شناسهٔ خبر: 26187335 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

ربودن پدرزن برای آشتی با همسر

مرد جوان وقتی فهمید همسرش به دروغگویی‌های قبل از ازدواج او پی برده و تصمیم به جدایی دارد پدرزنش را با همدستی سه نفر از دوستانش ربود تا همسرش را مجبور به ادامه زندگی کند. متهم در جلسه دادگاه ادعای تازه‌ای را مطرح کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش جامجم، اوایل تابستان سال ۹۴ مرد ۷۰ سالهای به نام مرتضی به پلیس آگاهی رفت و از دامادش و سه نفر دیگر که وی را ربوده و از او به زور چک و سفته گرفته بودند شکایت کرد.

این مرد گفت: من بنا هستم. دیروز سه مرد جوان از من خواستند تا برای بنایی در یک ساختمان همراهشان به سمت افسریه بروم. من همراه آنها سوار ماشین شدم اما در میان راه تغییر مسیر دادند و مرا به خانهای متروک در شرق تهران بردند. آنها مرا کتک زدند و یک مرد که ماسک به صورت داشت هم به آنها اضافه شد. صدای مرد نقابدار برایم آشنا بود. بعد از چند دقیقه متوجه شدم او دامادم سهیل است. مردان خشن به زور از من چک و سفته گرفتند و مرا رها کردند. من حتی پولی برای بازگشت به خانه نداشتم. تا اینکه یکی از آنها دلش برایم سوخت و ده هزار تومان به من پول داد تا توانستم ماشین کرایه کنم و خودم را به خانه برسانم.

به دنبال این شکایت داماد 28 ساله بازداشت شد. این مرد که سعی داشت خودش را بیاطلاع از این ماجرا نشان دهد در بازجوییها به ناچار لب به اعتراف گشود و به آدمربایی با همدستی سه نفر از دوستانش اعتراف کرد.

وی گفت: مدتی قبل با مرجان آشنا شده و به او علاقهمند بودم و میخواستم هر طور شده با او ازدواج کنم. به همین خاطر ناچار شدم دروغهایی درباره شرایط شغلیام به او بگویم. من و مرجان چند ماه بعد با هم عقد کردیم. میخواستیم مقدمات جشن عروسیمان را فراهم کنیم که مرجان متوجه دروغهایم شد. او به دادگاه رفت و به خاطر فریب در ازدواج از من شکایت کرد. همسرم میخواست هر طور شده از من جدا شود اما من عاشق مرجان بودم و نمیخواستم زندگیام از هم بپاشد. به همین خاطر تصمیم گرفتم پدر او را بدزدم. من سه نفر از دوستانم را برای دزدیدن پدرزنم اجیر کردم. سپس خودم برای اینکه شناسایی نشوم نقاب به صورت زدم. ما به زور از پدرزنم چک و سفته گرفتیم تا شاید بتوانم به زور چک و سفتهها مرجان را راضی به ادامه زندگی کنم. من فقط به خاطر عشق و علاقه به زندگیام دست به این کار زدم.

به دنبال اعترفهای تازهداماد سه همدستش نیز بازداشت شدند. آنها دیروز در حالی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستادهاند که با قرار وثیقه آزاد بودند. سهیل وقتی روبهروی قضات ایستاد ادعای تازهای را مطرح کرد. وی گفت: من از پدرزنم پول طلب داشتم اما او پولم را نمیداد. به همین خاطر و برای پس گرفتن پولم به ناچار او را دزدیدم.

سپس سه متهم دیگر یک به یک به دفاع پرداختند و منکر دست داشتن در این ماجرا شدند. در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

نظر شما