شناسهٔ خبر: 26211648 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

فیرحی در مراسم ترحیم قانعی‌راد مطرح کرد

مهمترین سخن قانعی‌راد ناهمزمانی دانش در جامعه ایران بود

داوود فیرحی، استاد دانشگاه تهران در مراسم ترحیم سید محمدامین قانعی‌راد با بیان اینکه مهمترین سخن وی ناهمزمانی دانش در جامعه ایران است، گفت: جامعه‌ای داریم که با دانش‌ها بیگانه شده و دانش‌هایی داریم که با جامعه بی‌ارتباط است. این «بی قراری اجتماعی» مسئله‌ای است که احتیاج به درمان دارد. هرچند جسم قانعی‌راد از بین ما سفر کرده اما پرسش‌های او در گوشه گوشه ذهن ما باقی مانده و خواهد ماند.

صاحب‌خبر -
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم ترحیم دکتر محمدامین قانعی‌راد در مسجد جامع شهرک قدس (۲۹ خرداد) با حضور شخصیت‌هایی چون اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور، محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، وحید احمدی، مشاور وزیر علوم و رئیس مرکز تحقیقات سیاست‌های علمی کشور، هادی خامنه‌ای، دبیرکل مجمع نیروهای خط امام (ره)، محمدرضا خاتمی، رضا داوری‌اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، رضا فرجی‌دانا، ولی‌الله شجاع‌پوریان معاون شهردار تهران و جمعی کثیری از جامعه‌شناسان کشور از جمله فرامرز رفیع‌پور، حسین کچوییان، تقی آزاد ارمکی، یوسف اباذری، مقصود فراستخواه، ناصر فکوهی، احمد زیدآبادی و... برگزار شد.

در این مراسم داوود فیرحی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آشنایی وی با دکتر قانعی‌راد به 30 سال پیش و به دوران دانشجویی‌اش در دهه 60 برمی‌گردد، گفت: از نیمه دوم دهه 70 که مسئله رابطه قدرت و دانش برای من مهم شد، کار ایشان برای من ارزشمندتر دیده شد و خودم را بیشتر به آثار ایشان وابسته‌تر می‌دیدم. به تدریج از سال‌های ۸۲ و ۸۳ فرصتی فراهم شد تا از حضور این استاد و سبک تحلیل او و اخلاق علمی او بیشتر آشنا شوم. آخرین جلساتی که ما با هم داشتیم، مجموعه جلساتی در سال های 94 و 95 با عنوان «حلقه دین، فرهنگ و دولت» بود که این جلسات به همت و حمایت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و در شورای عالی آزاداندیشی یا رواج آزاد اندیشی برگزار شد.


وی سخنانش را در دو محور یکی اهمیت دانش و ویژگی دانشمند در سنت اسلامی و دوم ویژگی و سبک و سیاق کار دکتر قانعی‌راد عنوان کرد و افزود: قانعی‌راد اندیشمندی به شدت اهل عمل بود یعنی یک متفکر برج عاج‌نشین دانشگاهی نبود. او دارای شجاعت در تحقیق بود، یکی از اوصاف دانشمندان واقعی را این می‌گویند که از بند حصارهای ذهنی خلاص می‌شود و شهامت طرح پرسش‌های جدید را دارد.  

این استاد دانشگاه ویژگی دیگر قانعی‌راد را شجاعت بیان یافته‌ها توصیف کرد و گفت: قانعی‌راد اهل مبالغه و کتمان نبود، او آنچه را که درک می‌کرد می‌گفت، اندیشمندی واسط بین جامعه، دانشگاه و دولت بود و یک نوع نگاه از درون به جامعه داشت. همچنین معروف است که از بنیانگذاران و توسعه‌دهندگان جامعه‌شناسی حوزه عمومی یا مردم یا معطوف به مردم بود.

وی سپس به بیان روایتی از امام صادق (ع) در کتاب کافی مرحوم کلینی، باب صفات علما پرداخت و توضیح داد: در این روایت درباره آیه 28 سوره فاطر که درباره خلقت است، بیان شده که منظور از عالم کسی است که عملش مؤید سخنش باشد؛ تائید کننده سخنش باشد. یعنی بین علم و عمل او فاصله‌ای اتفاق نیفتد. در جوامعی مثل جامعه ما که شاهد نوعی نفاق علمی هستیم، بسیاری از دانشمندان به نتایجی می‌رسند اما به دلایل مختلفی یافته‌های خود را بیان نمی‌کنند و در واقع کتمان می‌کنند، امام در ادامه می‌گوید که آن کسی که عملش نظریه‌اش را تائید می‌کند، و آن کسی که عملش علمش را تائید نمی‌کند او عالم نیست بلکه عالم‌نما است.


به گفته فیرحی، صداقت و صراحت از جمله چیزهایی است که کالای نایاب در بین دانشمندان است، اگر کسی آن‌ها را داشته باشد چون در او جواهر است. من و دوستان شاهدند که قانعی‌راد چنین شخصیتی بود. هرگز فرصت‌های شغلی و... را به اظهار حقایق ترجیح نداد.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه به روایت دیگری از امام صادق (ع) از جلد یک کافی اشاره کرد و گفت: علم چسبیده به عمل است. یعنی آغاز عمل، پایان دانایی و آغاز دانایی پایان عمل است. یعنی یک نوع دیالکتیک مثبتی بین عمل و علم وجود دارد. به تعبیر مرحوم قانعی‌راد یکی از مشکلاتی که علوم انسانی و اجتماعی در ایران داشت، این بود که با عمل گره نمی‌خورد و چیزی که کمتر با عمل گره بخورد به یک ضایعه تبدیل می‌شود و بنابراین از توسعه باز می‌ماند علم از آن حرکت می‌کند.

وی با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) گفت: امام صادق از امام علی(ع) نقل می‌کند: «بدانید که کمال دین طلب دانش است و عمل کردن به آن است و نه دانش تزئینی. جستجوی دانش واجب تر از دانش است. چرا که ثروت پیش خدا قسمت شده و برای شما ضمانت شده است. اما دانش به این صورت نیست که به یک جامعه داده شود» باید عده‌ای با تمام مجاهدت تلاش کنند تا آن جامعه آن علم را به‌دست بیاورد. یعنی علم بیش از مال ماهیت اکتسابی دارد.

فیرحی گفت: دکتر قانعی‌راد مشهور به دو چیز است؛ یکی اینکه متفکری اهل مسئله بود. یکی از فیلسوفان می‌گفت که بیماری جامعه ما این است که مسئله ندارد. در واقع ما موضوعات را می‌خوانیم اما با مسائل نسبتا بیگانه هستیم. ما مشکلات و درد را می‌شناسیم، اما اینکه چرا این درد هست و چگونه می‌توان درمان کرد، این مسئله و پرسش است. مرحوم قانعی‌راد به اینگونه چیزها می‌پرداخت. چگونه می‌توان دانش انسان را از تزئینی بودن نجات داد؟ چه اتفاقی افتاده که علوم در ایران تشریفاتی است؟

وی افزود: ابن خلدون جمله مهمی داشت و می‌گفت؛ وقتی یک جامعه به انحطاط نزدیک می‌شود، دانش بیشتر انباشته می‌شود اما توان حل مسئله ندارد. امام صادق می‌گوید کسی که پرسش نمی‌کند به مرزهای هلاکت نزدیک است اما خبر ندارد. یعنی فقدان  پرسش قاتل خاموش یک جامعه است.

وی با اشاره به چند ایده از قانعی‌راد یادآور شد و به نقل از ایشان تاکید کرد: کسانی که بدون آگاهی از جامعه و ماهیت علم و دانشگاه و حتی ماهیت حوزه‌های سنتی برنامه‌ریزی می‌کنند ره به کوره راه خواهند برد. وی دیدگاه‌های انتقادی به برنامه‌ریز‌ی‌های سیاست‌گذارانه وزارت آموزش عالی، و علوم و تحقیقات و فناوری داشت، صدایش در دولت کمتر شنیده می‌شد اما پژواکش بین محققان و دانشجویان زیاد بود.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه مرحوم قانعی‌راد به تدریج به جامعه‌شناسی حوزه عمومی یا جامعه‌شناسی مردم‌محور یا مردم‌گرا نزدیک شده بود، گفت: ماهیت این نوع جامعه‌شناسی این است که با عمل دوقلو است. جامعه‌شناس مردم‌گرا رسالتی دوگانه دارد، چگونه برای مردم مفهوم‌سازی بکند و چگونه صدای مردم را به گوش نهادهای رسمی برساند. او یکی از وظایف خود می‌دانست که هر رسانه‌ای که با او تماس می‌گرفت با آن گفت‌وگو می‌کرد. نمی‌گفت که شأن من با این روزنامه یا رسانه نمی‌خواند و... در واقع جامعه‌شناس مردم‌گرا یک اصلاح‌گرای دانای صبور است.



فیرحی با اشاره به تأکید ایشان بر دفاع از جامعه، گفت: قانعی‌راد گزاره‌ای داشت و می‌گفت که باید از جامعه دفاع کرد. به تعبیر او شرایط دولت‌های گذار به گونه‌ای است که همواره مردم فراموش می‌شوند. همیشه تصمیمات و فعالان و ... مطرح می‌شوند اما آنچه قربانی می‌شود مردم است. مرحوم قانعی‌راد می‌گفت نگویید که به خاطر مردم تصمیم بگیریم، یکبار هم ببینید که مردم چه تصمیمی را می‌خواهند و دوست دارند.

وی کتاب «ناهمزمانی دانش» ایشان را کتابی بسیار ارزشمند توصیف کرد و گفت: مهم‌ترین حرف این کتاب، توصیف جامعه‌ای است که با دانش‌ها بیگانه بوده و نیز توصیف دانش‌هایی است که با جامعه بی ارتباط هستند؛ تکیه قانعی‌راد بر صدایی بود که شنیده نمی‌شود. وی در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید که اگر ما از جامعه‌شناسی پزشکی صحبت می‌کنیم، باید این باشد که چقدر در نظام درمان صدای بیمار شنیده می‌شود؟ او درواقع به صدایی که شنیده نمی‌شود تکیه می‌کند. دانشگاه هم همین است یعنی صدای دانش آموز و دانشجو کجاست؟ یعنی به چیزی تاکید می‌کند که تا آن زمان مسئله نبود. می‌گوید که این نوع جامعه‌شناسی اجازه می‌دهد که صدای مردم شنیده شود. این را یک نوع خبر به معنای انشا می‌گویند.

فیرحی تاکید کرد: بنابراین ایشان از اولین متفکران جامعه ماست که دارد دریچه‌ای را به علم دموکراتیک یا علم انسانی مشارکتی باز می‌کند. مهمترین حرف او ناهمزمانی دانش در ایران چه سنتی، چه مدرن با جامعه ایران است. جامعه‌ای داریم که با دانش‌ها بیگانه شده و دانش‌هایی داریم که با جامعه بی ارتباط است. این «بی‌قراری اجتماعی» مسئله‌ای است که احتیاج به درمان دارد. هرچند جسم قانعی‌راد از بین ما سفر کرده اما پرسش‌های او در گوشه گوشه ذهن ما باقی مانده و خواهد ماند.

 

نظر شما