شناسهٔ خبر: 26261500 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

10 سوالي که براي غلبه بر موانع بايد از خود بپرسيد

صاحب‌خبر - افرادي که از نظر احساسي انعطاف‌پذير هستند، معمولا درک عميق‌تري از هدف دارند در اوايل شروع دوره کاري، بسياري از افراد ياد مي‌گيرند که براي کنار آمدن با چالش‌هاي بين فردي در محل کار بايد احساسات خود را کنار بگذارند. هوش هيجاني چيزي نيست که در مدرسه کسب و کار آموزش داده شود و قابليت مديريت کردن تعاملات استرس‌زا به صورت پيش‌فرض در رهبران وجود دارد. مطالعات جديد انجام شده در مدرسه کسب و کار لندن بر اين نکته تاکيد دارد که مديران بايد فرهنگي را به وجود بياورند که از بيان احساسات حمايت کند. سرکوب احساسات تنها منجر به خشم و ايجاد درگيري‌هاي حل نشده در محيط کاري مي‌شود. در حالي که بيش از حد احساسي بودن در محل کار هم اصلا خوب نيست، براي به دست آوردن يک تعادل و رويکرد سالم براي بيان احساسات شخصي، راه‌هاي زيادي وجود دارد. مهارت‌هاي ارتباطي و مهارت حل تضادها از جمله مهارت‌هايي هستند که بايد در رهبران وجود داشته باشد و تنها در اين صورت است که مديران مي‌توانند احساسات شخصي خود و ديگران را کنترل کنند. فارغ از همه اين‌ها، احساسات آن چيزي است که از ما يک انسان مي‌سازد. بدون احساسات ما چگونه مي‌توانيم ارتباط برقرار کنيم، با ديگران مرتبط شويم و تصميمات مهم بگيريم؟ با ايجاد يک ساختار قدرتمند از انعطاف‌پذيري احساسي، شما قادر خواهيد بود که آسان‌تر، روابط پايدار را شکل دهيد و حفظ کنيد. همچنين، افرادي که از نظر احساسي انعطاف‌پذير هستند، معمولا درک عميق‌تري از هدف دارند و در کاري که انجام مي‌دهند معناي بزرگتري مي‌يابند. هنگامي که شما از لحاظ عاطفي رضايت کامل داشته باشيد، شما در موقعيتي عالي براي مديريت چالش‌هاي زندگي قرار داريد و مي‌توانيد در تعاملات اجتماعي سطح بالا، ذهن خود را باز نگه داريد. البته ميزان انعطاف پذيري در افراد متفاوت است. وجود انعطاف‌پذيري احساسي در يک شخص شايد ريشه‌اي ژنتيکي داشته باشد اما بيشتر آن از طريق تجربه در زندگي به دست مي‌آيد. ميزان انعطاف پذيري در افراد متفاوت است 10 سوالي که در ادامه آورده شده است به شما کمک مي‌کند تا وضعيت خود در زمينه انعطاف‌پذيري احساسي را بهبود دهيد و بتوانيد بهتر بر موانع فائق بياييد. 1- وضعيت چگونه است؟ 2- آيا اين وضعيت چالش برانگيز يا حوصله سر بر است؟ 3- آيا افکار من در اين لحظه بازتابي از احساساتي مانند ترس، اعتقادات خود محدود کننده يا ذهنيت بسته است؟ 4- حالت من موقع فکر کردن به اين احساسات چگونه است؟ (آيا افکار من باعث ورود استرس يا آرامش به زندگي‌ام مي‌شوند؟) 5- آيا مطمئن هستم که افکارم در مورد اين وضعيت، واقعي و هدفمند هستند؟ 6- بدون اين افکار، حال من چطور خواهد بود؟ (آيا آرامش بيشتري خواهم داشت؟) آيا مي‌توانم اين افکار را رها کنم؟ 7- آيا حداقل يک مورد احتمالي در مورد اين وضعيت وجود دارد؟ 8- آن يک کاري که اگر انجام شود، من را يک گام به جلو مي‌برد چيست؟ 9- وقتي که تصور مي‌کنم اين کار را انجام داده‌ام و يک گام به جلو رفته‌ام، احساس من چيست؟ 10- آيا مي‌توانم اين کار را انجام دهم؟ آيا اصلا تمايل به انجام آن دارم؟ اگر بله، چه وقت؟ وقتي که شما از افکار و واکنش‌هاي خود آگاه هستيد و اگر آن‌ها به برخي چالش‌هايي که شما با آن‌ها روبرو هستيد مرتبط هستند، شما درواقع قدم اولين را در مسير ايجاد انعطاف‌پذيري احساسي برداشته‌ايد. منبع: برترين ها

نظر شما