شناسهٔ خبر: 26265283 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نامه‌نیوز قدیمی | لینک خبر

تحلیل عجیب آخوندی؛ نقد برجام جنگ راه می‎اندازد

یکبار پیش از این، دولت‌ پیشین ایران را تا آستانه‌ی جنگ به‌پیش برد، اینک نیز برخی منتقدانِ برجام با فرض حسن نیت، با بی‌تدبیری و با مواضع به‌ظاهر انقلابی یکبار دیگر ایران را به آستانه‌ی پرمخاطره‌ی پیشین و یا فراتر از آن نزدیک می‌کنند.

صاحب‌خبر -
به گزارش نامه نیوز عباس آخوندی در یادداشتی با عنوان "برجام و راهبرد قدرت نرم" نوشت: «توافق برجام موجب فزونی آشکار در قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شد. این قدرت در درون موجب آرامش و امید اجتماعی گردید و در برون، توان اثرگذاری ایران در معادله‌های منطقه‌ای و جهانی را بالا برد. بسیاری از منتقدان برجام، از زاویه‌ی دید قدرت سخت این موفقیت را نمی‌بینند و به‌حساب نمی‌آورند. نادیده انگاشتن قدرت نرم ایران از یک سوی سبب بهره نبردن از بخش گسترده‌ای از قدرت و حوزه‌ی نفوذ ایران در منطقه و تضعیف آن در صحنه بین‌المللی می‌شود و از سوی دیگر تکیه‌ی صرف بر قدرت سخت موجب خطای در محاسبه و اتخاذ راهبردهای بسیار پرمخاطره می‌گردد تا حدی که می‌تواند امنیت ملی ایران را به خطر بیندازد. یکبار پیش از این، دولت‌ پیشین با این خطای محاسباتی شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ملت ایران را دریافت و ایران را در معرض دستیازی دولت‌های بزرگ قرارداد و تا آستانه‌ی جنگ به‌پیش برد. اینک نیز برخی منتقدانِ برجام با فرض حسن نیت، با بی‌تدبیری و با مواضع به‌ظاهر انقلابی یکبار دیگر ایران به آستانه‌ی پرمخاطره‌ی پیشین و یا فراتر از آن نزدیک می‌کنند.

بازخوانی متن برجام نشان می‌دهد که بزرگترین هدف‌های آن خارج ساختن ایران از شمول فصل هفت منشور و لغو جامع همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، تضمین و استقرار صلح و امنیتِ ایران و منطقه و پذیرش مجدد و صحه‌گذاری بر حق حاکمیت ملی ایران در دسترسی به انرژی هسته‌ای بود. سایر منافع از جمله بهره‌مندی اقتصادی به تبع این هدف‌ها حاصل می‌شد و می‌شود. اینک برخی منتقدان با خروج امریکا از برجام، هدف را وارونه می‌خوانند و می‌گویند چون امریکا در عمل مانع دسترسی ایران به بخش گسترده‌ای از منافع اقتصادی حاصل از برجام است، بنابراین، این توافق در عمل سودمندی خود را از دست داده‌است. حال آنکه این منفعت هر چند مهم بوده و هست لیکن، تبعی است و معیار اصلی موفقت و سودمندی برجام، تضمین صلح و استقرار امنیت است که هم‌چنان پابرجاست. دودیگر آنکه، برجام و رویکرد ترامپ در برابر آن، موجب شکاف آشکار میان پنج و یک شده‌است. این نیز آشکار است که مجموعه‌ی پنج کشور به دلیل منافع انباشته‌ای که در امریکا دارند و یا هر دلیل دیگر، دست‌کم در عمل امکان ایستادگی تمام عیار در برابر وی را ندارند. در چنین وضعیتی، برخی منتقدان برجام که نمی‌توانند خوشحالی درونی خود را از وضعیت پیش‌آمده پنهان کنند، جشن شکست برجام را راه انداخته‌اند حال آنکه اتخاذ سیاست درست و قابل اقدام و حافظ امنیت و منافع ملی ایران برترین وظیفه‌ی حاکمیت است.

سیاست، بهره‌مندی از تمام توان و ظرفیت ملی و انتخاب برترین گزینه از میان گزینه‌های ممکن است. طرح و تاکید بر گزینه‌های دور از دسترس دردی را درمان نمی‌کند. در این ارتباط بیشینه‌سازی قدرت ملی سخت ایران در تمام حوزه‌ها غیر قابل چشم‌پوشی است. لیکن، نکته مورد تاکید در این نوشته، توجه به قدرت نرم، بیشینه‌سازی و بهره‌مندی به‌موقع و درست از آن است، که همواره ناآگاهانه یا متعمدانه از سوی منتقدان دولت از مجموعه‌ی محاسبات و راهکارها کنار گذشته می‌شود و نهایتا ضرورت توجه به وحدت و انسجام حوزه‌ی سیاست‌گذاری و اقدام است که آن نیز توسط منتقدان زیر پا گذاشته می‌شود.

سیاست‌ورزی درست در این شرایط سخت مستلزم داشتن نظریه است. بدون نظریه روشن و راهگشا قطعا امکان دستیابی به یک اقدام منسجم وجود نخواهد داست. مجموعه اقدام‌های پراکنده و نامنسجمی که مشاهده می‌شود ناشی از کم‌توجهی به اندیشه‌ورزی است. نظریه است که تصمیم‌های متفرق و از سوی مراجع گوناگون را هم‌راستا و یکپارچه می‌سازد و شوربختانه در ایران اغلب تحت پرچم واقع‌گرایی از پرداختن به آن حذر می‌شود.

نظر شما