شناسهٔ خبر: 26354251 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

داود امیریان:

درباره آزار جنسی کودکان ما مقصریم

داوود امیریان با انتقاد از کسانی که آزار جنسی کودکان را نادیده می‌گیرند، می‌گوید: زمانی که نمی‌بینیم، نمی‌شنویم و نمی‌خواهیم بگوییم، همین اتفاق‌ها می‌افتد. در ادبیات به دلیل خط قرمزها روی این موضوع کار نشده است؛ ما مقصریم زیرا جرأت تابوشکنی نداریم.

صاحب‌خبر -

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا در زمینه آگاهی‌بخشی به بچه‌ها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاق‌هایی مثل تعرض و تجاوز به آن‌ها، اظهار کرد: به قدری موضوع دردآور و عجیب و غریب است که نمی‌دانم باید چه بگویم. همه سرمان را مانند کبک زیر برف کرده‌ایم؛ «کی‌ بود؟ کی بود؟ من نبودم» و «ان‌شاءالله هیچ اتفاقی نیافتاده است». در ادبیات ما روی این موضوعات کار نشده است زیرا برای ما خط‌ قرمزهایی وجود دارد که گاهی از سوی سیاستمداران و گاهی از سوی خودمان است. اما در ادبیات جهان بر روی این موضوعات بسیار کار شده است.

او با بیان این‌که جرأت تابوشکنی نداریم، گفت: همه فکر می‌کنند دوران کودکی و نوجوانی دورانی بسیار طلایی است و هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما همه ما این دوران را گذرانده‌ایم و می‌دانیم چه خطرات و مشکلاتی سر راه کودکان و نوجوانان سبز می‌شود. البته هر دوره‌ای مشکلات خاص خود را دارد؛ زمانی که ما بچه بودیم آزادی‌مان بیشتر بود و همیشه در کوچه و خیابان بودیم. الان بچه‌ها آپارتمانی و پاستوریزه شده‌اند و فقط کلاس زبان و ورزش می‌روند.

امیریان در ادامه افزود: این‌که بپرسیم ما چطور به وجود آمده‌ایم، در خانواده‌ها تابو بود. خانواده‌ها سعی می‌کردند با جواب‌های پرت و پلا ما را قانع کنند. امروز دسترسی‌ کودکان  به فضای مجازی باعث شده زودتر از ما از خیلی چیزها سر دربیاورند که این کنجکاوی‌  برای‌شان خطرآفرین است.  ما بچه‌ بودیم مسائل جنسی را از هم‌سن‌ و سال‌های‌مان یاد می‌گرفتیم، ۱۴-۱۵ سالم بود فهمیدم چه اتفاقی می‌افتد که ما به دنیا می‌آییم.  تا چند روز حالم بد بود زیرا باورم نمی‌شد این اتفاقات بیفتد. دو سال بعد اتفاقی کتابی به دستم افتاد که آموزش و پروش گذشته چاپ کرده بود. در این کتاب خیلی خوب و با تصویر نشان داده شده بود چه اتفاقی می‌افتد و ما چگونه به وجود می‌آییم.

او بیان کرد: یادم می‌آید در سال ۶۳-۶۲  در تلویزیون غربی‌ها را مسخره می‌کردند که به دانش‌آموزان در مدرسه مسائل جنسی را آموزش می‌دهند، می‌گفتند آن‌ها  به قهقهرا می‌روند  و همه ایدز می‌گیرند. مدت زیادی طول نکشید که  همین مسئله دامن‌ خودمان را گرفت. حالا آموزش  مسائل جنسی چه بود؟ این‌که اجازه ندهید کسی به بدن شما دست بزند. همان‌گونه که ما به بچه‌های‌مان می‌گوییم شما حریم خصوصی دارید و کسی حق ندارد به نقطه ممنوعه‌ات دست بزند و اگر این اتفاق افتاد نترس و به پدر و مادرت بگو. الان می‌فهمیم که این آموزش‌ها چقدر خوب بوده است. متأسفانه این‌ها در ادبیات ما نیامده است.

این نویسنده سپس با اشاره به کتاب «بی‌سرپرستان» نوشته قدسی نصیری اظهار کرد: این کتاب ماجرای کودکانی بود که مورد تعرض جنسی قرار گرفته بودند. آن‌ها را در یک مرکز  جمع کرده بودند و بعد از ماجراهایی بزرگ شده و به بچه‌ها خدمت می‌کردند. این کتاب  قبل از انقلاب منتشر شده است، اما حالا در ادبیات‌مان چنین چیزهایی نیست. منِ نوعی مقصر هستم؛ منی که نامم را نویسنده گذاشته‌ام  و برای کودکان و نوجوانان می‌نویسم.

او در ادامه گفت: آدم‌های مریض که از بچه‌ها لذت می‌برند معمولا به مدارس و مهدکودک‌ها می‌روند. زمانی که هر کس و ناکسی را در  مدارس می‌گذارید این اتفاق‌ها هم می‌افتد. زمانی که دست منِ نویسنده را می‌بندید، بچه‌ها چطور آموزش ببینند؟ اگر می‌خواهید مستقیما به بچه‌ها نگویید باید از طریق داستان باشد. کتابی‌ بود که غربی‌ها نوشته بودند و ترجمه شد اما اجازه چاپ پیدا نکرد. کتاب ماجرای بچه‌ای است که مادرش خدمتکار  یک دوک است،  زمانی که با مادرش به قصر می‌رود، دوک به پسربچه تعرض می‌کند. این بچه بیمار می‌شود و نمی‌داند چه کاری باید انجام دهد. ماجرا را برای مادرش تعریف می‌کند، مادرش به بچه می‌گوید کار خوبی کرده که  با او حرف زده زیرا  عذاب وجدان بیشتر او را اذیت می‌کرد. این قصه کودک خیلی خوب توانسته بود این را که اگر برای کودک اتفاقی افتاد در خودش نریزد و به بزرگ‌ترها بگوید جا بیندازد.  کسی که متجاوز است باید عقوبت بکشد در حالی که  ما با کسی که به او تجاوز شده مبازره می‌کنیم، او را کتک می‌زنیم و مسخره‌اش می‌کنیم.  

داوود امیریان با تأکید بر آموزش بچه‌ها و بزرگسالان گفت: جلوگیری از اتفاق‌های بد از طریق آموزش است. چطور می‌توانند آموزش بدهند؟ با ادبیات، سینما و موسیقی. برخی می‌گویند اگر به بچه‌ها بگوییم روی‌شان باز می‌شود، تعارف که نداریم؛ باید به بچه‌ها یاد بدهیم. اگر می‌خواهیم  این اتفاق‌ها نیفتد چاره‌ای جز آموزش نداریم.

او درباره این‌که نحوه بیان این مسائل چگونه باشد که خانواده‌ها تمایل داشته باشند این کتاب‌ها را برای کودکان خود بخرند گفت: این موضوع به اطمینان خانواده‌ برمی‌گردد. زمانی که خانواده‌ها آموزش ببینند و در رسانه‌ها به‌ویژه تلویزیون صحبت شود اتفاقات خوبی می‌افتد. من نمی‌گویم جلو ماهواره را بگیرند، اما زمانی که کنترل‌نشده فیلم‌ها پخش شد و عملکرد بد صدا و سیما مردم را به سمت ماهواره کشاند حرمت‌ها را شکست. این فیلم و سریال‌ها نتیجه بدی داشت و باعث شد خیانت کردن عادی شود.  معلوم است که  نمی‌توانیم خیلی چیزها را  به کودک بیان کنیم اما می‌توانیم مسائلی را آموزش دهیم.  ما به آموزش، آموزش و آموزش نیاز داریم.  اگر کتاب درست نوشته شود و  فیلم خوب ساخته شود، خانواده‌ها با آن مبارزه نمی‌کنند؛ هیچ خانواده‌ای - چه مذهبی باشد و چه غیرمذهبی - مخالف آموزش درست به فرزندانش نیست.

انتهای پیام

نظر شما