک حوزه ای می شوید که ضعف آقایان آشکار می شود و به اشکال مختلف سعی می کنند که شما را ناامید کنند و یا همکاری نکنند و فضایی را بسازند که شما وارد آن حیطه نشوید یا شما را به یک سمت دیگری سوق بدهند. شما اشاره خوبی کردید برخی دوستان کار که می کنند نگاه اقتصادی به کار دارند به این قضیه که نگاه کردیم گفتیم زیر نگاه اقتصادی نمی رویم که بگویند که ما حمایت می کنیم از شما ما این حمایت را نمی پذیرفتیم که دینی به کسی نداشته باشیم.

 
حمایتهای مالی را نمی‌پذیرفتیم تا دینی به گردنمان نباشد
 
 

دیندار: اگر به دنبال مسائل مالی می‌رفتیم باعث برخی اختلافات می‌شد. مثلا می گفتند سراغ فلان کس نباید بروید صحبت کنید سراغ طرف مقابل نروید. اختلافات سیاسی و سلیقه ای باعث می‌شد که نتوانیم برویم پای صحبت همه بنشینیم ولی ما سعی کردیم همه سلیقه‌ها را کنار هم جمع کنیم و با آنها صحبت کنیم در کار اگر نگاه کنید افراد مختلفی با دیدگاه‌های مختلف حضور دارند؛ از امام جمعه آمده تا استانداری و مدیران منطقه آزاد و مهمتر از همه مردم هستند که با دیدگاه های مختلف حضور دارند. من سعی کردم همه اینها را کنار هم بچینم و کار خیلی سختی بود حتی دوستان قدیم خرمشهر می‌گفتند کار سختی است و شما نروید جلو اگر رفتید جلو با مانع برمی‌خورید ولی ما جلو رفتیم. من بیست سال مدام مطالعه کردم حتی قبل از اینکه کار را شروع کنم رفتم کل خبرگزاری ها را مرور کردم. در این سال ها من این موضوع را رصد کردم و پیگیری کردم ولی متاسفانه گوش شنوایی نبوده که خرمشهر را آباد کنند. وقتی به اخبار نگاه می‌کنید جبهه‌های مختلف دوست دارند خرمشهر ساخته بشود از روزنامه کیهان و خبرگزاری تسنیم و روزنامه شرق و جناح مقابل می‌گویند که خرمشهر یک نقطه‌ای است که باید ساخته بشود، خرمشهر هم یک مطالبه عمومی برای کل جناح‌هاست که باید خرمشهر ساخته بشود متاسفانه ضعف مدیریتی باعث شده که این اتفاق نیفتد هر سال به این مسائل پرداخته می‌شود ولی در حد سوم خرداد است در چهارم خرداد به فراموشی سپرده می شود این مسئله که در فیلم هم دیدیم که مردم می گفتند فقط در سوم خرداد به فکر ما نباشید در طول سال به فکر ما باشید.

کمک کنید خرمشهریها با خیال آسوده از مرزهایمان دفاع کنند

فاصله زمانی جمع آوری این مطالب از چه سالی تا چه سالی است ؟

دیندار: اگر نگاه کنید در بیست سال گذشته نزدیک سوم خرداد که می شود مطالبی با موضوع خرمشهر در رسانه‌ها زیاد منعکس می‌شود. یکی از دوستان در فیلم به من گفت سوم خرداد در یک روز خاص اتفاق میفتد ولی مردم خرمشهر همیشه هستند هر روز در خرمشهر زندگی می کنند و شما فقط در سوم خرداد فقط به فکر خرمشهر نباشید مردم خرمشهر مقاومت کردند پای کشور و انقلاب هستند ولی شما هم کمکشان کنید که بتوانیم به عنوان شهر مرزی مرزبانان این کشور باشند و با خیال آسوده بتوانند از مرزهای خود دفاع کنند.

با وجود این همه مطلب چه هست که نمی‌گذارد راجع به خرمشهر فیلم ساخته شود. موانعی که شما برای ساخت مستند با آن روبه‌رو بودید چه بود؟

دیندار: ما در خرمشهر به مردم برمی خوردیم که می‌گفتند ما مشکل داریم مثلا در مورد نظافت شهر بعد به ما انگ می زدند که شما می خواهید شورش کنید یعنی بی عرضگی یک مسئول شهری پیوند می‌خورد به مسائل امنیت شهری در صورتیکه اصلا این گونه نیست آن مدیر نمی‌تواند کار کند می‌گوید که به این مسئله نپردازید صلاح نیست در صورتیکه طرف مصلحت خودش را در نظر می گیرد نه مصلحت ملی را مشکلی که ما داریم این است می گوییم که چرا خیابان را جدول نمی کشید می گویند نگویید مصلحت نیست و اینکه زمانی که می‌خواست پخش شود گفتند پخش نکنید صلاح نیست.

در فرآیند تولید مستند میکروفن را در اختیار هرکسی که انتقاد داشت قرار دادیم

در فرآیند ساخت ممانعت ایجاد نمی‌شد؟

دیندار: خیر ما رفتیم و فیلمبرداری کردیم مردم هم همکاری خوبی داشتند با ما برخی ارگان ها سپاه و بسیج همکاری خوبی با ما داشت کشتیرانی با ما همکاری داشت. ما به همه فرصت دادیم که صحبت کنند، هر کسی انتقاد کرد میکروفن را در اختیارش گذاشتیم که جواب بدهند و مردم آمدند که مقایسه کنند که حرف آن شخص درست است یا حرف مردم؟ یعنی ما هم حرف مسئول را گذاشتیم و هم حرف مردم را و میدانی نشان دادیم مثلا مسئول می گوید من بیست هزار میلیارد پول خرج کردم در فلان قضیه سراغ مردم که می روی این را نمی بینی حالا شما حرف چه کسی را باید باور کنی حرف مردم را یا حرف مسئول را باید باور کنی بعد می روی در شهر می بینی که اینها مشکل دارند. باید نگاه منصفانه داشت.

بخشی از مسئولین در دنیایی از تخیل و توهم زندگی می کنند

جبار آذین: همین الان ایشان اشاره کرد به مسئله دیدگاه های مردم و دیدگاه های مسئولین پرسیده شد که مردم نمی دانند حرف کدام را باور کنند حرف مردم را کسانی که در فیلم ایشان از مشکلات صحبت کردند یا مسئولینی که در این ارتباط دیدگاه های خودشان را مطرح کنند. نکته مهم همین جاست؛ اگر تفاوت و تضادی بین نگاه های مردم و مسئولین نبود ما شاهد چنین مشکلاتی در خرمشهر و خوزستان و در سرتاسر کشور نبودیم. مسئله این است که نگاه بخشی از مسئولین ما از نگاه جامعه ما دور است و فاصله دارد مردم ما در زمان زندگی می‌کنند با مسائل با مشکلات با شادی‌هایی که با مسائل عمومی زندگی درگیر است مواجه هستند اما مسئولین این گونه نیستند بخشی از مسئولین در دنیایی از تخیل و توهم زندگی می کنند. نگاه های آنها نگاه های اجتماعی متعهدانه به مسائل و مشکلات ملت نیست صرفا از زاویه جناحی و سیاسی و حفظ منافع و از دیدگاه های جناحی و سیاسی به قضیه برخورد می کنند یعنی تا آنجایی که احساس می کنند که لازم است و حرکتی برنامه ای منافع آنها را تضمین می کند وارد میدان می شوند اما از آنجا به بعد وقتی پای بازسازی حماسه گونه شهری مثل خرمشهر پیش می آید دست های پنهان و آشکار ناخوداگاه و ناخواسته رو می شود ما مواجه می شویم با کسانی که به عنوان مسئول سالیان سال در خرمشهر شهری که نیاز به حماسه سوم به قول فیلم ایشان دارد اما طی سال ها به دلیل نگاه خاص قطب گونه سیاسی بعضی از جناح های کشور که نه به قصد خدمت به جامعه که به قصد خدمت به جناح خاص و حاکمیت بخشیدن به تفکراتی که اغلب با تفکرات ملت همسو نیست بعضی از پست ها و سمت های اجتماعی سیاسی و اقتصادی کشور را به دست گرفتند بدیهی است که وقتی اینها از زاویه منافع به مسائل نگاه می کنند نگاهشان صرفا تامین کننده منافع همان گروه و همان جناح است اما مردم زندگیشان، مشکلات و مسائلشان آن چیزی نیست که آنها فکر می کنند برای همین وقتی با مردم در مورد مشکلات صحبت می کنید چیز دیگری می گویند که واقعیت زندگی آنهاست اما مسئولین چیزهایی را عنوان می کنند که فرافکنی است به جای پاسخ مناسب و شایسته دادن به این مسائل که چرا مثلا خرمشهر بازسازی نشده یا چرا به سمت ساختن زیر ساخت ها حرکتی صورت نگرفته این اختصاص اعتبار که در این سال ها برای بازسازی از نظر بودجه در نظر گرفته شده چرا در عمل خرج بازسازی نشده اینجاسکوت می‌کنند و  حرفی در این ارتباط نمی زنند در حالیکه ما می دانیم مسئولین مقامشان و اختیاراتی که برای استفاده از بیت المال به آنها داده شده همان امانتی است که از سوی ملت به آنها تفویض شده که از این امانت به درستی استفاده کنند و ما می بینیم که این استفاده به درستی انجام نمی گیرد.

پولی که باید صرف لایی‌روبی اروند می‌شد جای دیگری هزینه شده است

جبار آذین: نمونه آن هم همین فیلم حقیقت نما و واقعگرای از آزادی تا آبادی است که می بینیم مسائل و مشکلات همچنان وجود دارد یادگار جهان آرا و شهدای خرمشهر همچنان ویران و نابسامان است مسئولین وقتی مورد پرسش قرار می گیرند چرا در این سال ها کاری صورت نگرفته چرا کشتی که از زمان جنگ در آن طرف اروند مانده خارج نشده چرا این منطقه پاکسازی نشده تا موانعی که سر راه ورود و خروج کشتی های داخلی و خارجی از کشور برداشته شود همه سکوت می‌کنند چرا چون طی سال ها همین اتفاق لایی روبی اروند هزینه های زیادی طبق گفته خودشان از طریق دولت برای این کار اختصاص داده شده اما این هزینه ها کجا رفته مشخص است اگر صرف لایی روبی شده بود نتیجه آن را می دیدیم درست شدن آن فضا خارج شدن لاشه کشتی ولی وقتی این اتفاق نیفتاده خیلی راحت می توانیم به این نتیجه برسیم که پول ملت که خرج بازسازی خرمشهر باید می شد خرج چیزهای دیگری شده چیزی غیر از خدمت به جامعه خدمت به خرمشهر و ساختن این شهر در واقع صرف هزینه های شخصی جناحی و گروهی شده که هیچ ارتباطی با منافع ملی و حرف اصلی این فیلم مطالبه ملی از مسئولین ندارد ریشه این قضیه را باید اینجا پیدا کرد چون حرف مسئولین و بخشی از مسئولین ما و کسانی که از سوی بخشی از قدرت های جامعه منصوب شدند برای خدمتگزاری با نگاه مردم متفاوت است ما شاهدیم این اتفاقات نه در خرمشهر بلکه در سرتاسر ایران هستیم مردم چیز دیگری می خواهند و حرف دیگری می زنند مسئولین کار دیگری انجام می دهند مسئولین راه دیگری می روند.

بحث ما راجع به مستند بود و لزوم ساخت آن و رسیدیم به بخش موانع پرداخت به مشکلات خرمشهر که به لحاظ تصویری چه به لحاظ مطلبی چه به لحاظ تصمیم گیری های مدیریتی یعنی نپرداختن به خرمشهر انگار در دولتهای مختلف تبدیل به ویژگی شده گویا هر دولتی جای وعده و جای مانورهای انتخاباتی اش خرمشهر است اما تنها جایی که نپرداخته خوزستان است و من گفتم که احساسم این است که به عنوان کسی که سالهاست این خبرها را دارد می بیند و این خبرها را پیگیری می کند شاید یک نگاه سیستماتیک مانع از پرداختن به موضوع خرمشهر می شود چه به لحاظ تولید محتوا چه به لحاظ عملکرد اقتصادی و زیربنایی.

بهبهانی‌نیا: امسال برعکس هر سال دو بار اسم خرمشهر شنیده شد هر سال یک روز در سال و آن هم در  سوم خرداد این اتفاق میفتاد. امسال بحث آب هم اسم  این شهر را برسر زبان ها انداخت خرمشهر به لحاظ جغرافیایی منتهی علیه جنوب غربی ایران است پیشانی ایران که اولین صدمات را هم در جنگ خورد به خاطر همین موقعیتش در مرز به خرمشهر اگر نگاه تاریخی داشته‌باشیم بیشتر متوجه می شویم که چقدر مورد ظلم واقع شده چقدر غفلت نسبت آن صورت گرفته خرمشهر بزرگترین بندر گمرک منطقه را داشت هفت اسکله فعال که کشتی های غول پیکر اقیانوس پیما می آمدند آنجا از سراسر دنیا بار خالی می کردند به دلیل همین کار اقتصادی مردم شهر وضعیت اقتصادی خوبی داشتند رونق داشتند کارون یکی از عمده ترین رودهای آب شیرین بهمن شیر اروند کرخه همه اینها وضعیتی را در خوزستان درست کرده که کشاورزی خوبی داشتیم خرمشهر به دلیل استراتژیک خیلی مهم بود کمتر شهری بود که تمام کنسولگری های دنیا در آن باشد. بیکارترین جوان ها کارشان این بود که ماشین هایی که می آمد تویوتا و هزاران ماشین در گمرک می خوابید اینها می بردند تهران تحویل می دادند من یادم می آید دو سه سال قبل از انقلاب نزدیک به هفت هزار کره ای آنجا برای ما کار می کردند همه لباس زرد رنگ متحدالشکل داشتند و روی دوش خود بار را حمل می کردند آن موقع لیفتراک نبود.

بزرگترین مشکل کشور در سالهای اخیر مرکزگرایی در سیاستها بوده‌است

بهبهانی‌نیا: حالا امروز همان کارگرهای کره ای الان ماشین های کره ای را برای ما می فرستند و منطقه آزاد افتخارش این است که مرتب این ماشین ها را به روز به مردم تحویل می دهد از همین خیابان های دم شط می آیند به سمت تهران و جاهای دیگر یک اشکالی که در سیاستگزاری ها در طول این سالها بوده مرکزگرایی بوده یعنی شما تمام توجهات را به چند تا نقطه خاص در کشور جلب کردید تمام امکانات را آنجا ریختید تهران اصفهان اهواز مشهد خود به خود ضایعاتی داشته همه از جاهای دیگر هجوم آوردند به این شهرها بعضی از آنها جذب کار و شهر نشدند حاشیه نشین شدند و مسائل و مشکلات بعدی را بوجود آوردند معضلی که ما الان در خرمشهر داریمبه جز آب که آخرینش بود بحث بیکاری است بحث سیاست های غلط است. خاطرم هست حتی در سال هایی که آمده بودیم تهران دو سمت جاده آبادان خرمشهر تمام یکپارچه آب می دیدیم که وصل بود به حور الهویزه پرنده های مهاجر می آمدند آبگیرهای فصلی درست می شد و این باعث می شد که نه تنها گرد و خاکی بلند نشود یک نسیم خنکی هم به خرمشهر بوزد و همه اینها از خرمشهر گرفته شده آن نگاه تامین و جلب رضایت مندی مردم مرکز نشین همیشه برای ما ضایعاتی داشته فقط برای خرمشهر نیست تمام شهرهایی که دور هستند از مراکز همین فاجعه برایشان رخ داده تا یک زمانی سیاست این بود که می گفتند نکند عراق دوباره حمله کند نکند دوباره جنگ بشود ما نباید زیرساخت ها و سرمایه‌گذاری های عمده ای در اینجا داشته باشیم بعد از پایان جنگ و بعد از اینکه صدام رفت دیگر دلیلی برای این مسائل نبود

نتیجه عملکرد چندین ساله سازمان مناطق آزاد در خرمشهر چه بوده‌است؟

بهبهانی‌نیا: به هر حال این گناه و کوتاهی متوجه دولتمردان ماست که بیشتر دنبال نمایش هستند تا اینکه کارهای زیربنایی انجام بدهند منطقه آزاد شاید نزدیک بیست سال است آنجا دارد کار می کند شما گزارش عملکردش را بگیرید چندتا کارخانه چند تا سرمایه گذاری از خارج چند تا کار بنیادی چند تا مجتمع فرهنگی توریستی درست شده؟ پاسخ هیچ است. فقط هنرشان این بوده که بازاری برای چینی ها بازاری برای کره ای ها ایجاد کنند حتی راهیان نور وقتی می رفت آنجا آب و خوراک را با خودشان می برند از مردم خرید نمی کنند یعنی شما فکر کنید دو میلیون نفر را در سال به یک نقطه ای ببرند و بیایند فقط آب بخرند چه اتفاقی در اقتصاد آنجا می افتد این را هم از آنها دریغ کردند نمی خواهم بگویم آن نگاه قومیتی و غیره عمده بوده ولی اتفاقی که برای خرمشهر افتاده برخی از نیروهای کارآمدش شهر را ترک کردند یعنی بعد از جنگ همه احساس کردند که اینجا جای پیشرفت نیست. ما آنجا هفت هشت تا سرمایه دار خیلی خوب و مردم دار داشتیم که همه اینها شهر را ترک کردند ما رسیدیم به یک حداقل هایی و به یک کف مطالبات مردم که امروز شاهد آن هستیم.

 
وقتی راهیان نور به خرمشهر می‌روند آنجا آب و خوراک را با خودشان می برند از مردم خرید نمی کنند
 
 

حالا چرا به نمایش گذاشته نمی شود قبل از مستند شما کار دیگری در این سطح انجام شده؟

دیندار: این اولین بار است یعنی صاحبنظران و خود صدا و سیما می گویند که این اولین بار است که در این شکل کار می شود.

مقدس‌سازی مانع از بیان مشکلات خرمشهر شده‌است

با این همه موانع آیا پرداخت به مشکلات خرمشهر سوژه خوبی برای مستندسازی و فیلمسازی نبوده است؟ هنرمندان هم شاید در این زمینه کم‌کاری‌هایی داشته‌اند.چرایی این موضوع را چه کسی باید جواب دهد؟

بهبهانی‌نیا: اضافه بر آن صحبت ها چیزی که به اشتباه در فرهنگ ما جا افتاده بحث مقدس سازی است. شما تصور کنید منِ نویسنده بروم سراغ یک شخصیتی یک شهید و بخواهم زندگی او را به تصویر بکشم هشدارها می آید که نزدیک نشو ایشان مقدس است نمی توانی از زندگی او بگویی نمی توانی از جوانی ایشان بگویی شهر هم همین طور شده می گویند با وضو وارد شوید شهر شهر مقدسی است و همه چیز زیر پوشش این مقدس و تقدس رفته تجلیل ها و حاسه سازی ها همه اینها انقدر هیاهو ایجاد کرده که ما یادمان رفته که مردم این شهر با مشکلات زیادی مواجه هستند. اگر من به عنوان یک خرمشهری به ده تا از خرمشهری دیگر کمک نکنم در زندگی می مانند این بی تدبیری ها هر کدامشان مثلا شما نگاه کنید همین حور را خشک کردند چند تا سد نا به جا زدند آب آمده پایین و این باعث شده که ده ها هزار نخل بسوزد حالا من در حد توان خودم دو تا سریال مستقیم کار کردم چند تا هم اشارتا به سمتش رفتیم و همین مشکلات و مسائل و ناهماهنگی ها وجود داشته  وقتی شما امری را مقدس کردید دیگر اجازه ندارید از آن سوال کنید شما وقتی شخصیتی را مقدس کردید دیگر از آن سوال نمی کنید هر چیزی آنجا یک تقدس نابه جایی پیدا کرده که دیگر نمی شود از آن سوال کرد آقای شهردار، آقای فرماندار و مسئولان منطقه آزاد گزارش بدهید، هیچ کسی پاسخگو نیست. نظر مردم خرمشهر را در مورد منطقه آزاد بپرسید می گویند که یک سفره ای پهن شده و ... کاری هم به مردم ندارند چرا کسی از آنها سوال نمی کند همه جا همین طور است؟

کار نویسندگی در سریال کیمیا را برعهده داشتید و قبل از آن مجموعه خاک سرخ به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا بود. بنابراین قبلا تجربه کار در این منطقه مقدس را داشتیم دغدغه شما در مورد ساختن کار در همچین فضایی چیست؟

بهبهانی‌نیا: من جوانی و نوجوانی ام را در خرمشهر گذراندم کودکی ام را آنجا جا گذاشتم خاطرات دوستان شهیدم را به یاد می‌آورم و همیشه این دغدغه را داشتم. اما به طور مستقیم به مشکلات امروز خرمشهر نپرداختم و بیشتر در حد گوشه و کنایه ای حرف زدم. ولی در مورد اینکه قدر و اندازه این مردم چقدر است چقدر فداکاری کردند و چقدر حق دارند به گردن همه مردم من یادم است روزهای اول جنگ مردم مهاجرت می کردند بدون هیچ وسیله ای خانه هایشان را رها می کردند می رفتند شیراز آنجا می گفتند چرا آمدید بروید شهرتان بروید دفاع کنید هیچ تصوری از جنگ نداشتند کسی که پنجاه سال سرمایه اش را جمع کرده و الان از بین می رود حالا توجه ما در این دو مجموعه ای که ساختیم تلاشمان این بود که آن غافلگیری مردم نسبت به یک اتفاق را که همه را تحت تاثیر قرار داده است از بچه ای که در مدرسه نشسته و کاغذ و قلم در دست داشت و حالا باید اسلحه دست بگیرد تا بازاری ها زن و مرد و این غافلگیری ها مسئله اصلی بود و حماسه ای که آفریده شد و بچه هایی که توانستند با همان مقاومت سی چهل روزه خیلی نقشه ها را بهم بزنند اینها یک ارزشگذاری هایی دارد در کشورهای دیگر وقتی موزه می روید برای این استقامت و مقاومت مردم خیلی تجلیل می شوند خیلی انواع ابزار را به کار می گیرند که این فرهنگ را انتقال دهند و متناسب با آن رسیدگی ها و چیزهایی که وجود دارد مردم خرمشهر از متوسط بالاتر بودند مثلا شادگان ضعیف تر بود یا سوسنگرد کمی پایین تر بودند چون دامدار یا عشایر بودند اما خرمشهر خیلی پولدار بودند خیلی وضعشان خوب بود این داغی که ما هرگز نمی توانیم به آن قبل برگردیم دلیلش هم این است که سیاست غلط مثلا الان سیاست ارزی کشور را بهم می ریزد شما فکر کنید که سیاست این شد که دیگر اینجا کشتی نیاید بروند بندرعباس شهید رجایی پس دیگر لازم نیست که لایی روبی کنیم پس هزینه نکنیم و این کشتی هایی که در آب غرق شده لازم نیست در بیاوریم همین طوری باشد اینها سیاست گزاری کلان است.

با این تفاسیر اگر بخواهیم کاری را بنویسید راجع به فضای امروز خرمشهر این کار را می کنید؟ یا اگر بسازید راجع به چه موضوعی می خواهید تمرکز کنید؟

بهبهانی‌نیا: خیلی دلم می خواهد به این موضوع بپردازم، چون مردم تصویری از خرمشهر گذشته ندارند نسل پنجاه سال به بالا تصویری دارند و بقیه هیچ تصوری ندارند می‌گویی خرمشهر می‌گوید جنگ زده یک شهر جنگ زده که بیچاره هستند یعنی هیچ تصویری که اینها بازارشان رونق داشت اینها خیلی وضع خوبی داشتند کویتی ها می آمدند آنجا برای تجارت ندارند.  وقتی که جنگ شد و مردم هم خیلی خوب دفاع کردند و خیلی خوب ادای دین کردند اما بعد از آن این اتفاقات افتاد قاعدتا اگر فرصت  و مجالی باشد و مقداری احساس کنیم که همه پای کار هستند بحث یک نفر و یک نویسنده نیست قاعدتا باید این چند دوره را لحاظ کند.

دیندار: نکته ای را آقای بهبهانی نیا اشاره کردند که بیان می‌شود خرمشهر مقدس است و ما نباید در مورد مشکلات آن بپردازیم و این تابوهایی که شکل می گیرد این تابوها از سمت مدیران میانی است در سطح مدیران پایین حتی مدیران شهرداری، مثلا یک شهردار یا یک فرماندار که می گوید به این مشکل نپردازید چون خرمشهر مقدس است یا امنیت ملی ایجاب می کند به آن موضوع نپردازیم، درواقع این امنیت ملی نیست این امنیت میلی آن آقایان است یعنی آن آقا می ترسد با پرداختن به مشکلات این شهر آن پست را از دست بدهد و آن را گره می زند به امنیت ملی و مردم را می ترساند منتقد را می ترساند فیلمساز را می ترساند که سراغ این کار نیایند ولی مدیران ارشد می بینید راحت در مورد آن صحبت می کنند از مدیران ارشد هم انتظار می رود شما که این مشکل را می‌دانی حداقل بیایی راه حلی بدهی و جلوگیری کنی همین کشتی که در اروند نشان دادیم حدود 25 سال دارد دست به دست می شود مدیران مختلف حواله می دهند به مدیران دیگری و این کشتی مانده و باعث شده که بندر خرمشهر توسعه پیدا نکند در صورتیکه اگر لایی روبی شود هم رفت و آمد کشتی های بزرگتر راحتتر انجام می شد و هم خرمشهر رونق بیشتری می گرفت.

بپردازیم به خود مستند شما برای شروع کار شما یک طرحی داشتید به این طرح چگونه رسیدید و چگونه چیدمان کردید تا به مستند از آزادی تا آبادی برسید؟

دیندار: دوستانی که شاهد تحقیقات بودند خود آقای بهبهانی‌نیا است بارها خدمت ایشان رسیدم و جلسات مختلفی با ایشان داشتم و یک حلقه اتصالی ایجاد کردیم بین خرمشهری های قدیمی که در تهران بودند خرمشهری هایی که در زمان جنگ یک عده ای از آنها را می شناسم و آقای بهبهانی بودند و نقطه اتصالی بین کسانی که در خرمشهر بودند و یک تحقیقات میدانی را شروع کردم و هم تحقیقات کتابخانه ای کردیم و حتی رفتیم سراغ دانشگاه ، دانشگاه شهید بهشتی رفتم و با خیلی از اساتید جلسه داشتم و براساس بازسازی چه کارهایی باید انجام می‌شد و نشد در دوران بازسازی خود دوستان معترف هستند که آن زیرساخت های اصلی شکل نگرفته آنها آمدند در حد خانه سازی کار کردند و به فکر این نبودند که جریان اصلی خرمشهر که بندر خرمشهر است این را رونق بدهند شما بهترین ساختمان را آنجا بساز برج بساز ولی وقتی اشتغال نباشد آن برج به درد نمی خورد آن شهرسازی به درد نمی خورد خود دوستان از آن زمان به این فکر کردند که شریان اصلی خود خرمشهر را رونق بدهیم کسب و کار را رونق بدهیم که متاسفانه مغفول ماند من این خط را گرفتم رفتم جلو و وارد مباحث مختلفی شدم.

مهمترین مشکلی که در جریان تولید مستند به آن رسیدید چه بود؟

دیندار: بله به نظر من اشتغال از مشکل آب هم بالاتر است

جبار آذین: مسئله مشکل دائمی است که مردم سالهاست تحمل کردند

دیندار: و قابل حل است اگر اشتغال و کار رونق بگیرد می توانید بهترین دستگاه های آب شیرین کن را بخری و بگذاری در خرمشهر

 

برچسب‌ها:

نظر شما