ایران آنلاین /
یکی از یگانهای قدرتمند و بازدارنده ارتش جمهوری اسلامی ایران هوانیروز است. این یگان پرتوان با داشتن انواع هلیکوپترهای آموزشی، جنگی، شناسایی و حملونقل میتواند نقش بزرگی در حراست از مرزهای کشور و پشتیبانی از نیروهای رزمنده در جنگ منظم و نامنظم داشته باشد.
خلبانان و کادر فنی هوانیروز بهدلیل ضرورت استفاده از دانش فنی روز جهان و تحصیلات خارجی از آگاهی سیاسی و اجتماعی و فکر بازتری برخوردار بودند و پیام انقلاب را سریعتر از دیگر نیروهای نظامی دریافت کردند. هوانیروز اصفهان یکی دو ماه پیش از بهمن57 نشانههای همسویی با مردم را بروز داد و در یکی از روزهای آذر ماه با راهپیمایی و تظاهرات در خیابانهای شهر، مخالفت خود را با رژیم حاکم نشان داد. سرتیپ خلبان سید محمود آذین، یکی از فعالان این دوره به اتفاق یاران انقلابی خود سیستم اطلاعاتی رژیم شاه را به وحشت انداختند که تعدادی از همرزمانشان در این ماجرا زندانی و تعدادی نیز فراری شدند.
بعد از پیروزی انقلاب و مقارن با بروز ناآرامیها در استانهای مرزی و بخصوص کردستان، تبلیغات دشمن برای رخنه در هوانیروز «پیشتاز و انقلابی» دو چندان شده بود. اینجانب که در آن زمان درجه سروانی داشتم، در برابر جنگ روانی دشمن شدیداً احساس مسئولیت کردم و با خود گفتم باید تدبیری بهکار ببریم که تیر دشمنان انقلاب به سنگ بخورد. در جستوجوی راهکار به این نتیجه رسیدم که بهتر است فکر خود را با جهاد سازندگی حضرت امام که بتازگی شکل گرفته بود گره بزنم.
جهاد سازندگی در 27 خرداد 1358 با فرمان حضرت امام خمینی(ره) و بهمنظور مبارزه با فقر و محرومیت در مناطق دور افتاده و عمران روستاهای کشور آغاز بهکار کرده بود و میرفت که چهره روستاها و کشاورزی ایران را به کلی دگرگون سازد که متأسفانه جنگ آغاز شد و همه نیروها متوجه جبهههای نبرد شدند.
هوانیروز کرمانشاه چندین هکتار زمین «لم یزرع» در اختیار داشت که با سیم خاردار و خاکریزی به طول 13 کیلومتر از زمینهای اطراف جداشده بود و میتوانست در این برنامه بهکار گرفته شود.
ابتدا طرح خود را با مرحوم «سرهنگ سعدینام» فرمانده وقت هوانیروز مطرح کردم، آنگاه با خلبانان و کادر فنی و اداری درمیان گذاشتم آنان همگی استقبال کردند و هریک با پرداخت مبلغ یکصد تومان در آن سهیم شدند که از این طریق چهل هزار تومان جمعآوری شد. با این مبلغ در مرحله اول چندین هکتار زمین را برای کشت گندم دیم آماده کرده و از استاندار و مسئولان ارگانها و سازمانهای مؤثر برای جلب همکاری دعوت بهعمل آوردیم. به آنان گفتم تا امروز نیازهای ما از خارج و بخصوص از امریکا تأمین شده و شریان حیاتی ما در دست بیگانگان بوده است، چنانچه در قطع این وابستگی کوتاهی کنیم آسیب میبینیم. ماهم میخواهیم به تأسی از طرح و تدبیر خردمندانه حضرت امام گامی در این راه برداریم. مدعوین بشدت تحت تأثیر قرار گرفتند و آمادگی خود را برای حمایت از برنامه اعلام کردند.
آقای مهندس نکویی استاندار کرمانشاه و شهید مجید حدادعادل معاون فنی ایشان هزینه حفر یک حلقه چاه نیمه عمیق به عمق 90متر را عهدهدار شدند. سازمان عمران استان، یک نفر متخصص کشاورزی را به نام مهندس تیموریان مأمور کرد تا دو روز در هفته بر اجرای برنامههایمان نظارت علمی داشته باشد. سازمان آب استان محل حفر چاه را مشخص و شبکه آبرسانی به مناطق زیر کشت آبی را طراحی کرد.
جهاد سازندگی استان با ماشینآلات خود در آماده کردن زمین برای کشت، همکاری فراوان کرد و یک دستگاه موتور آبکشی قوی در اختیارمان گذاشت که با فروش نخستین محصول گندم وجه آن را بپردازیم. تا آماده شدن چاه و سیستم آبیاری چندین هکتار کشت دیم با بذر مرغوب انجام شد و پس از تأمین آب، زمین وسیعی به کشت گوجه فرنگی، خیار، توتفرنگی، هندوانه، خربزه، ذرت، عدس و نخود اختصاص یافت و پس از آن عملیات جهت ایجاد باغ و جنگل میوه آغاز شد. بهترین نوع نهال از شهرهای دور و نزدیک تهیه شد. نهال گردو 600 اصله، توتسفید هرات پیوندی 400 اصله، سیب قرمز گلدن و آلو بخارا 2300 اصله خریداری و در این منطقه کاشته شد.
خاکریز 13کیلومتری حصار به ارتفاع 3 متر و عرض 12 متر توجه کارشناس کشاورزی ما را به خود جلب کرد. با نظر وی از روستایی به نام «کندوله» که انگور آن مشهور است چندین کامیون نهال ریشهدار آوردیم و در دامنه این خاکریز غرس کردیم و این هنگامی بود که هنوز مشکل آب حل نشده بود. شهرداری کرمانشاه آبیاری آن را برعهده گرفت و همان سال اول به بار نشست.
برای آبرسانی به کل منطقه زیر کشت و 1000 دستگاه خانه سازمانی که تا آن موقع مشکل داشت به سههزار متر لوله سیمانی و 300 متر لوله آهنی نیاز بود که از کارخانه لوله سیمانی منجیل و لولهسازی اهواز بهطور اهدایی تأمین شد و مشکل خانوادهها که اغلب از بیآبی در مضیقه بودند مرتفع شد.
تابستان سال 59 محصول گندم دیم با ماشینآلات جهاد سازندگی برداشت شد و با کیفیت بسیار بالا و به مقدار 1200تن به سیلوی کرمانشاه تحویل شد و همه بدهیها بابت خرید موتورآب، تراکتور و دیگر ماشینآلات مورد نیاز تسویه شد.
برداشت نخود به میزان 12 تن و عدس به میزان یک تن و محصول ذرت به حدی فراوان بود که خانوادهها اجازه داشتند به اندازه نیاز خود برداشت کنند و اضافه آن به قیمت ارزان در اختیار مردم شهر قرارگرفت. تولید هندوانه، خیار، گوجه فرنگی، خربزه و مانند آن خانوادههای نظامی را از خرید بازار بینیاز کرده بود. محصول خربزه به حدی فراوان بود که علاوه بر نیاز خانوادهها جهت رزمندگان نیز ارسال میشد. نشای توتفرنگی از نوع بسیار مرغوب از «سرپلذهاب» به مقدار زیادی تهیه شد و بین درختهای میوه کاشته شد که علاوه بر خانوادهها، مورد استفاده سربازان پایگاه نیز قرار میگرفت.
با اجرای این طرح روحیه کارکنان و خانوادههایشان به کلی دگرگون شده بود و احساس تعلق و مالکیت میکردند. در فرصتهای آزاد با شور و نشاط خاصی در آماده ساختن زمین و کاشت و برداشت محصول کمک میکردند و کار خود را سرگرمی و ورزش میدانستند. از محل درآمد تولیدات کشاورزی فعالیتهای فرهنگی و کارهای عامالمنفعه چشمگیری در سطح پایگاه انجام میگرفت.
با اجرای این برنامه سازنده و مولد، جنگ روانی دشمنان انقلاب علیه هوانیروز با شکست روبهرو شد و خلبانان قهرمان ما همچون شیرودی و کشوری و وطنپور، خاری در چشم و استخوانی در گلوی آنان بودند و با تقدیم جان خویش برگهای زرین و درخشانی در تاریخ فداکاریهای ارتش جمهوری اسلامی به یادگار گذاشتند.جهاد سازندگی حضرت امام نهادی خودجوش و برخاسته از متن انقلاب بود. عملکرد این نهاد اصیل انقلابی از همان روزهای نخست سرشار از فداکاری و ایثار، برای احیای روستاها و خودکفایی و استقلال کشور بود. آنان بواقع بذر حرکت و امید به آینده کشور را در دل محرومترین و دورافتادهترین اقشار جامعه کاشته بودند.جهادگران عزیزمان در طول دوران جنگ نیز در زیر بارش گلولهها و ترکش توپخانهها و بمباران هوایی با ایجاد خاکریزهای مرتفع، پلهای متعدد و جادههای سخت و پیچیده و سنگرهای اجتماعی مستحکم برای قرارگاههای فرماندهی در مناطق رملی و باتلاقی مانند مجنون و اروند و فاو نقش بزرگی در کاهش تلفات و خسارات و کمک به پیروزیهای بزرگ ارتش و سپاه عهدهدار شده و «سنگرسازان بیسنگر» نام گرفتند و گمنام و بیادعا با تقدیم صدها شهید و زخمی و جانباز بر افتخارات سالهای دفاع مقدس افزودند، آنچنان که زبان از بیان و اندیشه و قلم از شرح و قدرشناسی از مجاهدتهایشان ناتوان است. یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.
خاطرات سرتیپ عباسعلی امیریان «کهنه سرباز 82 ساله ارتش ایران»
جهاد سازندگی در هوانیروز کرمانشاه
یکی از یگانهای قدرتمند و بازدارنده ارتش جمهوری اسلامی ایران هوانیروز است. این یگان پرتوان با داشتن انواع هلیکوپترهای آموزشی، جنگی، شناسایی و حملونقل میتواند نقش بزرگی در حراست از مرزهای کشور و پشتیبانی از نیروهای رزمنده در جنگ منظم و نامنظم داشته باشد.
صاحبخبر -
∎
نظر شما