شناسهٔ خبر: 26300133 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با فارس:

آل‌سعود با انجام اصلاحات در پی تبرئه خود از اتهام تروریسم است

کارشناس مسائل منطقه گفت: عربستان هیچ‌گاه نتوانست همزمان پاکستان و افغانستان را راضی نگه دارد و میانجیگری میان این دو کشور نیز کار بسیار دشواری است و سعودی‌ها نیز تاکنون انگیزه و قابلیت این موضوع را نداشته‌اند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، چند وقتی است حضور مقامات عربستان در افغانستان و تمایل این کشور به افزایش مناسبات با این افغان‌ها، سرتیتر اخبار و رسانه‌های جهان و افغانستان شده است. این سفرها در حالی صورت می‌گیرد که نقش عربستان در طول سی سال گذشته در گستره جغرافیایی افغانستان بیشتر تخریبی و ایدئولوژیک بوده و دولت ریاض در میانجی‌گری، فشار بر طالبان، کمک اقتصادی به دولت و مردم افغانستان تلاش گسترده‌ای نکرده است.

به دنبال این سفرها دولت عربستان چندی قبل اعلام کرد که از آتش‌بس حمایت کرده و به زودی خط هوایی کابل-ریاض را برای افزایش روابط راه‌اندازی می‌کند که این خبر بار دیگر نگرانی‌ کارشناسان را درباره انتقال تروریست‌های داعشی توسط سعودی‌ها از مسیر هوایی به افغانستان افزایش داده است.

عربستان یکی از 3 کشور حامی طالبان

«محمد جعفر حق‌پناه» کارشناس مسائل شبه‌قاره و منطقه، در پاسخ به اینکه چرا عربستان سعی دارد مناسبات خود را با افغانستان گسترش دهد به خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، گفت: در ابتدا باید گفت در سال 1375 که طالبان تقریبا بر کل افغانستان بجز مناطق شمالی مسلط شده بود، عربستان سعودی یکی از 3 کشوری بود که بهمراه پاکستان و امارات متحده عربی موجودیت طالبان را به رسمیت شناخت و اجازه داد که سفارتخانه این کشور در ریاض گشوده شود و عملا سفارت افغانستان را تحویل عناصر طالبان داد.

وی افزود: این روابط ادامه داشت تا زمانیکه سعودی‌ها در یازدهم سپتامبر متوجه شدند که حمایت آنان از القاعده که به نیت مبارزه با گسترش کمونیسم در دهه 82 شروع شده بود و پدیده عرب افغان‌ها را رقم زد،  ممکن است عوارض منفی برای این کشور به بار بیاورد. بنابراین از این دوره بود که دولت عربستان به یک بازیگر حاشیه‌ای در تحولات افغانستان تبدیل شد.

این کارشناس مسائل منطقه خاطر نشان کرد: البته در تمام این مدت ارتباطات شخصی برخی از رهبران سیاسی دولت عربستان و نیز رهبران گروه‌ها و احزاب سیاسی با این افغانستان همچنان ادامه داشت و جایگاهی که عربستان همواره در دنیای اهل سنت داشته و دارد، به این موضوع دامن می‌زد. این دامنه نفوذ را می توان تا آنجایی مشاهده کرد که در بحبحوحه تشدید جنگ داخلی یمن و مداخله عربستان در این کشور، و زمانیکه موضوع حملات تلافی‌جویانه انصارالله در عربستان مطرح شد، واکنش‌های تندی از جانب برخی نخبگان سیاسی دولتی و غیردولتی افغان مبنی بر دفاع از حرمین شریفین در عربستان مطرح شد که این موضوع در روابط افغانستان و عربستان حائز اهمیت است.

حق‌پناه با اشاره به اینکه یکی از اولین سفرهای اشرف غنی پس از برگزیده شدن به عنوان رئیس‌جمهور افغانستان، به عربستان بود، گفت: غنی پس از سفر به ریاض برای اولین بار طرح صلح را مطرح کرد و انتظار داشت که ملک عبدالله از نفوذ خود برای کشاندن طالبان بر سر میز مذاکره استفاده کند، اما سعودی‌ها در آن مقطع تمایل مثبتی به این موضوع نداشتند و اعلام کردند که در صورت تضمین دادن طالبان برای مذاکره در این موضوع ورود کنند.

افزایش تحرکات آل‌سعود در افغانستان در دوره عربستان جدید

وی تصریح کرد: باید دوره دومی از حضور عربستان در افغانستان را از زمان روی کار آمدن ملک سلمان و به طور ویژه بعد از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان انتظار داشته باشیم. چراکه به هرحال همزمان با تلاش سعودی‌ها برای احیای نقش منطقه‌ای خود به افغانستان نیز نگاه ویژه‌ای داشته و در سال 2016 اعلام کردند که بزرگترین مرکز اسلامی را در کابل خواهند ساخت.

این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: رابطه ویژه عربستان با پاکستان و نیاز به این کشور برای ائتلاف سازی در جنگ یمن، همواره سبب شده تا سعودی‌ها همواره در قبال افغانستان و پاکستان با یک تزلزل و چرخشی رفتار کنند، چراکه نمی‌تواند منافع هردو را تامین مند، اما در نهایت از حمایت معنوی و قدرت مادی خود برای گسترش نفوذ در افغانستان که اقدامات اخیر مانند ایجاد خط هوایی کابل-ریاض و نیز استقبال سعودی‌ها از آتش‌بس، بیانگر این موضوع است، استفاده کرده و باید در آینده انتظار داشت تا تحرکات و فعالیت‌های بیشتری هم از جانب عربستان و هم به ویژه امارات متحده عربی در اقغانستان انتظار داشته باشیم.

وی پاسخ به اینکه افکار عمومی و خواص و نخبگان افغانستان تا چه میزان می‌توانند بر عملکرد دولت این کشور مبنی بر کاهش مناسبات با عربستان تاثیر بگذارند، گفت: در افغانستان افکار عمومی به معنای آنچه که در سایر کشورها تاثیرگذار است، عمل نمی‌کند و ما باید بیشتر در این کشور به نقش و نفوذ نخبگان و سرآمدان و خبرگان افغان اعم از سنت‌گرا و نواندیش توجه داشته باشیم که بخشی از آنان در حاکمیت و بخشی دیگر در خارج از آن هستند.

حق‌پناه خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد در این مورد نگاه دوگانه‌ای وجود دارد، چراکه بخشی از مردم و نخبگان افغانستان به هرآنچه که موجب ناامنی می‌شود به شدت نگاه منفی دارند و به حامیان خارجی آن نیز متقابلا همین نگاه را دارند، حال می‌تواند پاکستان، عربستان و حامیان آنها باشند. همین امر در مورد القاعده و داعش نیز وجود دارد، یعنی هر کشور یا گروهی که حامی داعش و یا القاعده تلقی شود که موجب ناامنی هستند، طبیعتا از نگاه افکار عمومی در افغانستان به شدت تنزل یافته و نگرش منفی نسبت به آن پدید می‌آید.

وی افزود: این مسئله در مورد عربستان نیز صدق می‌کند و به دلیل وجود حرمین شریفین در عربستان و اینکه مردم افغانستان به صورت سنتی جز جریان‌های سنت‌گرا هستند و بدلیل قدرت مالی انتظار دارند که این کشور در بازسازی افغانستان و همچنین میانجیگری در امر به مذاکره با طالبان نقش داشته باشد، به عربستان توجه ویژه‌ای دارند. این ترکیب نیز به نظر می‌رسد همواره وجود خواهد داشت و به نقشی که طالبان و پاکستان ایفا می‌کنند، بستگی دارد.

سیاست‌های چرخشی و متزلزل عربستان در قبال افغانستان و پاکستان

حق‌پناه با اشاره به سیاست‌های چرخشی عربستان در منطقه گفت: عربستان هیچگاه نتوانست همزمان پاکستان و افغانستان را راضی نگه دارد و میانجیگری میان این دو کشور نیز کار بسیار دشواری است و سعودی‌ها نیز تاکنون انگیزه و قابلیت این موضوع را نداشته‌اند. اما به نظر می‌رسد در آینده اتفاقاتی رقم بخورد چراکه عربستان به دنبال نقش‌آفرینی منطقه‌ای جدیدی است.

این کارشناس مسائل منطقه در پاسخ به اینکه انگشت اتهام در انفجارات افغانستان بسوی عربستان دراز است و باور بر این است که سعودی‌ها با حمایت داعش در پشت پرده کشتار مردم بیگناه افغانستان هستند، نیز گفت: به طور کلی در مورد عربستان این اتهام از جانب حتی کشورهای غربی همواره مطرح بوده که ایدئولوژی که عربستان تبلیغ می‌کند، بنیان و شالوده انواع افراطی‌گری‌هایی است گریبان بسیاری از کشورهای دنیا را گرفته است.

وی افزود: خروجی کمک‌های عربستان به موسسه‌های دینی و مذهبی، مساجد، انتشاراتی‌ها و دارالعلوم‌ها در قالب آموزه‌های وهابی، در سرتاسر دنیا، رشد و پرورش خشونت در کالبد انواع گروه‌های افراطی و تکفیری بوده است. این اتهامی است که همواره بر عربستان وارد بوده و سعودی‌ها به شدت سعی می‌کنند که خود را از آن تبرئه کنند و اصلاحاتی که امروزه در عربستان شاهد آن هستیم و در راستای ترسیم سیمایی نوین از عربستان است، نشانگر این موضوع است.

حق‌پناه با بیان اینکه عربستان به دنبال آن است که جریانی نوگرا و تحول‌خواه را معرفی کند، گفت: این جریان در زاویه و مخالفت با جریان‌های وهابی است و باید دید که در عمل چگونه خواهد بود، زیرا هرگونه حمایت عربستان یا هرکشور دیگر از جریان‌های افراطی نهایتا می‌تواند به نقطه ضعف و تهدیدی برای خود آن کشور تبدیل شود و عربستان نیز پس از حمله 11 سپتامبر بر آن شد تا تغییراتی در داخل این کشور بوجود آورد.

وی افزود: بخشی از این مسئله سیاست‌های کلی منطقه عربستان برمی‌گردد و ایده حاکمیتی که چه میزان بر اساس وهابیت مستقر شود یا بر اساس دوری از آن در دوره عربستان جدید که قصد دارد اصلاحاتی موسوم به 2030 را انجام دهد، صورت می‌گیرد. مسئله دیگر نیز رقابت منطقه‌ای این کشور با ایران مرتبط می‌شود که باید دید تا چه میزان افغانستان در دایره این رقابت‌ها قرار می‌گیرد.

رقابت منطقه‌ای عربستان با ایران در افغانستان

این کارشناس منطقه با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره مخالف آن بوده که افغانستان تبدیل به آوردگاه رقابت‌های منطقه‌ای شود، گفت: برای ایران صلح و ثبات و امنیت در افغانستان حتی به قیمت حضور آمریکا بسیار اهمیت دارد چراکه در این شرایط مردم افغانستان از دوران خشونت و تهدید و ارعاب خارج شده و ایران می‌داند که امنیت افغانستان امنیت خودش است، بنابراین ایران انگیزه‌ای برای رقابت با عربستان و کشمکش‌های منطقه‌ای را در افغانستان ندارد اما وجود این انگیزه از سوی عربستان احتمال دارد.

حق‌پناه در پاسخ به این سوال که آیا ادامه آتش‌بس به نفع مردم افغانستان است یا خیر، گفت: اصولا برقراری آتش بس به نفع مردم بوده و عناصر دوطرف مناظره سعی می‌کنند دستکم یک بهره‌برداری ابزاری برای ترسیم چهره مطلوب از خود در نزد افکار عمومی بجا بگذارند.

وی افزود: افغانستان سعی کرده با طرح مسئله آتش‌بس و تمدیدهای پیاپی آن و ارتباط دادن این موضوع به درخواست‌های علما بعد از لویی جرگه، مشروعیت خود را افزایش دهد و به نوعی منجر به خلع سلاح تبلیغاتی طالبان شود، طالبان نیز با همین نیت از آتش‌بس چند روزه استقبال کرده و سعی کرد با اعلام آنکه همزمان جهاد را با اشغالگران ادامه می‌دهد، مشروعیتی برای خود کسب کرده و ابتکار عمل را در دست گیرد.

حمله به شیعیان افغانستان ریشه خارج افغانستانی دارد

این کارشناس مسائل منطقه خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد در ابتدا باید از هر عاملی که به آتش‌بس‌ها و تمدید آن کمک می‌کند استقبال کرد، چراکه مردم برنده این وضعیت هستند، اما در استمرار این وضعیت تردید وجود دارد و احساس می‌شود که این بازی آتش‌بس نقض همچنان ادامه خواهد داشت، همچنان که در سال‌های قبل نیز اشکالی دیگر از این موضوع را شاهد آن بودیم.

حق‌پناه در خصوص حملات تروریستی که علیه شیعیان افغانستان صورت می‌گیرد، نیز گفت: طبیعتا عوامل متعددی ممکن است در این موضوع نقش داشته باشند، در زمانیکه داعش در سالهای 2016 و اوایل 2017 تحرک بیشتری داشت بخشی از این عملیات از ناحیه آنها دنبال می‌شد، اما امروزه خیلی وضعیت مشکوک و پیچیده است و داعش توان سابق را ندارد.

وی افزود: کاملا مشخص نیست که جریان‌هایی که سعی می‌کنند ناامنی را در افغانستان دامن بزنند چه گروهایی هستند، چراکه در این کشور به کارگیری گروه‌های نیابتی و مزدوری که برای کشورهای دیگر بصورت پروژه‌ای ناامن‌سازی می‌کنند خیلی سخت نیست.

این کارشناس مسائل منطقه تأکید کرد: وجود فقر اقتصادی و گرایش‌های مختلف در افغانستان سبب شده شرایط برای بهره‌وری هر بازیگر خارجی از این وضعیت موجود به نفع خود استفاد کند و بسیار بعید به نظر می‌رسد که ناامنی‌هایی و ترورها علیه شیعیان ریشه افغانستانی داشته باشد چراکه با ورود گسست‌های مذهبی بخصوص در یک سال اخیر مدارا و هم‌پذیری مذهبی در افغانستان بیشتر بوده و در این شرایط این اشکال خشونت علیه شیعیان در افغانستان ریشه‌های خارج از افغانستان دارد.

انتهای پیام/

نظر شما