شناسهٔ خبر: 26568135 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

فريدون شهبازيان: درست مي‌گويند، موسيقي سنتي به تکرار رسيده است

صاحب‌خبر - فريدون شهبازيان افزود: «قطعه‌هاي انتخاب شده در اين کنسرت‌ها هم برمبناي موسيقي ارکسترال ايران و هم بر موسيقي کلاسيک غرب بود. در سال‌هاي بعد از انقلاب ما نتوانستيم به اندازه کافي موسيقي ارکسترال سرزمين‌مان را به جهانيان معرفي کنيم. اين يکي از آرزوهاي من است. معتقدم که بايد آثار موسيقي ايراني را اجرا کنيم تا مردم دنيا با آنها آشنا شوند. در زمينه سينما و تئاتر کارهاي بيشتري به خارج از ايران معرفي مي‌شود و در اين زمينه‌ها ما را بيشتر از عرصه موسيقي مي‌شناسند. اميدوارم در سال‌هاي آينده برنامه‌هاي بيشتري براي معرفي موسيقي‌يمان به ديگر کشورها داشته باشيم.» * موسيقي خواننده محور موزيسين قديمي و خاطره ساز موسيقي ايران درباره شناساندن موسيقي ايران به جهانيان نيز معتقد است: «موسيقي ايراني خواننده محور است. ما موسيقي بدون کلام ايراني را کمتر اجرا مي‌کنيم و مردم هم کمتر آن را شنيده‌اند. اين که بتوانيم موسيقي سرزمينمان را به جهانيان معرفي کنيم، کاري است که در دراز مدت جواب مي‌دهد. در زمينه آهنگ‌هاي موسيقي اصيل ايران يا همان موسيقي سنتي اجراهاي بسياري در سراسر جهان روي صحنه رفته است. گروه‌هاي دو نفره و چند نفره اجراهاي بسياري در بيشتر کشورهاي جهان داشته‌اند؛ اين اجراها هم معمولا با خوانندگان بسيار خوبي انجام شده است. اما اين موسيقي هرگز نتوانسته جاي موسيقي ارکسترال ايران را بگيرد. سرمايه گذاري که امروز انجام شده تا ارکسترهاي ايراني بتوانند جايگاه خود را در جهان پيدا کنند، به زمان نياز دارد. بايد با آهنگسازان صحبت کرد تا آثار جديد نوشته شود. بايد در اين زمينه سرمايه‌گذاري‌هاي خوبي انجام داد. آهنگسازان هم بايد در آثارشان از جذابيت‌هاي موسيقي غربي هم استفاده کنند. در اين‌ آثار بايد ارکستراسيون و سازبنديِ دقيقي انجام شود تا بتوانيم به هدف مورد نظر برسيم.» شهبازيان گفت: «اين که دو ارکستر داشته باشيم و دائما تمرين و اجرا داشته باشند، هدف نهايي ما نيست. رسيدن به هدف ما نياز به توليد موسيقي دارد. براي ارکسترها بايد اثر توليد کرد تا ارکسترها آنها را اجرا کنند و اين آثار به جهان معرفي شود. در غير اين صورت تکرار مکررات است؛ درست مانند موسيقي سنتي که مي‌گويند به تکرار رسيده است و البته درست هم مي‌گويند. ما بايد از دستمايه موسيقي محلي و مقامي و موسيقي‌هاي اصيل ايران استفاده کنيم و آثار ارزشمندي بنويسيم و به اهداف بلند‌مدتمان برسيم.» * هدف گذاري‌ها در ارکستر ملي رهبر ارکسترملي ايران درباره هدف گذاري‌ها در هنگام آغاز به کار در ارکستر ملي نيز گفت: «هدفم از روز اول اين بود که ارکستر ملي ايران با اجراي موسيقي نوين ايران و جهان معرفي شود. يعني ارکستر ملي ايران بايد اجراي آثاري در برنامه‌اش باشد که موسيقي نوين ايران و جهان باشند. يعني موسيقي‌هاي کلاسيکي که در سال‌هاي گذشته به صورت آپتوديت(به روز شده) اجرا شده، ما آنها را دستمايه خودمان قرار دهيم و اجرا کنيم. مثلا سمفونيک شماره يک اثر موتزارت، اورتوري از بتهوون و يا هر اثري از آهنگسازان بزرگ جهان را بتوانيم به صورت آپتوديت(به روز شده) اجرا کنيم. همچنين موسيقي خودمان را به صورت نوين اجرا کنيم؛ يعني از ارکستراسيون و سازبندي غربي، هارموني و کنت‌پوئن استفاده کنيم در حالي که دستمايه‌اش موسيقي ايراني باشد. يعني قواعد و جذابيت‌هاي موسيقي کلاسيک را در کنار موسيقي ايراني قرار دهيم و به صورت ارکسترال عرضه کنيم. ما هنوز نتوانسته‌ايم اين قواعد را براي موسيقي خودمان تدوين کنيم.هميشه گفته‌ام که موسيقي مقامي و موسيقي رديف را مي‌توان به کار برد و به صورت ارکسترال ارائه کرد. اگر اين اتفاق بيافتد مي‌توانيم پيشرفت بسياري داشته باشم.» * سفارش به آهنگسازان جوان شهبازيان درباره سفارش آثار براي اجرا در ارکسترملي به آهنگسازان جوان نيز گفت: «ما آثاري را به آهنگسازان جوان سفارش داده‌ايم. اما بدانيد که اين کار با چند سفارش به نتيجه خوبي نمي‌رسد. ممکن است ما چندين اثر سفارش دهيم تا در نهايت به نتيجه مطلوب برسيم. ممکن است آثار بسياري به آهنگسازان جوان سفارش دهيم و در نهايت هم از ميان اين آثار تعداد اندکي براي اجرا توسط ارکستر انتخاب شوند. اما اين روند باعث پيشرفت آهنگسازان جوان و در نهايت پيشرفت موسيقي ارکسترال مي‌شود.اين امر به بودجه‌اي مفصل نياز دارد.» * گرايش نسل جديد آهنگسازان موسيقي ايراني به سمت موسيقي پاپيولار آهنگساز فيلم «معصوميت از دست رفته» درباره گرايش نسل جديد آهنگسازان موسيقي ايراني به سمت موسيقي پاپيولار و دور شدن آنها از فضاي موسيقي اصيل نيز مي‌گويد: «در موسيقي پاپ پول حرف اول را مي‌زند. اين موسيقي را مردم دوست دارند و براي شنيدنش هزينه مي‌کنند. خوانندگان و آهنگسازان اين حوزه هم درآمدهاي خوبي دارند و هرگز حاضر به رها کردن اين ژانر از موسيقي نيستند. اگر همين شرايط در موسيقي ملي و در حوزه ارکسترها بيافتد، همه چيز زيرورو مي‌شود. اما مردم براي موسيقي پاپ هزينه مي‌کنند. در عين حال برخي هنرمندان هم با اين که در دانشگاه تحصيل کرده‌اند و استادان خوبي هم داشته‌اند، اما علمشان را براي موسيقي پاپ خرج مي‌کنند و نهفته‌هاي ذهنيشان را خرج موسيقي پاپ مي‌کنند. اگر قرار است به موسيقي پاپ مجوز بدهند بايد همه چيز شسته رفته باشد و در اين زمينه بايد موسيقي مميزي شود. شايد اين مميزي در عرصه موسيقي سنتي و ارکسترال لازم نباشد، اما در زمينه موسيقي پاپ نبايد به هر کسي اجازه ورود به اين حيطه داده شود؛ آن هم با اين شعرهاي بسيار بد. ترانه سرايي به قهقرا رفته است. به اين دليل که ترانه سرايي درآمد خوبي دارد، هر چه دستشان بيايد مي‌نويسند. يکي از کارهايي که بايد انجام شود، همين است.» وي افزود: «موسيقي ايران خواننده محور است. به همين دليل است که موسيقي پاپ اجازه نمي‌دهد موسيقي اصيل ايران رشد کند.پرويز منصوري مي‌گفت اين موسيقي شانسي است. ارکسترهاي ملي و ارکستر سمفونيک بايد سالن‌شان پر باشد تا بتوانند ادامه حيات دهند. بنياد رودکي بودجه محدودي براي اداره ارکسترها دارد. آهنگسازاني که خانه نشين شده‌اند، کار کردن برايشان توجيح ندارد. آنها ترجيح مي‌دهند که به آموزش بپردازند و از همين راه زندگيشان را تامين کنند. اين معضلي است که بايد در دراز مدت حل شود.» * درباره ناصر چشم آذر فريدون شهبازيان در انتهاي اين گفتگو درباره مرحوم ناصر چشم آذر نيز گفت: «زماني که من گروه کُر در راديو داشتيم، ايشان خواننده گروه کُر بود. بعدها هم دوستان بسيار خوبي بوديم. هر دوي ما در انجمن آهنگسازان خانه سينما عضو بوديم و سال‌ها در هيات‌مديره با هم بوديم. شناخت خوبي هم از موسيقي پاپ داشت. به نظرم هنرمند زماني هنرمند است که کارش به خانه مردم برود. اين که من آثارِ بسياري ساختم و مردم گوش ندهند به نظرمارجحيتي ندارد به آثاري که مردم مي‌شنوند.زماني مي‌گفتند چهره‌ي ماندگار! بعد خواننده را انتخاب مي‌کردند. در حالي که خواننده تنها يک مجري است و اثري را مي‌خواند که منِ آهنگساز ساخته‌ام. متاسفانه از اول موسيقي ما خواننده محور بوده است و آهنگسازاني مانند چشم آذر در حاشيه مانده‌اند.»

نظر شما