در ادامه تنشهای نشست گروه هفت، بحران روابط امریکا و اروپا به نشست ناتو کشیده میشود
نوبت به ناتو رسید
صاحبخبر - فریزر نلسون مترجم: نوژن اعتضادالسلطنه برای «ترزا می»، نخستوزیر بریتانیا نگرانی درباره گفتوگوی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا با «کیم جونگ اون» رهبر کرهشمالی دو روز پیش از دیدار آن دو مرد با یکدیگر ایجاد شد. رئیس جمهوری امریکا در حالی به سنگاپور برای دیدار با کیم رسید که از نشست جی ۷ در کانادا گریخت. او در نشست جی ۷ در معرض انتقادات شدید اروپاییها و کاناداییها درباره موضعاش پیرامون تعرفههای تجاری قرار گرفته بود. او بار دیگر از ابزار توئیتر برای مقابله با مخالفتهای صورت گرفته استفاده کرد تا بحثها را روی یکی دیگر از لولوهای مدنظرش معطوف کند: ناتو. ترامپ گفته بود که آلمان تنها یک درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به ناتو اختصاص میدهد در حالی که امریکا سهم بیشتری را برعهده گرفته و ۴ درصد از تولید ناخالص داخلیاش را به آن نهاد نظامی و دفاعی اختصاص میدهد. او معتقد است ایالت متحده به تنهایی هزینههای ناتو را برای محافظت از کشورهایی پرداخت میکند که در تجارت امریکا را غارت کردهاند. او میگوید: اروپاییها هزینه اندکی میپردازند و حرفاش را با خنده به پایان میبرد. او گفت: این وضعیت بزودی پایان خواهد یافت و تغییرات در راه هستند. واقعیت آن است که آینده سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو در حال حاضر شکنندهتر از هر زمان دیگری در تاریخ از دوره آغاز به کار آن نهاد در سال ۱۹۴۹ میلادی به این سو بوده است. شش عضو از اعضای گروه جی ۷ در ناتو عضویت دارند و ایالات متحده بیش از ۲۸ عضو دیگر هزینههای دفاعی را پرداخت میکند. با این حال، آن ائتلاف تنها زمانی کارآمد است که اعضایش بتوانند جبهه واحدی را از خود به نمایش بگذارند. زمانی که رئیس جمهوری امریکا بهطور متناوب میگوید که اعضای ناتو کلاهبرداری میکنند و در حال غارت اقتصاد امریکا هستند و به طور دائمی تهدید به خروج امریکا از ناتو میکند دشوار میتوان تصور کرد که آن نهاد نظامی بتواند کارآمدی، اتحاد و انسجامی از خود نشان دهد. بدون اعتقاد و ایمان در ناتو و به ارزشهای آن دیگر ناتویی وجود نخواهد داشت. از جی 7 تا ناتو به همین خاطر است که در لندن نگرانی وجود دارد. پیش از برگزاری نشست جی ۷، ترزا می اعضای کابینه خود را از جدیت و وخامت وضعیت آگاه کرد و اینکه چگونه ممکن است تعرفههای تعیین شده از سوی ترامپ تبدیل به یک بحران امنیتی شود. او گفت که جی ۷ باید انجمنی متشکل از بریتانیا، امریکا و اروپا باشد تا بتوان برای چگونگی رویارویی با چین تصمیمگیری کرد. با این حال، واقعیت آن است که این ایده چندان کارآمد نیست چرا که ترامپ فکر میکند به تنهایی میتواند نوع رابطه با چین و چالشهای متوجه از سوی آن کشور را مدیریت و کنترل کند. ترامپ پیش از انتخاب شدن بهعنوان رئیس جمهوری امریکا، ناتو را بهعنوان نهادی «منسوخ» توصیف کرده بود. با این حال، ترزا می کماکان از موجودیت و ماهیت ناتو حمایت میکند. نگرانی بزرگ آن است که نشست ناتو در حالی در بروکسل برگزار خواهد شد که ترامپ تعرفههای سنگین فولاد و آلومینیوم را علیه اروپاییها و کاناداییها وضع کرده و این موضوع میتواند به یک جنگ تجاری دامن بزند و سپس با تهدید ترامپ به دور شدن از متحدان امریکا گسترش یابد. برای ترامپ، مسائل تجاری و دفاعی در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند: طرح او برای افزایش تعرفهها در بستر نگاه خاص او به امنیت ملی مطرح شده است. در این نگاه، امنیت ملی امریکا میتواند با وابستگی کمتر به واردات از متحدان امریکا تأمین شود. «ایوو دالدار» سفیر سابق امریکا در ناتو به صراحت درباره پیامدهای تلفیق مفاهیم نظامی و تجاری توسط ترامپ برای ناتو گفت. او گفت:«قدرت حیات اتحادها و ائتلافها اعتماد است». او اخیراً گفته بود یک اختلاف تجاری براساس ایده امنیت ملی مسألهای است که به اتحادها صدمه میزند. علیرغم آنکه این موضوع آسیبزننده است با این حال، حقایق زیادی نیز در انتقادات ترامپ مستتر هستند. هر یک از ۲۹ عضو ناتو با صرف هزینهای ۲ درصدی از تولید اقتصادی خود برای امور دفاعی موافقت کردهاند. با این حال، تنها چهار کشور به این تعهد عمل کرده و پایبند بودهاند: یونان، استونی، بریتانیا و ایالات متحده امریکا. آلمان که ثروتمندترین کشور در اروپا محسوب میشود تنها حدود ۱.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف امور دفاعی میکند. «آنگلا مرکل» از افزایش این میزان سهم به ۱.۵ درصد خبر داده است از دید ترامپ این یک توهین بزرگ به سایر اعضا بخصوص به امریکاست و افزایش اندکی محسوب میشود. دولتهای اروپایی در کنار یکدیگر ۱۴۰ میلیارد یورو با مضایقه کردن در صرف هزینه برای امور دفاعی پسانداز کردهاند آنان این پسانداز و صرفهجویی را با این استدلال انجام دادهاند که گویا شکافهای موجود توسط عمو سام (ایالات متحده امریکا) پر میشوند. سابقه اختلافات این تنها ترامپ نیست که به این موضوع اعتراض میکند. رؤسای جمهوری سابق امریکا نیز صبر و شکیبایی خود را در این باره از دست داده بودند. حتی باراک اوباما رئیس جمهوری سابق امریکا نیز از دولتهای اروپایی و عربی گلایه میکرد و میگفت که سهم قابل توجه و مؤثری در نبردها ایفا نمیکنند و بخش عمده وظیفه جنگ بر دوش امریکاییها است. بریتانیا نیز تنها با فراهم کردن حداقل ۲ درصد از هزینههای دفاعی موافقت کرد آن هم بدان خاطر که اوباما دیوید کامرون نخستوزیر وقت بریتانیا را تهدید کرده بود که بدون در نظر گرفتن سهم بیشتر برای امور دفاعی از سوی بریتانیا او باید داشتن رابطهای خاص با امریکا را فراموش کند. در نتیجه، این سهم کم هزینههای دفاعی بریتانیا، ارتش آن کشور در پایینترین سطح از نظر تعداد سربازان آماده از زمان جنگهای ناپلئون تاکنون قرار گرفته است. با این حال، بریتانیا دست کم هنوز هم ارتشی کارآمد دارد. مشخص نیست که آیا میتوان چنین استدلالی را درباره سایر اعضای ناتو نیز داشت یا خیر و اینکه آیا آنان نیز ارتشهای مؤثری دارند یا خیر. آلمان هدف اصلی خشم اخیر ترامپ بوده است. با وجود هزینههای دفاعی اولویت پایینی در میان افکار عمومی صلح طلب آلمان دارند آن هم با توجه به تاریخ آن کشور، گزارشی که برای پارلمان آلمان در اوایل سالجاری تهیه شده بود نشان از زوال ارتش آن کشور در بخشهای مختلف نیروهای زمینی، هوایی و دریایی داشت. در پایان سال گذشته، بوندس ور یا ارتش آلمان ۱۲۸ جنگنده اروپایی داشت که از آن میان تنها ۳۹ جنگنده آمادگی پرواز داشتهاند. ارتش آلمان تا آن زمان شش زیردریایی داشته که طبق آن گزارش هیچ یک از آن تجهیزات کارآمدی لازم را نداشتهاند. از میان ۱۳ قایق تندرو تنها پنج قایق قابلیت عمل را داشتهاند. از میان ۹۳ جت تورنادو تنها ۲۶ جت آمادگی اقدام را داشتهاند. کارآموزان نیروهای هوایی آلمان نیز تلاش زیادی برای حفظ و ارتقای شرایط کیفی خود میکنند چرا که هواپیماهای کمی برای استفاده آماده هستند. از نظر کارکنان و مناصب در نیروهای نظامی آلمان نیز بحران دیده میشود. «هانس پیتر بارتلز» کمیسیونر نیروهای مسلح پارلمان آلمان و عضو حزب سوسیال دموکرات آن کشور اخیراً گزارش داده بود که ۲۱ هزار پست در ارتش آلمان خالی و بدون متصدی باقی ماندهاند. او در گزارش خود آورده بود که آلمان ۲۵ سال از بودجه دفاعی خود کاست. او میگوید: آلمانیها فکر میکردند که همه چیز از طریق مذاکره، توافق، همکاری و مشارکت قابل حل است. «ولفانگ ایشینگر» رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ و از فرستادگان سابق آلمان در واشنگتن میگوید ادعاهای مطرح شده علیه آلمان ناعادلانه هستند. او میگوید: آلمان در مبارزه علیه داعش با امریکا در زمینه پروازهای شناسایی همکاری کرد و در گرفتن عکسها از مواضع تروریستها همکاری داشت. با این حال، از دید او آلمان کسب و کار کثیف بخصوص آدمکشی را به سایرین واگذار کرد. او میگوید آلمان نباید شهرت خود را بهعنوان یکی از آزادترین کشورهای جهان ازدست دهد. واقعیت اما آن است که شهرت ارتش آلمان از ناکامیهای مفتضحانه سربلند نکرده و بهبود نیافته است. چند سال پیش را به یاد میآوریم زمانی که سربازان در Panzergrenadierbataillon یا پیاده نظام مکانیکی (یعنی، پیاده نظام حمل و نقل در وسایل نقلیه متخصص برای انجام وظایفی مانند آن که از زمان جنگ جهانی دوم معرفی شد و در ارتش اتریش، آلمان و سوئیس فعال است) بهدلیل نبود تسلیحات به جای اسلحه با دسته ابزار نقاشی به مانور پرداخت. جالب آنکه این پیاده نظام مکانیکی بخشی از «نیروی مشترک با آمادگی بالای ناتو» قلمداد میشدند! اختلاف لحن دو رئیس جمهور درباره ناتو زبان ترامپ در مورد ناتو ممکن است عامیانه، مبتذل و افراطی باشد با این حال، مقامهای امریکایی همواره از راههای مختلفی برای بیان نارضایتیشان در این باره استفاده کردهاند. «رابرت گیتس» وزیر دفاع منصوب از سوی جورج دابلیو بوش رئیس جمهوری سابق امریکا هشدار داده بود که ناتو در حال تبدیل شدن به یک نهاد بیربط نظامی است، اگر کشورهای اروپایی نقش مؤثر خود را ایفا نکنند. اوباما نیز با لحنی انتقادی گفته بود که شاهد اعضایی در ناتو هستیم که آزادانه و خودسرانه اقدام میکنند. زمانی که «جیمز متیس» بهعنوان وزیر دفاع از سوی ترامپ منصوب شد او زمان را از دست نداد تا به رهبران اروپایی هشدار داد که امریکاییها نمیتوانند بیش از خود شما اروپاییها برای امنیت فرزندانتان کاری انجام دهند و بیش از شما به آینده آنان توجه داشته باشند. در نتیجه، توئیتهای ترامپ تنها بیانی کوتاهتر از یک پیام آشکار از سوی امریکاست که آن کشور سالهاست تلاش دارد به ناتو ابلاغ کند: صبر و شکیبایی در واشنگتن طولانی مدت نخواهد بود. وقت آن است که سایر اعضا سهم واقعی خود را پرداخت کنند. امریکاییها سالهاست که به اروپاییها هشدار دادهاند که در غیر این صورت با بمبها و بالگردهای روسها مواجه خواهند شد. تمرکز کنونی امریکا در حال تغییر جهت از اروپا به سوی چین است. ترامپ تمایل دارد تا روابط خود را با «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین تعریف کند. ترامپ خود در ماههای گذشته گفته بود که به چه نوع سیاستی باور دارد:«من به روابط اعتقاد دارم. من به مشارکت و همکاری اعتقاد دارم. با این حال، ائتلافها و اتحادها همواره برای ما خیلی خوب کار نکردهاند». سبک نمایشی رهبری او که در سنگاپور به طور کامل از خود نشان داد از سوی اروپاییها ناپسند قلمداد میشود. این تفاوتهای اساسی در جهانبینیها سبب دور شدن اعضای ناتو از یکدیگر میشود. تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای با ایران با اعتراضات اروپایی و سایر متحدان امریکا از جمله بریتانیاییها همراه بود. ترامپ به دولتهای ملی، رهبران قوی و روابط حسنه میان رهبران باور دارد. او از ایده اجماع نظر نفرت دارد. او معتقد است که اجماع سبب فریب خوردن و بیکلاه ماندن سر امریکا خواهد شد. بریتانیا به طور رسمی میگوید که نگرانیای درباره ناتو ندارد آن هم با توجه به تعهد بلند مدت امریکا. با این حال، گفته شده که در محافل خصوصی وزیران کابینه بریتانیا تا چه اندازه وحشتزده شدهاند. «گاوین ویلیامسن» وزیر دفاع تازه منصوب شده بریتانیا هشدار داده است که جدل لفظی ترامپ با آلمانیها میتواند بزودی به دیگر کشورها نیز گسترش یابد و ممکن است بریتانیا نیز مورد حمله ترامپ قرار گیرد و از این موضوع مصون نباشد. آن گونه که «اسپکتیتر» در ماه گذشته فاش کرد ترزا می برنامهای به منظور تخصیص بودجه بیش تری برای سرویس سلامت همگانی (اناچاس) در هفتادمین سالگرد تأسیس آن نهاد را در نظر دارد. این بدان معناست که بودجه کمتری از سوی دولت بریتانیا برای امور دفاعی و نظامی در نظر گرفته خواهد شد. این در حالی است که تهدیدات در حوزه جنگهای زمینی و جنگهای سایبری در حال گسترش هستند. ویلیامسن اما به می گفته است که اگر میخواهید روابط ویژه بریتانیا و امریکا حفظ شود صرف هزینههای بیشتر نظامی و دفاعی تنها زبانی است که ترامپ آن را متوجه میشود. «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه سابق بریتانیا اما مخالف صرف هزینهها فراوان از سوی بریتانیا بهعنوان راه حل مشکل ایجاد شده است. او معتقد است که بریتانیا باید بر آلمان فشار آورد. پیشنهاد او این بود که بریتانیا از آلمان بخواهد تا با ارائه امتیاز به ترامپ از شدت جنگ تجاری بکاهد برای مثال، با تولید و عرضه بیام دابلیو بیشتر در جنوب کالیفرنیا. از دید او ترامپ نیازمند مواجه شدن با توافقی مرتبط با صنعت است دستکم در آن صورت خواهد بود که بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی میتوانند قدرت و نفوذ خود را در درون جی ۷، ناتو و سایر نهادها حفظ کنند. با این حال، پس از دیداربا کیم در سنگاپور موضع ترامپ سرسختانهتر از قبل شده است. زمانی که گفتوگوهای او با رهبر کرهشمالی به نتیجه رسیدند این ذهنیت در او ایجاد شده که سبک او در دیپلماسی به اثبات رسیده است و زمان آن شده که ببیند چه کارهایی را میتواند انجام دهد. در صورتی که او بخواهد اروپاییها را درباره لزوم هزینه کردن بیشتر بترساند و درباره امور دفاعی آنان را به ترک کردنشان در مقابل پوتین تهدید کند. فرصت طلبی از نوع ترامپ زمانی که ترامپ از دفتر مرکزی ناتو در بروکسل بازدید کرد تا بنایی تاریخی را برای یادبود قربانیان یازدهم سپتامبر رونمایی کند از این فرصت برای انتقاد از کشورهایی که تعهدات مالی خود را در ناتو اجرایی نکردهاند استفاده کرد. او گفت: چنین رویکردی از سوی سایر اعضای ناتو برای مالیات دهندگان و مردم امریکا منصفانه بهنظر نمیرسد. سخنرانی او شامل یک اصل صریح یعنی اصل پنجم پیمان ناتو نبود که طبق آن حمله علیه یکی از اعضای آن پیمان به مثابه حمله به تمام اعضا قلمداد میشود. با این حال، به نظر میرسد این مفروض اصلی سخنان او بود. تهدید اصلی آن نیست که امریکا مسیر انزوا را برگزیند همان گونه که در دهه ۳۰ میلادی این مسیر را انتخاب کرد یا آنکه روسیه تانکهایش را به اروپا اعزام کند. در صورتی که ولادیمیر پوتین شانس موفقیت خود را در استونی بیازماید یا زیردریاییهایی را برای انجام عملیات به اقیانوس اطلس اعزام کند. هیچ کسی تردید ندارد که امریکا در خط مقدم نشان دادن واکنش قرار خواهد داشت. این امریکاست که هنوز هم ارتشی دارد که همزمان قادر به جنگ در دو جبهه است و برای این کار طراحی شده است. با این حال، خطر اصلی آن است که ناتو ظرفیتهای باقی مانده خود برای مهار به مثابه یک گروه متحد را از دست بدهد و در سطح پایینتری در برابر ماجراجویی روسیه قرار گیرد. زمانی که پوتین نقاط ضعف طرف مقابل را مشاهده میکند دوست دارد از این موضوع برای تحریک کردن طرف مقابل استفاده کند او را آزمایش کرده و بنشیند و واکنشها را تماشا کند همان گونه که در مورد مسأله اوکراین این کار را انجام داد. اروپا سالهاست با این خطر مواجه بوده است خطر عدم همراهی امریکا. این ممکن است در سطح ابراز گلایه درباره ناتو باقی مانده باشد با این حال، امریکا کاری برای تخریب ناتو انجام نداده بود. با وجود این، انتخاب ترامپ در انتخابات امریکا خیلی چیزها را تغییر داده است. اروپا کماکان در برابر خواست ترامپ برای افزایش هزینهها و سرمایهگذاری در بخش دفاعی مقاومت کرده است. نشست پیش روی ناتو نشان خواهد داد که آیا ناتو از این برخورد و رویارویی میان امریکا و اروپا جان سالم به در خواهد برد یا خیر. منبع: Spectator یادداشت نشست ناتو، مرحله دوم آزمون وفاداری ترامپ به متحدانش پژمان پارسی پور مترجم انتظار میرود ترامپ در نشست ناتو در فاصله ۱۱ و ۱۲ جولای ( 20 و21 تیر) در بروکسل شرکت کند، نشستی که هدفش تأکید مجدد بر مشارکت کشورهای عضو پیمان آتلانتیک است. این در حالی است که ترامپ حاضر به امضای بیانیه نشست جی-۷ بهدلیل اختلاف نظرش در حوزه تجاری با سایر رهبران عضو آن گروه نشد، به جاستین ترودو نخستوزیر کانادا توهین کرد و آلمان را متهم ساخت مسئولیت پذیر نیست و تمام هزینههای نظامی پیمان بر دوش امریکا است. ترامپ چندین ماه است که با متحدان امریکا در زمینه تجارت درگیر بوده است. تاکنون اروپاییها مسائل تجاری و امنیتی را از یکدیگر جدا کرده و آن را مدیریت کردهاند. با این حال، اگر رویدادهای نشست جی-۷ در ناتو نیز تکرار شوند وضعیت نگرانکنندهای ایجاد خواهد شد. مقامهای دو پایتخت مختلف اروپایی گفتهاند برنامه «بی» برای شکلدهی به سیستم دفاعی و تجارت بینالمللی بدون رهبری امریکا در نظر ندارند. یکی از مقامها میگوید: بسیاری از رهبران اروپایی امیدوارند در انتخابات میاندورهای در امریکا کرسیها به اکثریت دموکراتها برسند. «فیلیپه مورئو دفارگس» مشاور در انستیتو فرانسوی برای امور بینالمللی در پاریس میگوید که با وجود مواضع ترامپ، آینده پیمان آتلانتیک در هالهای از ابهام قرار دارد. او میگوید با وجود این، هیچ کسی را در اروپا نمیبیند که استعداد یا اعتماد به نفس ایجاد تغییرات واقعی برای یک سیاست دفاعی اروپایی داشته باشد.همکاریهای دفاعی بیشتر در اعضای اتحادیه اروپا سالهاست که با تمایل بریتانیا برای رقابت با ناتو یا اتخاذ سیاستهایی که با آن نهاد اصطکاک دارد، ناممکن شده است. رأی بریتانیاییها به خروج از اتحادیه اروپا خود مانعی بر سر راه ادغام سیاستگذاریهای دفاعی اروپاییها است. تعداد زیادی از دیگر اعضای اتحادیه اروپا نیز درباره قابلیتهای نظامی و اهداف متنوع و متفاوت اعضای مختلف آن اتحادیه نگرانی دارند. رهبران اتحادیه اروپا دسامبر گذشته بر سر یک پیمان دفاعی با عنوان «پسکو» یا «موافقتنامه برای همکاری سازماندهی شده دائمی» با یکدیگر به توافق رسیدند که محدود به ۱۷ پروژه در نواحیای چون نظارت بر دریاها میشود. با وجود آنکه این طرح از سوی کمیسیون اتحادیه اروپا بهعنوان پیشرفت و گامی بزرگ مورد ستایش قرار گرفت نیروهای مشترک نظامی دائمی دور از دسترس هستند و هدفی است که شاید در بلند مدت تأمین شود. اتحادیه اروپا همچنین فاقد تجهیزات و قابلیتهایی چون نسل پنجم جنگندهها یا ناوگان حمل و نقل هوایی کافی برای اعمال قدرت و نفوذ در مقیاس جهانی است. در واقع، تعداد کمی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا تمایل دارند برای تقویت چنین قابلیتهایی در آینده نزدیک هزینه کنند و کماکان وابسته به چتر امنیتی امریکا هستند. اخیرا آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در مصاحبهای تلویزیونی گفت که ترامپ زمانی که برلین بهدلیل صرف هزینه تنها ۱.۳ درصدی از تولید اقتصادیاش برای مصارف نظامی انتقاد کرده حق داشته است چرا که طبق هدفگذاری از پیش تعیین شده قرار بود تمام اعضای ناتو تا ۲ درصد از سرانه تولید ناخالص داخلیشان را صرف امور نظامی و دفاعی کنند. مرکل گفت که نیاز به افزایش بودجه نظامی آلمان وجود دارد.با این حال، کارشناسان میگویند مرکل اکنون از نظر سیاسی در موضع ضعیفی قرار دارد و نمیتواند طرح نامحبوب افزایش هزینههای نظامی در میان آلمانیها را به مرحله اجرا درآورد. این در حالی است که ایالات متحده به تنهایی سه چهارم از هزینههای نظامی تمام ۲۹ عضو ناتو را تأمین میکند. منبع: بلومبرگ∎
نظر شما