چکیده
«تصمیمگیری» از مهمترین محورها در زندگی انسان است؛ ولیکن در مباحث فلسفی، کمتر مورد توجه بوده است. مسئله این پژوهش این است که بر مبنای تحلیل آرای فلاسفه متعالیه (با محوریت ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری)، چه الگویی از تصمیمگیری، قابل طراحی و ارائه است. روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. طبق یافتههای پژوهش، مؤلفههای مختلف اعم از ساحات سهگانه انسانی (ساحتهای شناختی، عاطفی و رفتاری) و ابعاد آنها در تصمیمگیری انسان تأثیرگذار است، اما تحلیل الگوی تصمیمگیری، باید جامع و با لحاظ همه این مؤلفهها در معیت یکدیگر باشد. هر کدام از این مؤلفهها، مطلوب مخصوص به خود را دارد و در «فاعل تصمیم» به سمت آن، کشش ایجاد میکند؛ کششهایی که بعضی همسو و بعضی غیر همسو (متعارض) است و همچنین از لحاظ شدت و قدرت متفاوت است. در نهایت، طبق الگو و نظریه پژوهش، موازنۀ «مجموع کششها»، تعیینکنندۀ تصمیم است؛ آن گزینهای که مؤلفههای حامیِ آن، از قدرت و وزن بیشتری برخوردار، و در نتیجه «مجموع کششهای ایجاد شده مؤلفههای حامیِ آن» بیشتر باشد، تصمیم خروجی خواهد بود. این تحلیل از تصمیمگیری در قالب الگوی مفهومی ارائه شده است که میتوان آن را «نظریه وزنکشی ساحات و ابعاد انسانی در تحلیل الگوی تصمیمگیری» نامید.
کلمات کلیدی : الگوی تصمیم گیری;حکمت متعالیه;فلسفۀ ملاصدرا;علامه طباطبایی;استاد مطهری
نویسندگان:
مهران رضائی, سیدمهدی امامیجمعه, محمد بیدهندی
فصلنامه مدیریت اسلامی - سال بیست و پنجم، شماره 4، زمستان 1396.
∎
نظر شما