شناسهٔ خبر: 26315875 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

سلام بر ابراهیم؛

صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک‌تر باشم

در قسمت‌هایی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور می‌شم. برای همین صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک‌تر باشم».

صاحب‌خبر -

صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک‌تر باشمبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، پهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب بود. از این رو بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم 2» گردآوری شده است، آورده‌ایم که در ذیل می‌خوانید.

میز کار

«اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته‌ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته‌ها مراجعه می‌کردند.

من به کمیته‌ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود رفتم. چند اتاق کنار هم بود. در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیرو‌های کمیته پشت میز جواب‌گوی مردم بود.

وارد اتاق ابراهیم شدم. برخلاف دیگر اتاق‌ها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت. صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود. پرسیدم اینجا چرا فرق داره؟ گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور می‌شم. برای همین صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک‌تر باشم.»

انتهای پیام/ 114

نظر شما