شناسهٔ خبر: 26190808 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: نصر-قدیمی | لینک خبر

در گفت و گوی «نصر» با دکتر یوسف نیا مطرح شد؛

همه چیز درباره درمان کودکان مبتلا به اختلالات گفتاری و رفتاری

نصر: ضروری ‌ترین نیازهای زندگی روزمره انسان، ارتباط با دیگران و انتقال خواسته ‌ها، علایق و مشکلات خود به آنها است و گفتار نظامی قراردادی که به منظور ارتباط بین انسان ‌ها به کار می ‌رود و از پشتوانه درکی و شناختی زبان برخوردار است.

صاحب‌خبر -

به گزارش نصر، نوشته‌ ها، اشارات، نشانه‌ ها و حالات چهره همگی راه‌ های مختلف انتقال اندیشه ‌ها و خواسته ‌های فرد است اما گفتار اصلی ‌ترین وسیله ارتباطی انسان است.

امروزه پدر و مادران با کسب آگاهی های لازم توانستند با مشکل گفتاری کودک خود آشنا شده و به موقع، راه‌ های پیشگیری از آن را جست و جو و اقدام به گفتار درمانی نمایند.

در گذشته علم «گفتاردرمانی»، نقش کم رنگی در جامعه ایفا می ‌کرد و به دلیل سطح آگاهی پایین خانواده ها، اغلب کودکان با مشکل گفتاری، بدون درمان می‌ ماندند و در دوران نوجوانی و بزرگسالی، مشکلاتی در زندگی اجتماعی خود پیدا می ‌کردند.

این کودکان گوشه ‌گیر و از جمع گریزان بودن و تمسخر اطرافیان و همسالان موجب می‌ شد آنان از پیشرفت‌ های تحصیلی و اجتماعی به دور باشند. امروزه متخصصان «گفتار درمانی» توانستند این مشکل را به راحتی حل کرده و دغدغه‌ ها و نگرانی خانواده‌ ها را دور کنند.

"دکتر سعید یوسف نیا" یکی از پیشکسوتان گفتار درمانی در ایران است که به تاسیس بزرگترین مجتمع پزشکی، توانبخشی و رفاهی معلولین در بخش خصوصی در سطح کشور، اولین کلینیک گفتار درمانی را در آذربایجان شرقی اقدام کرد.

آقای دکتر یوسف نیا در خصوص انگیزه های ایجاد و راه اندازی مراکز توانبخشی و گفتار درمانی توضیح دهید؟

در دي ماه سال ١٣٦٣، بنده به عنوان فارغ التحصيل رشته گفتار درماني، برای اولین بار به تبريز آمدم و قبل از اتمام خدمت سربازي، سه ماه به صورت قراردادی در بهزيستي استان اولين مركز توانبخشی چمران و همچنین گفتار درماني در تبريز راه اندازي شد؛ سپس در سال ٦٥ اولين گفتار درماني تبريز به همراه يكي از دوستانم راه اندازي شد.

 

در آن زمان، جامعه آماري تحت پوشش اين مركز چند نفر بودند؟

آمار دقیقی از تعداد مراجعان آن زمان در دسترس نیست چراکه آن زمان این کار به عنوان يك كار تیمی، تحقيقي و دانشگاهي محسوب می شد و چون گفتاردرمانی برای اولین بار به گوش ها رسید، مردم فكر مي كردند كه ما با گفتار و صحبت مان درمان مي كنيم و گفتاردرمانی را با روان درماني اشتباه مي گرفتند.

روان درماني با كار درماني تفاوت هاي زيادي دارد؛ در روان درماني شاخه روانشناسی وجود دارد تا رواني را كه آسیب دیده است، بررسي کند ولي در گفتار درماني ما ضايعات خاصي كه در گفتار یک فرد مي تواند وجود داشته باشد را به لحاظ كلينيكي بررسي کرده و مشکلات را بر اساس چهار دسته لکنتی ها، افرادی که دچار مشکلات صوتی و تارهای صوتی تخریب شده بودند، ناتوانی و اختلال در تولید صدا که به اصطلاح ارتیکنیش گفته می شود و در پایان، افرادی كه در زبان مشكل داشتند؛ به این معني که در درك، مفهوم، انديشه و شعور نسبت به سن تاخير داشتند یا به احتمال زیاد دچار عقب ماندگي ذهنی شده بودند و يا تاخير محيطي داشتند و همچنین در بزرگسالانی كه زبان خود را از دست داده بودند و در اثر سکته مغزی دچار آفازی شده بودند بررسی می کردیم.

پس در اين گفتار درماني از هر بازه سني بودند؟

بله از بچه هاي كوچك که در اغوش مادر دچار سندرم دوان شده بودند تا افراد مسني كه دچار سكته مغزي شده و آسيب های گفتاري شده بودند به مرکز گفتار درمانی جهت بهبود مراجعه میکرند و نتایج مثبتی می گرفتند.

 

در حال حاضر از چه نوع متد و روشی در گفتار درمانی استفاده می کنید؟

بيشتر كار گفتار درمانگر بستگي به طرف معالجه شونده دارد و نمی توان از یک روش درمانی برای بقیه نیز استفاده کرد ولی اغلب از ابزار و دستگاه های به روز در این عرصه می توان كمك گرفت؛ اما نباید فراموش کرد که علم و آشنايي، دانش و نحوه ارتباط يك گفتار درمانگر خيلي مهم تر از ابزاري است كه بكار گرفته می شود.

چند درصد احتمال دارد كه كودكان در بازه زماني كوتاهي درمان شده و به سطح مورد ايده ال برسند؟

در رابطه با گفتار درماني يا چنین درمان هایی نمی توان بهبودی را با درصد اندازه گرفت چرا که تعداد جلسات در دوره درمان نمی توان پیش بینی کرد، اما باید توجه داشت که کودکی با ابتلا به اختلال های گفتاری هرچقدر که در سن پايين تری مراجعه کند،  تاثير و نتیجه مطلوب تری را ازان خودخواهد کرد.

یکی از لازمه گفتار درمانگر داشتن پیش آگاهی کافی و مفاهیم شناختی در این زمینه است تا بتوان با تشخیص درست، درمان های صحیح اتخاذ گردد. به عنوان مثال کودک سه ساله ای را به دلیل ناتوانی در تولید صدای 《ر》 به این‌مراکز می آورند و از این ناتوانی نگران هستند اما چون ما پیش آگاهی داریم می گوییم هیچ مشكلي نيست چراکه تولید صداي "ر" مختص به صداي های هفت سالگي است.

اگر کودکی در سه سالگي نتواند صدای ر را تولید کند، آنگاه باید مداخلات تخصص یافته ای انجام‌گیرد؛ لذا در چنین مواقعی خود کودک با شنیدن های مکرر نسبت به آن عکس العمل نشان داده و سعی در اصلاح صحبت های خودش می کند.

در کودکانی که دچار مشکلات ذهني هستند، اگر زير چتر پوششي توانبخشي قرار ندهيم، به هنگام افزایش سن توانایی و دانش خود را به مرور زمان از دست خواهد داد و بین رشد هيكل و رشد سن تقويمي يك فاصله اي ایجاد می شود که بعدها منجر به عدم توانایی در درک زبان‌اموزی می شود.

در زبان آموزي، يك سن بسیار مهمي که مطرح است، سن پنج سالگي است؛ لذا اگر زبان‌آموزی به صورت صحیح انجام نگیرد، در بیان نیز دچار مشکل خواهند شد.

یکی از راه های دسترسی به مفاهیم شناختی، اجتماع خانواده و مراکز نگهداری کودک و مهدکودک است؛ چراکه بیشتر با کودک در ارتباط هستند و به عنوان مثال می توانند تشخیص دهند که کودک در سن سه سالگی نسبت به کودکان هم سن الگو هارا پیش میبرد یا نه! اگر غیراینصورت باشد، می توانند به مراکز گفتاردرمانی مراجعه کرده و پیگیر مشکلات کودکانشان باشند.

ما اهداف خود را به صورت کارگروهی پیش می بریم؛ به این معنی که يك گفتار درمانگر  لازم است با يك روانشناس یا متخصص گوش، حلق، بینی و یا روانپزشک اهداف را پیش ببرد.

گاها در مواقعی که کودک روند یا سیکل رشد صداهای همخوان را را یاد می گیرد و تکرار های دوبل انجام‌می دهد، دچار مشکل ناشنوایی یا کم شنوایی منجر به نشنیدن صدای خود و وارد نشدن به فاز گفتاری می شود؛ حتی کودکانی که مبتلا به این اختلال هستند و در سن های بالاتری به مراکز گفتار درمانی مراجعه می کنند، صداهای نوزادی را در می آورند و نمی توانند صحبت کنند چون توانایی شنیدن، یادگرفتن و تقلید را نداشته اند.

مهم ترین کار تیم گفتار درمانی به اینصورت است که در یک ماهگی صدای گریه ها، در سه ماهگی صدای غان و غون کردن، در ۶ ماهگی رشد دادن این دو، در ۹ ماهگی صدا های سیلابیک‌، در ۱۳ ماهگی اولین کلمات، در ۱۸ ماهگی کلمات با معنی، در ۲۴ ماهگی تبدیل کردن کلمات به جملات، در ۳ سالگی توانایی ارتباط های کلامی و در ۵ سالگی باید آگاهی کامل از صداها را آموزش داده و الزاما کودک باید این روش ها را یادگرفته باشد و به یاد سپرده باشد تا وقتی از آن‌ها سوال هایی پرسیده می شود بتوانند پاسخگو باشد.

یک شنواشناسی یا اودیولوژیستی که بتواند صداها را تشخیص و آنالیز کند و بداند که کودک در کدام صدا ها دچار مشکل است، وجود روانشناس و وجود یک‌ مددکار که بتواند به خانواده ی این کودکان کمک کند مهم است، همچنین در زمان هایی که کودک دچار مشکلات فیزیکی باشد مثلا کودک نتواند دندان ها را روی یکدیگر جفت کند یا صداهای دندانی تولید کند، در این موقع کودک را به یک داندان پزشک اورتودنسی ارجاع می دهیم. در موقعی که  زبان چسبیده به پایین باشد، کودک را به یک جراح و متخصص گوش حلق بینی ارجاع می دهیم تا تیغه ی زیر زبان را ببرد تا زبان بتواند خوب و کامل حرکت کند.

امروزه یکی از مهم ترین مشکلات کودکان  که دارای اختلالاتی مثل طیف اوتیسم، کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کم توجهی، کودکان مبتلا به اختلال پردازش مرکزی، کودکان مربوط به اختلال پردازش شنوایی، اختلال حسی مشکل، کودکان کم توانای ذهنی، کودکانی که با زبان اشاره صحبت می کنند، کسانی که حنجره آنها مشکل دارد و یا لکنت زبان دارند می باشد که برای بهبود یافتن به این مراکز مراجعه می کنند.

والدین باید نیمی از گفتار کودک را در دو سالگی متوجه شوند و در سه سالگی حدود 3.4 آن را بفهمند، در چهار سالگی باید تقریبا بطور کامل فهمیده شود و اگر گفتار کودک نسبت به سن اش قابل فهم نباشد، باید بررسی و مداخله درمانی صورت بگیرد.

 

روزانه به چه میزان بر روی کودکان کار می شود؟

هر چقدر بیشتر بهتر است ولی اغلب درمانگرها در طی یک روز، یک یا دو جلسه با کودک کار می کنند، اما خانواده ها باید بتواند روزانه در چند جلسه مکرر با کودک کار کند که بتواند نتیجه بگیرد.

در باره لکنتی ها چه توضیحی دارید؟

افراد مبتلا به لکنت زبان، افرادی کم رو و خجالتی هستند که نمی توانند خودشان را در اجتماع نشان بدهند چون نمی توانند راحت ارتباط اجتماعی بر قرار کنند و این باعث می شود اعتماد به نفس پایینی داشته باشند؛ اعتماد به نفس کم در کودکان باعث می شود که دچار مشکلات شخصیتی و اجتناب شوند و روا نیست که یک کودک به دلیل کوچکترین مشکل از جامعه دور باشند.

در این مجموعه ما توانایی ذهنی، اعتماد به نفس و کنترل دامنه صحبت کسانی را که دچار لکنت زبانی هستند، بالا برده و ذهنیتشان را تغییر داده  تا بتوانند در اجتماع راحت تر تعامل برقرار کنند.

متاسفانه اغلب خانواده هایی که فارغ از مهارت های فرزند پروری هستند و یا به دلیل برخی مشکلات اقتصادی نمی توانند وقت زیادی را با کودکان خود صرف کنند، باعث می شود تا کودک از ابتدا با برخی اختلالات یا کاستی ها مواجه شود؛ باید به مردم آموخت که اگر کودکی دچار معلولیتی یا اختلالی شد، یک بلای آسمانی نیست بلکه یک بیماری است و می توان با روش های صحیح علمی از بروز یا لااقل شدت آن کاست.

افرادی که در تهران زندگی می کنند نسبت به افراد که در شهرستان ها هستند دید و افق بیشتری دارند بر روی این نوع کودکان دید ترحمی ندارند؛ حتی رستورانی را با نام دانتیس که افراد مبتلا به اوتیسم و سندروم داون هستند را افتتاح کردند تا این نوع کودکان بتوانند علاوه بر کار و درآمدزایی، بتوانند با مردم در ارتباط بوده و به آن ها سرویس ارائه دهند که برایشان بسیار لذت بخش است. اگر کودکی احساس کند که مفید است حتما با شما همکاری خواهد کرد.

اساس توان بخشی idl است به این معنی که اقدامات انجام گرفته کودک از صبح تا شب زیر نظر باشد و یا ما آن ها را آموزش بدهیم مثل شستو شوی صورت و با حوله پاک کردن، سلام کردن و ...

چه دلیل باعث شده که اولین کلینیک گفتار درمانی را در تبریز افتتاح کنید؟

یکی از آرزو های من این بود که بتوانم برای جامعه خدمتی ارائه دهم و از پدرم آموختم که اگر بخواهم کاری را پیدا می کنند و می توانند تاثیر بگیرند و کودک می تواند مفید باشد برای خانواده و جامعه برای من مهم ترین مسئله تین است.

 

* گفت و گو از سحر مغفرت

انتهای پیام/

نظر شما